پاورپوینت کامل نخبگانِ سرگردان؛ نگاهی به رمان «ماندارن ها» نوشته سیمون دوبووار ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نخبگانِ سرگردان؛ نگاهی به رمان «ماندارن ها» نوشته سیمون دوبووار ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نخبگانِ سرگردان؛ نگاهی به رمان «ماندارن ها» نوشته سیمون دوبووار ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نخبگانِ سرگردان؛ نگاهی به رمان «ماندارن ها» نوشته سیمون دوبووار ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

>

«سیمون دوبووار»، نویسنده و منتقد فرانسوی در سال ۱۹۰۸ (۱۲۷۷)، در پاریس زاده شد و در سال ۱۹۸۶ (۱۳۶۵)، در همان شهر از دنیا رفت. از مهم ترین آثار وی می توان به «جنس دوم»، مجموعه سه جلدی «خاطرات»، رمان «ماندارن ها» و رمان «همه می میرند» اشاره کرد. او زندگی و ماجراهای گوناگون زندگی اجتماعی، سیاسی و عاطفی اش را در «خاطرات» خود به گونه ای داستان وار حکایت کرده است. «سیمون دوبووار» به کشورهای بسیاری سفر کرده است و انعکاس دیده ها و شنیده هایش در باره دین، جنسیت، سیاست و زن به اَشکال مختلف انتقادی، در آثارش آشکار و نمایان شده است.

آشنایی نزدیک و صمیمی این نویسنده با «ژان پل سارتر» نماینده مکتب اگزیستانسیالیسم، در شکل گرفتن دیدگاههایش نقش عمده ای داشته است؛ تا آنجا که می توان آرا و عقاید «دوبووار» را مکمل دیدگاههای هستی گرایانه «ژان پل سارتر» دانست.

«سیمون دوبووار» یکی از شاخص ترین چهره های چپ گرای فرانسوی است که آشنا شدن با دیدگاه کلی او، انسان را با بخش عظیمی از جریان سیاسی، اجتماعی روزگار جنگ جهانی دوم و سال های پس از آن، آشنا می سازد.

و اما رمان «ماندارن ها» در ادبیات نیمه دوم قرن بیستم، جایگاه ویژه ای دارد. این رمان، شرح درگیری و اختلاف میان نسل میانه رو و محافظه کار فرانسه است. در این اثر، نویسنده نگاهی انتقادی نسبت به چپ گرایی افراطی دارد. او گرچه خودش به مرام و مسلک چپ وابسته بود اما زیاده روی های کمونیست های افراطی را برنمی تابید.

رمان «ماندارن ها» در سال ۱۹۵۴ (۱۳۳۳)، منتشر شد و جایزه ادبی «گنکور» را نصیب نویسنده کرد. واژه «ماندارن» ریشه مالزیایی دارد و در امپراطوری چین به کارمندانی اطلاق می شد که از طریق کنکور میان افراد تحصیل کرده انتخاب می شدند. بعدها به ویژه در زبان فرانسه این واژه در مورد افراد مهم و بانفوذ از جمله متخصص ها و استادان دانشگاه به کار رفت و امروزه به برگزیدگان علم و ادب و سیاست اطلاق می شود. معادل این واژه در فارسی «پایوران»، «برگزیدگان» و یا «نخبگان» است. البته «ماندارن ها» مفهوم خاصی در زبان فرانسه دارد که مورد نظر نویسنده بوده – چون این واژه گاه با مفهوم کنایه آمیز نظیر «گل سرسبد»، کاربرد دارد. نظر نویسنده نیز بیشتر جنبه طنز و انتقاد است. این واژه به روشنفکران سرگردان فرانسوی پس از جنگ جهانی دوم اشاره می کند؛ کسانی که هنوز راه خویش را پیدا نکرده اند و هنوز نمی دانند به درستی خواهان چه هستند.

رمان دو جلدی «ماندارن ها» که می توان آن را زندگی نامه ای داستان وار از نویسنده دانست، راوی سرگذشت گروهی از روشنفکران و صاحب نظران سال های پس از جنگ جهانی دوم است.

موضوع یا جانمایه اصلی و محوری این رمان، سرگشتگی و بلاتکلیفی نسل روشنفکر فرانسه است. نسلی که به آرمان های کمونیستی یکدیگر اعتماد و اطمینان ندارند. اعضای تحریریه یک روزنامه چپ گرا بر سرِ علنی کردن مخالفت خویش با روش های نوین استالین در شوروی، اختلاف نظر دارند.

انتقاد از شیوه تنبیهی استالین در پی برپایی اردوگاههای کار اجباری در نظر بسیاری از چپ روان فرانسه به معنای همدستی و پیروی از سیاست های چپ ستیز آمریکاست. یکی از شخصیت های محوری رمان به نام «هانری» تردیدها را پس می زند و در مقاله ای جنجال برانگیز به مخالفت علیه نظام کمونیستی شوروی برمی خیزد. این مقاله، بازتاب های گوناگونی دارد که بیشترشان صنفی و انتقادآمیز است: «هانری احساس کرد وحشت گلویش را می فشرد. تا به حال چیزهایی در باره این اردوگاهها به گوشش خورده بود، ولی به طور نامشخص. .. لانبر گفت: اردوگاههای کار اجباری پدیده ای تصادفی نیست و می توان امیدوار بود که روزی برچیده شود. برنامه سرمایه گذاری های دولت شوروی برای عملی شدن، نیاز به کار دارد که جز با کار اضافی امکان پذیر نیست. اگر مواد مورد مصرف کارگرهای آزاد از سطح خاصی پایین تر بیاید، تولید هم کاهش می یابد. بنابراین دست به ایجاد طبقه خرده پرولتاریایی زده اند که در برابر حداکثر کار، حداقل دستمزد را به اندازه ای که زنده بمانند دریافت می کنند. ایجاد چنین ساختاری امکان پذیر نیست مگر با تأسیس اردوگاههای کار اجباری.» (جلد اول، ص ۵۵۹)

دوستان «هانری» برپایی اردوگاههای کار اجباری را برای او و برای خودشان، این گونه تعریف و توجیه می کنند. اما «هانری» عقاید ضد استالینی اش را در نشریه اش منعکس می کند و وانمود می کند که خشم چپ ها و خشنود کردن دست راستی ها برایش فرقی نمی کند. او خودش را منتقد کمونیسم شوروی می داند چرا که یقین دارد، سیاست استالین در حال پایمال کردن بسیاری از حقوق ابتدایی انسان ها در اردوگاههاست:

«نادین نگاه یخ زده ای به هانری کرد و گفت: «همه دست راستی ها گلبارانت می کنند؛ این آزاردهنده است.» ولی نادین، تو جداً فکر می کنی که سرتاسر این مبارزه ترفندی بوده تا خودم را به جناح راست نزدیک کنم؟ ابلهانه است. اگر من می خواستم به راستی ها بپیوندم، تا به حال این کار را کرده بودم!» (جلد دوم، ص ۷۴۵)

«سیمون دوبووار» به عنوان یکی از اعضای فعال گروه روشنفکران چپ گرای فرانسه و به عنوان فردی که در بطن آن گونه حوادث، زندگی کرده است، چندگانگی ها و چنددستگی های احزاب کمونیستی را به تصویر می کشد؛ تصویری کامل و شفاف و گویا از همه جنجال های سیاسی بر سرِ پدید آمدن «چپ مستقل» یا چپِ همواره وابسته به سیاست های دیکتاتورمنشانه استالین: «از همه جالب ترش این است که از همدیگر متنفرند: هر کسی دیگری را مدت زیادتری از استالین طرفداری کرده، خائن می شمارد. واقعیت این است که همگی آدم های مشکوکی هستند. .. برای کسی که صادقانه بخواهد چپ مستقلی را پایه گذاری کند، موقعیت خوبی فراهم شده است. نقش ما این است که همه نیروهایی را که با زیرنفوذِ شوروی قرار گرفتنِ غرب مخالفند، به سود سوسیالیستی واقعی متحد کنیم.» (جلد دوم، ص ۷۳۵)

مخالفان یا همان گروه اپوزوسیون چپ گرا، نه تنها در میان اعضای حزب خود، اندیشه های سیاسی بلکه در ارتباطهای عاطفی خویش نیز دچار سرگردانی اند. سرگردانی گیج کننده ای که سرانجام به تظاهر یا نقش بازی کردن در مقابل معشوق یا هم خانه و انیس [همان که در چارچوب ضوابط نام همسر می گیرد] می انجامد. شخصیت های محوری این روایت بلند، به همان میزان که از فاش شدن اسرار عشقی خود، هراس دارند از آشکار کردن مواضع انتقادی خود در برابر غول جهانی کمونیسم – پس از سال های جنگ – می ترسند: زن و مردهای هم خانه و انیس در رمان «ماندارن ها» با استناد به شعار «آزادی و برابری» بی بند و باری های اخلاقی یکدیگر را نادیده می گیرند. هم خانگی «هانری» و «پل» بَدَل داستانی شده هم خانگی «دوبووار» و «سارتر» است. آنها به قول خودشان به آزادی یکدیگر احترام می گذارند و معتقدند با هم بودن شان دلیل قانع کننده ای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.