پاورپوینت کامل خانواده، عشق، استواری؛ همسان گزینی (۵) ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خانواده، عشق، استواری؛ همسان گزینی (۵) ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خانواده، عشق، استواری؛ همسان گزینی (۵) ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خانواده، عشق، استواری؛ همسان گزینی (۵) ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
>
تقدیم به آنانی که زندگی سرشار از صمیمیتی را آرزو دارند و از منفورترین حلال خداوند گریزانند.
آنچه گفتیم:
خواهر و برادر عزیزی که در سنین ازدواج هستید و هنوز موفق به تشکیل خانواده نشده و شریک زندگی آینده خود را برنگزیده اید، در شماره های گذشته سخن صمیمی ما و شما بدین جا رسید که پیش از ازدواج و انتخاب همسر باید مروری بر انگیزه ها و ملاک ها داشت و انگیزه ها را تصحیح و ملاک ها را با ملاک های عقلی و ایمانی همسو کرد تا ضمن اینکه احتمال موفقیت در سرنوشت سازترین اتفاق زندگی را بالا می بریم، آن را رنگ و بوی عمل صالح ببخشیم و ذخیره آخرت سازیم.
در این راستا پی بردیم که مهم ترین ملاک در گزینش شریک زندگی، ایمان و خداباوری است. اگر اعتقاد و باور به مبدأ و معاد شالوده شخصیت شریک زندگی باشد، از ظلم، خودمحوری، خودخواهی و دون همتی دور بوده و به عشق، فداکاری، گذشت و سازگاری نزدیک می باشد. زندگی با فرد باورمند به کمال مطلق و رهرو بندگی و جویای آخرت، هم شیرین تر است و کم تنش تر و هم انسان را کمال گرا و تعالی طلب می گرداند. بالاخره کمال همنشین اثر می کند و هیچ کمالی بالاتر از باور خدا و جویای آخرت بودن نیست و هیچ هم نشینی اثرگذارتر از همسر.
اثرگذاری دوست، همسر، همنشین و همراه، نه قابل تردید است و نه کم اهمیت. قرآن به اثرگذاری محسوس و مشهود همنشین تذکر داده و عواقب تأثیر همنشین بد را یادآور شده است:
«به یادآور روزی را که ستمگر پشت دست از ندامت بگزد و به حسرت بگوید: کاش به همراه پیامبر روانه راه بندگی شده بودم و کاش فلانی را به رفیقی و همنشینی اختیار نمی کردم که مرا بعد از هدایتی که نصیبم شده بود، گمراه کرد.»[۱]
و سعدی شیرین سخن نیز در آن شعر معروف به زیبایی اثرگذاری همنشین خوب را به نظم کشیده است:
گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
…
کمال همنشین در من اثر کرد
و گرنه من همان خاکم که هستم
در ادامه یادآور شدیم که مناسب است مبنای زندگی، عشق و علاقه طرفین باشد و از ازدواج های تحمیلی حذر دادیم و با توجه به حال و هوای جوانی به بیان عشق پاک پرداختیم و نشانه های آن را از هوس شعله ور بازشناساندیم تا عزیزان خواننده و همراهان پی گیر، آن دو را بهتر از هم تمیز دهند و اینک سومین معیار مهم را یادآور می کنیم.
اخلاق نیکو
خُلق نیکو از کمال انسانی است. «خُلق» حالت ریشه دار و بادوام روحی است که عمل به مقتضای آن حالت را برای صاحبش راحت، آسان و گوارا می سازد. خُلق هم ارثی است و هم به دست آوردنی و اکتسابی.
در قبال خُلق که حالت ریشه دار و بادوام روحی است، «حال» قرار دارد. «حال»، وضعیت روحی گذرا و کم دوامی است که در زمان وجودش، عمل بر مقتضای آن برای فرد آسان و گوارا است. مثلاً گاهی حالِ صبر به انسان دست می دهد و معایب و ناگواری ها برایش آسان، تحمل شدنی و کم اهمیت جلوه می کند و یا گاهی حالِ سخا و بخشش برای فرد حاصل می شود و دوست دارد کاش اموالی داشت تا به دیگران ببخشد و از آنچه هم دارد به آسانی بلکه با میل و رغبت به دیگران کمک می کند. گاهی نیز حالِ منفی مثل جزع به انسان دست می دهد و مصایب برایش تحمل ناپذیر و فوق العاده سنگین جلوه می کند یا حال بُخل به او دست می دهد و بخشیدن برایش مشکل می شود و نمی تواند از دارایی خود دل بکند و آن را به نیازمند ببخشد. این حال ها گذرا و کم دوامند اما کسی که خُلق مثبت صبر یا سخاوت یا خُلق منفی جزع یا بخل دارد، این حالاتش ریشه دار و بادوام می باشد و همیشه تحمل مصیبت یا بخشش برای او گوارا و آسان یا سنگین و غیر قابل تحمل و انجام نشدنی می باشد.
تربیت دینی در صدد توجه دادن انسان ها به «حال»های روحی مثبت و منفی و وا داشتن افراد به سعی و کوشش برای تبدیل «حال»های مثبت به «خُلق» و مبارزه با حال ها و خُلق های منفی و ضعیف کردن و بالاخره از ریشه در آوردن آنهاست. برای اینکه «حال»های مثبت را به خُلق تبدیل کنیم و مانع از تبدیل «حال»های منفی به خُلق گردیم، باید ضمن تأمل در آثار و نتایج مثبت دنیایی و آخرتی اخلاق نیکو و بد، راه «تکلّف» پیش گیریم یعنی مدتی با سختی و فشار، خود را وادار به عمل بر طبق اقتضای اخلاق نیک گردانیم و با مجاهده بر آن استمرار ورزیم و از عمل به اقتضای «خُلق» و «حال»های منفی خودداری ورزیم تا با گذشت زمان و تکرار فراوان، این تکلّف «حال»های مثبت را به «خُلق» تبدیل کند مانع رشد «حال»های منفی گردد و خُلق منفی را ضعیف کند و عمل متکلّفانه کم کم عادت ثانوی گردد. کسی که خلق سخاوت ندارد و بخیل و دست بسته است، باید مدتی با سختی و مجاهده خود را وادار به بخشش کند و بر این روش متکلّفانه و سخت اصرار ورزد تا کم کم بخشش، عادتش شود و به آسانی بلکه با لذت و گوارایی ببخشد.
برای تضعیف خُلق منفی هم باید با رنج و سختی خود را از عمل به مقتضای آن باز داریم و در مقابل دستورهای آن خُلق، ایستادگی و مقاومت کنیم تا کم کم اقتدارش از بین برود و ضعیف گردد و بالاخره از بین برود.
ما در این مقاله در صدد گفتن درس اخلاق نیستیم و آنچه گفته شد برای این بود که خواننده محترم به مفهوم خلق و اخلاق، آگاهی دامنه دارتر پیدا کند تا به اهمیت این معیاری که مطرح می شود، پی ببرد. افراد به طور طبیعی دارای خلقیات مثبت و منفی هستند و بعضی از خلقیات مثبت، بودن شان در زندگی اهمیت فراوانی دارد و نبودن شان بسیار مشکل زاست. منظور از معیار «اخلاق نیک» که نام بردیم، «خوش زبانی، عفو و گذشت، تحمّل، گشاده دستی، قناعت، کرامت و بزرگواری، خوشرویی، خوش رفتاری، حق پذیری و عدم لجاجت» است. شریک زندگی شما اگر از اخلاقیات مذکور بهره وافری داشته باشد، زندگی شما را شیرین و دوست داشتنی خواهد کرد؛ حتی اگر در فقر و تنگدستی باشید و از جانب پدر و مادر و دیگران پشتیبانی نشوید و مقدّرات، مصایب فراوانی بر شما ببارد، او با صبر، تحمل، خوشرویی، قناعت و خوش زبانی اش همه کاستی های فوق را بر شما هموار خواهد کرد و علاوه بر آن بودن با او و در کنار او، به شما امید، شور و نشاط خواهد بخشید.
عزیزان همراه، قبل از انتخاب همسر و شریک زندگی، بنا را بر این بگذارید که هم خود از اخلاق نیکو سهم وافری تحصیل کنید و هم با کسی ازدواج کنید که اخلاقش نیکو باشد. در تحقیقات قبل از ازدواج و در پرس و جوهای حضوری و غیر حضوری که راجع به شخصیت خواستگار و فرد مورد نظر خود دارید، از اخلاق او جویا شوید و سعی کنید شِمای نسبتاً دقیقی از خصوصیات اخلاقی او به دست آورید و اگر سهم او را در خصوصیات اخلاقی پیش گفته متوسط یا بالاتر از آن یافتید، به او جواب مثبت دهید و یا از او خواستگاری کنید و اگر خلاف این بود، نگذارید با انتخاب های مقطعی و احساسی در عسرت واقع شوید و مجبور باشید عمری اخلاق بد او را تحمل کنید یا در نیمه راه به دنبال حلال منفور و طلاق بروید.
همسان گزینی
واژه «کفو» را حتماً بسیار شنیده اید. «کفو» یعنی نظیر و همسان. در باب ازدواج در دستورهای دینی تأکید شده که زن و مرد با کفو و همسان خود ازدواج کنند. البته بعضی روایات در صدد تعیین مجاز یا غیر مجاز بودن ازدواج است و «کفو» در آنجا کسی است که ازدواج با او مجاز شمرده شده است و غیر مجاز، کفو نیست مثلاً حدیث مشهور «المؤمنون بعضهم أکفاء بعضٍ؛[۲] مؤمنان، بعضی با بعض دیگر همسان و همانند می باشند» و حدیث «المؤمن کفو للمؤمنه و المسلم کفو للمسلمه»[۳] در مقام بیان این است که مؤمنان می توانند با هم ازدواج کنند و کفویت شرعی دارند و منع شرعی در بین نیست همچنان که کافر، کفو مؤمن نیست و نباید زنِ مؤمن و مسلمان با مردِ غیر مسلمان ازدواج کند و عکس آن.
آیه های زیر کفویت را در بین بعضی افراد نفی می کنند:
«الزَّانی لا ینْکحُ إِلّا زانیهً أَوْ مُشْرِکهٍ و الزَّانیهُ لا ینْکحُها إلّا زانٍ أَو مشرک و حُرِّمَ ذلک عَلَی المُؤمنین؛[۴]
مرد زناکار جز زن بدکار را به نکاح در نمی آورد و زن بدکار نیز جز مرد فاسد و یا مشرک را به همسری نمی گیرد و ازدواج با مرد و زن بدکار [و مشرک ] بر مؤمنان حرام است.»
«الخبیثاتُ للخَبیثینَ و الخَبیثونَ للخبیثاتِ و الطَّیباتُ لِلطَّیبینَ وَ الطَّیبونَ لِلطَّیبات؛[۵]
مردان خبیث و ناپاک سزاوار زنان ناپاکند و زنان ناپاک، سزاوار مردان ناپاک و مردان پاک زنان پاک را سزاوارند و زنان پاک مردان پاک را.»
این آیات و احادیث در صدد بیان ملاک کلی هستند و حد و مرز را مشخص می کنند و معیارهای غلط را دور می ریزند. رسول خدا(ص) یکی از اصحاب فقیر، سیاه و آزادشده خود را در مسجد دید که به همراه مؤمنان مهاجر فقیر در آنجا زندگی می کرد (اصحاب صُفّه). او «جُوَیبِر» نام داشت و در درجات والای ایمان و تقوا بود ولی از جمال و نسب و ثروت بهره ای نداشت. پیامبر(ص) ایشان را به نزد یکی از بزرگان انصار فرستاد و پیام داد دخترش «دَلفاء» را به عقد او در آورد. از نظر رسول خدا(ص) جویبر با اینکه برده آزادشده ای بود و مال و عنوان و جایگاه اجتماعی چشمگیری نداشت و سیاه بود، ولی از لحاظ ایمان، تقوا، شجاعت، مردانگی و دیگر خصوصیات، شایستگی همسری دختری ارزشمند را داشت ولی پدرِ دَلفاء وقتی پیام رسول خدا(ص) را شنید، به او گفت: سلام مرا به رسول خدا(ص) برسان و به او بگو:
«ما دختران مان را جز به همسانان خود از انصار نمی دهیم.»
از نظر این مؤمنِ انصاری، کفو کسی است که اهل قبیله اش باشد و در شرافت خانوادگی و قبیلگی با او در یک درجه باشد و این معیار غلطی است. رسول خدا(ص) برای اینکه معیار صحیح را یاد دهد در جواب او فرمود:
«المؤمن کفو للمؤمنه و المسلم کفو للمسلمه.»[۶]
یعنی جویبر مؤمن است و همسان دختر تو می باشد. او ملاک ازدواج را دارد و ملاک های غلط دیگر را باید کنار نهاد و یا تعدیل کرد.
در روایتی هم که از امام صادق(ع) وارد شده که می فرماید:
«اگر خداوند امیر مؤمنان را نیافریده بود، برای فاطمه(س) در روی زمین همسانی نبود.»
منظور از «کفو» در این حدیث، هم درجه و هم رتبه در کمال است. حضرت زهرای مرضیه(س) به درجه ای از ایمان و کمال رسیده بود که جز امیر مؤمنان(ع)، کس دیگری به آن درجه نرسیده بود و لذا در درجات ایمانی، کفو و همسان و هم شأن نداشت.
و اما غیر از لحاظ کفویت کلی در ایمان، مناسب است در ازدواج، تناسب های دیگر لحاظ شود و هر کس با هم شأن و هم رتبه خود در جوانب مختلف ازدواج کند و اختلاف زن و مرد در جهات مختلف زیاد نباشد که مسئله ساز خواهد شد. جهاتی که همسانی در آنها قبل از ازدواج باید (به عنوان یک توصیه) ملاحظه شود، فراوان هستند از جمله:
۱- مذهبی و اعتقادی؛ قبل از این گذشت که مرد و زن مسلمان کفو و همسان مرد و زن کافر و مشرک نیستند و مجاز به ازدواج با یکدیگر نمی باشند. طبیعی است که ایمان و اعتقاد ارزشمندترین عنصر وجودی هر شخصی برای خودش می باشد و دوست دارد فرزند و نسل او هم با همین ایمان و اعتقاد رشد و پرورش یابد. وقتی آنها از لحاظ اعتقاد و دیانت با هم مختلف باشند، زمینه های فراوانی برای اختلاف بین آنان وجود دارد و بعید است بتوانند تا آخر خط با هم کنار بیایند و طلاق، فرجام اکثر قریب به اتفاق این ازدواج ها می باشد.
به این خبر مهم توجه کنید:
یکی از مسائل حقوقی مهم فرانسه که مشکل آفرین شده، ازدواج مسلمانان با شهروندان اروپایی است.
اکثر این ازدواج ها به دلیل اختلافات فاحش فرهنگی و مذهبی به طلاق منجر می گردد.[۷]
بنابراین ازدواج مسلمان با غیر مسلمان با توجه به عواقب آن نیز موفقیت بار نبوده و مقتضی است از آن پرهیز شود. حتی تفاوت مذهبی نیز احتمال مسئله سازی فراوان دارد. حدیث زیر توصیه ای در این زمینه است. امام صادق(ع) فرمود:
زنی را که به امامت معرفت دارد [و شیعه است ] جز به همسری مردی که به امامت معرفت دارد ندهید.[۸] حتی اگر ما به جواز چنین ازدواجی قائل باشیم، در اینکه چنین ازدواجی به احتمال قوی مسئله ساز خواهد بود، شک نیست. در اینجا جواب به یک سؤال بد نیست. ممکن است پرسیده شود:
آیا صحیح نیست انسانی متدین و مؤمن با فردی غیر متدین ازدواج کند و او را هدایت نماید؟
در جواب می گوییم، هدایت کردن یک فرد، بسیار ارزشمند است و مناسب است برای هدایت افراد اقدام کرد و از راههای صحیح و مطمئن برای هدایت وی بهره جست؛ اما ازدواج و تشکیل خانواده یک اقدام اساسی و مهم است و منجر شدن آن به طلاق بسیار ضربه زننده به زن و شوهر و فرزندان و حتی خانواده های وابسته به آنان می باشد؛ بنابراین باید از اقدام به ازدواج قبل از حصول اطمینان از استحکام و دوام آن خودداری ورزید. اقدام کردن به ازدواج با مرد یا زنی که هنوز از لحاظ اعتقادی با شما فرق زیاد دارد و در نظر شما منحرف، گمراه و کافر است حتی اگر به امید هدایت کردن او باشد، در واقع رفتن سراغ خطری است که احتمال آن را نباید بعید شمرد زیرا چه بسا شما در اقدام هدایتگرانه خود ناموفق باشید و مجبور به طلاق گردید و عقل حکم می کند که از احتمال خطر بخصوص زمانی که قوی باشد، پرهیز شود.
مطلب دیگری که در این زمینه شایسته توجه است اینکه شما نیز چه بسا هم از نظر فرد مقابل، منحرف، گمراه و کافر هستید و او هم چه بسا مانند شما به امید هدایت شما به راه و روش اعتقادی خودش با شما ازدواج کند و از کجا معلوم که شما موفق به همراه کردن او در اعتقادتان شوید، شاید مغلوب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 