پاورپوینت کامل امام و حوزه در گفتار آیت الله هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام و حوزه در گفتار آیت الله هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام و حوزه در گفتار آیت الله هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام و حوزه در گفتار آیت الله هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۵

پیش گفتار

به فضل الهی در آغاز سال امام امیرالمؤمنین علیه السلام توفیق دیدار و گفت وگو با آیه الله هاشمی رفسنجانی سردار
بزرگ انقلاب و یار دیرینه امام راحل و مقام معظم رهبری نصیب پیام حوزه شد.

ایشان عالمی گرانمایه و از شاگردان و همراهان بنیانگذار انقلاب از سال های بسیار دور هستند.

زمینه سازی انقلاب در کنار امام راحل و حضور در کوران دوران آغازین پیروزی نهضت و دفاع مقدس و مدیریت عالی
وکلان نظام اسلامی در سال های پر فراز و نشیب نهضت، ایشان را دارای برجستگی ممتازی کرده است.

درایت، هوشمندی و افق بلند دیدگاه های ایشان که فرزند فرزانه حوزه اند و از قوت ها و ضعف های احتمالی حوزه و
راه درمان آن به خوبی آگاهند و از سوی دیگر آشنایی و آگاهی کاملی که از نیازهای نظام اسلامی دارند، پیام حوزه را بر
آن داشت تا در نشستی با معظم له در صدد بهره مندی از دیدگاه ها و تجربیات و نظریات ایشان درباره امام راحل و جایگاه
ورابطه حوزه و نظام برآییم.

در این گفت وگو به شؤون مختلف حوزه و وظایف حوزه در قبال نظام توجه ای تام شده است و همچنین به بسترهایی
که در حوزه زمینه ساز آغاز نهضت شد، نیز پرداخته ایم.

امیدواریم این گفتار چراغ راهی برای حوزویان در پیشبرد اهداف بلند اسلام و انقلاب باشد.

آنچه در ادامه می آید، گزارشی از اولین جلسه گفت وگو با ایشان است، که در فضایی بسیار صمیمی و گرم انجام شده است
و ان شاءالله در شماره آینده گزارشی از نشستی با معظم له که در آن به صورت کاربردی ازمسایل حوزه، در محورهای
سیاستگذاری و مدیریت، نظام اداری و برنامه ریزی، نظام آموزشی، تحقیقات وتبلیغات بحث خواهد شد، را می آوریم.

پیام حوزه:

در این گفت وگو بنا داریم به مساله امام قدس سره و حوزه علمیه از زاویه دید جنابعالی که ازیک سو از یاران دیرین و
نزدیک حضرت امام و از علمای بزرگ حوزه و دارای پیشینه ای قوی در حوزه هستید و از سوی دیگر از بنیانگذاران نهضت
اسلامی هستید و در تمام دوران پرفراز و نشیب قبل و بعد از پیروزی انقلاب در راس هرم اداره نظام قرار داشته اید و
ملقب به سردار سازندگی هستید بپردازیم.

در آغاز و قبل از گفت وگو درباره حضرت امام قدس سره، از حضرت عالی می خواهیم درباره دوران طلبگی و تحصیلاتتان و
وضع حوزه علمیه در آن دوران صحبت بفرمایید.

آیه الله هاشمی رفسنجانی:

بسم الله الرحمن الرحیم، طلبگی ام از سال ۱۳۲۷ شروع می شود و تا سال ۱۳۴۳ به جز دوران کوتاهی که در زندان یا تهران
بودم، در حوزه حضور داشتم.

در این مدت بیشتر وقتم را در مطالعه و تحصیلات حوزوی سپری کردم، مقاطعی هم به کارهای فرهنگی و انتشاراتی و
تبلیغی پرداختم.

سال ۱۳۲۷ که وارد حوزه شدم، نوجوانی چهارده ساله بودم و تا آن زمان در روستا زندگی می کردم و ازمسایل کشور و
جهان و تحولاتی که اتفاق افتاده بود، چندان اطلاعی نداشتم.

با ورودم به حوزه خوشبختانه در موقعیت مناسبی قرار گرفتم و خیلی زود با حوزه و شرایط آن -بیش از طلبه های دیگر-
آشنا شدم.

پدرم به خاطر بستگی فامیلی مان با آقایان اخوان مرعشی، من را به آنان سپرد و خیلی زود جزء افرادآن خانواده شدم.
اخوان مرعشی در آن زمان از افاضل حوزه و افرادی اهل معاشرت بودند و با بسیاری ازشخصیت ها و طلبه های فاضل
حوزه ارتباط داشتند. معمولا در منزل آن ها رفت و آمد بود. از این روخیلی زود با همه چهره های حوزه از آیه الله بروجردی
که در راس همه بودند تا سطوح پایین تر آشنا شدم.در مدرسه ها نیز با طلبه های هم سطح خودم کار می کردم و با آنان
آشنا بودم. در نتیجه در زمان کوتاهی تقریبا همه حوزه را شناختم.

آشنایی با حضرت امام قدس سره

چند ماه پس از ورودم به قم نیز منزل مسکونی ما به مقابل منزل حضرت امام قدس سره منتقل شد. این همسایگی
اعث شد تا با معظم له آشنا شوم.

وضع حوزه در آن دوران

آن موقع رسالت مهم حوزه درس خواندن بود و حوزویان در تحصیل بسیار جدی بودند.

مرحوم آیه الله بروجردی با توجه به وضع آن دوران، این رسالت را برای حوزه تعیین کرده بودند. چون در زمان رضاخان
حوزه تقریبا متلاشی شده بود و می بایست آن را سر و سامان می دادند. از این رو ایشان حوزه محدودی که از آیه الله حائری
یزدی باز مانده بود به دست گرفته و آن را توسعه دادند.

در آن موقع، رسالت اول حوزه این بود که روحانیت را که در زمان رضاخان از صحنه های اجتماعی حذف شده بود، دوباره
شکل دهد و احیا کند. برای این کار یک دوره زمانی طولانی لازم بود تاطلبه های مبتدی مدارج عالی را طی کنند در
درس خارج هم شرکت کنند. ده، پانزده سالی وقت می خواست تا حوزه، حوزه واقعی شود. از این رو اهمیت چندانی به
بقیه مسایل داده نمی شد.

وضعیت سیاسی و فرهنگی حوزه و جامعه در آن دوران

در خارج از حوزه نیز روحانیون، مثل آیه الله کاشانی و فدائیان اسلام، فعالیت هایی داشتند.شخصیت های نادری هم از
خود حوزه با آن ها در ارتباط فعال بودند. این فعالیت های بیرونی بر روی حوزه تاثیر می گذاشت و برای طلاب جوان جالب
بود، گرچه همت اولیه ما همان درس خواندن بود.

البته بعد از شهریور بیست روحانیت از انزوای خفه کننده ای که دیکتاتوری در جامعه ایجاد کرده بود،بیرون آمده بود.
جامعه مذهبی نیز از شرایط بسیار حاد سانسور و ایذاء خارج شده بود و تقاضای چشمگیری در حوزه مسایل دینی به
وجود آمده بود و مردم با علاقه مندی زیاد با حوزه و روحانیت ارتباط پیدا می کردند.

طلبه شدن من نیز، خود، نشانی از این علایق مردمی است. من نوجوانی بودم ساکن روستای بهرمان در جلگه نوق
رفسنجان که یازده فرسخ تا شهر فاصله داشت، و هنوز شهر را ندیده بودم. وضع راه ها ووسایل حمل و نقل به گونه ای نبود
که روستاها بتوانند ارتباط جدی با شهرها داشته باشند. من در نوق ودر آن سنین به طلبگی علاقه مند شدم، تا آن موقع
در مکتب تحصیل می کردم که در آن جا کتاب هایی مثل نصاب، بوستان سعدی و معراج و امثال این ها علاوه بر کتاب های
معمول مدارس خوانده می شد.

این علایق عمیق در چنین محیطی عمق التهاب و اشتیاق مردمی را می رساند. یک مداحی آمده بودنوق و آیه الله
بروجردی را به مردم معرفی کرد. گرچه این مرد تنها مداحی می کرد و کار دیگری هم نداشت ولی اطلاعاتش از اهالی
روستا بیشتر بود و از زبان او با حوزه آشنا شدیم.

البته پدر من نیز از دروس حوزوی و حوزه و روحانیت آگاهی داشت و با اینکه شغل او غیر از کارتبلیغی و روحانیت بود،
لباس روحانی می پوشید و وقت زیادی هم صرف مطالعه کتب دینی می کرد.

فکر می کنم در خیلی از جاهای ایران شرایط همین گونه بود. از این رو افرادی که برای طلبگی به حوزه می آمدند، عاشق
کارشان بودند و تردیدی در انتخابشان نداشتند.

البته آن موقع تحقیرات توده ای ها و لیبرال ها و عوامل آن ها بر ضد آخوندها رواج داشت و رسوبات دوران استبداد پهلوی
هم بود، ولی در مقابلش این عشق هم بود.

در خود حوزه هم صحنه های شیرین و تلخ بسیار بود. فعالیت هایی هم انجام می شد. آن موقع فدائیان اسلام فعال بودند،
جبهه ملی هم بسیار فعال بود و قضیه ملی شدن صنعت نفت جزء مهم ترین خواسته های ملی آن روز محسوب می شد.
حرف های بزرگی هم زده می شد و می گفتند اگر نفت ملی شود به هر ایرانی در روز چقدر می رسد و می گفتند هر روز یا
سر هر ماه می آورند و در خانه افراد می دهندو توجه نمی کردند که در ثروت سرانه کشور این قدر سهم پیدا می کنند.

فضای آزاد، خوب و سازنده ای بعد از شهریور بیست به وجود آمده بود. دولت شاه هم که تازه به قدرت رسیده بود، جوان و
خیلی ضعیف بود و اصلا امکان کنترل نداشت، ساواک هم شکل نگرفته بود،توسعه مبارزات بر محور ملی شدن نفت فشار
زیادی روی انگلیس داشت چون نفت و مسایل سیاسی واجتماعی و اقتصادی کشور تحت نفوذ انگلستان بود و در مبارزات
عامل عقب ماندگی ایران انگلیسی هاهم معرفی می شدند و حزب توده هم نقش زیادی در دامن زدن به آن موضوع داشت
و تا حدودی هم درست و بجا بود.

پیام حوزه:

جنابعالی در آن دوران تا چه مقطعی تحصیل کردید و اساتید و بزرگانی که درمحضرشان تلمذ کردید، چه کسانی بودند؟

آیه الله هاشمی رفسنجانی:

اولا وضع حوزه در آن دوران به گونه ای بود که تقریبا همه چیز در آن بدون برنامه و آزاد بود. بعضی ها ازنصاب و بعضی ها از
جامع المقدمات شروع می کردند و در دوره سطح از امثله تا کفایه خوانده می شد،انتخاب استاد هم مباحثه و درس و محل
سکونت همگی آزاد بود. طلبه اگر می توانست در مدارس حجره ای پیدا می کرد والا در خانه های مردم اتاق اجاره می کرد.

حوزه راهنمای رسمی نداشت، البته افرادی بودند که طلاب را راهنمایی و کمک می کردند ولی فضاکاملا آزاد و انتخابی و
نوعا هم عاشقانه بود.

من به سرعت درس هایم را خواندم، فکر می کنم در ظرف شش تا هفت سال سطح را تمام کردم. تا سه سال حتی
تابستان ها از قم بیرون نرفتم، آن موقع تابستان های قم خیلی سخت بود و وسایل تبرید هم نبود، بعد از سه سال وقتی
برای اولین بار به روستای خودمان برگشتم، قسمت زیادی از لمعه را خوانده وبه ادبیات مسلط بودم. همه متن الفیه و
متن تفتازانی و متن تهذیب المنطق که محور کتاب حاشیه ملاعبدالله است و مقدار زیادی از قرآن و همه اشعاری که به
صورت شاهد مثال در کتاب های ادبیات حوزه مثل مغنی و سیوطی، و کتب دیگر است را از حفظ داشتم.

خیلی از طلبه ها آن موقع این گونه بودند. قسمت های زیادی از قرآن را حفظ کرده بودم، تا آن موقع منبر نرفته بودم و
تنها درس می خواندم، سه سال و نیم بعد هم بخشی از قوانین، رسایل و مکاسب، کفایه راکه آن موقع تدریس می شد،
تمام کردم. البته درس هایی هم در کنار دروس رسمی حوزه مثل درس منظومه و بحث های فلسفی خوانده بودم.

پیام حوزه:

الان هم، همین متون دروس اصلی حوزه است و تغییرات اندک بوده است، مثلا قوانین رااصول فقه کرده اند، در بخش
ادبیات هم مغنی الادیب می خوانند، یک سری دروس عمومی هم اضافه شده است.

آیه الله هاشمی رفسنجانی:

آن زمان حاشیه ملاعبدالله و در کنار آن شمسیه را می خواندیم، یک چیزهایی درس های رسمی وجدی حوزه بود و
درس هایی هم خودمان انتخاب می کردیم، مثلا جامی و شمسیه را هم می خواندیم.

به هرحال در ظرف شش سال تا هفت سال به درس خارج رسیدم. مدتی درس آیه الله بروجردی می رفتم. درس ایشان تنها
دو یا سه روز در هفته و آن هم تکراری بود، ولی برای ما خیلی مفید بود. درس اصلی من درس امام قدس سره بود و در
درس فقه و اصول ایشان شرکت می کردم. مقدار زیادی هم به درس مرحوم آیه الله داماد رفتم. در درس آقای شریعتمداری
نیز در مقطع تابستان که ایشان مبحث نکاح راتدریس می کردند شرکت کردم، مقداری هم از درس های آیه الله گلپایگانی
و آیه الله مرتضی حائری استفاده کردم.

پیام حوزه:

اجازه بفرمایید به موضوع حضرت امام قدس سره بپردازیم، جناب عالی اشاره ای جامعه شناسانه به وضع آن روز حوزه های
علمیه، داشتید، به علاوه خودتان فرمودید و در افواه هم مشهور است که تا همین اواخر حوزه به تحصیلات به ویژه فقه و
اصول منحصر بود، سؤالی که به ذهن می آید، این است که چه زمینه هایی در حوزه وجود داشت که -امام راحل قدس سره
وامثال ایشان که قبل از حضرت ایشان هم بودند- به وجود بیایند و رشد کنند و در قضیه حضرت امام قدس سره حوزه با
ایشان همراهی کند و نهایتا بعد از یک دوره زمانی خاص که زمینه ها و بسترها فراهم شد. انقلابی عظیم را سامان دهند؟

آیه الله هاشمی رفسنجانی:

البته این که گفته می شود فعالیت اصلی حوزه فقه و اصول بود، به این معنا نیست که در حوزه فعالیت های دیگری نبود.
طلبه ها نوعا بخشی از هزینه زندگی خود را از ناحیه منبر و تبلیغ تامین می کردند، زیرا شهریه ها جزئی بود. تبلیغ برای
طلبه ها یک بخش جدی از کارشان بود و اکثر آن ها منبرمی رفتند. این کار نیازمند مطالعات جنبی زیادی بود. از سوی
دیگر، محیط سیاسی نسبتا آزاد بود ومسایل جدی در کشور مطرح می شد. در تبلیغات هم حرف های تند چه در زمینه
مسایل مذهبی و چه درباره مسایل اجتماعی مطرح می شد و روحانیون موضع گیری می کردند. بنابراین در حوزه در
کنارتحصیل فقه و اصول یک جریان سازنده سیاسی اجتماعی نیز وجود داشت.

دروس دیگری هم که در حوزه رایج بود، به شکل گیری شخصیت و تفکر طلاب کمک می کرد، تفسیرجایگاه خاصی داشت،
نهج البلاغه بستر مواعظ و منبرهای طلاب بود، بحث های اخلاقی هم در حوزه کم نبود، فلسفه تقریبا جزء درس های ما
بود که در حد منظومه و برای بعضی ها در حد اسفار جزء برنامه هاحساب می شد. ارتباطات گسترده ای هم طلاب با
جامعه آن روز داشتند.

اما امام تحت این شرایط که از آن صحبت کردیم، ساخته نشدند. شخصیت امام قبلا ساخته شده بود.هنگامی که با
امام قدس سره آشنا شدیم، معظم له را همان گونه یافتیم که ده سال بعد نهضت را آغاز کردند وجامعه ایشان را شناخت.

الآن سال صدم میلاد امام را پشت سر گذارده ایم. ایام زندگانی ایشان با پر فراز و نشیب ترین دوران تاریخ ایران مقارن شده
بود. امام قدس سره تقریبا دوره مشروطه و بعد از مشروطه و دوران اشغال ایران از سوی خارجی ها در دو جنگ جهانی را
درک کردند، از سویی دیگر حضرت ایشان ذاتا انسانی بسیار مستعد وخوش فکر بودند، شخصیت ذاتی ایشان از
شخصیت های نادر روزگار است و تا آن جایی که اساتید وبزرگان را دیده ام، مثل ایشان خیلی کم بوده اند.

در کنار این ها در دوره رضاخان که جامعه تحت فشار و استبداد بود امام قدس سره به عرفان رو آورده بودند.توجه به
عرفان و نفس مرحوم آیه الله شاه آبادی که استاد امام قدس سره بودند، ایشان را متحول کرده بود و در کنارمقام علمی
ممتاز، از ایشان شخصیتی استثنایی به وجود آورده بود.

ما در همه حالات، تدریس، مذاکرات، مزاح ها، تندی ها و تلخی ها و حتی تحلیل های ایشان جرقه های عرفانی می دیدیم.
در یک جمع بندی استعداد ایشان قوی بود، خوب درس خوانده بودند ومبانی فقهی و اصولی حوزوی را در اختیار داشتند.
از شرایط تاریخی قبل از آمدن رضاخان و دوره مشروطه و شکست مشروطه و حالت خشمی که به نیروهای مسلمان
دست داد، آگاهی داشتند، ازچگونگی برباد رفتن نتایج مشروطه که توسط لیبرال ها، چپی ها، عمال اجانب و
سلطنت خواهان آلوده شد و توسط نظامی های رضاخان مصادره شد و عملکرد غرب زده هایی که باعث این تفرقه شدند،
باخبربودند. عوامل موفقیت و به هم خوردن مشروطه را هم می دیدند، دوران حضور یک نظامی قلدر مثل رضاخان که
بسیار عوامانه، ولی خیلی جدی با مسایل کشور برخورد می کرد را لمس کرده بودند. جنایات غربی ها در دوران اشغال
ایران که خیلی ها را تحت تاثیر قرار داده بود، را هم مشاهده کرده بودند. تاثیرمنفی حذف روحانیت از زندگی مردم هم
برای امام قدس سره خیلی جدی بود.

این ها چیزهایی بود که آثارش در افکار و زندگی سیاسی ایشان بعدا هویدا شد. پس برای شناخت شخصیت امام قدس
سره باید به عوامل تاریخی ۲۰ الی ۳۰ سال قبل از شهریور بیست برگشت و اقتضائات آن را بررسی کرد.

از این رو ایشان را باید ساخته شده قبل از دوران گسترش حوزه در قم به حساب آورده و حتی گسترش حوزه قم را
محصول تلاش ایشان دانست.

آیه الله بروجردی را امام قدس سره از بروجرد دعوت و حوزه را تقویت کردند. منتهی افکاری که ایشان داشت،با سیاستی
که آقای بروجردی و اطرافیانشان داشتند، سازگار نبود و شرایطی پدید آمد که امام قدس سره از متن اصلی جریانات
خارج شده و تنها به تربیت طلاب پرداختند. و افکارشان را تقویت و توسعه دادند. تا این که با گذشت سال ها زمینه های
مساعد فراهم شد و حدود هفت – هشت سال قبل از شروع نهضت، وضع حوزه و جامعه امام را متوجه کرد که منویات
ایشان قابل اجراست.

پیام حوزه:

در بین بزرگان حوزه در آن زمان گستره وسیعی از آراء و عقاید وجود داشت ولی نهضت امام یک پارچه و همه گیر شد.

حوزه وروحانیت در آغاز نهضت در سال های ۴۲ و به ویژه در اوج نهضت به گونه ای باایشان همراه شد که اگر کسی هم نظر
و هم رای ایشان نبود، عملا در حاشیه قرار گرفت. به نظر جنابعالی چه عواملی باعث این همدلی در حوزه شد؟

آیه الله هاشمی رفسنجانی:

اکثریت طلاب و روحانیون آن زمان حوزه بویژه شاگردان امام کسانی بودند که از دهه بیست در قم بودند و از نزدیک
شاهد مبارزات جبهه ملی و فدائیان اسلام، حزب توده و به خصوص نهضت آقای کاشانی بودند. آنان دوران خفقان بعد از
دولت مصدق را نیز لمس کرده بودند.این خاطرات و مشاهدات برای روحانیان بسیار سازنده بود. از سویی دیگر نیروی
عظیمی که در حوزه شکل یافته و رشد کرده بودیکنواختی محیط حوزه و دوری از صحنه های سیاسی و اجتماعی را
نمی پسندید، از این رو از سال سی وپنج به بعد کارهای انتشاراتی گسترده و فراگیر در حوزه شروع شده بود و نشریاتی
مانند مکتب اسلام وپس از آن مکتب تشیع منتشر می شد. در کنار اینها ارتباط با دانشگاه ها آغاز شد و از طریق امتحان
مدرسی عده ای از طلاب وارد دانشکده معقول و منقول شده بودند و پلی ارتباطی بین حوزه و دانشگاه ایجاد کرده بودند
که حرف های جدیدی از این طریق به حوزه های علمیه منتقل شد. در تهران نیز شخصیت های ملی مذهبی فعالیت های
خوبی داشتند که برای طلاب پرجاذبه بود.

مجموعه این وقایع و تحولات برای طلبه های آن زمان و بویژه شاگردان امام قدس سره سازنده بود و باعث این همراهی و
همدلی شد، البته در زمان آیه الله بروجردی امکان حرکتی برخلاف نظر ایشان در حوزه وجودنداشت و محکوم به
شکست بود و هیچ کس مخالفت با ایشان را تحمل نمی کرد. ایشان نیز مصلحت حوزه و جامعه اسلامی را در آن زمان اهتمام
به تحصیل و حفظ آرامش می دانستند.

پس از رحلت آیه الله بروجردی شرایط جدیدی در حوزه به وجود آمد و زمینه بروز شخصیت و افکارامام پدید آمد.

پیام حوزه:

حضرت امام قدس سره بنیانگذار شکل نوینی از حکومت یا به تعبیری دقیق تر «حکومت دینی »هستند و نظامی که با این
کمال و گستردگی قبل از ایشان بی سابقه است و در گذشته حتی در مباحث فکری و تئوریک هم با این وسعت مطرح
نشده است. حضرت امام قدس سره براساس چه مبنایی این تئوری والا و کامل ولایت فقیه و حکومت دینی را مطرح
کردند؟

آیه الله هاشمی رفسنجانی:

از حضرت امام قدس سره چه در سال های قبل از نهضت و چه سال های اول بعد از پیروزی انقلاب به جزبحث های ولایت
فقیه که در نجف تدریس کردند، مطلبی نشنیدم که بیانگر شکل حکومت باشد، اماروشن بود که در حکومت باید قوانین و
احکام اسلامی در همه زمینه ها اعم از سیاست خارجی و داخلی و اقتصادی و فرهنگی اجراء شود و نقض نشود.

هدف حکومت در افکار ایشان مشخص بود، اما این که شکل حکومت چگونه باشد، من چیزی نشنیدم. ممکن است
مطالبی داشته باشند که دیگران شنیده باشند.

ما احساس می کردیم، وظیفه ما، نهی از منکر و امر به معروف است و باید مواظب باشیم که احکام اسلامی اجرا شود. لذا
هر جا خلاف این را می دیدیم، براساس تکلیف عمل می کردیم. اگر مردم خلافی می کردند در موعظه ها می گفتیم و اگر
دولت تخلف می کرد در مخالفت های سیاسی اعلام و برخوردمی کردیم.

اما این که چگونه نهضت به این جا رسید که ولایت فقیه به این شکل مبنایی مطرح شود. ریشه آن درعقاید شیعه است.
اساسا تکون شیعه در مساله امامت است گرچه در زمان پیامبر شیعه بروز و حضورداشته، اما یک جبهه نبوده است و در
بحث خلافت و امامت که آن را حق مسلم دوازده امام معصوم ازاهل بیت علیهم السلام می دانسته است، متکون شده است.
در تمام تاریخ هزار و چهارصد ساله اسلام، همواره محور شیعه امامت بوده است.

فقه قوی و مستحکم شیعه نیز در همه زمان ها از صدر تاکنون بر این پایه استوار است و علما و فقهای جامع الشرایط نواب
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند.

در حکومت ها هم گاهی افرادی از قاجاریه یا صفویه که می خواستند مسلمان تر از دیگران باشند برای کارهایشان از علما
اجازه می گرفتند تا خیالشان راحت باشد،که تصرف عدوانی در امور جامعه نمی کنند.

این تفکر اصولا همزاد با تکون شیعه بوده و هیچ وقت هم از آن جدا نشده، منتهی در مقام عمل برخیلی ها این فکر مسلط
شده بود که در زمان غیبت و قبل از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)،تحقق ولایت و حکومت فقیه امکان
تحقق ندارد.

از این رو به نظارت همگانی و امر به معروف و نهی از منکر قانع بودند و کم کم این تفکر، برای علما وحوزه ها فرهنگ شده
بود. از این رو علمایی که در فکر ایجاد حکومت افتادن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.