پاورپوینت کامل معلم مهذب( شهید دکتر غلامرضا دانش آشتیانی ) ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معلم مهذب( شهید دکتر غلامرضا دانش آشتیانی ) ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معلم مهذب( شهید دکتر غلامرضا دانش آشتیانی ) ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معلم مهذب( شهید دکتر غلامرضا دانش آشتیانی ) ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

>

زادگاه

آشتیان از شهرهای استان مرکزی(اراک)است که با۵۱۹ کیلومترمربع مساحت، زمستان های سرد و تابستان های معتدل،
در غرب قم،شمال اراک و شرق و جنوب تفرش واقع است. مساجد، امامزاده ها وسایر اماکن مذهبی با جاذبه های هنری و
ارزش تاریخی از مواریث ارزشمند فرهنگی این شهرند و دانشوران خوشنام و عالمان نامدارآفاق این دیار را منور ساخته اند.

زین العابدین آشتیانی از مشاهیر این سامان است که در عصرقاجاریه می زیست و براثر تلاش های علمی و عبادی در سلک
عارفان وعالمان قرار گرفت که مراتب فضل و کمال وی در فرزندش ابوالفضل آشتیانی استمرار یافت.

خانواده این فاضل فرزانه در یکی از روزهای سال ۱۳۰۹ ه .ش درانتظار نوزادی بودند که بعدها نه تنها در آسمان شهرشان
که درایران و حتی جهان تشیع چون ستاره ای پرفروغ به پرتو افشانی پرداخت. پدر و خویشاوندان ملتهبانه دست به درگاه
حضرت باری تعالی دراز کرده با عجز و التماس خواهان آن بودند که مادر وفرزند سالم باشند، قلب پدر و بستگان و
دوستان به شدت در تپش بود.

دیری نپایید که اشک شوق برگونه پرمهر پدر و خویشاوندان همچون مروارید غلطان جاری شد و با شنیدن خبر تولد
کودک در موجی ازشادی و شعف قرار گرفتند و این رخداد مسرت آمیز را به هم تبریک می گفتند. نام نوزاد را «غلامرضا»
نهادند.

دوران کودکی

دوران طفولیت این کودک تحت تربیت پدری فاضل و پرهیزگار سپری شد، هوش سرشار و نبوغ ذاتی وی ازهمان دوران
هویدا بود و از این لحاظ والدش برآن شد تا در رشد و شکوفایی توانایی های فکری فرزندش توجهی خاص مبذول دارد و
جویبار ارزشها و فضایل را دروجودش جاری سازد. ابوالفضل آشتیانی تجربیات علمی و دانسته های خویش را با زبانی ساده
و شیرین برای غلامرضای نورسته بازگومی کرد و با اندرزها و نصایحی شوق پسر را برای روی آوردن به کمالات و تحصیل
معارف افزون می ساخت. بدین منوال غلامرضا یازده بهار پرطراوت را چون گلی معطر در بوستان پدر سپری ساخت
اماگویا تقدیر چنین بود که این طفل نورسته در فصل شکفتن دچارتندباد حادثه ای سخت و پریشان کننده شود و با
سختی و رنج دست به گریبان گردد. آری در سال ۱۳۲۰ ه .ش پدر بر بستر الم قرار گرفت و بیماری جانکاه او را از پای درآورد.

بدین گونه دوران شادمانی و انس با پدری مهربان و اهل فضل به پایان رسید و با رحلت او از عالم خاکی، قلب کوچک
غلامرضا سخت فشرده شد. از این پس سرپرستی و پرورش او و چهار برادرش به مادری دلسوز و فداکار محول گردید.

تحصیلات حوزوی و دانشگاهی

گرچه با فوت پدر دوران زندگی این کودک با دشواری سپری می گشت،ولی او از دانش اندوزی دست برنداشت و در
مدرسه ای تحصیلات ابتدایی را به پایان رسانید و به دبیرستان رفت و سال دوم مقطع متوسطه را با موفقیت طی کرد. در
این هنگام توصیه پدر بزرگش(زین العابدین آشتیانی)را که به وی منتقل کرده بودند، به یاد آوردکه تمایل داشت یکی از
نوادگانش در سلک روحانیت به جامعه خدمت علمی و فرهنگی نماید، خود نیز برای چنین منظوری اشتیاق زایدالوصفی
داشت. از این جهت آشتیان را به قصد شهر مقدس قم ترک گفت و به آن دیار گام نهاد و به مدت هشت سال با سخت
کوشی وتلاش، مدارج بالایی از دروس حوزوی را گذرانید و در مدرسه فیضیه ودارالشفاء در کسب فقه آل محمد و تهذیب
نفس و بهره گیری ازاستادانی برجسته و فاضلانی وارسته اهتمامی قابل ارج از خویش بروز داد، نخستین استادش، حضرت
آیه الله بروجردی(۱۲۹۲ ۱۳۸۱ ه.ق)بود. سپس این افتخار را به دست آورد که به محضر امام خمینی(ره)برسد و از پرتو
اندیشه این فروغ فروزان بهره مند گردد.

او رهنمودهای امام را در درس اخلاق ایشان استماع می نمود. درزندگی خویش به کار بسته و در مزرعه وجود خود بذر
تقوا و فضیلت می کاشت. آیات عظام: گلپایگانی و محقق داماد نیز جرعه هایی ازمعارف ناب تشیع را به کام این جوان
جویای معرفت ریختند. شهیددانش آشتیانی در این مجالس مفید و سازنده با شهیدان گرانقدری چون آیه الله شهید دکتر
بهشتی و شهید دکتر مفتح هم درس و هم حجره بود.

دوران طلبگی شهید دانش آشتیانی همانند اکثریت طلاب علوم دینی با محرومیت اقتصادی و قناعت همراه بود، شب و
روز او به عبادت،مطالعه و مباحثه می گذشت. شهید دانش آشتیانی پس از تقویت بنیه علمی خود در حوزه علمیه قم به
سال ۱۳۳۰ ه . ق همراه مادر وبرادرانش به تهران هجرت نمود و تحصیلات جدید را توام بافراگیری علوم مذهبی ادامه داد
و به اخذ درجه دکترا از دانشگاه تهران در رشته الهیات و معارف اسلامی نائل گردید.

تشکیل خانواده

دکتر غلامرضا دانش در سال ۱۳۳۰ ه .ش ازدواج نمود که ثمره تشکیل این کانون پرمهر و آغشته به عطوفت، چهار دختر و
دو پسرشد.

آن شهید با استعانت از خداوند متعال و بهره گیری ازتعالیم آسمانی اسلام کوشید تا فرزندان خود را به گونه ای پرورش
دهد که به فضایل و مکارم روی آوردند و نهال ایمان را در قلب پاک خویش بکارند.

محبوبه یکی از دختران آن شهید است که چون به سن هفده سالگی رسید، جامعه اسلامی ایران حساس ترین مراحل
انقلاب اسلامی رامی گذرانید وی رفت که طومار ستم را درهم پیچد، هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ فرا رسید، در صبح این
روز این دخترپاک سرشت غسل شهادت به جای آورد و برای مصاف با عوامل استبداد به خیل عظیم تظاهرکنندگان
پیوست; در این روز طاغوت که برتخت ظلم تکیه داده بود، فرمان کشتار هزاران مسلمان عاشق را صادر نمود.
سرانجام ظلمت پرستان که طاقت تحمل هیچ نوری رانداشتند، با هدف قراردادن قلب این دختر مسلمان، وی را به
شهادت رساندند; و بدین گونه محبوبه به سوی قدسیان پرگشود و همچون یاسی سپید از بوته زندگی عالم مادی جدا شد
و کالبد خاکی را رها کرد، این دختر باوجود سنین نسبتا کم، از ستم نفرت داشت و در رفتار حماسه پرشکوه حضرت
زینب(س)را الگوی خویش قرار داد. او پس از اتمام دوران ابتدایی توسط پدرش با معارف الهی آشنا گشت و شالوده ایمانی
ژرف در قلبش نهاده شد و گویا خود را مهیای پرواز شهادت نموده بود.

دختر دیگر شهید دانش می گوید: محبوبه که شهید شد، پیش خودگفتم: بعد از او نوبت من خواهد شد. هرگاه به دیدار
مرقدش می رفتم، ساعت ها بربالای مزارش می نشستم; باغچه برایش درست می کردم و گلی می کاشتم، سنگ قبرش را با
آب و گلاب می شستم و با سخن می گفتم; اما پدر خیلی می گریست، برایم روشن نبود چرا او بعد ازشهادت خواهرم کمتر
سخن می گوید، شب ها نماز می خواند و اشک می ریزد، وقتی او به خیل شهیدان پیوست، جواب سؤال خود را یافتم.

مبارزه در عرصه های گوناگون

شهید دکتر دانش برای آن که بتواند مسوولیت خطیر خویش را درمقابل اسلام و جامعه به خوبی انجام دهد، نخست به
مبارزه با نفس پرداخت و از طریق تزکیه و عبادت خواهش های نفسانی را تعدیل نمودو بین اعمال و نیات خویش
هماهنگی ایجاد کرد و تمامی کوشش خودرا به کار گرفت تا در مزرعه اعمال هیچ بذری جز خشنودی خداوندنباشد و
عطش جانش از چشمه سار قرآن و حکمت سیراب گردد.

او مبارزه با جهل را پی گرفت و با توان بالای علمی که درحوزه ودانشگاه به دست آورده بود، برای خدمت به مردم، به شغل
معلمی روی آورد و در مدارس علوی، قریب، وحید، خاقانی، جعفری، اسلامی،قدس وجهان آرا به تعلیم و تربیت نسل
جوان پرداخت و شبانه روزبرای رشد و تعالی فکری و اخلاقی آنان کوشید و سعی نمود با کاشتن بذر اسلام و معارف قرآن
در قلب پاک و با صفای این نسل پاک، آنان را در مقابل هجوم رذایل و مفاسد حفظ و مقاوم کند.

وی در این دبیرستانها به عنوان دبیر، دروسی چون ادبیات،تعلیمات دینی و اخلاق و زبان انگلیسی را تدریس می نمود و تا
سال ۱۳۵۶ ه .ش فعالیت هایش در این سمت ادامه داشت تا آن که در این سال به دلیل عدم اجرای برنامه های منحرف
کننده رژیم شاه دردبیرستان به طور غیر عادی و زودرس بازنشسته شد.

دکتردانش یکی از بنیانگذاران گروه فرهنگی قدس بود و مدت پنج سال هم مدیریت دبیرستان جهان آرا را عهده دار بود و
درسازماندهی و هدایت این موسسه اسلامی صمیمانه و صادقانه کارمی کرد. تشکیل هسته های مطالعاتی قرآن، نهج
البلاغه، احادیث وروایات از جمله برنامه های مستمر فرهنگی و آموزشی او بود.

این شهید والامقام ارتباط خود را با قم و مراجع و مدرسین حوزه ادامه داد و از آن بزرگان کسب نور می کرد و دریافت های
خویش رادر اختیارشان می گذاشت و نزدیک هزار صفحه مطالعات او در خصوص مطالب موضوعی قرآن از وی به یادگار
مانده است. همچنین نامبرده طلاب جوان قم و تهران را با برنامه های منسجم، هدف دار و رشددهنده سازماندهی می کرد
و آنان را برای مطالعات و نیازهای مبرم تبلیغی، فرهنگی جامعه ترغیب می نمود.

شهید دانش آشتیانی در ضمن فعالیتهای فرهنگی تربیتی احساس می نمود اختناق جامعه و برنامه های سیاسی استعمار
و استبداد مایه رکود و عامل سقوط جامعه می باشد و باید همزمان با آن کوشش های مستمر در جهت محو مظاهر شرک و
نفاق و جور و ستم تلاش کرد; به همین جهت، در تمام دوران زندگیش هیچ گاه از مبارزه علیه رژیم سابق و خنثی نمودن
برنامه های مکاتب مادی شرق و غرب غافل نبود ودر سال های ۱۳۳۰ ۱۳۳۲ که مبارزات مردم ایران علیه استعمارانگلیسی
اوج گرفت، او با تشکیل گروه شیعیان همراه با شهید حاج صادق امانی که به دلیل به هلاکت رسانیدن حسنعلی
منصورنخست وزیر وقت به شهادت رسید و نیز شهید صادق اسلامی، درکادررهبری این گروه به مبارزه مشغول بود. این
شهید باگروه فدائیان اسلام و خصوصا شهید سید مجتبی نواب صفوی آشنایی نزدیک داشت و ازسال ۱۳۴۱ ه .ش همسو با
نهضت امام خمینی(ره) مبارزات خود راشدت بخشید و تا پیروزی انقلاب اسلامی از پای ننشت و در این مدت مدام
تواسط رژیم پهلوی تحت تعقیب بود و یکبار به زندان رژیم شاه افتاد. او به بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره)
به عنوان مرجع و رهبر احترام می گذاشت و فرامین آن روح قدسی را باطیب خاطر و انگیزه های قوی گردن می نهاد و به
فر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.