پاورپوینت کامل به اوج مخروط تکامل می اندیشد ۴۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به اوج مخروط تکامل می اندیشد ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به اوج مخروط تکامل می اندیشد ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل به اوج مخروط تکامل می اندیشد ۴۰ اسلاید در PowerPoint :

>

«گفتگو با سیده فاطمه رفیعی پور»

مؤسسه علمی – تحقیقاتی امام هادی(ع) به همت حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی رفیعی پور علوی در سالروز تولد امام هادی(ع) تأسیس شده است. وی که علاوه بر تحصیلات حوزوی، سابقه بیش از دوازده سال تحقیق را دارد، خود می گوید: «در سال ۱۴۱۲ قمری و در مراسم جشن میلاد امام هادی(ع)، انقلابی در من رخ داد که احساس کردم باید از غربت امام هادی(ع) بکاهم؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم یک مؤسسه تحقیقاتی ایجاد کنم تا در زیر پرچم نام مقدس حضرت هادی(ع)، کتاب های علمی و مذهبی را چاپ کنیم.»

اگر چه عنوان های منتشر شده کتاب های مؤسسه انبوه نیست، اما به خاطر دقت نظر و توجه خاص آقای رفیعی پور و همکاران شان، از محتوای غنی و عمیقی برخوردار است توانسته مورد توجه عالمان بزرگ حوزه قرار گیرد و نیز به عنوان کتاب برتر معرّفی گردد. آخرین کتاب چاپ شده مؤسسه به نام «مخروط و اوج تکامل» که جدیدترین نظریه تطبیقی ریاضیات با علوم فلسفی، کلام و عرفان را بیان می کند و اتفاقاً در فضایی متفاوت از سایر تحقیقات مؤسسه قرار دارد، بهانه ای شد برای دیدار و گفتگوی کوتاه با نویسنده آن «خانم سیده فاطمه رفیعی پور علوی».

کمی از خودتان برایمان بگویید.

سال ۱۳۵۳ در اصفهان به دنیا آمدم اما از ابتدای تولدم در قم زندگی کردم. رشته ریاضیات محض را در دانشگاه تهران خواندم و بعد دروس حوزوی را به طور غیر حضوری شروع کردم و سپس بطور حضوری، تحصیلات حوزوی ام را به مدت یک سال ادامه دادم و فعلاً بطور آزاد در حال پژوهش می باشم.

آشنایی تان با ریاضیات زودتر آغاز شد یا فلسفه و عرفان؟ و چطور ارتباط بین این دو مقوله را کشف کردید؟

به طور طبیعی در دوران راهنمایی و دبیرستان هم ریاضی می خواندم و هم بینش اسلامی ولی در سال چهارم دبیرستان که فلسفه آفرینش را در معارف خواندم، عشق به فلسفه در من آغاز شد. به طوری که من قبل از دوران دانشگاه، مطالعات و تحقیقات فلسفی داشتم و برخی سؤالات فلسفی را از پدرم می پرسیدم. در واقع نیتم از انتخاب رشته ریاضیات این بود متوجه شدم بین الهیات و ریاضیات، ارتباطی است که ما هنوز آن را نفهمیدیم؛ یعنی اگر چنین ارتباطی نباشد، یا باید به الهیات شک کرد یا به ریاضی. به الهیات که نمی توان شک کرد، پس تصمیم گرفتم که ریاضیات را مورد مطالعه قرار دهم. من قبل از ورود به دانشگاه هم اعتقاد داشتم که فلسفه هستی را می توان بر مبنای ریاضیات تنظیم کرد، اما بعد از آشنایی بیشتر با ریاضی، مطمئن تر شدم به طوری که گاهی من سؤالاتی از عرفان را با همسرم مطرح می کردم. من برای آنها فرمول های ریاضی پیدا می کردم و همسرم که تحصیلات حوزوی دارند، آیه یا روایت مربوط به آن را می گفتند.

چه مسائلی مانع از ادامه تحصیل تان در رشته ریاضی شد؟

رشته فوق لیسانس و دکترای ریاضی محض در قم وجود نداشت بنابراین من برای ادامه تحصیل باید به تهران می رفتم. از طرف دیگر، من سال آخر دانشگاه ازدواج کرده بودم. با این شرایط یا باید زندگی مشترک و خانواده ام را به تهران منتقل می کردم، یا خانواده ام را در قم رها می کردم. پس احساس کردم باید صبر کنم تا کمی زندگی ام روی غلتک بیفتد و به یک ثباتی برسد؛ چون بنیان خانواده از هر چیزی مهم تر است. در ضمن این طور هم نیست که آدم برای یادگیری علم حتماً باید به بیرون از خانه و خانواده اش برود. در خانه هم خیلی مسائل را می شود به وسیله کامپیوتر و امکانات پیشرفته دیگر فرا گرفت.

با توجه به فضاهایی که هر دختر نوجوانی با شور و حس خودش در آن به سر می برد، علایق شما چگونه بود؟ چه کتاب هایی در دوره نوجوانی می خواندید؟

ما به خاطر ارتباطمان با اصفهان، مسافرت در زندگی مان زیاد بود. شهر اصفهان هم که شهر هنر و طبیعت است. آیه «قُل سیروا فی الأرض فاَنْظروا» همیشه برایم جالب بود. به خاطر همین در همه مسافرت هایمان به هر چیزی که می دیدم فکر می کردم، حتی به کوه، و به رودخانه زاینده رود. قرآن می فرماید «اِنّ فی ذلک لایاتٍ لقوم یتَفَکرون»، یعنی در طبیعت نشانه هایی است برای گروهی که فکر می کنند. من این تفکر و مطالعه در طبیعت را از نوجوانی ام شروع کردم و البته کتاب هایی هم در همین امور می خواندم. ولی باید توجه داشت که تفکر توأم با غصه خوردن اصلاً خوب نیست، اینکه بنشینیم و به مسائل فکر کنیم و غصه بخوریم، یک نوع تفکر منفی و مخرب است. تفکر مثبت، تفکری است که انسان را به خدا نزدیک تر کند.

چطور شد که به فکر چاپ این کتاب افتادید و انگیزه تان چه بود؟

برای من همیشه چراهای زیادی مطرح بود؛ اینکه حساب و کتاب عالم بر چه پایه ای است؟ از سال ۷۴ ذهنم مشغول بود که الگویی را پیدا کنم که بتوان همه مسائل زندگی را بر آن استوار کرد. اصلاً فکر نمی کردم جواب را پیدا کنم. لطف خداوند بود که جوابش به ذهنم خطور کرد. در سال ۷۹ دریافتم که می توان همه شرایط و امکانات و امتحانات الهی و. .. را بر روی یک سیر مخروطی استوار کرد و بعد صفحه روزگار را بر آن تقاطع داد تا وظیفه هر کسی معلوم شود. زمانی که آن را به اساتید حوزه علمیه نشان دادم، اصلاً به فکر چاپ نبودم. اساتید خیلی بنده را تشویق کردند که آن را چاپ کنم تا حالت علمی تری پیدا کند چون آنها می گفتند که در فلسفه تا به حال از مخروط در فضای سه بُعدی مثال زده نشده است و این نظریه نویی است؛ البته آنها نظر داشتند که این کتاب در چند جلد با تفصیل و شرح کامل چاپ شود اما چون این کار به زمان طولانی نیاز داشت و ممکن بود در طول زمان از نظریه برداشت های انحرافی شود، قرار شد برای حفظ فرمول بودن و جلوگیری از تحریف آن، در حال حاضر به این شکل چاپ شود.

شما در انتخاب مخاطب، بیشتر به چه قشری نظر داشتید؟ چون کتاب از یک سو، برای آشنایان و متخصصین در فلسفه و ریاضی، خیلی محدود و ساده جلوه می کند و از سوی دیگر، در نظر خوانندگان علم که شناخت زیادی به فلسفه و ریاضی ندارند، پیچیده است. شما مخاطب را جزء چه دسته ای در نظر داشتید که چنین سطحی را برای نگارش کتاب انتخاب کردید؟

من دوست داشتم مبانی اسلام زیبا و کامل را با بیان قابل فهمی برای همه مطرح کنم. در واقع من مخاطب همگانی را در نظر داشتم تا عموم مردم بفهمند