پاورپوینت کامل هنوز امام را نمی شناسیم ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هنوز امام را نمی شناسیم ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنوز امام را نمی شناسیم ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هنوز امام را نمی شناسیم ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

>

گفتگویی با خانم فریده مصطفوی

مصاحبه از: اشرف آشوری، خدیجه عابدی

نام: روح الله

نام خانوادگی: مصطفوی

پدر: آقا مصطفی

مادر: هاجر

متولد: ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۲۰ ه.ق

رحلت: ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ه.ش

امروز از هر جوان ایرانی بپرسی امام که بود؟ خواهی شنید;رهبر انقلاب. معمار انقلاب اسلامی.

مردی که ایران را از ظلم و ستم شاهنشاهی نجات داد.

مردی که آمریکا و اسراییل را به خشم آورد.

به راستی آیا می توان امام را تنها در همین جملات جستجو کرد؟

پاسخ خانم مصطفوی به سوال ما یک کلمه است; نه! خانم فریده مصطفوی; دختر دوم حضرت امام خمینی(ره)،
که بیست سال به تحصیل علوم دینی پرداخته و هم اکنون در مشاغل مختلف به خدمت برای مستضعفان
می اندیشد، به ما می گوید:

جوانان هنو «خمینی بزرگ » را نمی شناسند.

اما چرا جوانان؟! واقعیت این است که جوانان امید آینده مملکت اسلامی ماهستند و تنهابا تربیت صحیح
آنهاست که می توان آینده حکومت اسلامی را که امام برای ایجادش کوشید، ضمانت کرد. دلیل این مدعی،
سخنان حضرت امام است که می فرمود:

«این جوان هایی که در آتیه باید این مملکت را حفظ کنند، این مملکت را اداره کنند، این ها باید درست
ربیت بشوند و اصلاح بشوند.» بر همین اساس امام جوانان را مخاطب ساخت و می فرمود:

«به نیروی شما جوانان این مملکت باید اصلاح شود» با این توصیف متن مصاحبه ای را که با «خانم فریده
مصطفوی » ترتیب داده ایم،می خوانیم:

امسال، سال امام خمینی(ره) است. فکر می کنید برای شناساندن امام به نسل جوان چه کارهایی باید انجام
شود و شما در بین این همه تلاش و جوشش جای چه چیزی را خالی می بینید؟

در واقع ما خودمان هم هنوز آن طور که باید و شاید حضرت امام را نشناخته ایم. نسل های آینده خواهند آمد و
درتاریخ مطالعه خواهند کرد تا قدرت معنوی حضرت امام را بشناسند. البته به نظرمن بهترین راه برای
شناساندن حضرت امام به نسل جوان، شناساندن اهداف ایشان با شیوه های مختلف به جوانان است. امام برای
چه مبارزه کرد؟ چرا قیام کرد؟ برای چه تبعید شد؟بر سرچه موضوعی زندان رفت؟ دلیل اینکه مردم به ندای
خمینی بزرگ لبیک گفتند،چه بود؟ و چرا امام در قلب تک تک مردم جای گرفت؟

اکنون که ده سال از رحلت ایشان می گذرد، هنوز بین مردم و بامردم است، دلیلش چیست؟

باید جوانان را در مقابل این سوالها قرار داد. تا خود کشف کنند و روشن شوند. افکار امام و اندیشه امام، اینکه
امام چه آرزوهایی برای ایران داشت و دلش می خواست کشور ایران چگونه شود؟

آیا مدینه فاضله منظورش بود؟ یا نه صرفا انقلابی که اسمش انقلاب بود؟ امام دراین ده سال در سخنرانی هایش،
محور اصلی را چه قرارمی داد؟ آیا غیر از اسلام و سفارش اسلام و توجه دادن مردم به دستورات اسلام، تقوی و
پرهیزکاری، اتحاد و بی اعتنایی به امورمادی و پی گیری امور معنوی بود؟

بنده با حضرت امام شوخی می کردم و می گفتم: آقا مرتب درسخنرانیها اسلام را صرف می کند. یعنی مرتب
«اسلام »،«مسلمین »، «مسلمانان »، مرتب راجع به اینها صحبت می کند. وراجع به اینکه دنیا، دنیای گذر است. و
دنیای فانی است.

آیا ما نسبت به زحماتی که حضرت امام (از سال ۴۲ تا ۵۷ و تا ۶۸که ایشان از دنیا رفت) متحمل شد، تعهدی
داریم؟ رسالتی داریم؟

آیا می توانیم جوابگوی خون شهدایمان باشیم؟ آیا آنهایی که به ندای امام لبیک گفتند و جبهه را پرکردند و
اسلام و ایران راسرافراز کردند، آیا ما جوابی برای این خونها در روز قیامت داریم؟

نسل جوان ما باید متوجه این ها باشد. ای جوانی که در خیابان می روی، ای جوانی که بچه این مملکتی، ای
کسی که در نظام اسلامی درس می خوانی، تو اگر زنده ای و در این جامعه قدم می گذاری وتنفس می کنی،
مرهون خون آن برادر دینی ات هستی که ده سال قبل رفت و در جبهه شهید شد. تو حالا نمی توانی نسبت به این
خون بی تفاوت باشی. تو باید تعهد داشته باشی و انجام آن رسالتی راکه به عهده داری بپذیری، تو یک انسانی و
اشرف مخلوقاتی اشرف مخلوقات نمی تواند بی تفاوت باشد و خلق نشده تا نسبت به دنیای اطرافش بی تفاوت
باشد.

ما می دانیم که امام خود به جوانها علاقه نشان می داد و بارها باآنان سخن می گفت. به جوانها شخصیت می داد و
آنها را به شناخت اسلام، خود و آنگاه به مبارزه دعوت می کرد. مثلا:

«از حالا که جوان (هستید) و قوای جوانی محفوظ است، جدیت کنیدبه اینکه هوای نفس را از نفس خودتان
خارج کنید.» «شماجوانان مسلمان لازم است که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام درزمینه های سیاسی،
اقتصادی، اجتماعی وغیره، اصالت های اسلامی رادر نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همه مکاتب
جدامی سازد، فراموش نکنید. »

نسل جوان همیشه مورد توجه امام بود. در سال ۴۲ که به ایشان گفتند، شما با کدام اسلحه و تجهیزات
می خواهی به جنگ رژیم بروید؟ ایشان گفت: «سربازان من اکنون در گهواره هستند.»

بعدها دیدیم که این جوانها بودند که سالهای ۵۶ و ۵۷ به خیابانها ریختند و انقلاب را به ثمر رساندند. لذا ایشان
همیشه به نسل جوان توجه داشت. و معتقد بود اگر نظام یک نظام صحیحی باشد، جوان جذب می شود
همانطور که اگر انسان یک انسان صادق وصالحی باشد، جوانان به سوی او جذب می شوند همانطور که
سبت به خود حضرت امام دیدیم که قبل از انقلاب، در تهران و قم، جوانان در پی هرزگی و ولگردی بودند. اصلا
کارشان شده بود این; ولی یک مرتبه چرخش ۱۸۰ درجه ای زدند و در سال ۵۷ همه اینها اسلحه به دست گرفتند و
ریختند درخیابانها و یا وارد جبهه ها شدند. وقتی که نظام مسوولین، خودمان و هرکسی به وظیفه خودش عمل
کند، جوان خود به خود جذب می شود.

از بعد عرفانی حضرت امام برایمان بگوید؟ ایشان همانطور که یک عالم بزرگ بود، یک عارف بزرگ هم بود.

می خواهم بدانم در زندگی ایشان این امور معنوی به چه صورت جریان داشت؟

آنچه که برای ما قابل لمس بود و ما احساس می کردیم این بود که ایشان فقط رضایت خداوند را مد نظر دارد و
توجهش به این است که کاری را انجام دهد که وظیفه الهیش است. بارها می گفت «ماوظیفه الهی مان را در جنگ
انجام می دهیم. اگر پیروز شدیم که شدیم و اگر شکست خوردیم، وظیفه الهیمان را انجام داده ایم.»

گاهی ما احساس می کردیم ایشان واقعا خدا را می بیند. در عباتشان به قدری محو عبادت و نماز بود که متوجه
وقایع اطراف نمی شد.

مثلا من خود پشت سرایشان نماز می خواندم و ایشان اصلا متوجه من نمی شد. یا در عبادتهای شبانه مقید بود
که بسیار آهسته بیدارشود، بدون اینکه کوچکترین اذیتی برای دیگران داشته باشد; زیرامعتقد بود اگر برای
عبادت موجب اذیت و بیدار شدن کسی باشد،این مقبولیت را ندارد.

در یکی از مصاحبه هایتان گفته اید: امام همه مستحبات نماز راانجام می داد، به نماز خیلی مقید بود و همیشه به
نماز اول وقت،توصیه می کرد. در موقع نماز حتما عطر می زد. همه دعاها را نیزمی خواند. هم دعاهایی که مربوط
به شب جمعه است و هم دعاهایی که در ایام عاشورا باید بخوانند همه را می خواند. از مکروهات دوری می کرد.
شب جمعه حتی اگر می خواست ضمن صحبت نیم بیت شعر بخواند،به خاطر اینکه شعر خواندن در شب جمعه
مکروه است، می گفت: الان این را نمی خوانم.

اما سوالی که ماداریم این است که حضرت امام در طول روز چه برنامه هایی برای عبادت داشت و مقید به
خواندن چه زیارات ودعاهایی بود؟

ایشان به زیارت عاشورا خیلی اهمیت می داد و تمامی دعاها قرآن را می خواند یا دعاهای معمول روز را قرائت
می کرد. زیاد مزاحم ایشان نمی شدیم و ایشان تمام این اعمال و مستحبات را انجام می داد. مخصوصا در نجف
بیشتر مشغول بود و در این اواخر هم مرتب مشغول قرائت قرآن و دعا بود.

در مورد جهاد با نفس چه خاطره ای از امام دارید؟

در دورانی که ایشان در نجف بود، از جهت خوراک به خودشان خیلی سختی می داد. خیلی کم غذا می خورد و
بیشتر عبادت می کرد. بعدهااین طور استنباط می کردم که ایشان می خواهد به یک کشفیاتی برسد.

چون در آن موقع کوران انق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.