پاورپوینت کامل تقلید کورکورانه و عادت پرستی ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تقلید کورکورانه و عادت پرستی ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تقلید کورکورانه و عادت پرستی ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تقلید کورکورانه و عادت پرستی ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۸

تقلید کورکورانه و به دور از آگاهی و از روی خودباختگی، از عوامل اصلی رکود و
ایستایی است، و هر جا که چنین مسئله ای رخ دهد، دلیلی بر به کار گرفتن اندیشه و
جوشش فکر، باقی نمی ماند، و شخص تقلید کننده با سرسپردگی نابخردانه، راه شکوفایی
عقل را بر خود خواهد بست. تقلید کورکورانه از دیگران، اندیشه آدمی را در تنگنای
چارچوب فکری دیگران به بند می کشد و توان پرواز در افق های تازه و روشن و دلخواه را
از آدمی می ستاند. حکیم سنایی غزنوی این گونه از تقلید بدون بصیرت پرهیز می دهد:

تو چون موری و این راهست همچون موی بت رویان

مرو زنهار بر تقلید و بر تخمین و بر عمیا

ملای روحی در این باره حکایتی شنیدنی دارد از این قرار:

«شخصی به خانقاه درآمد و مرکب خویش را در طویله آن بست و به جرگه صوفیان درآمد.
صوفیان که از گرسنگی، در شرف هلاکت بودند، بی آنکه صوفی تازه وارد باخبر گردد، جز
او را به حکم اضطرار ذبح نمودند، و از آن طعامی مهیّا ساختند، و پس از آنکه با صوفی
تازه وارد، طعام را تناول کردند، به وجد آمدند و به سماع و دست افشانی پرداختند؛ و
از قضا به هنگام سماع، همنوایی نموده و می گفتند: «خر برفت و خبر برفت»:

چون سماع آمد از اول تا کران

مطرب آغازید یک ضرب گران

خر برفت و خر برفت آغاز کرد

زین حراره جمله را انباز کرد

زین حراره پای کوبان تا سحر

کف زنان خر رفت و خر رفت ای پسر

صوفی تازه وارد نیز بی آنکه، مقصود صوفیان از این همنوایی را دریابد، با آنان
هم صدا شد و به تقلید کورکورانه از گفتارشان پرداخت:

از ره تقلید آن صوفی همین

خر برفت آغاز کرد اندر حنین

چون آن سماع و جوش و خروش فرو خوابید، صوفی بیچاره به سراغ خر خویش آمد، تا زحمت را
کم کند. اما با کمال تعجب جای خر خویش را خالی دید. به شتاب، به پیش خادم خانقاه
آمد و او را به باد ملامت و سرزنش گرفت. خادم بیچاره گفت: «من در این ماجرا هیچ
نقشی ندارم و به دلیل اصرار صوفیان به چنین کاری اقدام نمودم.» آنگاه افزود: «من
بارها به خانقاه آمدم تا تو را از این کار باخبر سازم، اما چون دیدم که تو
پرحرارت تر از دیگر صوفیان خبر برفت و خر برفت می گویی، از مقصود خویش منصرف
می شدم، و تو را راضی به این کار می پنداشتم»:

گفت والله آمدم من بارها

تا تو را واقف کنم زین کارها

تو هم گفتی که خر رفت ای پسر

از همه گویندگان، باذوق تر

باز می گشتم، که او خود واقف است

زین قضا راضی است مردی عارف است

آنگاه مولوی از این داستان نتیجه می گیرد که:

خلق را تقلیدشان بر باد دارد

که دو صد لعنت بر این تقلید باد

خاصه تقلید چنین بی حاصلان

خشم ابراهیم با برآ فلان

مذمت عادت پرستی (پند و اندرز)

«عیسی علیه السلام خبر چنین داد که: به ملکوت نرسد هر که دو بار نزاید یعنی هر که از عالم شکم
مادر به در آید این جهان را بیند، و هر که از خود به در آید جهان را بیند … ای
عزیز اگر خواهی که جمال این اسرار بر تو جلوه کند، از عادت پرستی دست بدار که
عادت پرستی بت پرستی باشد. نبینی که قَدْح این جماعت چگونه می کند «إِنَّا
وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَی أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَی آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ».

***

«و نفس آدمی معتاد است و با عادات مر آن را الفتی بود. و چون چیزی وی را عادت شد،
چون طبیعتی شود؛ چون طبع شد حجاب گردد».

تقلید کورکورانه (حکایت)

«در حکایت است: شتر خراسی با شتر کاروانی مناظره کرد. شتر خراسی گفت: خدای عزوجل با
من فضل بسیار کرده است که مرا بر یک جای می دارد، و شما را در تک و پوی و رنج
درافگنده است! شتر کاروانی گفت: حال خویش مرا بر گوی! تا تو را چون می دارند که تو
این همه شکر می کنی؟ شتر خراسی گفت: من در یک روز ده خراس بکنم، و خداوند من مرا
چشم باز بندد، و در آن خراس می گرداند، تا آنگه که روغن از کتان بیرون آید. گفت:
چند بار کشی؟ گفت: آسیاسنگی می کشم، و جوالی پر ریگ این هر دو بار کشیدن من باشد.
گفت: چه خوری؟ گفت: کنجاره و کاه، و پندانه. شتر کاروانی را خنده آمد؛ گفت: ای
بی چاره! که خبر نداری از آن تماشای ما و صحراهای پرگیاه، و مرغزارهای خ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.