پاورپوینت کامل زندگی نامه خودنوشت ملامحمدعلی آرانی ۱۱۷۷ – ۱۲۴۴ ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زندگی نامه خودنوشت ملامحمدعلی آرانی ۱۱۷۷ – ۱۲۴۴ ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندگی نامه خودنوشت ملامحمدعلی آرانی ۱۱۷۷ – ۱۲۴۴ ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زندگی نامه خودنوشت ملامحمدعلی آرانی ۱۱۷۷ – ۱۲۴۴ ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰۴
درآمد
آران بخشی است واقع در دوازده کیلومتری شمال خاوری شهرستان کاشان،درمنطقه ای شن زار، با هوایی معتدل. این
بخش، از دهستان های آران و بیدگل و نوش آباد تشکیل شده و ده مرکزی آن، آران نام دارد.
دراین بخش،آثار معروفی چون بقعه های امام زادگان هلال بن علی و قاسم بن علی النقی وامام زاده هادی از اولاد امام
زین العابدین وچندین بقعه واماکن مذهبی دیگر واقع شده است .
از این بخش، عالمان و دانشمندان گران قدری در عرصه علم ودانش به ظهور رسیده که خدمات شایانی به دین وعلم
انجام داده اند.
از جمله این دانشمندان، آخوند ملا محمد علی آرانی است. او در سال ۱۱۷۷ در آران دیده به جهان گشود و در سال ۱۲۴۴
در همان دیار رحل سفر به سرای باقی کشید و درجنب مسجدی که خود بنا کرده، در آرامگاه ابدی اش آرمید.
آرانی از دانشمندان مبرز و سخت کوش سده سیزدهم است. او تحصیلات خود را نزداستادان عصرخود تکمیل کرد. بخش
عمده تحصیلاتش نزد علامه دوران، حکیم وفقیه وعارف مشهور ملااحمدنراقی بوده، واز او اجازه اجتهاد دریافت کرده است.
نراقی مراجعات فقهی خود رابه آرانی ارجاع می داده است.
ملامحمد علی آرانی نویسنده ای پرتلاش بوده وآثار وی حدود سی رساله درموضوعات صرف و نحو، فقه واصول،دعا، تاریخ،
شعرو … است.
ترتیب تاریخی تالیفات وی عبارت است از:
۱. جواهرالسنیه فی شرح العوامل المحسنیه، مولف آن را در سال ۱۲۰۹ تالیف کرده ونسخه ای از آن در کتابخانه آیه الله
مرعشی به شماره ۵۸۶۵ موجود است.
۲. معین المبتدی در نحو، تالیف در سال ۱۲۱۳.
۳. ینابیع الاصول که شرحی است برکتاب عین الاصول ملااحمدنراقی (الذریعه،ج ۱۵ ص ۳۶۷)که در نجف اشرف تالیف شده
است.
۴. عجاله الحائریه: درباره فرق میان لفظ مشترک و مرتجل و مجاز و حقیقت. این کتاب در الذریعه،ج ۱۵،ص ۲۲۱ معرفی
شده است.
۵. قالعه الشبهه، تالیف شده درنجف اشرف درباره نجاست ملاقی متنجس.
۶. فوائدالصادقیه درعلم منطق، درسال ۱۲۱۷ تالیف شده که نسخه ای از آن درکتابخانه آیه الله مرعشی به شماره ۱۷ موجود
است.
۷. اصول المقاصد درشرح معالم، تالیف در سال ۱۲۱۷.
۸. فصل الخطاب:مولف سوالاتی را درباره کتاب قوانین طرح کرده وبرای مولف آن فرستاده است. میرزای قمی به سوالات
وی پاسخ داده ومولف جواب های قمی را مورد نقدقرار داده است. این سؤال و جواب ها در کتاب حاضر جمع آوری شده
است.
۹. مخزن الاسرار فی جواب المسائل، سوالات فقهی که از مولف شده واو به آن ها پاسخ داده است. این سؤال و جواب ها در
کتاب حاضر به ترتیب کتاب مختصرالنافع محقق حلی جمع آوری شده است.
۱۰. تبصره العاقد، درباره صیغه های عقد نکاح، تالیف شده در ۱۲۲۰.
۱۱. مقاصدالمهمه فی اصول احکام الله والرسول والائمه:کتاب مفصلی است دراصول فقه در سه جلد، جلداول در طی چهار
سال آن در ۲ شعبان ۱۲۲۱ پایان یافته وجلد سوم در۱۲ جمادی الاخره ۱۲۳۸ به پایان رسیده ومدت تالیف این سه جلد ۲۱
سال طول کشیده است. الذریعه،ج ۲۱،۳۸۵.
۱۲. مناهل الشوارد فی تلخیص المقاصد، تلخیص کتاب مقاصدالمهمه خود مولف است.
مولف جلد اول آن را درسال ۱۲۲۴ به پایان رسانیده ونسخه ای از آن در کتابخانه آیه الله مرعشی به شماره ۶۹۱۶ موجود
است. الذریعه،ج ۲۲،ص ۳۵۴.
۱۳. الدره البهیه وبهجه مرضیه، منظومه ای است در اصول فقه بر وزن الفیه ابن مالک.این منظومه شامل پانصدوچهل بیت
است و دو نسخه ازآن در کتابخانه آیه الله مرعشی به شماره ۶۰۵۲و۶۹۸۹ موجود است. الذریعه،ج ۸،ص ۹۱.
۱۴. عویصات المهام فی شرح الفقه والاحکام، فارسی، تالیف شده در سال ۱۲۲۶.
۱۵. خلاصه الحسنیه به عربی در نحو، تالیف شده درذوالحجه ۱۲۲۶.
۱۶. معادن المسائل الشرعیه فی استنباط الاحکام الالهیه من الادله التفصیلیه کتاب مفصل فقهی است.
۱۷. منبع الاحکام الشرعیه فی فقه الامامیه کتاب فقهی عربی استدلالی است و کوتاه تراز کتاب سابق مولف است.
۱۸. مرجع الانام، کتاب فارسی در فقه، شبیه رساله عملیه.
۱۹. مطلع الانوار، به فارسی در تاریخ، در چهار قسم، قسم اول در احوال انبیاء واوصیاء از حضرت آدم تا امام زمان
عجل الله تعالی فرجه;قسم دوم در تاریخ پادشاهان از کیومرث تا عصر مولف; قسم سوم در داستان ها وحکایت های متفرقه;
قسم چهارم درعجایب مخلوقات. از این کتاب فقط قسم دوم آن در دست است و نسخه های آن درفهرست نسخه های
خطی فارسی، ج ۶،ص ۴۲۰۱ معرفی شده است. الذریعه،ج ۲۱،ص ۵۱.
۲۰. عوائدالایام فی الفوائدالمتفرقه، مولف در آغاز آن شرح حال خود در ایام تحصیل وکیفیت تالیفاتش را بیان کرده است.
۲۱. میزان الاعمال در فقه به فارسی.
۲۲. العمده الالهیه فی شرح الزبده البهائیه، شرح مفصل مولف بر زبده الاصول شیخ بهایی.
۲۳. تلخیص العمده فی شرح الزبده. الذریعه،ج ۴،ص ۴۲۴.
۲۴. تحفه الاخیار فی حجیه الظن.
۲۵. حرزالداعی فی الدعا.
۲۶. رساله درکیفیت نماز شب و دعاهای آن.
۲۷. رساله در کیفیت زیارت عاشورا.
۲۸. رساله فی مساله مصالحه حق الرجوع فی العده الرجعیه.
۲۹. حاشیه مناهل الشوارد، تالیف شده درسال ۱۲۳۷.
۳۰. زادالناسکین، رساله عملیه به فارسی دریک مقدمه و دوازده باب ویک خاتمه که مولف برای استفاده مقلدان خود
نوشته ونسخه ای از آن در امامزاده هلال آران کاشان موجود است. (۱)
۳۱. رساله فی تخصیص العام بالصفه والشرط والغایه، تالیف شده در۲۷ شعبان ۱۲۳۷.
۳۲. شرح الاحوال من البدایه الی المال (رساله حاضر).
۳۳. جامع الخیرات فی شرح اسرارالصلاه. این کتاب، شرحی است برالتنبیهات العلیه فی اسرارالصلاه القلبیه از شهید ثانی.
مولف، ازاین کتاب درپایان مطلع الانوار نام برده است. الذریعه،ج ۵، ص ۵۱.
۳۴. مجمع الرسائل که مولف بنا داشته همه رساله های خود را درآن جمع کند. نسخه عکسی از این کتاب، نزد حقیر است
و درآن، این رسایل از مولف موجود است:
الف)شرح الاحوال من البدایه الی المال; ب)عویصات المهام فی شرح الفقه والاحکام،فارس;ج)فصل الخطاب فی
تحقیق السؤال وترتیب الجواب; د)دره البهیه; ه)عجاله الحایریه;و)رساله فی تخصیص العام بالصفه والشرط والغایه; ز)رساله
فی مساله مصالحه حق الرجوع فی العده الرجعیه; ح)کیفیت نمازشب; ط)حاشیه مناهل الشوارد; ی)دو فصل از
عوائدالایام شامل:
فصل دوم: اجازه معنعنه مولف از ملااحمدنراقی فصل چهلم:لغز ومعما.
این نسخه عکسی به التفات وعنایت استاد گرانقدر عبدالحسین حائری رئیس سابق کتابخانه مجلس شورای اسلامی به
دست مارسید که در همین جا از بزرگواری آن استادفرزانه، تشکر می کنم.
دراین مقاله رساله اول از این مجموعه یعنی زندگی خودنوشت مولف ارایه و درپاورقی برخی توضیحات لازم درج
می گردد. این شرح حال در نسخه موصوف، که تنهانسخه شناخته شده از آن است، ناتمام است. ولی با قراینی می توان
حدس زد که مقدار ساقطشده بیش از یک صفحه نبوده است.
ملاعلی آرانی در این رساله حوادث مهم عصر خود را نیز با اشاره تحریر کرده که خالی از فایده نیست. باهم صفحات
زندگی این عالم سخت کوش را از قلم خود وی ورق می زنیم.
شرح الاحوال من البدایه االی المال
بسم الله الرحمن الرحیم وبه ثقتی.الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین،
محمدوعترته الطاهرین سیما ابن عمه وکاشف غمه علی امیرالمؤمنین ویعسوب الدین و علی قاتل الکفار والمشرکین،
واولاد الائمه الاطیاب الانجبین صلاه متتالیه توالی الشهوروالسنین.
اما بعد، بر رای خیریت انتمای برادران ایمانی واخوان روحانی پوشیده ومخفی نماناد که غرض اصلی از ایجاد موجودات،
معرفت واجب الوجود است. وبعد از معرفت،ادای شکر حضرت منعم حقیقی،از جمله وظایف لازمه است که موجب مزید
نعمت می گردد،«لئن شکرتم لازیدنکم ولئن کفرتم ان عذابی لشدید». (۲)
و هرنعمتی را شکری در مقابل،مقرر است. واز اعاظم نعمای حضرت واهب النعم نعمت ادراک است و شکرش آن است
که آن چه از مبدا فیض، افاضه شود در دفاتر ثبت گردد تاباعث ارشاد وهدایت دیگران گردد.
و فقیر کثیرالتقصیر،محرر این کلمات محمدعلی بن محمدحسن، الشهیر ب’ «علی آرانی » به جهت ادای شکر این نعمت
عظما در مدت عمر در صدد تعلیم وتعلم وافاده واستفاده بودم و باوجود ضنک عیش و تشدد بلایا وتواتر نوائب، در تحصیل
علوم دینیه و معارف یقینیه کوشش داشتم تابسیاری از صیود علوم را درقید تصنیف و تالیف درآوردم.پس برخود لازم
دانستم که واردات خود را بابعضی اموری که در نظر اهم نماید: ازکیفیت تحصیل و اسفار وارده در ازمنه تحصیل وعدد
تصنیفات وتالیفات خود و تواریخ شروع و اتمام آن ها و سایرامور متعلقه به این معنا را در طی رساله ای درج نمایم.
لهذا شروع کردم در تالیف این رساله و مسماگردانیدم آن را به «شرح الاحوال من البدایه الی المال » وبالله الاستعانه.
تولد (۳)
بدان که ولادت حقیر در بعض شهور سنه هزاروصدوهفتادوهفت هجری اتفاق افتاد در عهد جهانبانی سلاطین زندیه در
عهد کریم خان زند در قریه آران.
زادگاه
و آران بر وزن قاران اسم قریه عظیمی است از قرای کاشان. ومسافت آن بااصل بلده کاشان تقریبایک فرسخ می شود.
واهل آن به عبادات وطاعات رغبت تمامی دارند و به نمازجمعه وجماعت بسیار مایلند. وبه این تقریب،مساجد عالیه دارد. (۴)
واز جمله خوبی های آن قریه آن است که هر حمامی که بنا نهاده اند، درجنب آن، حمام کوچکی ساخته اند که در وقت
صبح زنان در آن جا غسل می کنند وبرجنابت باقی نمی مانندتاظهروعصر. (۵)
واهل آن قریه به تعزیه داری جناب سیدالشهداء، بسیار مایل و راغبندومردان تعزیه دار در میان ایشان بسیار است. ودر
مسجدها که نماز جماعت می کنندتعزیه جناب سیدجوانان اهل بهشت را می گیرند. و در سرهرمحله از آن،
حسینیه ای ساخته اند که هرساله که محرم می شود در دهه عاشورا اهل هر محله به حسینیه آن محل می روند و لوای
تعزیه داری سیدالشهداء برپا می کنند. وزنان تعزیه دار هم دارند که درمیان خانه ها، از برای زنان تعزیه می گیرند.
و آب آن قریه، آب قنات است و قنوات آن، تمام از طرف قبله است وتقریباچهل قنات دایر دارد که در سمت شمال آن قریه
زراعت می شود. وچون اصل قریه درسمت جنوب مزارع واقع شده، چند قنات آن از میان قریه می گذرد. و در میان خانه ها
حوض ها از آجر وچارو (۶) ساخته اند که آب جاری در میان خانه ها باشد. وانفع آن قنات ها نسبت به اهل قریه، دو قنات است
که یکی را «قنات آران دشت » می گویند وآن قنات از سمت جنوب قریه داخل می شود واز سمت شمال آن خارج می شود. (۷)
دوم «قنات و شاد» به دال مهمله که آن هم از یک سمت آن قریه داخل می شود ودر بسیاری از خانه ها جاری می شود و بعد
از آن به صحرا می رود و زراعت می شود.
آران
وآن قریه(آران) از بناهای قدیمه است وبانی آن، چنان که در کتاب خلاصه البلدان (۸) که از تالیفات میرزاصفی قمی است،
مسطور است، آران بن قاسان اکبربوده است که پدراو، که قاسان اکبر باشد،بنا برقولی بانی اصلی بلده کاشان بوده است.
وآران مذکور،آن قریه را بنا کرده وبه اسم خود موسوم ساخت و گویا همان قنات مزرعه آران دشت راهم آران بن قاسان
جاری نموده باشد وبه اسم خود مسما کرده باشد، یعنی دشت آران.
و در همان کتاب مسطور است: که قاسان هم رودخانه ای بود که آن به زبان فارسی کاشان می خواندند والحال آن رودخانه
خشک است وبه جای آن، شهربنا شده است و بعضی دیگر گفته اند که قاسان نام شطی بوده است که آن را به فارسی
کاس رود می خواندند. وبعد از آن که آب آن شط، شروع در خشکی نمود، اول موضع قریه بطریده، که الحال به بدریه
مشهور است، ظاهر شد وآن بلندترین موضع آن بوده است.
وبعد از آن موضع، قریه درام ظاهر شد وگویند که بانی کاشان یوراسف بوده است وگفته اند که او به هیچ جایی و موضعی
نگذشت مگر آن که به اهل آن جا صفتی به میراث گذاشت و در اصفهان رغبت و میل به حلویات و شیرینی ها میراث
گذاشت و آن حالت تاالیوم در میان اهل اصفهان شایع و دایر است و حلواها و نقل های گوناگون می سازند (۹) ….
و گویند که فریدون ملک، یوراسف را با ریسمان بسته محبوس ساخت واو، با آن ریسمان از حبس گریخت. فریدون امر
کرد که جمعی او را تعاقب کردند و درنواحی قم در معدن نمک او را یافتند که به قضای حاجت نشسته بود وهم چنان نمک
شده بود.
پس،بعد از این به اندک فاصله صاحب خلاصه البلدان گفته است: «که درخصوص بانی کاشان خلاف واقع شده است; بعضی،
چنان که مذکورشد، گفته اند یوراسف آن را بناگذاشت وبعضی دیگر گفته اند که آن را قاسان اکبر بنا نهاد و به اسم خود آن
را مسماگردانید». تمام شدسخن صاحب خلاصه البلدان.
وآن نسخه خلاصه البلدان که الحال در نزد حقیر حاضر است گویاخط مصنف آن است وتاریخ تالیفش غره شهر
رجب المرجب سنه ۱۰۷۹ هجری بوده است.
و در کتاب نزهه القلوب (۱۰) مذکور است که: «کاشان از اقلیم چهارم است; طولش ازجزایر خالدات (۱۱) «فوم ۱۲۶» (۱۲) و
عرضش از خط استوا «لدها ۳۴»، زبیده خاتون منکوحه هارون الرشید ساخت به طالع سنبله بر ظاهر آن قلعه گلین است
که آن را فین خوانند» تمام شد موضع حاجت از کلام نزهه القلوب. (۱۳)
و آن چه برحقیر ظاهر می شوداین است که کلام صاحب خلاصه البلدان اقرب است به صواب، ومی توان جمع کرد میان
آن هابه این که بعد از بنای کاشان خرابی به کاشان دست داده باشد و زبیده آن را تعمیرکرده باشد. والله العالم.
و بدان که در کتاب خلاصه البلدان اسامی بعضی قری وتوابع کاشان مذکور است وبانی بعض از قرای آن را ذکر کرده است
و بانی بعض آن ها را گفته است: «معلوم نیست ».
پس باکی نیست که ما آن را طردا للباب ذکر کنیم هرچند دخلی به مقصود اصلی ماندارد، پس می گوییم. (۱۴) …
برمی گردیم به آن چه مقصود بالذات است. پس می گویم که حقیر در زمان طفولیت مایل به این بودم که تحصیل کمالات
نمایم، ووالد حقیر نهایت میل به این مطلب داشت.
حقیر را به مکتب فرستاد تاسال ۱۱۹۲ که زلزله شد واوضاع مردم اختلال بسیاری به هم رسانید و در خلال این احوال
کریم خان زند هم وفات نمود و اغتشاش در امر ولایت پدید آمد و والد حقیر تنگدست شده به واسطه قلت کاسبی، حقیر
رااز مکتب بازگرفتند و به کسب معاش ترغیب کردند وحقیراز کثرت شوقی که به تحصیل علوم داشتم ازپی معاش و
کسب نمی رفتم. وسعی متعلمان این بود که حقیر را هم درکسب شریک خودنموده باشند و حقیر به این راضی نمی شدم.
دست خط دانشمند محترم مرحوم ملامحمدعلی آرانی تاچند مدت براین هم گذشت. زمام سلطنت به کف کفایت علی
مرادخان زند قرار گرفت. اندک امنیتی در ولایت پیدا شد.
حقیر را داعیه این شد که مشغول امر تحصیل شوم نظر به اینکه حقیر اول سلسله بودم، کتابی که از روی آن درس بخوانم
نداشتم و استعداد این که کتاب بخرم هم نداشتم. به زجر تمام از این و آن،کتاب عاریه می گرفتم و درس می خواندم تا
این که علی مرادخان هم داعی حق را لبیک اجابت گفتند زمام سلطنت به کف کفایت جعفرخان زندقراریافت. هنوز
امرسلطنت بر او مسلم نشده بود که شاه جمجاه ملایک سپاه ظل الله علی الصغاروالکبارآقامحمدخان قاجار از سمت
دارالمرز(سپاه) جمع آوری نموده برسردارالسلطنه تهران آمده ودارالسلطنه تهران رامحاصره نمود وبعداز چندی ازآن جا
به طرف قم نهضت فرمود وچندی دارالمؤمنین قم را محاصره کرد وبعداز چندی برادرخود، علی قلی خان را سردار نموده
به دور کاشان فرستاد واز آن طرف جعفرخان ازاصفهان، عرب علی خان را سردار نمود، به سمت کاشان فرستاد وتلافی
فریقین در حوالی کاشان اتفاق افتاد. باز به جهت آمدوشد عسکراز طرفین اغتشاش عظیمی در ولایت ظاهرشد. وحقیر
درآن خلال به خاطر دارم که مکرر شب ها حقیر را می بردند به برج،به جهت کشیک وحقیر کتاب خود را به میان برج
می بردم وبا های وهوی بیدارباش کشیک چیان،مطالعه می کردم. ودر صبح به مجمع درس، حاضر می شدم وتنگی
معیشت به حدی بود که اگراندکی از بسیار آن را ذکر کنم یقین است که شنونده حمل برافترا می کند. وبه این فلاکت
مشغول تحصیل بودم تاسال ۱۲۰۰. ودرخلال این احوال شروع در نوشتن شرح عوامل ملامحسن نمودم وقدری از آن را
نوشته بودم که عرصه معیشت به حدی تنگ شد که راه بیرون شدن از آن ممکن نبود.
لاعلاج فرار، برقرار اختیار کردم وسفر را برحضر، برگزیدم وبه ورامین رفتم ودرآن جا مبتلا شدم. وبالمره از تحصیل،
تعلیماوتعلمابازماندم،و تقریبا دوسال هم درآن جا به سر بردم تااین که عالم فی الجمله آرامی گرفت وقدری اغتشاش کم تر
شد.
ازآن جا به آران معاودت کردم وباز مشغول درس و بحث بودم. ولیکن باز امر معیشت بسیار تنگ بود وگذران به صعوبت
می شد وبه نوعی تنگ می گذشت که گاهی پارچه نانی به دست می آمد وگاهی آن هم میسر نمی شد. وحقیر تن به قضای
حضرت آفریدگار در داده بودم ودست از تحصیل برنمی داشتم.
بعداز مراجعت ار سفر، جمعی از طلاب از حقیر خواستند که شرح عوامل را تمام کنم.
پس باتفرق احوال وتشتت بال شروع در نوشتن آن کردم. گاهی که میسر می شد قدری می نوشتم و گاهی که میسر
نمی شد به گوشه نسیان می انداختم تا این که در اوقات متفرقه و آنات متعدده به اتمام رسید. آن را مسما کردم به
الجواهرالسنیه فی شرح العوامل المحسنیه و به خصوص تاریخ اتمام آن این بیت رقم زده، کلک بیان شد:
سئلت عن الاتمام قلت بداهه لتاریخه «قدتم شرح عواملی » در سال ۱۲۰۹ آن شرح به اتمام رسید.
واز نحوس طالع، دراین مدت در نزد کسی تحصیل می کردم که درغالب اوقات از درس اونفعی به حقیر نمی رسید.
وهرچند می خواستم از دست او خلاص شوم، میسر نمی شد. وسبب این که از درس او نفعی نمی بردم این بود که او
هایت سعی واهتمام داشت درخوش گذران وغالب اوقاتش به صحبت های بی نفع می گذشت و از استاد فن هم چیزی
نشنیده بود وچندان استعدادی نداشت. و مع ذلک خود را اعلم علما می دانست و گاه گاهی به تصنیف وتالیف می پرداخت
از آن جمله حاشیه برمعالم می نوشت که بعضی ازهم درسان حقیر آن رامسما نموده بود به «جامعه الحواشی » به تقریب
آن که چیزی دیگر در میان آن پیدانمی شد، به غیر از حواشی که دیگران نوشته بودند. دراین مدت، پیوسته از
حق تعالی درخواست می کردم که گریبان مرااز دست آن خلاص کند، دعای من مستجاب نمی شد.
حاصل این که در همین سال به سفر فیض اثر کربلای معلا مشرف شدم ومی خواستم که درآن جا تحصیل کنم، آن هم
میسر نشد، معاودت کردم به وطن و دراول ذی حجه الحرام همین سال به امر امامت مشغول شدم و مدت چهار سال هم
مشغول امامت بودم وانتظار فرج می کشیدم.
ودراین خلال کتاب معین المبتدی رادرنحو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 