پاورپوینت کامل علی بن عثمان، یار گمنام امام حسین(ع) ۳۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علی بن عثمان، یار گمنام امام حسین(ع) ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علی بن عثمان، یار گمنام امام حسین(ع) ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل علی بن عثمان، یار گمنام امام حسین(ع) ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۸۸

مقدّمه

رخداد خونبار عاشورا، پرپرشدن شیرخواره سیدالشهداعلیه السلام و حتی پایمال شدن بعضی
از دختران کوچک زیر سمّ اسبان (۱)، تصویری برای انسان در ذهن پدید می آورد که بعید
می نماید از مردان و پسران، جز یکی دو نفر همانند امام سجّادعلیه السلام کسی باقی
مانده باشد؛ چرا که سپاهیان شام و کوفه، قساوتی از خود نشان دادند و با خاندان
پیامبر خود رفتاری را به نمایش گذاشتند که اسلام در برخورد با کافران روا نداشته
است. آنها مردان را کشتند، خیمه ها را آتش زدند و زنان و کودکان غارت زده را به
اسارت بردند. با همه این فجایع، بودند تعدادی که در کربلا حضور داشتند؛ اما رهایی
یافتند. با بررسی تعداد همراهان امام حسین علیه السلام و پیوستگان بین راه و ردیابی
آنان در مسیر حوادث از طریق گزارش های موجود، به نام کسانی برمی خوریم که از این
حادثه غمبار به سلامت رسته اند.

یکی از کسانی که از رخداد خونبار کربلا جان به در برده، «علی بن عثمان» است.

نسب

ابوالحسن علی بن عثمان بن خطاب بن مرَّه همْدانی، معروف به ابودنیا معمّر مغربی، از
قبیله هَمْدان و از اهالی شهر «حَضْرَموت» در یمن و از اصحاب و خدمتکاران
امیرمؤمنان علی، امام حسن و امام حسین علیهم السلام بود.

وی یکی از کسانی است که عمر طولانی داشته و به گفته خودش تا ظهور حجّت حق امام زمان
علیه السلام زنده خواهد بود.

شرح حال

در منابع تاریخی، رجالی و حدیثی گزارشی از او وجود ندارد، تنها محدّث بزرگ شیخ صدوق
در کتاب معتبر کمال الدّین و تمام النّعمه شرح حال نسبتاً مفصّلی آورده است که
گزیده ای از آن، در این نوشتار می آید.

گرچه در منابع، نام او به چشم نمی خورد؛ اما به خاطر اعتبار شیخ صدوق و شواهد
تاریخی که ارائه می شود، در صحّت و درستی آن نمی توان تردید کرد. شیخ صدوق با یک
واسطه از محمد بن فتح رقّی و علی بن حسن بن جنکا اشکی روایت می کند که:

در سال ۳۰۹ ق. در مکّه به همراه گروهی از محدّثان که برای انجام مراسم حجّ آمده
بودند، به دیدار شخصی از اهالی مغرب رفتیم. او مردی بود با موها و ریش سیاه که از
پیری بسان مشکی کهنه می نمود. وی نشسته و دورش را فرزندان، نوادگان و بسیاری از
بزرگان مغرب گرفته بودند. آنان اهل «طَنْجَه»(۲) از دورترین منطقه مغرب و از نزدیکی
های شهر «تاهرت علیا»(۳) بودند. ملاقات کنندگان سؤال کردند: آیا علی بن ابی طالب
علیه السلام را دیده ای؟ او با دست اشاره کرد، بله و چشمانش را که همانند دو چراغ
پرنور زیر ابروانش پنهان بودند، باز کرد و گفت: با این دو چشمم دیدم. من خادم آن
بزرگوار و در جنگ صفّین همراه ایشان بودم و این شکستگی را، اسب امام ایجاد کرده
است. گویند:

اثر شکستگی در ابروی راستش مشخّص بود و فرزندان و همراهانش شهادت می دادند که از
زمان کودکی شان او را با همین شکل و شمایل و به همین هیأت دیده اند. اهل مجلس از
سؤال و جواب هم متوجّه می شوند که حواس، شعور و عقلش سالم است. سپس از سرگذشت و سبب
طول عمرش پرسیدند و او نوشیدن «آب حیات»(۴) در سنین نوجوانی را، عامل طول عمر خود
ذکر نمود.

هجرت به سوی سعادت

علی بن عثمان و پدر و عمویش محمد از شهر خود، حضرموت، برای حجّ و زیارت رسول خداصلی
الله علیه وآله وسلم راهی شدند. آنان پس از چند روز راهپیمایی راه را گم کردند و سه
شبانه روز در کوه های «رمل عالج» که نزدیک رملَ (شنزار) «ارم ذات العماد» بود،
سرگردان بودند تا اینکه ردّ پاهایی را که قدم های بلندی داشت، دیدند. آنها با تعقیب
ردّ پاها به چشمه ای رسیدند و دو نفر را در کنار آن چشمه دیدند. یکی از آن دو با
دیدن این سه نفر با آب به استقبالش آمد. او ابتدا به پدر و عموی علی آب داد؛ اما
آنان گفتند: بعداً می خوریم. وی سپس آب را به علی داد و او نوشید. ساقی گفت:

گوارایت باد! تو علی بن ابی طالب علیه السلام را ملاقات خواهی کرد. ای پسر! هرگاه
به خدمت ایشان رسیدی، از این ماجرا خبر بده و بگو خضر و الیاس سلام رساندند. بدان
که تو عمری طولانی خواهی داشت و مهدی و عیسی بن مریم علیهما السلام را نیز خواهی
دید، سلام ما را به آن دو بزرگوار هم برسان!

آن دو سپس می گویند: عموی تو قبل از رسیدن به مکّه وفات می کند؛ ولی تو و پدرت به
مکّه می رسید. پدرت هم درمی گذرد و تو می مانی و هیچ کدام، رسول خداصلی الله علیه
وآله وسلم را نخواهید دید؛ چرا که اجل او نزیک است.

ابودنیا، خادم امام علی علیه السلام

ابودنیا می گوید: پس از این گفت و گو آنان به یکباره ناپدید شدند؛ دیگر نه چاهی
بود، نه چشمه ای و نه آبی! با حالت تعجب راه افتادیم تا به «نجران» رسیدیم که عمویم
در آنجا درگذشت… من و پدرم اعمال حجّ را به جا آوردیم و به مدینه رفتیم. پدرم هم
وفات یافت و وصیّت کرد که با علی بن ابی طالب علیه السلام باشم. در ایّام خلافت
ابوبکر، عمر، عثمان و علی علیه السلام در خدمت ایشان بودم تا اینکه حضرت، توسّط ابن
ملجم، به شهادت رسید.

به نقل دیگر: ابودنیا ۳۰ ساله بود که از رحلت پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم
آگاه شد و پس از مدّتی خبر درگذشت دو خلیفه اول و دوم به او رسید. او در این زمان،
قصد زیارت خانه خدا و گزاردن حج کرد. وی در اواخر خلافت عثمان به مدینه رفت و از
میان تمامی اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم، مرید علی علیه السلام گردید و به
خدمت ایشان درآمد. در روز آخر محاصره خانه خلیفه توسّط مسلمانان، عثمان وی را
خواسته و نوشته ای به او داد تا به حضرت علی علیه السلام برساند. امام در این زمان،
در خارج مدینه و در «ینبع» بود. وی در پی حضرت راهی «ینبع» گردید. در مکانی به نام
«جدار ابی عبایه» صدای تلاوت قرآن حضرت را شنید که در حال بازگشت به مدینه بود.
امام با دیدن ابودنیا، پرسید: چه خبر شده است؟ او نامه عثمان را به ایشان داد که در
آن شعری به این مضمون نوشته شده بود: «اگر مرا درنیابی، پاره پاره خواهم شد»؛ اما
امام، زمانی به مدینه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.