پاورپوینت کامل روز جوان مردی و فتوت;جوان مردی با خلق ۲۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روز جوان مردی و فتوت;جوان مردی با خلق ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز جوان مردی و فتوت;جوان مردی با خلق ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل روز جوان مردی و فتوت;جوان مردی با خلق ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۶

۱۷ دی ۱۳۸۷

۹ محرم ۱۴۳۰

۶ JANUARY 2009

اشاره

جوان مردی، یکی از ویژگی های پسندیده انسانی است که قدر و قیمت انسان بدان افزوده
می شود و انسانیت از آن جلا می یابد. در فرهنگ اسلامی به این خصلت بسیار توجه شده
است و بزرگان اسلام به نشر آن اهتمام ورزیده اند، به گونه ای که چه در قول و چه در
فعل خود، دیگران را به کسب این صفت تشویق کرده اند. این نوشتار، نیز پس از تعریف و
بیان ماهیت جوان مردی، جلوه ها و شکل های مختلف آن را از زبان عالمان مسلمان آورده
است.

تعریف جوان مردی و شکل های آن

نکته: «فتوت چیست؟ با جوان مردی و آزادگی زیستن. و فتوت سه قسم است: قسمی با خلق و
قسمی با خود، قسمی با حق.

قسم خلق را سه نشان است: آنچه از ایشان ندانی، ظن نبری و آنچه دانی، بپوشانی و بدان
مؤمنان را شفیع باشی».[۱]

توصیه: «سیّد امام ابوالقاسم گوید: تمامی مردمی چهار چیز است: با خلق نیکویی کنی و
سپاس نخواهی و بارِ ایشان بکشی و گله نکنی و هر که با تو بدی کند، از وی بد نگویی و
به جفا، از دوست نَبُری و دیگر آن است که بار بکشی و بار ننهی و نیکویی کنی و
مکافات طمع نداری. دیگر مردمی، آن است که از کس ننالی و کس را به نالیدن نیاری».[۲]

انصاف در برخورد با خلق

نکته: «مروت، گم بودن است و در خود زیستن… ارکان مروت، سه چیز است: زندگانی کردن
با خود به عقل و با خلق به صبر و با حق به نیاز… .

نشان زندگانی کردن با خلق به صبر، سه چیز است: به توانایی ایشان از ایشان راضی
بودن، و عذرهای ایشان را بازجستن[۳] و دادِ ایشان از توان خود بدادن».[۴]

نشانه های جوان مردان

حکایت: «از معروف کرخی می آید که گفت: علامت جوان مردان سه چیز بود: یکی وفایی
بی خلاف و دیگر ستایشی بی جود و سه دیگر عطایی بی سؤال، اما وفای بی خلاف، آن بُوَد
که اندر عهد عبودیت، بنده مخالفت و معصیت بر خود حرام دارد و مدح بی جود آن بُوَد
که از کسی نیکویی ندیده باشد، وی را نیکو گوید و عطای بی سؤال آن باشد که چون هستی
بود، اندر عطا تمییز نکند و چون حال کسی معلوم شود، وی را سؤال نفرماید. و اما همه
خلایق اندر این سه صفت عاریت اند.[۵] و این هر سه، صفت حق است ـ جَلّ و عَلا ـ و
فعل وی با بندگانش؛ هرچند که ایشان در وفای خود خلاف کنند، وی ـ جل جلاله ـ به جای
ایشان لطف زیادت کند. و علامت وفای وی آن است که در ازل، بی فعل نیک بنده مر او را
بخواند و امروز به علت معصیت وی را نراند. و مدح بی جود جز وی نکند؛ که وی ـ جل
جلاله ـ محتاج فعل بنده نیست و بنده را بر اندکی از کردار ثنا گوید. و عطای بی سؤال
جز وی نتواند داد؛ از آنچه کریم است، حالِ هر یک بداند و مقصود هر یک بی سؤال وی
حاصل کند».[۶]

فرق میان فتی و مُتَفَتّی و مدّعی

نکته: «فتی، جوان مردست و جوان مرد، شخص بود در فضایلِ خُلقی کامل و از رذایل
نفسانی مجتنب[۷]…و مُتَفَتّی طالب فتوّت باشد و در تحصیل آن، ساعی[۸] و خِصال[۹]
آن را مراعی،[۱۰] در طریق فضایل، پویان و مقاصد شریف را جویان و غایات آن را مشتاق
و نگران…و اما مدّعی، شخصی بود خود را به زیّ[۱۱] جوان مردان بیاراسته و به حِلیت
فتیان متحلّی گشته، نه سیرت ایشان گرفته و نه در طریق ایشان قدمی رفته. گاه اموال
بسیار بذل کند، از روی سخاوت و گاه مرتکب اَخطار[۱۲] شود، نه از سر شجاعت، بل جهت
تقدم بر اِخوان. در آشکارا برخلاف نهان رود و ظاهرش منافی[۱۳] باطن بود».[۱۴]

حضرت علی(ع)، اسوه جوان مردی

حکایت: «در خبر است که پیغامبر ـ علیه الصلوه و السلام ـ روزی با جمعی نشسته بود.
شخصی درآمد و گفت: یا رسول الله در فلان خانه مردی و زنی به فساد مشغولند.

[پیامبر] فرمود:

ایشان را طلب باید داشت و تفحص کردن. چند کس از صحابه در احضار ایشان دستوری
خواستند،[۱۵] هیچ یک را اجازت نداد. امیرالمؤمنین، علی(ع) درآمد. فرمود:

یا علی! تو برو ببین تا این حال راست است یا نه؟

امیرالمؤمنین، علی(ع) بیامد. چون به دَر خانه رسید، چشم بر هم نهاد و در اندرون رفت
و دست بر دیوار می کشید تا گِرد خانه برگردید و بیرون آمد. چون پیش پیغامبر رسید،
گفت:

یا رسول الله! گِرد آن خانه برآمدم، هیچ کس را در آنجا ندیدم. پیغامبر(ص) به نور
نبوّت بیافت.[۱۶] فرمود که: یا علی! تو جوان مرد این امتی».[۱۷]

جوان مردی در حقِ دوستان

حکایت: «روایت کند که شبی سی و چند کس