پاورپوینت کامل فصل سوم ز مُلک تا ملکوت (عرفان) ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فصل سوم ز مُلک تا ملکوت (عرفان) ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل سوم ز مُلک تا ملکوت (عرفان) ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل سوم ز مُلک تا ملکوت (عرفان) ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۱

غزلیات عرفانی

گلشن قدس

ساقی به یاد یار بده ساغری ز می از آن گنه چه باک که باشد به یاد وی
من ژنده پوش یارم و دارم به جان او ننگ از قبای قیصر و عار از کلاه کی
تا کی دلا به مدرسه طامات و طُرهات بشنو حدیث یار دو روزی ز نای نی
واعظ مگو حدیث بهشت و قصور و حور ما توسن هوی و هوس کرده ایم پی
ما عندلیب گلشن قدسیم، باغ ما ایمن بود ز باغ خزان و هوای دی
زاهد برو چه طعنه ی مستی زنی که هست مست از خیال دوست «صفایی» نه مست می

ملااحمد نراقی

شمع محفل

نمی دانم چه کردی با دل من که باز آتش زدی بر حاصل من
اگر رفتی برون از محفل من نخواهی رفت هرگز از دل من
بیا ای شمع محفل های تاریک که تاریک است بی تو محفل من
تو تا در منزل من جای داری نگردد غم به گرد منزل من
به استقبالت آید جان گر آیی تو ای بخت سعید مُقْبل من
دل و جان هدیه آوردم چه باشد پذیری هدیه ی ناقابل من
به جای جان و دل، مهر تو گویی سرشته اند در آب و گل من

میرزا حبیب خراسانی

شمس الحق

بنْشینم اگر روزی با یار دلاویزم بر هر دو جهان دامن افشانم و برخیزم
در عشق بسی فخرم از خواری و ننگ آرم بنهند اگر بر سر تاج شه پرویزم
از عشق بگو واعظ نَز عقل نه من طفلم تا آن که توانی کرد مشغول به هر چیزم
این عالم خاکی را بر باد دهم در هجر این گونه که من سیلاب از دیده فرو ریزم
نه تاب و توانی تا آن که به برش گیرم نه صبر و شکیبایی تا آن که بپرهیزم
زین رنج چه بگریزم در رنج اگر افتم پس چاره که من از خود بی وسوسه بگریزم
بینم که فزون از حد من باز ازو دورم هر چند فزون از حد با یار بیامیزم
ای «جلوه» نشاید گفت بی نور خداوندی در مرتبه ی عرفان شمس الحق تبریزم

میرزا ابوالحسن جلوه

آیت بُشری

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ای خوش آن صبح دمی آیت بُشری رسدم نفخه ی روح قُدُس از دم عیسی رسدم
ارمغان آوردَم پیر مغان راحت روح آن چه در عقل تو ناید به هویدا رسدم