پاورپوینت کامل تاریخچه نظام آموزش اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخچه نظام آموزش اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخچه نظام آموزش اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخچه نظام آموزش اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۳
مدرسه در تاریخ اسلام از مسجد منشعب شده است. مسجد در اسلام تنها عبادت گاه نیست، زیرا اساسا عبادت در اسلام
تنها دعا و نیایش و انجام امور مخصوصی که در ادیان دیگر عبادت شمرده می شود، نیست، بلکه حتی جهاد کسب حلال
وازدواج و… نیز جزیی از عبادات است.
در تاریخ فرهنگ اسلام، آموزش و پرورش در بین توده مردم آن چنان رواج یافته بود که حکومت های اسلامی نیاز چندانی
به تاسیس آموزشگاه علمی نداشتند. پرورش اطفال از بزرگ ترین ثواب ها به شمار می رفت و مسلمانان وظیفه خود
می دانستند که قرآن و تعالیم عالیه اسلامی را بیاموزند و به اطفال و نوباوگان خویش تعلیم دهند. از این رو مراکز
اجتماعات دینی مسلمانان قدیم مراکزآموزشی است و در مساجد علاوه بر اقامه نماز، تعلیم و تربیت نیزانجام می گرفت.
در مساجد کوچک اطفال خردسال تربیت شده و مساجدبزرگ محل تعلیم و تربیت بزرگسالان به شمار می آمد و مردم
ازعموم طبقات، به دانشجویی روزگار می گذراندند.
بسیار اتفاق می افتاد که حتی مردمان بی بضاعت خانه های خود راتقدیم می کردند تا مکتب و آموزشگاهی در آن جا
تاسیس شود وهمگان به نوبه خود مبارزه با جهل و بی سوادی را وظیفه شرعی وملی می دانستند.
اولین مدارس در کشورهای اسلامی
اگر بخواهیم از اولین مراکز تعلیم و تربیت کشورهای اسلامی سخن را آغاز کنیم باید مساجد و مشاهد و مقابر و زوایا
وعبادت گاه های زهاد را مورد توجه قرار دهیم.
در سه چهار قرن اول هجری، مراکز اجتماعات دینی مسلمانان،مراکز تعلیم و تربیت بود و اگر احیانا مدرسه ای هم ساخته
می شد،معمولا در کنار مساجد قرار می گرفت. در ساختن مدرسه نوعا از صحن مساجد استفاده می شد و در حیاط هر
مسجد، حجراتی هم برای سکونت طلاب ساخته می شد، تا طلاب در آن ها سکنی گزیده، به درس و بحث مشغول شوند.
مسلمانان در ساختن «مدرسه » از معماری مساجداستفاده می کردند بدین جهت مسجد را گاهی «مدرسه » و یا
بالعکس «مدرسه » را «مسجد» می نامیدند. به این معنی «مدرسه » درتمدن اسلامی مفهوم عامی دارد و شامل تمام مجامع
عمومی از قبیل;مساجد و تکایا و مقابر و زوایا و عبادت گاه های زهاد می شود وحتی از دارالشفاها هم برای تعلیم پزشکی و
داروسازی و ازرصدخانه ها هم برای تعلیم ریاضیات و نجوم استفاده می شده است.
سرآغاز آموزش اسلامی
نخستین و ارزنده ترین وظیفه هر تازه مسلمانی یادگیری آموزش ها وآیین های عبادی و وحی الهی بود و پیامبر (ص)
شایسته ترین آموزگار، قرآن را به آنان می آموخت و در مسایل قضایی و دادرسی آنان را رهنمایی می کرد و شیوه پیچیده
ارث را برای آن ها توضیح می داد. گفته شده، که پیامبر (ص) به یاران خود آن گونه می آموخت که گویی کودکان در مکتب ها
و مدرسه ها سرگرم یادگیری اند. (۱)
پیامبر (ص) نخستین معلم مسلمان بود، ولی نوع تعلیم و آموزش او«آموزش بزرگسالان » و به اصطلاح «اکابر» محسوب
می شد وشاگردان او همیشه با سواد نبودند. بسیار اتفاق می افتاد که دوتن از یارانش که در مجالس در کنار او می نشستند
یکی از آنان آن چه می شنید و دریافت می داشت، کلمه به کلمه می نگاشت و دیگری بر حافظه خود تکیه می کرد.
به علت نبودن دانش خواندن و نوشتن، پیامبر در اوایل ناگزیر به انجام چنین روش آموزشی بود. (۲) پیامبر اگر چه «امی »
بود (۳) ولی،مشوق خستگی ناپذیر آموزش بود و از هر فرصتی برای مبارزه بابی سوادی بهره برداری می کرد. چنان که بعد از
جنگ بدر هر اسیری که قادر به پرداخت «فدیه » – خون بها- نبود و خواندن و نوشتن می دانست، با تعلیم ده تن از
مسلمانان آزاد می شد. (۴) این نخستین بار بود که در جهان آموزشگاه بزرگسالان دایر گشت و این افتخاربزرگ در تاریخ
جهان به نام مسلمانان ثبت شد. پیامبر جهاد مقدس پیکار با بی سوادی را از خانه خویش آغاز فرموده بود. بلاذری درفتوح
البلدان فقط از یک زن قرشی نام برده که در دوره جاهلیت مقارن ظهور اسلام خواندن و نوشتن می دانست و او شفاء
دخترعبد الله عدوی بود. این زن مسلمان شد. به گزارش «بلاذری » این زن همان است که حفصه همسر پیامبر را نوشتن
آموخت. (۵) بلاذری چندزن از زنان مسلمان را نام می برد که در دوره اسلام هم می خواندندو هم می نوشتند و یا تنها
می خواندند، او می گوید:
حفصه همسر پیامبر می نوشت، ام کلثوم، دختر عقبه بن ابی معیط نیزمی نوشت، عایشه دختر سعد گفت: پدرم به من
نوشتن آموخت، کریمه دختر مقداد نیز می نوشت، عایشه (همسر پیامبر (ص) ) می خواند ولی نمی نوشت و همچنین
ام سلمه… . (۶) از این جریان معلوم می شود که پیامبر اکرم (ص) برای زنان خود معلم خصوصی زن انتخاب کرده بود. این
عمل پیامبر (ص) برای مسلمانان سرمشق قرار گرفت ودیری نپایید که در مدینه افراد با سواد رو به فزونی نهادند وآمار با
سوادها به طور چشم گیری بالا رفت و حتی از میان زنان خانه دار و دختران نیز کسانی پیدا شدند که خواندن و نوشتن
رافرا گرفتند.
پیامبر اکرم (ص) می کوشید تا خواندن و نوشتن را در میان پیروانش شایع کند. طبق گزارش های مورخین بسیاری از
آنان درکهولت خود سواد آموختند. (۷) مسلمانان با کوشایی و دقت هرچه راپیامبر می گفت و انجام می داد فرا می گرفتند.
در زمینه آموزش نیزچنین بود و آن چه او یاد می داد پیروی می شد، حتی شیوه نشست وبرخاست او در سراسر تاریخ
اسلامی پیروی شد.
غزالی ابوحامد – م ۵۰۵ ق – در کتاب فاتحه العلوم چنین یاد کرده است: «مکحول گفته است: ده تن از اصحاب رسول خدا
(ص) گفتند که ما در مسجد قبا سرگرم فراگیری دانش بودیم که ناگهان پیامبرخدا (ص) در آن جا حضور یافت و گفت:
آن چه می خواهید بیاموزید و خدای شما را پاداش ندهد. مگر آن که به کار بندید آن چه را که فرا می گیرید». (۸) پس از
رحلت پیامبراکرم (ص) اصحاب در قیام به امر تعلیم و آموزش مسلمانان از آن حضرت پیروی کردند.
در بین اصحاب وفادار پیامبر گروهی با انگیزه های علمی و گرایش به مسایل تعلیماتی پدیدار گشت. این گروه از یاران
رسول خدا (ص)در مسجد پیامبر در مدینه می نشستند و مردم را در امور دینی ارشاد و راهبری می کردند.
عبدالله بن عباس یکی از این اصحاب بود که در صحن خانه کعبه می نشست و مردم وی را در میان می گرفتند و در تفسیر
آیات قرآن مطالبی از وی می پرسیدند. (۹) مسلمانان از نقاط دور دست آهنگ وی می کردند و از او در باب حلال و حرام
پرسش می کردند. (۱۰) این دسته از اصحاب پیامبر (ص) رسالت آموزش خود و وظیفه آموزش نومسلمانان را هم چنان ادامه
می دادند، تا پس از ایشان نوبت به گروه تابعین رسید که از اصحاب رسول خدا اخذ حدیث و در حضورآنان شاگردی کرده
بودند. از مشهورترین تابعین «ربیعه المرای »بود که در مسجد نبوی در مدینه جلسه بحث علمی داشت و افرادی مانند
مالک بن انس و حسن بصری و بزرگان مدینه بر وی واردمی شدند. بدین سان انبوهی از طالبان علم گرد او جمع می شدند.
(۱۱) چنان که در کتب تاریخ و رجال ایرانیان در دوره اسلامی نوشته اند،در سراسر ایران از خوزستان گرفته تا خراسان و
ماوراء النهرمساجدی وجود داشته است که محل تعلیم و تربیت بوده است. درتاریخ سیستان آمده است که یکی از حکام
عرب به نام «عبدالرحمن بن سمره » (قرن اول هجری) مسجدی به نام «مسجدآدینه » ساخت که حسن بصری عالم معروف
دینی مدت ها در آن جاسرگرم تدریس و تعلیم بود (۱۲) . و در «بخارا» نیز مسجدی به نام «قبه الاسلام » وجود داشته که برای
تعلیم علوم از آن استفاده می شد. (۱۳) مورخ معروف «ابن فقیه » در تاریخ سیستان و بلخ وهرات از مساجد زیادی نام می برد
که در آن ها دانشمندان اسلامی برای تعلیم حاضر می شدند. (۱۴) در شیراز نیز مساجدی به همین نام وجود داشته که
حلقه های علمی در آن تشکیل می شد و این سنت پسندیده هم چنان که «ابن بطوطه » جهانگرد معروف می گوید; تاقرم
هشتم ادامه داشته و خود ابن بطوطه نیز همین که به شیرازرسید، در جامع این شهر در درس حدیث حاضر شد. (۱۵)
«نیشابور» که یکی از مراکز مهم سیاسی و علمی خراسان بود از این گونه مساجدبزرگ که برای آموزش و پرورش از آن ها
استفاده می شد، فراوان داشت مانند «جامع منیعی » و «مسجد مطرزی » و «مسجدقدیم ». (۱۶) در کرمان مسجد بزرگی به نام
«جامع تورانشاهی »وجود داشت در آن کتابخانه ای تاسیس شده بود که پنج هزار جلدکتاب داشت و در یزد یکی از امرای
دوره سلجوقی مسجدی به نام «مسجد قدیم جمعه » ساخت که تا حدود قرن نهم مورداستفاده اهل علم بود. (۱۷) این ها
نمونه هایی از مساجد برخی از شهرهای معروف ایران است که بنا به رسم عموم بلاد اسلامی در آن، حوزه های
تدریس تشکیل می شد. اگر بخواهیم مساجدی را که در آن روزگار برای تعلیم و تربیت از آن استفاده می شد به شمار آوریم،
باید آمارتمام مساجد و مشاهد و عبادت گاه ها را به دست آوریم که در این صورت از هدف اصلی باز می مانیم.
بدین ترتیب می بینیم، فرهنگ اسلامی، عمومی و همگانی بوده و تمام افراد مسلمانان می توانستند از حوزه های درسی که
هر شب و روز درصحن مساجد تشکیل می شد استفاده کنند و خود را به زیور علم ودانش بیارایند.
محیط ساده و بی آلایش مسلمانی مساعد و مناسب تحصیل علم و دانش بود و براساس سنتی که پیامبر (ص) آن را بنیان
نهاده بود وظیفه مقدس تعلیم و تعلم و تربیت به طور رایگان برعهده ملت مسلمان واگذار شده بود.
رسیدگی به معیشت علم آموزان
در مساجد معمولا به طالبان علم کمک های مالی می شد.این «کمک خرجی » که آن را «اجراء» می گفتند، از محل
موقوفاتی که اهل خیر بر جوامع مساجد وقف می کردند، پرداخت می شد.
علاوه بر این برخی از بزرگان هم دانشمندان و طالبان علم را ازاموال خود نصیبی می دادند، مثلا صاحب بن عباد وزیر
مشهور آل بویه در ایران هر سال پنجاه هزار دینار به بغداد می فرستاد، تامیان علما و فقها و سادات و فقرا و شعرا تقسیم
کنند. (۱۸) نظیراین عمل را محمدبن منور نویسنده «اسرارالتوحید» از خواجه نظام الملک با توضیح بیشتر نقل کرده است.
به طورکلی این کار درمیان وزراء و بزرگان عمومیت داشته است. (۱۹)
شکوفایی آموزش در مساجد
دوره زمانی آغاز سده دوم تا پایان سده سوم هجری را می توان ازدرخشان ترین دوره های تعلیمات مسجدی دانست. دست
آوردهای مسلمانان در مسایل مختلف علمی و ترقیات فکری در این دوره ازتاریخ اسلام، موجب تاثیر قابل ملاحظه ای در
ایجاد هوشیاری وجنبش علمی در مساجد شد. توجه دقیق به اجتماعات و تشکیل جلسات علمی در مساجد بزرگ و
مشهور آن زمان، گواهی بر پویایی وباروری فکری و علمی قابل ملاحظه آن دوره از تاریخ اسلام است. دراینجا به سابقه
تاریخی برخی از مساجد و دانشگاه های اسلامی اشاره می کنیم:
مسجد نبوی در مدینه
مسجد نبوی را در مدینه می توان به عنوان نخستین پایگاه علمی یادار العلم اسلامی یا حوزه علمیه به شمار آورد، خاصه
آن که بنیانگذار این مسجد، استاد استادان و پیام آور دانش و معرفت حضرت محمد (ص) بود. در همان مسجد بود که
پیامبر اسلام در پای یکی از ستون ها می نشست و حلقه مذاکره علم را تشکیل می داد.
در صحیح بخاری حدیثی به این مضمون است: وقتی رسول خدا (ص) درمسجد نشسته بود، جمعی در کنار او حضور
داشتند. در آن حال سه نفر بر وی وارد شدند. دو تن از ایشان به سوی آن حضرت رفتند وسومی راهش را ادامه داد و رفت.
آن دو نفر در خدمت پیامبرایستادند. تا یکی جایی برای خود در حلقه حضار پیدا کرد وهمان جا نشست و دیگری در
شت سر نشستگان جای گرفت. (۲۰) سنت بحت ودرس حلقه ای در مسجد نبوی، بعدها با گسترش علم در جامعه اسلامی به
سرعت توسعه یافت. یک قرن بعد در عصر امام صادق (ع) -۱۴۸۸۳ه’ – مسجد به صورت یک دانشگاه بزرگ درآمد که
نزدیک چهارهزار شاگرد در آن آموزش می دیدند (۲۱) و با اینکه استاد بزرگ این حوزه امام مذهب، و محل درس مسجد
پیامبر (ص) بود به علومی همچون فقه، تفسیر، حدیث، اخلاق و سیره اکتفا نمی شد، بلکه جابر بن حیان -پدر شیمی
قدیم- که صاحب پانصد رساله در شیمی است فارغ التحصیل این حوزه و از شاگردان امام صادق (ع) می باشد (۲۲) .
مسجد الحرام در مکه
این مسجد از مسجد نبوی در مدینه کهن تر است. ولی پس از فتح مکه در سال هشتم هجری قمری در زمینه اهداف
اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. دوره امویان و عباسیان درخشان ترین دوره آموزش دراین دانشگاه بزرگ بوده است.
بنابر مشهور مجالس و حلقه فتوا درمسجد الحرام به ترتیب به عبد الله بن عباس و عطاء بن ابی ریاح وابن فرح و مسلم بن
خالد رنجی و سعید بن سالم قداح محمد بن ادریس شافعی -۲۰۴ – اختصاص داشت. شافعی از بیست و اند سالگی در این
مسجد به صدور فتوا پرداخت… . (۲۳)
مسجد کوفه
به کوفه و انتخاب این شهر به عنوان مرکز خلافت اسلامی، جنبش علمی این مسجد شکوه و رونق فراوان یافت تا آن جا که
مرحوم سید حسن صدر در کتاب تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام تمام فنون اسلام را از این سرچشمه و مبدا دانسته است. (۲۴)
به نوشته نجاشی تنهادر این مسجد نه صد نفر شیخ و استاد و راوی از شاگردان امام صادق (ع) به سر می بردند. (۲۵) حسن بن
و شاء گوید:
«ادرکت فی هذا المسجد تسع ماءه، کل یقول حدثنی جعفر بن محمد (۲۶) »
جامع کوفه، در آغاز دولت عباسی یکی از مراکز مهم حل و عقدعلوم و معارف اسلامی تبدیل شد و با جامع بصره (۲۷) به
رقابت برخاست .
استاد زکی پاشا، دو دانشگاه بزرگ بصره و کوفه را از نظر روابط علمی و ادبی و رقابت ها و تاثیرهایی که بر یکدیگر داشتند،
بادو دانشگاه بزرگ انگلیسی آکسفورد و کیمبریج همانند دانسته است. (۲۸)
مسجد جامع فسطاط
این مسجد بزرگ در سال بیست و یک ق به وسیله عمرو بن العاص (م حدود ۴۲ ق) بنیاد گردید و از همان روزهای
نخست تاسیس،برای آموزش مورد استفاده قرار گرفت و در طول حیات خود موردتوجه و عنایت دولت های «طولونی » (۲۹)
و «اخشیدی » (۳۰) و«فاطمی » قرار گرفت. روش آموزشی معمول در این مسجد غالبامبتنی بر مذهب شافعی و عقاید اهل
سنت بود.
در این جامع زوایایی به منظور تدریس مسایل دینی اختصاص یافته بود، یکی از آن ها زاویه امام شافعی بود که به خاطر
جلوس وی درآن مکان به این نام شهرت یافت. چندین زاویه دیگر نیز در این مسجد وجود داشت که به نام مدرسین
معروف بودند و تا سال هفت صدو چهل و نه ق، چهل حلقه از دانشجویان و استادان برای تعلیم دانش در این مسجد بزرگ
به طور مستمر دایر و فعال بوده است. (۳۱)
مسجد جامع دمشق
این مسجد بزرگ را ولید بن عبد الملک ۸۶-۹۶ ق بنا کرد. ابن بطوطه جهانگرد معروف که در قرن هشتم هجری
می زیست در دیداری ازشهر دمشق حیات علمی و فعالیت های معمول در جامع اموی دمشق رااین چنین توصیف کرده
است:
در مجالس و حلقه های درس در فنون مختلف علمی در این مسجد دایراست. رجال حدیث بر کرسی های افراشته
وایت حدیث کنند و قاریان قرآن هر بامداد و شامگاه با صدای دلنشین به تلاوت قرآن مشغول اند. گروهی از معلمان قرآن
هم که بر ستون های استوانه ای شکل مسجد تکیه دارند به نوآموزان خواندن قرآن را یاد می دهند.
تعلیم قرآن به صورت شفاهی است و به پاس احترام به ساحت مقدس قرآن، از نوشتن آیات خودداری می شود، معلم خط
وظیفه دیگری برعهده دارد. او نوشتن اشعار و عبارات مناسب را به دانش آموزان تعلیم می دهد، تعلیم خط چنان اهمیتی
دارد که از وجود معلم خطاطدر این فن استفاده می شود. از جمله استادان مشهور این مسجدعالم معروف «برهان الدین
ابن فرتاح شافعی » و «نور الدین ابو الیسر بن صائغ » هستند که هر دو در دانش و درستی شهرت دارند. (۳۲) دکتر غنیمه
می نویسد:
تدریس به شیوه قدیم و سنتی، تا زمان نزدیک به روزگار ما درجامع اموی و دمشق استمرار داشته است. از آخرین کسانی
که دردوره اخیر در این جامع به تدریس اشتغال داشت، محدث شیخ بدر الدین حسنی بود. (۳۳)
جامع منصور در بغداد
این مسجد بزرگ، که بی گمان نخستین مسجد ساخته شده در بغداداست، همزمان با بنای بغداد به وسیله ابو جعفر
منصور خلیفه عباسی- ۱۳۷-۱۵۹ق- ساخته و به دست هارون الرشید بازسازی شد. (۳۴) وسرانجام به دستور معتضد –
خلیفه عباسی- به -۲۸۰ ق- گسترش یافت (۳۵) و معروف ترین کانون فرهنگی در سده های میانه بود.
هنگامی که شافعی- م ۲۰۴ – یک قرن و نیم بعد از آن از این مسجددیدن کرد چهل تا پنجاه حقله درس (۳۶) همیشگی در
آن جا برپا شده بود. (۳۷) شافعی حلقه درس خود را در آن جا آغاز کرد و در زمانی کوتاه همه حلقه های درس یکی پس از
دیگری گسیخته شد، تا جایی که هیچ کدام به جز حلقه درس شافعی بر پا نماند. (۳۸) جامع بغداد درخلال حیات علمی خود
از منزلت و عظمت شایسته ای برخوردار بوده است. تدریس در این مسجد بزرگ تنها برای علمای بزرگ در پاره ای موارد به
شرط صدور منشور خاص از جانب خلیفه میسر و ممکن بود.
مسجد الشرقیه یا مسجد سوق العتیق
این مسجد به نام بازاری که در آن قرار داشت معروف (۳۹) و یکی ازمسجدهایی بود که شیعیان بغداد آن را اداره می کردند.
شیعیان بغداد بر این باورند که حضرت علی (ع) به هنگام دیدارش از بغداددر مکان این مسجد نماز گزارده است (۴۰) .
خطیب بغدادی در این باره تردید دارد. (۴۱) با همه این ها، شیعیان آن جا را بسیار گرامی داشته و زیارت می کنند. (۴۲) این
. هنگامی که خطیب بغدادی «ابن قاوسی (۴۴) »را از مسجد بزرگ
منصور بیرون راند. او برای روایت حدیث برای شیعیان به مسجد الشرقیه رفت. (۴۵)
جامع زیتونه در تونس
این جامع در سال یکصد و چهارده ق به دستور ابن حبحاب عامل بنی امیه در تونس ساخته شد. در حال حاضر این
مسجد ازقدیمی ترین دانشگاه های فعال در دنیای معاصر است و جمعی ازبزرگان دانش در آن پرورش یافته اند، از جمله
خطیب ابو اسحاق ابراهیم بن حسین ربعی و فقیه ابو علی عمر بن علی بن قداح هواری که از دانشمندان معروف عصر
خود بودند. ابن بطوطه درباره فقیه ابو علی می گوید:
از افادات و برکات علمی این دانشمند آن بود که هر جمعه پس ازادای نماز به یکی از ستون های جامع اعظم زیتونه پشت
می داد ومردم در مسایل مهم فقهی از وی استفتا می کردند و او پس از افتادر باب چهل مساله آن مجلس را ترک می گفت (۴۶)
». آموزش در جامع زیتونه به شیوه قدیم هم چنان ادامه داشت تا این که در چهارم ماه صفر یکهزار و سیصد و هفتاد ق
فرمان جدیدی برای اصلاح وتنظیم برنامه های آموزشی این جامع براساس روش معمول در جامع ازهر صادر شد این
موضوع باعث گردید جامع زیتونه اصالت خود رااز دست داده و به صورت یک دانشگاه جدید درآید (۴۷) .
جامع قرویین در فاس
این مسجد بزرگ در مغرب اقصی -مراکش- قرار گرفته و بنیانگذارآن بانویی نیکوکار موسوم به فاطمه بنت محمد
فهری و مکنی به ام البنین بود. تاریخ بنای آن سال دویست و چهل و پنج ق بوده است. این جامع به تدریج مسیر رشد و
ترقی را پیمود و در اطراف آن چندین مدرسه و کتابخانه بسیار مجهز تاسیس شد. آغاز درخشش جامع قرویین در آسمان
علوم و معارف اسلامی در اواخر قرن سوم واوایل قرن چهارم است. این جامع نیز مانند سایر جوامع به مرورزمان
دستخوش پاره ای تحولات و اصلاحات شد، و سرانجام در سال یکهزار و سیصد و سی دو ق به دوره جدیدی از فعالیت
علمی گام نهاد. در این هنگام سلطان مولای یوسف دستور داد در برنامه جامع تغییراتی داده شود. از مهم ترین تغییرات
جدیدی که در برنامه های آموزشی جامع حاصل شد، تقسیم دوره تحصیلی به سه مرحله ابتدایی،متوسطه و نهایی و نیز
تهیه و تدوین آیین نامه ای برای امتحانات بود.
جامع قرویین از نظر کثرت دانشجویان و انبوه دانش پژوهان ودانشمندانی که از آن فارغ التحصیل شده اند، دومین
دانشگاه اسلامی جهان محسوب می شود. جامع قرویین قبل از آن که به سبک جدید اداره شود بسیاری از بزرگان اندیشه و
فرهنگ جهان اسلام را در دامن خود پرورش داده است. (۴۸)
جامع الازهر
جامع مشهور مصر نخستین مسجدی است که بنای آن را سردار جوهرکاتب سیسیلی، یکی از موالی المعتز فاطمی –
۳۴۱-۳۶۵ – هم زمان با بنای شهر قاهره آغاز کرد و در رمضان سال سیصد و شصت و یک ق به پایان رساند.
با آن که قاضی ابو الحسن علی بن نعمان کتاب مختصر پدر خویش را که در فقه شیعی و معروف به «الاقتصار» تالیف شده
بود در این مسجد املاء کرد، ولی این مرکز علمی از سال سیصد و هفتاد و هشت در زمان خلیفه فاطمی العزیز – ۳۶۵-۳۸۶
– به صورت یک پایگاه علمی درآمد و در همان سال به فرمان خلیفه برنامه آموزشی آن تنظیم شد و استفاده از آن تنها به
تعلیم اختصاص یافت. اوهدایا و کمک های مالی را به استادان فقه جامع اختصاص داد و درکنار جامع خانه ای برای اقامت
استادان فقه خریداری کرد (۴۹) .
جامع الازهر از پایگاه های اساسی علمی برای فرهنگ شیعی بود. امابا تاسیس دار العلم حاکم -۳۹۵ ه’ – و کناره گیری
بسیاری ازاساتید از جامع ازهر و پیوستن آنان به دار العلم حاکم این مرکزنو بنیاد بر جامع ازهری برتری یافت. با این
روزگار درخشش دار العلم کوتاه بود و چندان نپایید. به طور کلی جامع ازهر درطول تاریخ دستخوش تحولات زیادی شد
و در نشیب و فراز حیات علمی خود از گذرگاه های قدرت و عظمت و نیز رنج ها و ناتوانی ها گذشت ولی همواره این مرکز با
وجود دانشجویان و دانشمندان، بهره مندو آباد بوده است. (۵۰) مقریزی در ذکر وقایع سال هشتصد و ده هجری درباره الازهر
می نویسد:
…جامع ازهر از دیر باز تاکنون (هشتصد و ده) به تلاوت و تدریس و تلقین قرآن و اشتغال به انواع علوم همچون; فقه و
حدیث وتفسیر و نحو و تشکیل مجالس وعظ و حلقه های ذکر فعال و آبادبوده است. آدمی به هنگام ورود به این جامع
چنان با خدا انس می گیرد و چنان آرامش و آسایشی در درون خویش می یابد که نظیر آن در دیگر مراکز علمی به وی
دست نمی دهد. مردم نیکوکار وثروتمندان، با نیات خیرخواهانه خود، به قصد کمک های مادی به بندگان نیازمند خدا و
ساکنان این محل به جامع روی می آورند… (۵۱) جامع الازهر روزگار درازی رسالت علمی عظیم خود رادر خدمت به ارتقای
سطح فکر و فرهنگ دینی با همتی بالا وخستگی ناپذیر ادا کرد ولی تسلط عثمانی ها بر مصر در قرن دهم سبب افول
شکوه این پایگاه عظیم علمی شد و برنامه های علمی آن به رشته های فقه و لغت محدود گردید.
این حالت ناهنجار تا حمله فرانسویان به مصر در سال یکهزار وهفتصد و نود و هشت میلادی هم چنان ادامه داشت.
پس از خروج قوای اشغال گر فرانسوی از مصر، حکومت به محمد علی کبیر -۱۷۶۹-۱۸۴۹- رسید. با این که رجال علمی و
دانشمندان ازهردر به قدرت رساندن وی نقش عمده ای داشتند ولی وی به دلیل هراس از آنان بخش عظیمی ار موقوفات
ازهر را به نفع خود غصب کرد. درنتیجه، جامع ازهر تکیه گاه اقتصادی خود را از دست داد و چنان اختناقی به وجود آمد که
فریاد کوبنده و ندای آزادی علمای ازهرکه از دیرباز علیه حکام خودکامه بلند بود، در گلو خفه شد. (۵۲) بعدها دو تن از
استادان و مصلحان بزرگوار (۵۳) در زمینه بهبودوضع جامع ازهر اقدام های اساسی به ویژه در زمان ریاست شیخ
محمدمصطفی مراغی (متوفی ۱۳۶۴) برداشتند ولی درباره استقلال مالی ازهر کاری نتوانستند انجام بدهند.
بدین ترتیب، جامع ازهر و دیگر جوامع و حوزه های علمیه اهل تسنن، استقلال و اصالت خود را از دست دادند و در نهایت به
صورت دانشگاهی دولتی درآمدند.
استقلال مدارس از مساجد
از قرن چهارم به بعد کم کم فرهنگ اسلامی توسعه یافت بطوری که درهمین قرن تعلیم و تعلم از صحن مساجد به
مدارس مستقل وهمین قرن تعلیم و تعلم از صحن مساجد به مدارس مستقل وتاسیس شد. اما همچنان مساجد نیز
جنبه تربیتی و تعلیمی خود راحفظ کردند.
نیشابور مرکز علمی ایران
با بررسی تاریخ آشکار می شود که از قرن چهارم مدارس در شهرهای مهم بنا نهاده شد.
مهم ترین شهری که در آن ایام مرکز بزرگ علمی ایران و دارای مدارس زیادی بود، شهر نیشابور است. (۵۴) در نیمه اول قرن
چهارم در نیشابور چند مدرسه مشهور وجود داشت که یکی از آن ها،«مدرسه بیهقیه » است. این مدرسه به دستور امام ابو
الحسن محمد بن شعیب البیهقی مفتی شافعیان – که بعدها در آن به تدریس پرداخت- ساخته شد. پس از وی ابو الحسن
علی بن حسین بیهقی دانشمند معروف اسلامی در این مدرسه به تدریس مشغول شد. او به این مدرسه سر و سامان
بیشتری داد و اوقات فعالیت در این مدرسه را به سه قسمت تقسیم کرد: یک قسمت برای تدریس و تحصیل و قسمت دیگر
برای املای احادیث و قسمت سوم برای وعظ و تبلیغ مسلمانان.
در این مدرسه همه رشته های علوم مورد توجه قرار داشت. (۵۵) امام الحرمین ابو المعالی عبد الملک جوینی (م، ۴۷۸)
استاد غزالی از دانشجویان همین مدرسه بوده و نزد ابو القاسم اسکاف اسفراینی علم اصول و فقه را آموخته است.
نظامیه ها و استقلال مدارس
طبق تحقیقات، بنای مدارس مستقل و جدا از مساجد در ممالک اسلامی از اوائل قرن چهارم شروع شده است و این که
برخی از مورخان نظامیه بغداد را اولین مدرسه اسلامی دانسته و نظام الملک رانخستین بانی مدارس در اسلام
پنداشته اند، سخن درستی نیست و بی شک نظامیه بغداد اولین مدرسه اسلامی نبوده است. (۵۶) خواجه نظام الملک وزیر
دانشمند طوسی – مقتول به سال ۴۸۵ – در دوران وزارت خود مدارس کاملا بی سابقه را تاسیس کرد. مدارسی که در
سراسرجهان اسلام; بغداد، بصره، موصل، اصفهان، نیشابور، بلخ، هرات،بخارا، مرو، آمل و طبرستان ساخته شده بود. (۵۷)
این مدارس به نام نظام الملک، نظامیه خوانده شد.
نظامیه بغداد ساختمانی با شکوه و عالی داشت که نظام الملک برای ساختن آن دویست هزار دینار خرج کرد و در اطراف
آن بازارهایی ساخت که آن را وقف مدرسه کرد و گرمابه ها و دکان ها، خرید و برآن وقت کرد. و هر سال برای استادان و
شاگردان مبلغ پانزده هزاردینار خرج و صرف می کرد.
در این مدرسه شش هزار شاگرد زندگی می کردند و به تحصیل علوم مختلف مشغول بودند. (۵۸) برای تدریس در نظامیه
بغداد، همواره ازدانشمندان بزرگی چون; ابو اسحاق شیرازی، ابن صباغ و ابو سعیدنیشابوری معروف به «متولی » و غزالی
و نظایر آن ها استفاده می شد. معیدان این مدرسه نیز از میان بهترین دانشمندان انتخاب می شدند. در انتخاب کتابداران
نیز دقت فراوانی به عمل می آمد.
یکی از این کتابداران ابو زکریا، ادیب و خطیب معروف است که بعداز مدتی در زمره مدرسان آن مدرسه درآمد. (۵۹) به
اقرار بعضی ازمورخان، نظامیه نیشابور پیش از آن که نظامیه بغداد ساخته شود،بنا گردیده بود و امام الحرمین عبد
الملک جوینی در آن تدریس می کرد و هر روزسیصد تن از دانشمندان و طالبان علم در درس وی حاضر می شدند. (۶۰)
نظامیه ها سرآغازیک دگرگونی
نظامیه ها مراکز فعالیت های علمی عصر بود و اساتید آن ها غالباعلمای بزرگ عصر بودند. از همه کهن بلاد اسلامی تا
مدت ها طالبان علم به این مدارس روی می آوردند و در این کهنه ترین دانشگاه های جهان هم حجره و ماوایی برای سکونت
داشتند و هم معیشت آنان فراهم بود. علاوه بر این کتابخانه و بیمارستان، مسجد و مجلس وعظ هم در دسترس آن ها بود.
در این نظامیه ها مدرسان درجاتی داشتند و با عناوین استاد و مدرس و معید با لباس های خاص ظاهرمی شدند و ظاهرا
همین ها است که دانشگاه های اروپا از آن تقلیدکردند. (۶۱) با تاسیس این نظامیه ها نهضت بزرگ علمی و فرهنگی
درکشورهای اسلامی شروع شد و فکر بلند وزیر دانشمند سلجوقی خواجه نظام الملک- سرمشق سایر وزرا، و بزرگان بلاد
اسلامی گردیدو بسیاری از بزرگان به فکر تاسیس مدارسی براساس تشکیلاتی عالی و منظم افتادند.
بنای نظامیه ها به قدری در تاریخ فرهنگ اسلامی مهم است که حتی بعضی از مورخان، خواجه را نخستین بنیانگذار
مدرسه در بلاد اسلامی دانسته اند. ولی مورخ معروف «سبکی » در کتاب خود می گوید:
من دراین باره فکر کردم با این که پیش از خواجه در بلاد اسلامی،مدارس زیادی وجود داشت، روی چه اصلی خواجه را
موسس نخستین مدرسه در فرهنگ اسلامی دانسته اند، این فکر بر من غلبه یافت که خواجه نظام الملک، اولین کسی
است که برای طلاب راتبه مقرر داشته است. زیرا بر من ثابت نیست که پیش از خواجه راتبه ای برای طالبان علم مقرر شده
باشد و به احتما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 