پاورپوینت کامل در خلوت نیاز ۲۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در خلوت نیاز ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در خلوت نیاز ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در خلوت نیاز ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۰

می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان

هجران بلای ما شد یارب بلا بگردان (۱)

رمضان آمده است و عطر آسمانی سحرهای رمضان، عشق را در کالبد خسته عاشقان و عارفان جاری کرده است . خدایا! دوباره
زمزمه «یارب، یارب » سحرگاهان، شور خاصی در خانه متروک دلم جاری می کند و ترنم «اللهم انی افتتح الثناء بحمدک » ، (۲) همه
تشنگان جام وصلت را بی قرار کرده است .

من در میان سیل اشک عشاق، دست های بی پناهم را به سوی آسمان بر می دارم و دیده بر افق می دوزم . لب باز می کنم تا بگویم،
اما بغضی سنگین راه گلویم را مسدود می کند و اشک در خانه چشمانم حلقه می زند .

با روحی سرگردان و جسمی فرتوت، به سوی تو آمده ام و دست نیاز به سوی تو دراز کرده ام که جز تو دست آویزی ندارم . آینه قلبم
را سیاهی گناه و آلودگی فراگرفته است و اسب تک تاز نفس در وجودم جولان می دهد . تو مرا آفریدی که خلیفه تو در زمین باشم و
من این موجودی که شایستگی مقام خلیفه اللهی را دارد تا حضیض ذلت سقوط کردم … . اکنون در چاهی سیاه و تاریک، با قلبی
سرشار از گناه و آلودگی و شرمسار از افعال و کردار خود، رو به سوی تو کردم و دست طلب به سوی تو دراز کردم … دیروز وقتی باد
هوس برگ و بار درخت وجودم را بر زمین ریخت، وقتی که زمین سرسبز وجودم، در خشکسالی معنویت، به کوره راهی بایر تبدیل
می شد و از کمبود آب زلال معنویت ترک برمی داشت; وقتی این تصاویر را در وجود ویران شده ام می دیدم، ندایی به من می گفت:

بی تو سرگردانتر از پژواکم در کوه، گردبادم در دشت، برگ پاییزم در پنجه باد . بی تو سرگردانتر از نسیم سحرم از نسیم سحر
سرگردان، بی سر و بی سامان . بی تو اشکم، دردم، آهم … آشیان برده ز یاد، مرغ درمانده به شب گمراهم . بی تو خاکستر سردم،
خاموش، نتپد دیگر در سینه من دل با شوق . نه مرا بر لب بانگ شادی، نه خروش … بی تو دیو وحشت هر زمان می دردم! (۳)

چه آوای خوشی بود، آن آوایی که این جام سخن را به آهستگی در کام جانم فرو می ریخت و زمین تشنه وجودم حریصانه این جام
را سر می کشید . ابتدا کلمات برایم نامانوس بود و گنگ! … آخر این قلب سیاه شده در اثر گناه و طغیان، این زمین لم یزرع چه
می توانست بپذیرد؟ … زمین لم یزرع و بایر دلم، دور شده از باران عشق الهی، در جستجوی قطره ای هر چند اندک و ناچیز از آب
معرفت بود و حالا این ندا در وجود من به سخن درآمده بود و زمین حریصانه این قطره ها را می بلعید … ندا بار دیگر جملات را برایم
تکرار کرد: «بی تو مرغ درمانده به شب گمراهم » ! آسمان چشمانم به باران نشسته بود و آرام آرام مفهوم کلمات در قلبم جای
می گرفت و حالا … در این واپسین نفس های خورشید، در این لحظاتی که شفق با آخرین قطرات هستی خورشید خونین گشته،
من در حالی رو به سوی بارگاه کبرایایی ات کرده ام که تمامی پیکر رنجور و نحیفم را ظلمات و سیاهی سرکشی و عصیان فرا گرفته
است . در سنگستان زندگی، در تلاطم خوبی ها و بدی ها، بلم شکسته وجودم، در گرداب نیستی و هلاکت، بیش از پیش به جلو
می رفت تا به شهر غرور رسید . من شهریار شهر غرور و تکبر بودم و نخوت و آز را در مجاورت کاخ سرکشی ام جای داده بودم . آنگاه
که بر سریر حرص نشسته بودم و نخوت و آز برایم نغمه سرداده بودند، آن ندا در آسمان قلب زنگار گرفته ام زمزمه کرد: «یا
ایها

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.