پاورپوینت کامل فصل دوّم; راه آسمان(برگزیده متون مناجات) ۳۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فصل دوّم; راه آسمان(برگزیده متون مناجات) ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل دوّم; راه آسمان(برگزیده متون مناجات) ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل دوّم; راه آسمان(برگزیده متون مناجات) ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۹

توصیه های اخلاقی در قرآن

صبر

[بدان که صبر را مراتبی چند است:]

۱ ـ «الصّبر فی اللّه» و آن صبرِ عابدان است در مقام خدمت بر امید ثواب.

۲ ـ «الصّبر باللّه» و آن صبر عارفان است در مقام حُرمت بر آرزویِ وصال.

۳ «الصبرُ مع اللّه» و آن صبرِ محبّان است در حال مشاهده در وقت تجلّی دیده در نظاره نگران و دل در دیده
حیران و جان از دستِ مهر به فغان.

دعوت به صبر

[بدان که خدای متعال بنده ی خویش را در قرآن خطاب همی کرد که:]

«یا ایها الذین آمنوا اصبروا» این باز مرهمی دیگر است و نواختی دیگر.

ندای فضیلت و خطاب کرامت و بنده را گواهی دادن به ایمان و طاعت.

«اصبروا» خطاب با نفس است. «صابروا» با دل است. «رابطوا» با جان است. نفس را می گوید: بر طاعت و
خدمت صبر کن. دل را می گوید: بر بلا و شدّت صبر کن. جان را می گوید: با سوزِ شوق و دردِ مهر صبر کن «و اللّهُ
هو الصبور».

عزم

[بدان که اهل معرفت گفته اند:]

عزم را سه قسم است: یکی عزم توبه، دیگر عزم خدمت، سه دیگر عزمِ حقیقت و بنای همه بر توکل است و
توکل را اصلی است و شرطی و ثمره ای.

اصل آن یقین است و شرط آن ایمان… و ثمره ی آن محبّت حق عزّ و جل.

در مذمّتِ دروغ

گفته اند که دروغ بر دو قسم است: یکی آن که از برِ خویش سخنی اختراع کند که آن را هیچ اصل نَبوُد.

دیگر قسم، آن است که در سخنی، زیادت آرد یا از قاعده ی خویش بگرداند و آن را اصلی باشد.

این هر دو قسم ناپسندیده و نشانِ نفاق است.

حرمت دروغ

اهلِ معانی گفتند که: دروغ از آن رو حرام است که دل از آن تباه می شود و تاریک می گردد، امّا اگر به دروغ
حاجت اُفتد و بر قصدِ مصلحت گوید و آن را نیز کاره (زشت) بُود، پس حرام نباشد و از آن در دل، هیچ تاریکی و
کژی نیاید. نه بینی که اگر مسلمانی از ظالمی بگریزد، نه رواست که به وی راه نمونی کند، بلکه دروغ این جا واجب
است اگر خلاصِ مسلمانی در آن است.

امر به معروف و نهی از منکر

گفته اند که نهی منکر از امرِ معروف عظیم تر است و وجوب مؤکدتر و ترک آن به عقوبت نزدیک تر.

از این جاست که رب العالمین ترک نهی منکر به ذکرِ مخصوص کرد آن جا که گفت: «کانوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ
فَعَلُوهُ»

و آنگه فعلِ معروف، نه بر هر کس واجب است و ترک منکر واجب بر همه کس در همه حال.

دوستی با اولیاء اللّه

به داود علیه السلام وحی آمد که: ای داود! اگر شکسته ای بینی در ر اهِ ما یا دل شده ای در کار ما، نگر تا او را خدمت کنی.
به لقمه ای نان، به شربتی آب بدو تقرّب جویی و در برِ آفتابِ نورِ دلش بنشینی.

ای داود! دلِ آن درویشِ دَرد زده، مشرقه ی آفتاب نور ماست. آفتاب نور جلال، پیوسته در غرفه ی دل او
می تابد. پیرِ طریقت گفت: ای مسکین! اگر نتوانی که به او تقرّب جویی، باری به دل اولیاش تقرّب جوی که بر دلِ
ایشان اطلاع کند، هر که را در دل ایشان بیند، وی را به دوست گیرد. نبینی که مصطفی صلی الله علیه و آله با ضعفای مهاجرین
بنشستی و خود را در ایشان شمردی و گفتی: الحمدللّه…

اسراری از بسم اللّه الرحمن الرحیم

[بدان که در تفسیر «بسمله» گفته اند:]

«اللّه» است که بیافرید بنده را و حق شناس ندید و از وی ببرید. «رحمن» است که نعمت گسترانید و از بنده
شُکر نشنید و نعمت باز نگرفت.

«رحیم» است که عیب ها دید و فرا پوشید، عذر نشنید و پرده ندرید. «اللّه» داغ کردن است، «رحمن» مرهم
نهادن است. «رحیم» در کَرم بیفزودن است. خداوندانِ معرفت و جوان مردانِ طریقت گفتند: معنیِ بای «بسم اللّه»
آن است که: بندگان من! به من شاد باشید و از غیر من آزاد باشید.

به نام من آرام گیرید. بر ضمان من تکیه کنید. به یاد من آرامش کنید، حق من در دل گیرید. عهد من در جان
گیرید. بنده ی من! هر جا که راستی است آن راستی به نام ماست. هر جا که شادی است، آن شادی به صحبت
ماست، هر کجا که عیشی است، آن عیش به یاد ماست. هر جا که سوزی است، آن سوز به ذکر ماست. هر کس را
شادی ای و شادیِ دوستان به مهر ماست. مُلکِ امروز، یاد و شناخت ماست. ملک فردا، دیدار و یافت ماست. زهی
سعادت! زهی جلالت که بنده را پیش آمد بی بهانه و علت.

جلالتی نه تکلف، سعادتی نه گزاف حقیقتی نه مجاز و مقالتی نه محال

شرک چیست؟

شرک به زبان شریعت آن است که به اعتقاد، معبودی دیگر گیری و به وحدانیّت اللّه اقرار ندهی و به زبانِ
طریقت، شرک آن است که در کاینات، موجودی دیگر به جز اللّه بینی و با اسباب بمانی.

شیخ الاسلام انصاری گفت: سببِ ندیدن، جهل است، اما سببِ بماندن، شرک است.

سختیِ امروز و راحتیِ فرد

هر چه امروز بر نفست صعب تر، فردا آن بر دلت خوش تر. هر چه امروز در سرای حکم، صورتِ رنج دارد،
فردا در سرایِ وصل، مایه ی گنج بُود. بی مرادی و بی کامی امروز بر نفس سوار است لکن زهی مراد و کام که فردا
در ضمن این کار است.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گر امروز اندر این منزل، تو را حالی زیان باشد ز هی سرمایه و سودا که فردا زین زیان بینی