پاورپوینت کامل شیوه امام باقر در مبارزه با انحراف ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیوه امام باقر در مبارزه با انحراف ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیوه امام باقر در مبارزه با انحراف ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیوه امام باقر در مبارزه با انحراف ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۸
یکی از مشکلات جوامع گوناگون، پدیده انحرافات فکری، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و
اخلاقی است.
در این مقاله به اختصار، راهکارهای امام باقرعلیه السلام در برابر انحرافات را مورد
بررسی قرار می دهیم. لکن قبل از بررسی این مسأله، لازم است به فرازهای کوتاهی از
زندگی آن بزرگوار بپردازیم.
زندگی امام باقرعلیه السلام
امام محمد باقرعلیه السلام بنابر قول مشهور روز اول ماه رجب سال ۵علیه السلام ق.
در شهر مدینه چشم به جهان گشود. پدر گرامی اش امام زین العابدین علی بن
الحسینعلیهما السلام و مادر عزیزش امّ عبدالله، فاطمه دختر امام حسن مجتبیعلیه
السلام است که امام صادقعلیه السلام در وصف وی فرموده است:
« کانت صدّیقه لم تدرک فی آل الحسن امرأه مثلها؛[۱] او، مظهر راستگویی بود که در
میان اهل بیت امام حسنعلیه السلام زنی مانند او نبود.»
بنابراین، امام باقرعلیه السلام هم از جانب پدر و هم از جانب مادر، «هاشمی و علوی»
است؛ یعنی نسب او از دو سو، هم به امام علیعلیه السلام و فاطمه زهراسلام الله علیها
می رسد و هم به هاشم بن عبد مناف.
زندگی آن بزرگوار، خیلی پرفراز و نشیب بوده است. ایشان گرچه حدود ۳ سالی را در کنار
جدّ بزرگوارش حسین بن علیعلیهما السلام و ۳۸ سال در جوار پدر گرامی اش گذرانیده و
از محبت های آنان بهره گرفته اند، لکن از همان ایّام کودکی در واقعه جانسوز
«عاشورای حسینی» حضور داشته و شاهد قتل جدّش و اسیری اهل بیت:بوده و با رنج ها و
مصیبت های طاقت فرسای پدر بزرگوار و عمّه عزیزش زینب کبریسلام الله علیها بعد از آن
واقعه غمبار، دمساز بوده و بعد از شهادت پدرش در برابر ستم ظالمان بنی امیه و
سم پاشی های افراد و گروه های ضدّ اسلامی علیه دین و قرآن ایستادگی نموده و با
شیوه های خاصّی توانسته اند غبار از چهره اسلام تابناک بزدایند.
و بالاخره امام باقرعلیه السلام بعد از گذشت ۵۸ سال از عمر با برکتش در سال ۱۱۴ق.
به وسیله سمّی که هشام بن عبدالملک اموی به حضرت خورانید، به شهادت رسید و در کنار
مرقد مطهّر پدر گرامی اش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
دوران امام باقرعلیه السلام
بعد از شهادت امام حسینعلیه السلام و یاران باوفایش و در نتیجه افشاگری های حضرت
امام زین العابدینعلیه السلام و حضرت زینبسلام الله علیها و تبیین مواضع اساسی امام
حسینعلیه السلام در طول اسارت، جامعه اسلامی با دو پدیده مهم مواجه شد:
۱. شعور سیاسی مردم و شورش های گروهی علیه حاکمان ستمگر بنی امیه.
۲. گسترش انحرافات فکری، عقیدتی، اجتماعی و اخلاقی.
روش امامعلیه السلام در برابر انحرافات
در آن زمان، امام باقرعلیه السلام گرچه از مسایل اجرایی حکومتی بر کنار بود، لکن
بنابر وظیفه ای که از ناحیه خداوند بر دوش داشت، در مقام اصلاح جامعه اسلامی و
مقابله با انحرافات، از چند روش وارد عمل شد که عبارت بود از:
۱. ارشاد و راهنمایی
اصلی ترین و مهم ترین روش های تبلیغی معصومان: شیوه ارشاد و راهنمایی افراد است که
در مبارزه با انحرافات نیز بهترین ابزار جهت به دور نگه داشتن جامعه از کژی ها و
منجلاب افکار التقاطی و دیگر مسایل انحرافی است. در این زمینه، امام باقرعلیه
السلام دو روش مهم را مدّ نظر داشت.
الف) تأسیس دانشگاه اسلامی
ائمه هدی:که سکّان داران کشتی اسلام اصیل هستند، بعد از جریان «سقیفه بنی ساعده» و
خارج شدن زمامداری مسلمین از «خانه وحی» و استقرار آن در دست دیگران، جهت ارشاد و
راهنمایی مردم در صدد تربیت نیروهای صالح و اسلام شناس برآمدند تا به وسیله آنان
بتوانند مشکلات عدیده دینی مردم را به نحو احسن حل نمایند و نیز سدّی در برابر
منحرفان باشند.
در این مسیر، می بینیم امام علیعلیه السلام به تربیت افرادی مانند: کمیل بن زیاد
نخعی، محمد بن ابی بکر، مالک اشتر و میثم تمّار می پردازد. و این راه ادامه دارد تا
زمان امام سجادعلیه السلام که هسته یک دانشگاه بزرگ اسلامی را در مدینه پایه گذاری
می نماید که در آن، افرادی مانند: ابان بن تغلب و ابوحمزه ثمالی به تحصیل و تدریس
اشتغال داشته اند.
امام باقرعلیه السلام به ابان می فرمود:
«إجلس فی مسجد المدینه و أفت الناس فإنّی أحبّ أن یُری فی شیعتی مثلک[۲]؛ ای ابان!
در مسجد النّبی بنشین و با اجتهاد خود، به مسائل شرعی مردم پاسخ ده. چرا که دوست
دارم در میان شیعیانم افرادی بسان تو باشند.»
در زمان امام باقرعلیه السلام که خلفای اموی درگیر مشکلات داخلی و انحرافات فکری و
اجتماعی و اخلاقی خود و مردم بودند و مخصوصاً در طول دو سال و اندی حکومت «عمر بن
عبدالعزیز» که فردی نسبتاً لایق بود، امامعلیه السلام توانست «دانشگاه اسلامی
مدینه» را به صورت کلاسیک، پایه ریزی کند که در زمان امام صادقعلیه السلام به صورت
دانشکده هایی در تمام زمینه های علمی، کار آمد شد. از جمله تربیت یافتگان این
مکتب، افرادی مانند: محمد بن مسلم، زراره بن اعین، حمران بن اعین، ابوبصیر، هشام بن
سالم و برید بن معاویه عجلی بودند. به طوری که هر کس طالب علم بود، به این دانشگاه
روی می آورد.
جابر بن یزید جُعفی می گوید:
«من در آغاز دوره جوانی (در مدینه) خدمت امام باقرعلیه السلام رسیدم. آن حضرت به من
فرمود: که هستی؟ گفتم: فردی از اهل کوفه. فرمود: از کدام طایفه ای؟ گفتم: از طایفه
جُعفی. فرمود: برای چه به مدینه آمدی؟ گفتم: برای فراگیری دانش. فرمود: از چه کسی
می خواهی دانش بیاموزی؟ گفتم: از شما…»[۳]
این روش ـ که روش شناخت اسلام اصیل از منبع وحی است ـ به طور اساسی با ریشه
انحرافات برخورد می کند؛ چنانچه امام باقرعلیه السلام می فرمود:
«لو انّا حدّثنا برأینا ضللنا کما ضلّ مَن کان قبلنا و لکنّا حدّثنا ببیّنه من
ربّنا بیّنها لنبیّه فبیّنها لنا؛[۴] اگر ما اسلام را بر طبق نظر خود روایت و تفسیر
کنیم، به گمراهی کشیده می شویم، همان طور که پیشینیان گمراه گشتند. و لکن ما اسلام
را بر مبنای بُرهانی که خداوند برای پیامبرش بیان داشته و پیامبر نیز برای ما توضیح
داده است، بیان می کنیم.»
این روایت، به صراحت بیان می کند که ریشه «انحرافات» کج فهمی افراد و برداشت غلط از
اسلام اصیل است و الاّ کسی که با منبع «وحی» در ارتباط باشد، گرفتار انحراف نخواهد
شد.
ب) نصیحت و خیرخواهی
این روش، برگرفته از آیه شریفه )ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ
وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ… ([۵] ؛ «با
فرزانگی و پنددادن نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با مخالفان، به طریقی که نیکوتر
است، مجادله کن…» است که دستور می دهد، مردم را به عواقب کارهای زشت، گوشزد
نماییم و آنان را به پاداش کارهای خیر، امیدوار سازیم.
در این روش «واعظ»، قلوب مردم را تحت تأثیر قرار داده و زنگارها را از دلشان
می زداید.
نکته جالب اینکه: در این آیه به «موعظه نیکو» اشاره شده که بیانگر پذیرفته شدن
اندرزها در قلب نصیحت کننده است تا پند و اندرزهایش در قلوب دیگران اثر گذارد و
ائمّه هدی:چنین بودند.
از این روش، به گفت و گوهای دوستانه فردی و جمعی تعبیر می کنیم؛ چه آنکه معصومان:با
آغوش باز در جمع مردم حاضر می شدند و صمیمانه در صدد رفع مشکلات عدیده آنان بر
می آمدند. این نشست ها، چنان دوستانه بود که دشمنان ائمّه:را هم آرامش می داد.
البته امام باقرعلیه السلام وقتی زمینه اصلاح را در فردی می دید، به اصلاح و
راهنمایی او می پرداخت.
اندرز به عمر بن عبدالعزیز
وقتی عمر بن عبدالعزیز ـ که در میان خلفای اموی، مردی نسبتاً دادگر بود، به طوری که
امام باقرعلیه السلام درباره اش فرمود: «عمر بن عبدالعزیز، نجیب دودمان بنی امیه
است.»[۶] ـ به خلافت رسید، علمای اسلامی را به حضور طلبید، امام باقرعلیه السلام که
از جمله میهمانانش بود، وقتی خواست از شام[۷] به مدینه بازگردد، خلیفه بار دیگر
ایشان را به حضور خود طلبید و بعد از ساعتی گفت و گوی با آن حضرت، از امامعلیه
السلام پند و اندرز خواست. حضرت به او فرمود:
«تو را به تقوای الهی توصیه می کنم و سفارش می کنم که با بزرگان، به مانند پدر و
با کم سنّ و سالان، به مانند فرزند و با افراد متوسط، به مانند برادر رفتار کنی!»
عمر بن عبدالعزیز که از این جملات مختصر و پربار، بسیار شادمان شده بود، عرض کرد:
«خدای، تو را رحمت کند! به خدا قسم! رهنمودی به ما دادی که اگر تا هنگام مرگ به آن
عمل کرده و پایبند باشیم، تمام خیرات به ما روی خواهند آورد. ان شاءالله.»[۸]
این رهنمود امامعلیه السلام به خلیفه اموی، از آن جهت حائز اهمیت است که: اولاً
امام می بیند عمر بن عبدالعزیز، فردی قابل اصلاح است. ثانیاً چون زمام امور مسلمین
به دست اوست، می خواهد استعدادهای درونی او را در جهت خیر و صلاح «جامعه اسلامی»
قرار داده تا در سایه وی جامعه ای بدون کژی ها به وجود آید.
نصایح آن حضرت و سخنرانی های ایشان در جمع مردم ـ چه در خانه و چه بیرون آن ـ
بیانگر همین روش است. امامعلیه السلام در این بیانات به اصلاح ساختار دینی ـ
اجتماعی مردم و دوری از انحرافات و لغزش های سهمگین که جوامع انسانی را به ورطه
سقوط می کشاند، پرداخته است.
سخنرانی امامعلیه السلام در جمع مردم شام[۹] و همچنین سخنرانی حضرت در مجلس هشام بن
عبدالملک، در معرفی خود و اهل بیت:و حکومت مهدی(عج) ـ که به زندانی شدن آن حضرت
توسط هشام انجامید[۱۰] ـ استفاده از این روش را می رساند.
۲. روش احتجاج و جدال
مراد از حکمت در آیه )ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ
الْحَسَنَهِ وَ جَ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 