پاورپوینت کامل شرایط اجتهاد از دیدگاه وحید بهبهانی قدس سره ۷۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شرایط اجتهاد از دیدگاه وحید بهبهانی قدس سره ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شرایط اجتهاد از دیدگاه وحید بهبهانی قدس سره ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شرایط اجتهاد از دیدگاه وحید بهبهانی قدس سره ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۸۰

فقاهت و اجتهاد واژه هایی ناشناخته نیست . گرچه «اجتهاد» که از ریشه جهد به معنای جد و جهد و سختی کشیدن است، چند
قرنی است که رواج یافته و در اصطلاح فقها، بکارگیری تمام توان در راه تحصیل گمان به حکم شرعی (۱) تعریف شده است . و سابقه
دیرینه اش به عصر معصومان علیهم السلام می رسد .

در عصر امامان استنباط از قرآن و روایات پیامبر و سایر معصومان علیهم السلام رایج بوده و امامان اصحاب فقیه خود را به اجتهاد و
افتا تشویق و مردم را به پیروی از آنان سفارش می فرمودند .

۱) مثلا امام باقرعلیه السلام به ابان بن تغلب می فرمود:

اجلس فی مسجد المدینه و افت الناس فانی احب ان یری فی شیعتی مثلک (۲)

در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده زیرا من علاقه مندم مانند تو در میان شیعیانم دیده شود .

۲) و به نقل هشام بن سالم امام صادق علیه السلام فرمود:

انما علینا القاء الاصول و علیکم ان تفرعوا

تنها بیان اصول به عهده ماست و استنباط فروع و شاخه ها وظیفه شماست .

۳) شعیب عقرقوقی از حضرت امام صادق علیه السلام پرسید: هرگاه محتاج به احکام دین شوم و دستم به شما نرسد چه کنم؟
حضرت فرمود: «علیک بالاسدی » «به ابوبصیر اسدی مراجعه کن » .

۴) طبق نقل عمر بن حنظله امام صادق علیه السلام فرمود:

انظروا الی من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوه حکما; فانی قد جعلته علیکم حاکما

بنگرید به فردی از خودتان که راوی حدیث ما و اهل نظر و شناخت در حلال و حرام ماست و احکام ما را می شناسد، رای و حکم
چنین کسی را بپذیرید چرا که من او را داور و حاکم بر شما قرار دادم .

۵) و امام رضاعلیه السلام در پاسخ علی بن مسیب که سؤال کرد هرگاه بر اثر دوری راه نتوانستم خدمت شما برسم احکام دین را از
چه کسی فراگیرم؟ فرمود: به زکریابن آدم رجوع کن . (۳)

اینها نمونه هایی از تشویقهای معصومان علیهم السلام بر فقاهت و اجتهاد است .

تطور اجتهاد در عصر امامان

امکان دسترسی به حدیث صحیح امام معصوم علیه السلام، نزدیکی آن عصر به دوران نزول قرآن، آشنایی مسلمانان با جو و شرایط
نزول آیات قرآن، شناخت معانی واژه ها و وجود سایر قراین، اجتهاد را آسان می کرد و در موارد اختلاف نظر در میان فقیهان و
محدثان، امکان پرسش از امام علیه السلام وجود داشت . از این رو اهمیت فقاهت نمود چندانی نداشت، اما با شروع عصر غیبت،
استنباط و اجتهاد اهمیت شایانی یافت، زیرا هم فاصله زمانی تا عصر پیامبر طولانی شد، و هم ارتباط با امام عصر قطع گردید و
ناگزیر، فقیهان محور مراجعات و ملجا مشکلات دینی مسلمانان شدند .

کتابهای اصولی و فقهی مبسوط و تهذیب اخبار و روایات و رجال و . . . در این دوران سامان یافت و «غنیه » و «ذریعه » ، «عده » شیعه
شد و «خلاف » بین مذاهب را نمایاند و «نهایه » مایه «انتصار» مذهب گشت .

جرقه ها و ریشه های مخالفت

نضج علم اصول فقه و رشد اجتهاد در بین عالمان عامه که باب مدینه علم را گم کرده و به جای روی آوردن به در خانه خاندان وحی،
بیشتر سرگشته وادی «قیاس » و «استحسان » و خودرایی گشته بودند از طرفی; و نهی شدید امامان معصوم علیهم السلام از تفسیر
به رای و قیاس از طرف دیگر بذر بدبینی و موضعگیری در قبال مجتهدان را در دل بعضی از محدثان و یا متحجران پاشید و
بتدریج مکتب اخباری گری را رایج کرد . و علمای اخباری مسلک به طور کلی با اجتهاد به مخالفت برخاستند در حالی که اولا:
اجتهاد مورد بحث ما با عمل به رای و قیاس و استحسان رایج بین غیر شیعه – که نام اجتهاد به خود گرفته – فرق اساسی دارد و
ثانیا: اجتهاد با عمل به اخبار منافاتی ندارد بلکه علم اصول و شیوه اجتهاد، روش و متدی است برای استفاده بهتر از احادیث و
عرضه آنها بر قرآن و تصحیح و تهذیب و جمع بین آنها .

گرچه اخباری ها می کوشند قدمای فقها همانند کلینی و صدوق و پدرش علی بن بابویه و ابن قولویه رضوان الله علیهم را – بدین
جهت که فتاوایشان از متن اخبار اقتباس می شد – اخباری بنامند، ولی باید توجه داشت که آنان هم، فقیه و هم محدث بوده اند نه
اخباری و اصلا اصطلاح «اخباری » بین شیعه در قرون اخیر پدید آمده است – گرچه در میان اهل سنت اخباری گری (فکر سلفی)
سابقه ای بیشتر دارد – طبق نامه مرحوم علامه مجلسی در پاسخ ملاخلیل قزوینی، آوازه اخباری ها از زمان ملامحمد امین
استرآبادی متوفای ۱۰۲۶، یا ۱۰۳۱، یا ۱۰۳۶، بلند شد زیرا استرآبادی کتاب فوائد مدنیه را در مدینه نوشت و به ایران و عراق فرستاد،
در این کتاب صریحا به استهزا و سرزنش مجتهدان پرداخت و طرح طریقه ای نو (اخباریگری) را در انداخت . (۴)

صاحب حدائق – که خود از علمای اخباری میانه رو است – می نویسد:

ملامحمد امین استرآبادی نخستین کسی است که باب طعن و بدگویی به مجتهدان را گشود و فرقه ناجیه را به دو دسته «اخباری
و مجتهد» تقسیم کرد . (۵)

عصر وحید بهبهانی که اوج حملات اخباری ها بود این مکتب جاذبه و زرق و برق فراوانی داشت به گونه ای که تنی چند از مفاخر
شیعه همچون مرحوم فیض کاشانی، شیخ حر عاملی، سید نعمه الله جزائری را به خود متمایل ساخت اگر فقیهی چون آقا
محمدباقربن محمد اکمل اصفهانی معروف به «وحید بهبهانی » متوفای دهه اول قرن سیزدهم در مقابل کجرویها و
سطحی نگریهای اخباریون قیام نکرده بود اجتهاد و اصول فقه که بر اثر حملات شدید اخباری ها بر بستر احتضار فرو غلطیده بود
بکلی از میان می رفت . کار دشمنی با مجتهدان به جایی رسیده بود که شیخ عبدالله بن حاج صالح سماهیجی بحرینی علاوه بر
نشر کتاب، اشعار و قصایدی علیه مجتهدان سروده بود . (۶)

شاهکار استاد کل وحید بهبهانی احیای اصول فقه و طریقه صحیح اجتهاد است، او بود که اجتماع و تشکیلات اخباری ها در کربلا
را از هم پاشید .

×

تالیفات

گرچه آن مرحوم به تربیت و نگارش بر صفحه دل شاگردان بیش از تالیف اهمیت می داد و مبانی علمیش بیشتر در نوشتار
شاگردانش تجلی کرده است شاگردانی همانند: میرزای قمی صاحب قوانین، شیخ جعفر کبیر صاحب کشف الغطاء، آقا سید علی
صاحب ریاض المسائل، شیخ اسدالله شوشتری مؤلف مقابیس و آشیخ محمد تقی اصفهانی صاحب هدایه المسترشدین و شیخ
محمد حسین اصفهانی صاحب فصول، که هر کدام استادی گرانمایه و استوانه ایی پولادین در حوزه ها بودند . اما در عین حال آثار
قلمی متعددی نیز از ایشان به جا مانده است .

دانشمند گرامی آقای علی دوانی هفتادودو اثر از مرحوم وحید را دیده و فهرست نموده است . (۷)

از جمله رساله الاجتهاد و التقلید که از کتابهای نفیس است که در سال ۱۱۵۵ نگارش آن به پایان رسیده و همراه با کتاب
عده الاصول شیخ طوسی در تهران چاپ شده است . نکته هایی از این اثر در کتاب وحید بهبهانی منعکس است .

مرحوم وحید بهبهانی اثر دیگری به نام فوائدحائریه در اصول فقه تالیف کرده که در آن نیازمندیهای یک فقیه را بر شمرده است به
گفته زنوزی، محمد حسن فرزند معصوم قزوینی آن را در ۸۰ مساله تلخیص و شرح نموده تلخیص را الفوائدالسنیه و شرح را
تنقیح المقاصد الاصولیه فی شرح ملخص الفوائد الحائریه نامیده است . (۸)

اثر دیگر مرحوم وحید فوائد ملحقه به فوائد حائریه در علم اصول فقه است که فوائد جدیده هم نامیده می شود و همراه کتاب
فصول چاپ شده است قابل تامل است مقاله ای که پیش روی دارید ترجمه فایده سی و سوم از کتاب فوائد حائریه آن بزرگوار است،
در این فایده مکرر به رساله الاجتهاد و التقلید خود – که در آنجا پیرامون شرایط اجتهاد و پاسخ به شبهات به طور گسترده بحث
کرده – ارجاع می دهد; بدیهی است وحید از بهترین افرادی است که مدارج اجتهاد را طی و از حریم فقاهت دفاع کرده است و
شرایطش را خوب می دانست .

دانستن این شرایط که نمودار مقام و منزلت والای اجتهاد است بر هر کس خصوصا حوزویان لازم است تا بیشتر حرمت این مقام
منیع را پاس دارند; و بهترین راه وصول به آن قله رفیع را فراگیرند و از ابتدا خود را به علوم مورد نیاز مجهز نمایند . خصوصا که با
پیروزی انقلاب اسلامی، نیاز به فقه و وصول به اجتهاد و . . . بیشتر شده است .

شرایط اجتهاد

۱) اطلاع بر علوم ادبی . مجتهدی که لغت را بخوبی نشناسد چه بسا خود گمراه می شود و دیگران را نیز به بیراهه می برد . و
اشتباه او مثل اشتباه دیگران نیست زیرا اشتباه آنان ضرری بر دیگران ندارد .

ما این شرط را در رساله اجتهاد خود به صورت مبسوط بررسی و اثبات کرده ایم . (۹)

۲) یکی دیگر از شرایط اجتهاد شناختن عرف (عام و خاص) است . آگاهی از این عرف، در فقه حجت، و پایه استدلال است .

گاه هجوم شبهه ها آنچنان ذهن مجتهد را اشغال می کند که در شناخت دیدگاههای عرفی دچار آسیب می گردد و از فهم عرفی
عاجز می ماند، با آنکه خود نیز فردی از عرف است . چنین شخصی موظف است به دیگران که ذهنی خالی از پیرایه شبهه ها و
اصطلاحات دارند، مراجعه کند . بی توجهی به این نکته، خسارتهای فراوانی در فقه به بار می آورد .

۳) اطلاع بر علم کلام نیز از شرایط اجتهاد است، زیرا اجتهاد توقف دارد بر معرفت اصول دین و اینکه شارع حکیم مرتکب قبیح
نمی شود و دستور به مالایطاق و خارج از توان نمی دهد . و اینها در علم کلام اثبات می شود; وگرنه فقیه ناچار است در امور اساسی و
اصول اصلی مقلد باشد .

۴) یکی دیگر از شرایط اجتهاد، آگاهی از علم «منطق » است چرا که هم خود فقه و هم علومی که پایه اجتهاد است شدیدا نیازمند
استدلال است، زیرا همگی، علومی استدلالی و نظری هستند و هر کدام مورد شک و شبهه های بی شمارند و در چنین مواردی
استدلالها – جز با ابزار منطق – ناقص خواهد بود .

۵) از جمله شرایط بدیهی برای اجتهاد آگاهی از علم اصول فقه است، نیاز به علم اصول فقه، بسیار روشن و از بدیهیات است .

یگانه معیار و میزان معرفت مفاسد و خرابیها در فقه و بزرگترین و مهمترین شرط اجتهاد; «اصول فقه » است چنانکه عالمان زیرک،
ماهر و محقق، که از آن بی بهره و غافل و مقلد نبوده اند، این نکته را بصراحت بیان کرده اند . این علم پدیده ای نوظهور نیست بلکه در
عصر حضور امامان معصوم علیهم السلام نیز رایج بوده است .

۶) از جمله شرایط آگاهی به احادیث فقهی است .

۷) یکی دیگر از شرایط، آگاهی به تفسیر قرآن کریم است .

۸) شرط دیگر، شناخت و آگاهی از نظریات و فتاوای فقهی فقها و کتب استدلالی آنان است . لزوم این شرط بر هر کس، که اندکی
هوش و ادراک داشته باشد، پوشیده نیست، چون اگر فقیهی بکلی از آن بی خبر بماند، اجتهاد و فتوا برای او ممکن نخواهد شد .

۹) دانستن علم رجال نیز از جمله شرایط اجتهاد است تا اطمینان به سند روایات از نظر عدالت راوی، یا جبران ضعف سند حاصل
شود و بتواند برخی را بر برخی دیگر ترجیح دهد . ما راز نیاز به این علم را مشروحا در رساله اجتهاد روشن نموده ایم .

۱۰) یکی از اساسیترین شرایط، قوه قدسیه و ملکه تقواست (۱۰) این شرط، پایه و اساس شرایط دیگر است زیرا اگر این شرط حاصل
آید سایر شرایط نیز مفید خواهد بود و در پرتو آن از ادله و امارات و تنبیهات بهره ها عاید فقیه خواهد شد، بلکه با کوتاهترین
اشارتی، به نارساییها و راه چاره و درمان توجه خواهد کرد .

باری با کمترین عنایت به نص، نیازمندی فقیه به شرایط مذکور جلوه گر و دانسته می شود که برای بررسی نارساییهای مساله فقهی
و علاج آن چاره ای جز تحصیل این شرایط نیست و اگر این شرایط حاصل نشود نه تنبیه بدیهیات سود می رساند و نه دلیل نظریات
نفعی، چنانکه امروزه ما این نکته را به عیان می بینیم .

آثار و لوازم قوه قدسیه

این شرط خود، حاوی چند نکته است:

× اول) مجتهد نباید کج سلیقه باشد، زیرا کج سلیقگی آفت حواس درونی است . همانطور که گاهی حواس ظاهری آسیب می بینند;
مثلا چشم بر اثر عارضه ای اشیا را غیر واقعی می بیند یا به ذائقه و . . . آسیب می رسد، شعور درونی و حواس باطنی هم در اثر
کج سلیقگی آفت زده می شود .

کج اندیشی دو گونه است:

الف) ذاتی;

ب) اکتسابی، که در پی عوارضی چون

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.