پاورپوینت کامل توسعه روستایی؛ حقوق زنان روستا ۶۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل توسعه روستایی؛ حقوق زنان روستا ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توسعه روستایی؛ حقوق زنان روستا ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل توسعه روستایی؛ حقوق زنان روستا ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

>

آنچه در این بررسی مورد نظر است، آگاهی از حقوقی نظیر حق مالکیت زمین و منابع آبی، و حق شرکت در کلاس های آموزشی نهضت سوادآموزی است، نیز کلاس هایی که توسط نهاد ترویج منطقه جهت برخورداری زنان روستایی از بهره های آموزشی برگزار می گردد؛ همچنین حق مشارکت در بازدیدهای تدارک دیده شده خاص زنان روستایی، حق انتخاب شدن به عنوان کشاورز نمونه، حق تصمیم گیری در امور مربوط به خانه و تربیت فرزندان و مسائل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی.

با توجه به یافته های موجود می توان گفت زنان روستایی که از نعمت سواد حتی در حد خواندن و نوشتن برخوردارند و به لحاظ موقعیت جغرافیایی در نزدیک شهرهای بزرگ سکونت دارند، دارای اطلاعات مناسبی از حقوق خود در بخش کشاورزی بوده، در این خصوص رسانه های جمعی، مطالعه کتب و نشریات متنوع، بهره مندی از داده های آموزشی و ترویجی، نیز مصاحبت و هم نظری با سایر افراد خانواده و نزدیکان را به عنوان منابع اصلی خبری خود برشمرده اند.

در مقابل زنان روستایی با سن بالا که از نعمت سواد محروم بوده، در جوامع روستایی تقریباً بسته و به دور از شهر سکونت داشته اند عمدتاً از وجود بارزترین حقوق خود اظهار بی اطلاعی کرده، فرهنگ سکوت را پیشه خود ساخته اند.

البته با توجه به نتایج حاصل از مطالعات انجام شده، زنان روستایی به رغم محروم بودن از سواد خواندن و نوشتن، دارای اطلاعات کلی در خصوص برخی از حقوق زنان نظیر حق مالکیت اراضی و بهره برداری از آن بوده اند. در این ارتباط، تجارب اندوخته از زندگی خویش و سایرین، دانش عامیانه کسب شده از امثال و حکمت ها و روایات اسلامی، قوانین ارث و هر آنچه را که به مرور در ادبیات نانوشته فرهنگ روستایی و در باورداشت آنها از مقام زن، نقش بسته و سینه به سینه از پدران و مادران خویش دریافت داشته اند، منبع اطلاع خود نام برده اند.

جایگاه حقوقی زن روستایی

اعلام یک دهه از سوی سازمان ملل متحد به عنوان دهه زن را می توان بالاترین تصمیم برای ترغیب و تشویق دولت ها در راستای وضع قوانینی به منظور بهبود موقعیت زنان به شمار آورد. موارد مهم مورد تأکید در باره زنان کشورهای در حال توسعه شامل موارد مندرج در قانون اساسی (اصول برابری، حقوق مدنی، حقوق سیاسی) موارد اقتصادی (اعتبارات، مالکیت، اموال، دارایی و ارث) و نیز جنبه های زیر است:

موارد مربوط به قانون کار (دستمزد، فرصت های اشتغال)، روابط خانوادگی (ازدواج، طلاق، زاد و زایش)، مراقبت های بهداشتی (حقوق بهداشتی، تنظیم خانواده) و. .. تأکید شده که اصلاح قوانین مربوط به زمین و دسترسی به اعتبارات و آموزش می تواند در تعیین نقش زنان در توسعه روستایی مؤثر باشند تا همپای مردان از امکانات آموزشی بهره مند شوند، به اعتبارات مورد نیاز دست یابند، با مشاغل جدید آشنا شوند و در نهایت، جایگاه حقوقی خود را بیش از پیش بشناسند.

آگاهی زنان از حقوق خود

در یک تحلیل کلی در باره برخورداری از حقوق کشاورزی در مورد بسیاری از زنان روستایی می توان عنوان داشت: نگرش های زن روستایی نسبت به خویش بر پایه:

۱. احساس او در مورد اینکه در نظر دیگران چگونه است؛

۲. میزان درک و فهم او در این خصوص که دیگران آنچه را در رفتار او می بینند چگونه تعبیر می کنند؛ استوار می باشد.

بسیاری از مردان نقش های متعدد و متنوع تولیدی و به ویژه غیر تولیدی زنان را (که جنبه درآمدی اندکی دارند) نادیده می گیرند، در این صورت زنان روستایی برخی از مناطق مورد مطالعه، متأثر از نگرش مردان خانوار، به این باور رسیده اند که امور تولیدی و کشاورزی با تکیه بر مردان تحقق یافته، حقوق و نقش های خود را ناچیز می پندارند. در این باره یکی از راهبردهای مؤثر و لازم، کمک برای درک عمیق زندگی زنان روستایی از رفتار خودشان می باشد، به گونه ای که به اهمیت حقوق حقه خویش پی برده، با روشنی و درایت لازم به تحلیل برخی از نگرش ها و انگیزش های خود بپردازند.

بنابراین شناسایی مقام یک زن به عنوان فردی که می اندیشد، برمی گزیند و عمل می کند به تمام مردم روستایی، ضرورت بسیار دارد.

به بیان دیگر، عناصر فعلی که زیرساخت شخصیت زن روستایی را در برخی از مناطق روستایی تشکیل می دهند، نظیر نگرش ها، عادات و عقاید عامیانه، جز آنکه مشارکت فرد را در زندگی گروهی محدود سازد فایده دیگری نداشته و نیازمند بازنگری و تزریق فرهنگ مناسبِ درخور اقشار جامعه روستایی به ویژه زنان می باشد.

وجود چنین نگرش ها و برداشت هایی در زنان روستایی (که متأثر از فرهنگ حاکم بر جوامع روستایی و سنتی می باشد) در وهله اوّل مستقیماً برخاسته از عدم برخورداری اکثر آنها از سواد می باشد. در این خصوص با توجه به پایین بودن نرخ سواد زنان در مقایسه با مردان (که در اکثر روستاهای مورد مطالعه دیده شده است) می توان عنوان کرد: جایگاه تحصیلی زنان روستایی در سنین نوجوانی و جوانی کمتر از مردان است چرا که ضرورت کمک دختران به مادران در منزل و مزرعه و نگه داری از فرزندان کوچک تر، موجبات عدم برخورداری بیشتر آنها از آموزش های رسمی را فراهم آورده است.

روشن است با افزایش تدریجی سن دختران روستایی و انجام ازدواج های زودرس و تشکیل زندگی مستقل، رفته رفته این افراد، پذیرای نقش های چندگانه ای در امور تولیدی و غیر تولیدی پیرامون زندگی مستقل خویش می گردند، به گونه ای که دیگر فرصت های آموزشی کمتری جهت سوادآموزی به آنها روی می آورد. چنین روندی در زندگی بیشتر دختران روستایی مناطق مورد مطالعه، بسیار شایع بوده است.

نتیجه کلی: زنان روستایی که سال های پیوسته ای را به دور از فرصت های پرورشی و آموزشی بوده اند، نیز امکان یادگیری آگاهی های لازم زندگی و مهارت های مبارزه با ناملایمات طبیعی را نداشته اند و زندگی یکنواخت را سپری نموده اند، همگی نیازمند وسعت بخشیدن به سطح اطلاعات و دانش های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، کشاورزی و حتی سیاسی به طوری مفید و مؤثر می باشند.

ثمرات و برایند تدارک زمینه های آموزشی یاد شده جهت بهره مندی زنان روستایی مستقر در مناطق کشاورزی کشور، بسیار قابل توجه و بااهمیت است هر چند به علت کارهای بسیار روزانه، این افراد آمادگی ذهنی کمتری برای جذب شدن در این قبیل فعالیت ها را دارند، حتی ظاهراً کاری دشوار، طاقت فرسا، وقت گیر و پرهزینه تلقی می گردد، اما ثمرات آن بسیار ارزنده بوده و در جهت تحقق اهداف تعیین شده در مسیر توسعه انسانی در سطح کشور و به ویژه در جوامع روستایی این مرز و بوم، بسیار ارزشمند است.

حقوق کار و اشتغال زنان روستایی

زنان روستایی با نگهداری از فرزندان، تهیه غذا، تمیز کردن منزل، تیمار بیماران و کهنسالان، به بازتولید نیروی کار می پردازند. زنان با مشارکت در تولید در واقع در بازتولید اجتماعی سهم مهمی دارند. سهم و نقش زن روستایی در اشتغال در نتایج سرشماری های نفوس و مسکن به طور واقعی نشان داده نشده؛ شاید دلیل آن تعریفی باشد که ارائه شده است.

بنا به تعریف سازمان جهانی کار، شاغل کسی است که یا در حال کار کردن است یا اینکه شغلی دارد ولی موقتاً بیکار است. همچنین تمام کارکنان خانوادگی بی مزد جزو اشخاص شاغل به حساب می آیند.

با ارائه چنین تعریفی، با توجه به اینکه در روستاها دختربچه ها معمولاً از شش سالگی در فرآیندهای تولیدی مختلف شرکت دارند، نیز با توجه به این نکته که وظیفه خانه داری، در نیاز تولید نیروی انسانی تعیین کننده است، تمامی زنان روستایی در سن کار باید شاغل محسوب شوند. متأسفانه چون آمارگیری ها بر مبنای تعاریف، جامع و مانع نیست نقش واقعی زن روستایی در اشتغال را نشان نمی دهند.

اکثر زنان روستایی ایران به جای اینکه بیکار باشند در واقع بیش از حد معمول کار می کنند. تنها چیزی که احتیاج دارند این است که وظایف سنگین روزمره آنها شناسایی گردد و از لحاظ محاسبه نیروی انسانی به رسمیت شناخته شوند.

جایگاه ممتاز زنان در اشتغال روستایی و میزان ظرفیت جوامع روستایی در جذب بانوان در فعالیت های مختلف، پویایی اجتماعی، جغرافیای خاص به آنها داده است. زنان روستایی پا به پای مردان روستایی در فرآیند مهاجرت قرار می گیرند. مهاجرت زنان روستایی به دو شکل است: یا زنانی که از روستا مهاجرت می کنند و یا کسانی که وارد روستا می شوند.

مهاجرت زنان روستایی کمتر به شهر می باشد چون این نوع زیانبارتر است و آنها کارآیی اقتصادی خود را از دست می دهند. مهاجرت این افراد بیشتر از روستایی با سطح توسعه پایین تر به روستاهای آبادتر و با امکانات بیشتر می باشد.

لزوم نیازسنجی برای تعیین حقوق زن روستایی

در تعیین نیازهای آموزشی و ترویجی زنان روستایی باید دو اصل زیر در نظر گرفته شود:

۱- آیا اهداف توسعه کشاورزی با الگوی مشارکت زنان روستایی به عنوان پایه و اساس شکل دهی نیاز هماهنگی دارد؟ اگر الگوی کار و فعالیت زنان روستایی با اهداف و استراتژی های توسعه کشاورزی هماهنگ است وضع موجود باید بهبود یابد و انجام فعالیت های موجود باید تشویق و کیفیت آنها رشد داده شود. در این صورت، تعیین نیاز باید بر اساس الگوی مشارکت و نیازهای احساس شده صورت پذیرد و ترویج، محملی برای حل مشکل، ارائه راه حل، مشاهده و برآورد نیازها شود.

به طور کلی در تعیین نیاز آموزشی زنان روستایی بین ارکان اصلی طراحی برنامه ترویج کشاورزی برای زنان مانند اهداف توسعه کشاورزی، نیازهای احساس شده زنان و الگوی مشارکت زنان همخوانی وجود ندارد. از این رو نیاز به تحولات عمیق و جدی از طریق معرفی شیوه ها و فن آوری های نوین احساس می گردد؛ به عبارتی در این حالت ساختار تولید باید عوض شود و یا مشارکت زنان به سوی فعالیت های جدیدی سوق پیدا کند که تضمین کننده رشد و ارتقای فردی و خانوادگی آنان و همچنین دستیابی به اهداف توسعه کشاورزی باشد. در اینجا نظام ترویج باید دو راهبرد کوتاه مدت و بلندمدت برگزیند. در کوتاه مدت، خدمات رسانی بر مبنای نیازها انجام شود و در بلندمدت زمینه سازی تحولات پایه از راههای گوناگون انجام شود.

۲- نیازهای آموزشی، ترویجی زنان روستایی مانند هر گروه دیگری در حال دگرگونی است.

از آنجایی که آموزش، یکی از ابزارهای مؤثر توسعه ای شمرد