پاورپوینت کامل از دین، ادب بیاموزیم ۳۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از دین، ادب بیاموزیم ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از دین، ادب بیاموزیم ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از دین، ادب بیاموزیم ۳۳ اسلاید در PowerPoint :
>
ادب پیامبران در برابر خداوند و برخورد مؤدبانه با مردم
ادب همراه با خضوع قلبی و عملی است
انبیا و اولیا به همه ی مردم با نظر رحمت و عطوفت می نگریستند و کسی را به امری ملامت نمی کردند؛ مگر برای اصلاح حال و تربیت او! آن ها به بندگان خدا جز با دیده ی لطف و محبت، نظر نکرده و کسی را به نقص ملامت نمی کردند؛ گرچه برای اصلاح حال عائله ی بشر، به ظاهر ملامت می کردند، و این از ثمره های شجره ی طیبه ی یقین، ایمان و معرفت آن ها به حدود الهی بود.
رعایت ادب انبیا در برابر مردم زبانزد است. هم چنان که در برابر خداوند متعال، خضوع قلبی و عملی را رعایت می کردند؛ مثلاً هیچ وقت حاجت خود را درباره ی امور دنیوی به طور آشکار نمی گفتند؛ هرچند غرض شان از آن حاجت، پیروی نفس هم نبود. برای مثال ایوب ع حاجت خود را که عبارت از بهبودی مرضش بود، آشکارا نگفت. او می خواست حاجت خود را کوچک تر از آن بداند که از پروردگار درخواست کند.
رعایت ادب در برابر بزرگان
گفت وگوی مسیحa با پروردگار نیز، نشانه ی رعایت ادبی است که انبیا، برابر ذات مقدس الهی مراعات می کردند: «و آن گاه خداوند به عیسی بن مریم می گوید: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را مانند دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟ او می گوید: منزهی تو، من حق ندارم آن چه را که شایسته ی من نیست بگویم! اگر چنین سخنی را گفته باشم، تو می دانی. تو از آن چه در روح و جان من است آگاهی و من از آن چه در ذات (پاک) توست آگاه نیستم؛ به یقین تو از تمام اسرار و نهان ها آگاهی. من جز آن چه مرا بدان فرمان دادی، چیزی به آن ها نگفتم؛ (به آن ها گفتم) خداوندی را بپرستید که پروردگار من و شماست»[۱] مسیح ع خدای تعالی را از چیزهایی که لایق ساحت قدس او نیست، منزه کرد؛ سپس، خود را کوچک تر از آن دانست که کسی درباره اش چنین حرفی زده باشد، تا به انکار آن نیاز باشد. «از اول تا آخر کلامش، لفظ نگفتم یا نکردم دیده نمی شود؛ بلکه چند نوبت به طور کنایه انکار کرد و گفت: به من نرسیده چیزی را بگویم که حق من نیست»[۲]
ادبی که دوست و دشمن نمی شناخت
انبیا حتی در برابر اهانت های مخالفان، الفاظ زشت را بر زبان نمی آوردند؛ چنان که در برخورد هودa با مخالفان چنین ادبی را مشاهده می کنیم. وی با وجود آن که مخالفان به او می گویند: بعضی از خدایان ما به تو آسیب زده و عقلت را زایل کرده اند، هرگز کوچک ترین اهانتی به آن ها نمی کند. «تنها چیزی که درباره ی تو (هود) می گوییم این است که برخی از خدایان ما، به تو آسیب رسانده و عقل تو را مغشوش کرده اند. هود به آن ها گفت: خدا را گواه می گیرم و شما هم گواه باشید که از این پس، من از شما و خدایانی که می پرستید، بیزارم »[۳]
مخالفان نیز به شعیب، تهمت دروغ گویی می زنند؛ ولی او مقابله به مثل نمی کند. «ای قوم! مرا سفاهتی نیست؛ لیکن من رسول رب العالمین هستم. پیغام خدا را به شما می رسانم و برای شما ناصح مشفق و خیرخواه هستم [۴]» امام صادقa می فرمایند: «برخوردکردن با حالت خندان (با افراد مسلمان) ثواب حسنه دارد[۵]»
موسی ع هیچ گاه زبان به کلام زشت نیالود
موسی ع نیز در برخورد با فرعون، بسیار مؤدبانه برخورد کرده و هیچ گاه زبان خود را به کوچک ترین کلام زشتی آلوده نمی کرد. «فرعون در مقام تمسخر موسی گفت: ای مردم! این رسولی که به سوی شما به رسالت آمده، سخت دیوانه است (موسی اعتنا نکرد) و گفت: رب العالمین، همانند آفریننده ی مشرق و مغرب و شب و روز است و هرچه بین آن هاست؛ اگر شما در قدرت حق تعقل می کنید »[۶]
نکته ی زیبایی که از داستان برخورد موسیa با خضرa هم به دست می آید، نشانه ی رعایت ادبی است که موسیa در مقابل استادش (خضر) کرده است. با این که موسی، یکی از انبیای اولواالعزم بود، برابر کسی که می خواهد به او چیزی بیاموزد، ادب را رعایت کرده است. «حضرت موسیa از همان آغاز، سخنش سرشار از ادب و تواضع است. موسی ع تفاضل همراهی با خضر را به شکل امر بیان نکرد؛ بلکه به شکل استفهام آورد و گفت: آیا می توانم تو را پیروی کنم؟ همراهی با او را به همراهی نخواند؛ بلکه آن را پیروی تعبیر کرد. پیروی خود را مشروط به تعلم نکرد و نگفت: من تو را پیروی می کنم، به شرط این که مرا تعلیم کنی. آن چه را خضر به او تعلیم می دهد، پاره ای از علم خضر خواند نه همه ی آن. دستورهای خضر را امر او خواند و خود را در صورت مخالفت، نافرمان خواند و شأن استاد را بالا برد. هم چنین گفت ان شاءالله به زودی خواهی یافت که چنین و چنان کنم. برابر خداوند، ادب را رعایت کرده، ان شاءالله را بر زبان آورد [۷]»
گفت وگوی ابراهیم خلیل الله با مردم
کیفیت گفت وگوی ابراهیم ع با آزر بت تراش، نشان می دهد برای نفوذ در افراد منحرف، قبل از توسل به خشونت، باید از طریق منطقِ آمیخته با احترام، محبت و دل سوزی استفاده کرد؛ چراکه گروه زیادی از این طریق تسلیم حق خواهند شد. ابتدا ابراهیم ع سخن خود را با این سؤال از آزر آغاز می کند که چرا چیزی را پرستش می کند که نمی شنود و نمی بیند و نمی تواند مشکلی را از او حل کند؟ «ای پدر! علم و دانشی نصیب من شده که نصیب تو نشده است. از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم »[
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 