پاورپوینت کامل چشمه سار علوم اهل بیت(ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چشمه سار علوم اهل بیت(ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چشمه سار علوم اهل بیت(ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چشمه سار علوم اهل بیت(ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

>

دانش همیشه جوشان اهل بیت(ع) ابعاد گوناگونی دارد. آنان به اذن الهی، هم از غیب آگاه بودند، هم دانش آنان آبشخوری وحیانی داشت، هم تسلط خیره کننده ای بر دانش های گوناگون داشتند و البته در مقام تعلیم، ظرفیت علمی و ادراکی مخاطب را مد نظر قرار می دادند. اینها برخی از ابعاد دانش اهل بیت(ع) است که در این مقاله در مقام تبیین آنیم.

الف) آگاهی از غیب

یکی از مباحثی که از دیرباز در بین اندیشمندان شیعی و سنی بحث برانگیز بوده، بحث از آگاهی اهل بیت به «غیب» است که با نهایت تأسف، در بین برخی از مسلمانان با فراز و نشیب تندی مواجه بوده و در مواردی به «غلوّ» نیز مبتلا گردیده است و از همین رو، برخی از صاحبان اندیشه به صراحت گفته اند: «من مسئله ای را همانند مسئله علم غیب سراغ ندارم که قلم های برخی از اندیشمندان در آن به لغزش در آمده باشد!».[۱]

* از برخی آیات قرآن، می توان انحصار علم غیب را در خدای متعال استنباط کرد؛ به عنوان نمونه:

۱. (عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَدًا)[۲]؛

«خداوند کسی است که بر غیب آگاهی دارد. پس هیچ کسی را بر غیب خویش آگاه نمی سازد».

۲. (قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السّماواتِ وَ اْلأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاّ اللّهُ)[۳]؛

«بگو هیچ کس از افرادی که در آسمان ها و زمین هستند، به غیب آگاهی ندارند، مگر خداوند».

۳. (وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ…)[۴]؛

«کلیدهای غیب در نزد خداوند است و هیچ کس از آنها آگاهی ندارد».

۴. (فَقُلْ إِنّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ)[۵]؛

«ای پیامبر! بگو غیب، مختص به خداست».

* اما آیاتی دیگر نیز در دست داریم که از عدم انحصار علم غیب برای خداوند خبر می دهد؛ به عنوان نمونه:

۱. (…وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدّخِرُونَ فی بُیُوتِکُمْ)[۶]؛

«…من شما را به آنچه میل می کنید و آنچه در منازل خویش ذخیره می سازید، خبر می دهم».

۲. (وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ)[۷]؛ «ای پیامبر! بگو هر کار می توانید، انجام دهید که خداوند و رسول او و مؤمنان، تمام آنها را زیر نظر خواهند گرفت».

۳. (وَ ما کانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَ لکِنّ اللّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاء)[۸]؛

«چنان نبود که خداوند، شما را از علم غیب آگاه سازد؛ ولی خداوند از بین فرستادگان خویش هر کسی را که بخواهد، برمی گزیند».

قبل از آنکه بین این دو دسته از آیات، توجیه قابل قبولی را ارائه کنیم، مطلبی که درخور توجّه به نظر می رسد، تعیین و تبیین محل اختلاف است که پرداختن به آن می تواند اصل مطلب را برای ما روشن گرداند.

واژه «غیب» در یک نگاه، شامل هر چیزی می شود که از حواس پنج گانه انسان مخفی است و در این دیدگاه تمام امور نامحسوس، اعم از حوادث پیشین و آینده و تمام مراتب و مراحل نهان هستی را در بر می گیرد و در نگاه دیگر، آگاهی به غیب؛ یعنی پیش گویی حوادث آینده و اخبار از حوادث گذشته؛ به گونه ای که برای غالب انسان ها از طریق عادی امکان پذیر نیست.

بدون شک هیچ کس نمی تواند ادعا کند که نوع اول از علم غیب در غیر از خداوند نیز قابل تصور است؛ چنان که امام علی(ع) با خبردادن از حوادث آینده و پیش بینی حمله مغول ها به کشورهای اسلامی، در پاسخ به این که آیا شما علم غیب دارید؟ با تبسمی فرمود:

«این، علم غیب نیست بلکه علمی است که از صاحب علمی (پیامبر) آموخته ام. علم غیب، علم ساعت است. خداوند از آنچه در ارحام است، اعم از مذکر و مونث، زشت و زیبا، بخیل یا سخی، شقاوتمند یا سعادتمند و هر کسی که هیزم جهنم خواهد شد یا در بهشت همدوش انبیا قرار خواهد گرفت، آگاه است. این همان علم غیبی است که هیچ کس جز خدا آن را نمی داند و غیر از این، همان علمی است که خداوند آن را به پیامبرش تعلیم فرموده و او نیز به من یاد داد».[۹]

تاکنون اندیشمندان راه حل هایی را برای حل این اختلاف در بین آیات ارائه کرده اند که بهترین آنها، نفی اصالت و استقلال در غیر از خداوند برای علم غیب است؛ بدین معنا که علم غیب به صورت ذاتی و استقلالی، اختصاص به خدای متعال دارد و دیگران هر اندازه از علم غیب را دارا باشند، فقط از ناحیه خداوند و به صورت غیر ذاتی و تبعی است. آیات و احادیث متعددی این دیدگاه را به صراحت یا به اشاره تأیید کرده اند. در این مجال، چند نمونه از این شواهد، بیان می شود.

۱. (وَ ما کانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَ لکِنّ اللّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ)[۱۰]؛

«خداوند هیچ کسی را از اسرار غیب آگاه نمی کند، مگر رسولانی که مورد انتخاب وی باشند».

۲. در داستان حضرت سلیمان و پادشاه «سباء»، وقتی آصف بن برخیا خواست که در کمتر از یک چشم به هم زدن، تخت پادشاه را نزد سلیمان بیاورد، قرآن سخن آصف را چنین نقل می کند:

(قالَ الّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی…)[۱۱]؛

«کسی که دانشی از کتاب را داشت، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی، نزد تو حاضر خواهم ساخت. و هنگامی که سلیمان آن را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است».

نکته ظریفی در این آیه نهفته است و آن اینکه قرآن کریم در این، آیه، کلمه «علمٌ» را با تنوین آورده و این بدان معناست که فقط بخشی از علم کتاب در نزد آصف بن برخیا بوده و با این حال، توانایی چنین کاری را داشته است؛ این در حالی است که در حدیثی ابو سعید خدری از پیامبر گرامی اسلام درباره مصداق )الّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ) پرسش کرد. آن حضرت فرمود: او وصی برادرم، سلیمان بن داود بود. گفتم: (وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ) چه کسی است؟ پیامبر فرمود: «ذاک أخی علیّ بن أبی طالب؛ او برادرم، علی بن أبی طالب است».[۱۲] روشن است که علم کتاب به صورت بالذات در نزد امام علی(ع) وجود نداشته است، بلکه خداوند آن را به وی عنایت کرده است؛ چنان که از مضمون خطبه ۱۲۸ نهج البلاغه نیز می توان آن را استفاده کرد.

۳. در احادیث متعددی آمده است که امام علی(ع) فرمود: «از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید. آیا نمی پرسید از کسی که نزد او علم خواب، علم حوادث تلخ و علم أنساب هست»؟ [۱۳]استدلال به این دسته از احادیث نیز همانند مورد پیشین است.

از مباحث فوق می توان در یک تقسیم بندی، غیب را به «غیب مطلق» و «غیب نسبی» تقسیم کرد. غیب مطلق؛ یعنی آگاهی بر مسائلی که هیچ کس جز خداوند از آن اطلاعی ندارد، اما غیب نسبی، آگاهی بر مسائلی است که برخی انسان ها که به درجاتی از عرفان و عبودیّت رسیده اند، به آن دست یافته اند و چنین انسان هایی فقط به اذن خداوند متعال می توانند بر بخشی از امور پنهان هستی، آگاه گردند؛ چنان که امام باقر(ع) می فرماید: «گاهی دریچه علم برای ما گشوده می شود و ما از آن آگاه می گردیم و گاهی نیز بسته می شود و ما نیز آگاه نمی شویم. .. »[۱۴].

ب) اتصال به وحی

این بحث که در جای خود از مبحث پیشین مهم تر است، در واقع می تواند پیش نیاز علم اهل بیت به «غیب» نیز محسوب شود و جایگاه آن را تحکیم بخشد. بنابر احادیث معتبر، اهل بیت پیامبر(ص) با قرآن و علوم قرآن همگام اند و تا روز بر پایی قیامت، لحظه ای از آن جدا نمی گردند. [۱۵]پیامبر گرامی اسلام دراین باره می فرماید[۱۶]: «اهل بیت با قرآن هستند و قرآن نیز با آنان است. آنان از قرآن فاصله نمی گیرند تا آنکه در سر حوض کوثر بر من وارد گردند….».[۱۷]در این مجال به دلیل اهمیت بحث، برخی از احادیث مربوط به آن را بیان می کنیم:

۱. امام صادق(ع) خطاب به راوی فرمود: «اگر خواستی علم صحیح را بیابی، در نزد ما اهل بیت است. ما همان اهل ذکریم که خدای متعال فرمود: (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ از اهل ذکر پرسش کنید، اگر نمی دانید».[۱۸]

۲. از امام صادق(ع) درباره (قالَ الّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ)؛[۱۹] سؤال شد. امام(ع) بین انگشتان دست خود را فاصله انداخت و آنها را روی سینه خویش گذارد و فرمود: «به خدا قسم! تمام علم کتاب در نزد ما اهل بیت است».[۲۰]

۳. امام علی(ع) می فرماید: «هر آیه ای که نازل می شد، پیامبر اکرم(ص) شیوه قرائت آن را به من می آموخت، بعد آن را املا می کرد و من می نوشتم. سپس تأویل، تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه آن را به من یاد می داد و برایم دعا می کرد که حقایق آن را دریابم و حفظ کنم و من پس از آن هیچ گاه آنچه را دریافتم، به فراموشی نسپردم».[۲۱]

۴. ابو عبدالرحمن سلمی می گوید: من کسی را آگاه تر از علی(ع) به قرآن ندیدم. او پیوسته می گفت: «از من بپرسید. به خدا قسم! درباره هر آنچه از قرآن سؤال کنید، پاسخ خواهم داد».[۲۲]

۵. پیامبر اکرم(ص) فرمود[۲۳]: «علی با قرآن و قرآن با علی است. این دو از یکدیگر جدا نخواهند گردید تا در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند. بنابراین هنگام اختلاف شدید، از آن دو پرسش کنید».[۲۴]

۶. عمر بن خطاب می گفت: علی بن ابی طالب از تمام ما به معارف قرآن آگاه تر بود.[۲۵]

۷. ابن عباس می گفت: آنچه را علی(ع) می گفت، فراگرفتم؛ سپس در اندوخته های خود اندیشیدم و فهمیدم که دانش من به قرآن در قیاس با دانش علی(ع)، همانند برکه ای است کوچ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.