پاورپوینت کامل بسم اللّه ، کلمه تقو ۱۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بسم اللّه ، کلمه تقو ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بسم اللّه ، کلمه تقو ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بسم اللّه ، کلمه تقو ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۵

معراج قلوب

بسم اللّه ، معراج قلوب الاولیاء. بسم اللّه ، نور سرّ الاصفیاء. بسم اللّه ، شفاء صدور اتقیاء. بسم اللّه ،
کلمه التقوی و شفاء المرضی: بسم اللّه نور دل دوستان است. آئینه جان عارفان است. چراغ سینه
موحدان است. آسایش رنجوران و مرهم خستگان است. شفاء درد و طبیب بیمار دلان است.
خدایا! گرفتار آن دردم که تو دوای آن دانی، در آرزوی آن سوزم که تو سرانجام آنی، بنده آن ثنایم
که تو سزای آنی، من در تو چه دانم تو دانی که خود گفتی و چنان که گفتی، آنی.

قوله تعالی: بسم اللّه الرحمن الرحیم، اللّه منور القلوب، الرحمن کاشف الکروب، الرحیم غافر
الذنوب، اللّه است فروزنده دل دوستان، رحمن است بازدارنده بیچارگان، رحیم است آمرزنده
گناه عاصیان.

اللّه است که دیدار خود رهی را کرامت کند بی حجاب، رحمن است که از خزینه خود روزی دهد بی
حساب، رحیم است که به فضل خود بیامرزد بی عتاب. خدای است که ارواح سابقان به فضل وی نازد.
رحمن است که دل های مقتصدان به مهر وی گراید. رحیم است که گناه ظالمان به عفو خود شوید.

یکی خطاب شنید در شعف آمد، یکی سماع نام رحمن کرد، در طلب آمد، یکی در استماع نام
رحیم بماند، در طرب آمد. تن محل امانت است، چون خطاب خدای شنید، بی قرار گشت. دل
بارگاه محبت است به سماعِ نام رحمان در دایره طلب و شوق افتاد. جان نقطه گاه عشق است،
چون بشارت نعت رحیم یافت، بر شاد روان رجا در طرب ماند.

هرچه نعمت بود، نثار تن گشت، هرچه منت بود، به دل ماند، آنچه رؤیت و مشاهدت بود،
نصیب جان آمد.

حجاب عزّت

نام خداوندی که زبان ها سزای وی جست و ندید، وهم ها فرا حجاب عزت رسید و پرید.

گوش ها فرا حق وی رسید و برسید، صفت و قدر خویش برداشت تا هیچ عزیز به عزّاو نرسد
و هیچ فهم حدّا او و در نیابد و هیچ دانا قدر او بنداند.

دانش او کس نداند، توان او کس نتواند، به قدر او کس نرسد، لَمْ یَکُنْ ثُّمَ کان را با لَمْ یَزَلْ وَ
لایَزل. چه آشنایی! قِدَم را با حدوث چه مناسبت! حق باقی در رسم فانی چه پیوندد؟

مِهر قدیم

ای نامداری که نامت یادگار جهان است و دل را شادی جاودان است. روح روح دوستان است و
آسایش غمگنان است؛ عنوان نامه ای که از دوست نشان است. و مِهر قدیم بر وی عنوان است.
نامه ای که از قطعیت امان است و بی قرار را درمان است.

تاج دولت ازل است و شاد روان سعادت ابد در هفت آسمان و هفت زمین. هر که او را نامی
یافت از این نام یافت. دوستی آن کس شد که آفتاب انوار این نام بر او تافت.