پاورپوینت کامل عقل در تفکر اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عقل در تفکر اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عقل در تفکر اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عقل در تفکر اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۹
برخی از روشنفکران داخلی تلاش می کنند تا چنین وانمود کنند که در حوزه تفکر دینی – اسلامی هم (مانند حوزه تفکر دینی –
مسیحی در غرب) عقل و دین از یکدیگر جدا بوده و دین تنها در عرصه هایی حضور دارد که عقل در آنجا حکم ندارد و هر کجا که
عقل کاربرد دارد، قلمرو دین نیست; چون دین را در امور ماورایی و به اصطلاح «عالم راز آلود» منحصر می دانند و می گویند عالم راز
آلود از عالم عقلانی و به تبع آن از مدیریت عقلانی جداست و چنین نتیجه می گیرند که قلمرو دین محدود به «مسایل فردی » و
«امور معنوی » است و از برنامه ریزی و مدیریت جامعه به دور است و مدیریت جامعه و برنامه ریزی از اختصاصات عقل و به تعبیر
دقیق تر، «عقلانیت مدرن » و مدیریت عقلانی برخاسته از آن است . (۱)
در حالی که در تفکر اسلامی نه تنها عقل و دین از یکدیگر و جدا نیستند، بلکه «مکمل و مؤید» یکدیگرند . چطور می توان گفت
دین اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین که شالوده اش بر «عقل و فطرت » است و داعیه اداره جامعه جهانی و رستگاری همه
جانبه انسان را دارد، از عقل و علم دور و در مقابل آن است؟ ! بلکه به رغم پندار نادرست آنان دین جاوید و جامعی چون اسلام در
همه حوزه های زندگی مادی و معنوی انسان وارد شده و دارای برنامه و احکام و قوانین می باشد . (۲) روشن است چنین دینی با
چنین رسالت و هدفی وسیع و بزرگ، نمی تواند از عقل و مدیریت عقلانی برکنار باشد .
هر چند که چنین تصور و پنداری در باره ادیان تحریف شده درست است، اما در باره آیین مترقی و مصون از تحریف اسلام، چنین
تصوری باطل و دور از حقیقت است . در این مقاله بر آنیم تا رابطه عقل و دین را با استفاده از سخنان پیشوای نخستین مکتب اهل
بیت علیهم السلام تبیین کنیم و نشان دهیم که نه تنها عقل و دین در اسلام از یکدیگر جدا نیستند، بلکه به گواهی آیات فراوان
قرآن کریم و روایات پیشوایان معصوم بویژه حضرت علی علیه السلام، اسلام از دو بخش عمده: «عقل » و «نقل » تشکیل شده و
برخلاف دیگر ادیان و آیین های تحریف شده و یا خرافی که عقل و دین را جدای از یکدیگر پنداشته اند، در اسلام «عقل » از چنان
جایگاه بلندی برخوردار است که تحت عنوان «عقلانیت دینی » بخش عظیمی از بیان احکام و اثبات گزاره های دینی را به عهده دارد
و در کنار «شریعت وحیانی » تامین کننده اهداف آسمانی و مترقی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله می باشد .
از این رو، باید گفت: تعبیر «عقل و دین » به نظر دقیق اسلامی و مفاهیم قرآنی نوعی تعبیر مسامحی، نارسا، بلکه دور از واقعیت
است، چون موهم تعارض عقل و دین و یا حداقل تداعی کننده دوگانگی و جدایی میان این دو است; آن گونه که امروزه از سوی
برخی روشنفکران و نویسندگان، این جدا انگاری عقل و دین (راسیونالیسم) همراه با جداانگاری دین از دنیا (سکولاریسم) و نیز
انسان محوری (اومانیسم) نه «خدامحوری » و «دین مداری » دامن زده می شود .
بنابراین، تعبیر صحیح و سازگار با دیدگاه دقیق اسلامی این است که گفته شود: «عقل و نقل » ، نه «عقل و دین » ; و اگر در تعابیر از
«عقل و دین » سخن می رود، به واقع «عقل و نقل » مراد است . (۳)
در این مقاله با بیان جایگاه و نقش عقل در دین و به تعبیر صحیح تر معرفی «عقلانیت دینی » ، تفاوت های آن با عقلانیت مدرن
غربی (مورد نظر روشنفکران داخلی و خارجی) آشکار خواهد شد .
اسلام، دین عقل و فطرت
از متون دینی (آیات و روایات) به دست می آید که شالوده اسلام بر عقل و فطرت است . عقل و براهین عقلی با روح و محتوای
احکام و قوانین آسمانی اسلام آمیخته است . در این جا به عنوان نمونه چند حدیث از معصومین علیهم السلام بویژه حضرت علی
علیه السلام نقل می شود .
اصبغ بن نباته از علی علیه السلام روایت کرد که جبرئیل علیه السلام بر آدم نازل شد و گفت:
ای آدم! من مامور شده ام که تو را در انتخاب یکی از سه چیز مخیر سازم . پس یکی را بر گزین و دو تا را واگذار . آدم گفت: آن سه
چیز چیست؟ گفت: عقل، حیا و دین . آدم گفت: عقل را برگزیدم . جبرئیل به حیا و دین گفت: شما باز گردید و او را واگذارید . آن
دو گفتند ای جبرئیل، ما ماموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم . گفت: خود دانید و بالا رفت . (۴)
از این روایت استفاده می شود که عقل با حیا و دین لازم و ملزومند و از یکدیگر جدا نمی شوند . پس خداوند به هر کس عقل عنایت
کند حیا و دین هم عنایت کرده است . چه این که عقل به معنای واقعی کلمه – نه نیرنگ و فریب کاری – همان است که امام جعفر
صادق علیه السلام فرمود:
عقل آن است که با آن خدا پرستیده شود و بهشت به دست آید . (۵)
نیز امام علی علیه السلام هدف بعثت پیامبران الهی را شکوفاسازی عقل و فطرت بشر اعلام داشته و فرمود:
فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه لیستادوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروالهم
دفائن العقول . (۶)
پیامبرانش را در میان آن ها (مردم) مبعوث ساخت و پی در پی رسولان خود را به سوی آنان فرستاد تا پیمان فطرت (فطرت
خداجویی و دین خواهی) را از آنان خواستار شود و نعمت های فراموش شده را به یاد آن ها آورد و با ابلاغ دستورات خدا، حجت را بر
آن ها تمام کند و گنج های پنهانی عقل ها را آشکار و شکوفا سازد .
عقل، برترین موجود
در تفکر دینی و منابع روایی اسلامی، عقل، از برترین مقام و منزلت در جهان آفرینش برخوردار بوده و سرچشمه وجود و ریشه و
اساس آفرینش به شمار آمده است .
بر این اساس، خدای متعال، عقل را از نور خویش آفرید و آن نخستین موجود نظام آفرینش و از سنخ روحانیون و مجردات است .
این موجود شریف که در لسان حکما و عرفای بزرگ اسلام به عنوان «صادر نخستین » و «عقل اول » مطرح است، بر نور وجود نبی
گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصومش علیهم السلام منطبق است; و آن ها در سیر نزولی، اولین موجودند،
همچنان که در سیر صعودی نیز برترین و بلند مرتبه ترین موجودات به کمالات عالی رسیده به شمار می آیند . (۷)
طبق مفاد برخی از همین روایات معصومین علیهم السلام، خداوند پس از آفریدن عقل، بدو فرمود: پس رو، او پس رفت، سپس
فرمود: پیش آی، پیش آمد . آن گاه خدای متعال به او (عقل) فرمود: تو را با عظمت آفریدم و بر تمام آفریدگانم شرافت و برتری
بخشیدم و کرمتک علی جمیع خلقی . (۸)
با توجه به این که عقل، نخستین و برترین موجود نظام آفرینش محسوب می شود و مصداق اتم و اکمل آن نیز، نور وجود پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم علیهم السلام او می باشند، این حقیقت روشن می شود که عقل، ریشه و اساس تفکر
دینی را نیز تشکیل می دهد و به عنوان «شریعت عقلانی » توام با «شریعت وحیانی » در همه عرصه های حیات مادی و معنوی انسان
حضور دارد و برنامه های زندگی و راه کارهای عملی برای همه شؤون زندگی فردی و اجتماعی انسان را ارایه می کند . بر این اساس
است که حضرت امام علی علیه السلام، عقل را رسول حق و پیامبر درونی معرفی کرده (۹) است . امام موسی کاظم علیه السلام در
تبیین بیش تر سخن پیشوای نخستین چنین فرمود:
ان لله علی الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه، فاما الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمه و اما الباطنه فالعقول (۱۰)
همانا خداوند را بر مردم دو حجت و رسول است: حجت ظاهر و آشکار و حجت باطن و پنهان; اما حجت ظاهر و آشکار، رسولان،
پیامبران و ائمه علیهم السلام و حجت باطن و پنهان، عقل ها هستند .
آیا بهتر از این می توان به نقش عقل و جایگاه رفیع آن در دین اشاره کرد؟ ! به راستی تعبیری بهتر از این که عقل را هم رتبه و هم
طراز با پیامبران و امامان علیهم السلام و به عنوان پیامبر و امام درونی و باطنی معرفی کرده، می توان یافت؟
عقل و دین، قوام زندگی متعالی
در تفکر دینی – اسلامی عقل و دین دو رکن و پایه و قوام زندگی مترقی و سعادتمندانه معرفی شده اند، به طوری که زندگی بدون
این دو معنا ندارد، هم چنان که انکار نقش هر کدام، انکار بخش مهمی از حقیقت حیات برتر و تن دادن به حیات حیوانی و دور
ماندن از حیات معقول و توام با معنویت و آرمان های والای انسانی و الهی است . چه این که امام علی علیه السلام، برترین سرمایه ها
و دارایی های زندگی را عقل و اندیشه رشد یافته و بزرگ ترین فقر و ناداری و فلاکت را، حماقت و بی عقلی معرفی کرده است (۱۱) و در
بیان رساتر و با لحنی جدی تر فرمود:
. . . لااغتفر فقد عقل و لادین للان مفارقه الدین مفارقه الامن فلایتهنا بحیاه مع مخافه و فقد العقل فقد الحیاه و لایقاس الابالاموات . (۱۲)
. . . از هیچ انسان فاقد عقل و دینی چشم نمی پوشم و نمی گذرم; زیرا جدایی از دین جدایی از امنیت و آرامش است و زندگی (بدون
امنیت و آرامش و) توام با هراس و اضطراب، گوارا و لذت بخش نیست; و فقدان عقل (نیز) فقدان زندگی است (زیرا بی خردان)
فقط با مردگان مقایسه می شوند وبس! .
ثمره شیرین همراهی عقل و وحی و یا عقل و دین این است که انسان مؤمن باید هیچ کاری را بدون ملاک عقلی و برهان به انجام
نرساند و به اصطلاح در هیچ کاری بدون داشتن حجت شرعی و یا حجت عقلی وارد نشود . چه این که تکلیف دینی در این دنیا به
مقدار عقل و درک و توان فکری و عملی مکلفان است، هم چنان که طبق داده های دینی (آیات و روایات) حساب رسی و
ازخواست بندگان در قیامت نیز به اندازه عقلی است که در دنیا به آن ها داده شده است . (۱۳)
امام علی علیه السلام در حدیث دیگری ضمن بیان شاخصه های زندگی آمیخته به اندیشه دینی و عقلانی (که زندگی ایده آل و توام
با رشد و کمال است) با تصریح به نام عقل و دین تحت عناوین «انسان عاقل » و «انسان مؤمن » ، به رابطه تنگاتنگ و ناگسستنی
میان عقل و دین در تفکر دینی – اسلامی اشاره کرده و فرمود:
انسان مؤمن زندگی خود را به سه بخش تقسیم می کند: قسمتی را صرف مناجات با پروردگار خویش می کند; قسمت دیگرش را
در طریق اصلاح معاش و زندگی اش به کار می گیرد و قسمت سوم را برای بهره گیری از لذت های حلال و دل پسند . و برای شخص
عاقل، شایسته نیست که حرکتش جز در یکی از این سه جهت باشد: برای اصلاح امور زندگی، یا در راه آخرت و یا در راه لذت غیر
حرام و لیس للعاقل ان یکون شاخصا الا فی ثلاث: مرمه لمعاش او خطوه فی معاد او لذه فی غیر محرم . (۱۴)
عقل، ملاک حسن و قبح افعال
یکی از بزرگ ترین نقش های کاربردی عقل در عمل و شیوه های رفتاری دین داران و مؤمنان، درک خوبی ها و بدی ها و به اصطلاح
کلامی «حسن و قبح افعال » توسط عقل است، به طوری که اگر داوری عقل و خرد را در کردار و رفتار نپذیریم و خوبی ها و بدی ها را
با شاخص و ملاک عقل شناسایی نکنیم، در زندگی و در تشخیص بایدها و نبایدهای ایمانی و نیز در تمیز میان حق و باطل و
خوبی ها و بدی ها دچار مشکل جدی می شویم; و اساسا فلسفه حساب رسی و پاداش و کیفر اعمال در روز جزا معنا و مفهوم حقیقی
خود را از دست خواهد داد; چه این که خوبی را به این دلیل خوبی می گویند که عقل به حسن ذاتی آن حکم می کند و هر چه را هم
عقل ناب خوب بداند شرع خوبی آن را امضا کرده است و به عکس، بدی بدین دلیل بد است که عقل ناب و مستقل آن را قبیح و
زشت بداند . و زشت عقلانی هم، حرام شرعی و گناه و معصیت است .
البته توجه شود مراد این نیست که عقل باید و می تواند در همه اعمال و حلال و حرام دینی اظهار نظر کند و هر طور که اظهار
نظر کرد حجت شرعی بوده و مورد امضای شرع و دین است، (چون خواهیم گفت دین خدا هرگز با قیاسات و دریافت های عقل
ناقص بشری قابل دریافت و اثبات نیست) بلکه مراد این است که عقل در محدوده هایی که قدرت درک و شناخت دارد و به اصطلاح
حوزه عمل اوست که در اصطلاح کلامی از آن به «حسن و قبح عقلی » و مانند آن تعبیر می کنند، حکم مستقل عقل ناب که با
مقدمات برهانی و یقینی به دست آمده، حجت شرعی و معتبر است . به عنوان نمونه به دو حدیث در این زمینه توجه کنید: رسول
خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
انما یدرک الخیر کله بالعقل و لا دین لمن لا عقل له . (۱۵)
همانا تمام خیر با عقل درک می شود و کسی که عقل ندارد دین ندارد .
رئیس مذهب شیعه، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نیزفرمود:
فبالعقل عرف العباد خالقهم . . . و عرفوا به الحسن من القبیح . (۱۶)
به وسیله عقل، بندگان، آفریدگار خویش را شناخته اند (عقل وسیله شناخت سرچشمه هستی است) ; و به وسیله عقل زیبا از زشت
را تشخیص داده اند .(عقل وسیله شناخت تکالیف بندگان است)
توضیح آن که متکلمان و حکیمان اسلامی به ویژه خواجه نصیرالدین طوسی می فرمایند:
انکار حسن و قبح عقلی و اصرار بر ثبوت آن توسط شرع (چنان که اشاعره از اهل سنت می گویند)، مستلزم انکار حسن و قبح به
طور مطلق و نفی این دو از اساس است; زیرا اطمینان به صدق و کذب گفتار مخبر صادق نداریم، چون راه کشف صدق گفتار
مخبر صادق (پیامبر و امام معصوم علیهم السلام از راه حسن و قبح عقلی است; یعنی قبول قول مخبر صادق (قول و اخبار پیامبر
از غیب و اخبار غیبی از قیامت و مانند آن) منوط به قبح عقلی سخن کذب از اوست و در غیر این صورت صدق و کذب و بلکه
حسن و قبح ملاک و معیاری نخواهد داشت; چون اثبات گزاره های دینی (که از اخبار غیبی مخبر صادق یعنی پیامبر به دست
می آید) مستلزم دور است به این معنا که صحت و اعتبار حقایق دینی به خاطر قول مخبر صادق است و نیز مخبر صادق به این
دلیل است و راست می گوید که دین، قول او را معتبر شمرده است . این به صراحت، دور صریح و باطل است . (۱۷)
نیز بر اساس نظر خواجه نصیر طوسی و سایر حکما و متکلمان اسلامی پیرو مکتب راستین اهل بیت علیهم السلام شالوده اوامر و
نواهی الهی بر حسن و قبح عقلی است . چون امر به کار زشت و نهی از کار خوب و نیکو، خلاف حکمت و عقل است و از خدای
حکیم هرگز کار خلاف عقل و حکمت سر نمی زند .
حتی با انکار حسن و قبح عقلی، اثبات اصل شرایع هم ممکن نیست; زیرا اگر حسن و قبح فقط از طریق سمع و نقل (شریعت
وحیانی) اثبات شود و صدور هیچ فعلی از خدا، قبح عقلی نداشته باشد، در این صورت سپردن معجزات (دلیل صدق مدعی نبوت)
به دست دروغ گویان کار ناروایی نخواهد بود و تجویز کردن این مطلب راه شناخت نبوت را مسدود می کند; زیرا تصدیق مدعیان
نبوت پس از اظهار معجزه، بدون دلیل (و غیر قابل قبول) خواهد بود . (۱۸)
از آثار دیگر حسن و قبح عقلی (علاوه بر شناخت خدا و لزوم عبادت او به عنوان لزوم شکر منعم، نیز توصیف خدا به عدل و حکمت،
لزوم بعثت پیامبران و تشریع ادیان بر اساس لزوم لطف بر بندگان، تصدیق مدعیان نبوت و تشخیص صدق مدعای آنان و) . . . ،
اثبات ارزش های اخلاقی توسط آن است; زیرا حسن و قبح عقلی پایه و اساس اخلاقیات و مکارم اخلاقی به شمار می آید . به این
بیان که کلیه امور اخلاقی و احکام و قوانین شرعی (حلال و حرام) بر اساس حسن و قبح عقلی تشریع شده و سازگار با عقل و
فطرت پاک و سالم انسانی بوده و دایر مدار احکام عقلی و بایدها و نبایدهای آن است . (۱۹)
بنابراین، عقلانی بودن دین نیز به معنای انطباق حقایق جاودانه و اصیل دین با گزاره های عقلی است و گزاره های عقلی هم
قضایایی هستند که با مقدمات یقینی و برهانی به دست آمده باشند . یعنی ساختار قوانین دینی به گونه ای است که قابل درک و
اثبات با عقل است، و در صورتی که قوانین، اعمال و عقاید دینی بر عقل در قالب گزاره های قابل قبول ارایه گردد، عقل آن ها را تایید
و گواهی می کند .
تبیین بیش تر جایگاه عقل
اگر بخواهیم نقش های کاربردی عقل در دین را بررسی کنیم، می توان برخی از مهم ترین کاربردها و نقش های عقل را در محورهای
زیر جمع بندی و ارایه کرد:
عقل، ضابط تکلیف، معیار قبولی عبادات، معیار استنباط احکام، وسیله درک مصالح و مفاسد و حسن و قبح اعمال، وسیله درک و
شناخت شریعت و دین برتر و کامل تر، معیار شناخت حق از باطل، عامل حیات و بقای شریعت، ملاک حساب رسی در روز جزا،
منبع مطمئن درک و کشف بسیاری از احکام و غیر آن است .
در تبیین بیش تر جایگاه عقل در اسلام و رابطه آن با دین، باید گفت:
عقل ناب در اسلام به عنوان منبع مستقل در اثبات برخی گزاره ها و مسایل دینی و نیز در کشف احکام و فروع فقهی، در کنار دو
منبع دیگر (کتاب و سنت) مطرح است; یعنی در اسلام نه عقل به عنوان تنها منبع شناخت و معرفت دینی پذیرفته شده، و نه به
طور کلی فاقد اعتبار و بی ارزش شمرده شده است، بلکه به این صورت است که برخی از معرفت های دینی، مانند اثبات وجود خدا
و برخی صفات جمال و جلال او، ضرورت پذیرش اصل دین (و تا حدودی ضرورت وجود رهبران و هدایت گران دینی در جامعه)،
دلالت معجزه بر راستگویی پیامبر صلی الله علیه و آله و غیر آن جزء از طریق عقل ناب قابل اثبات نیست و اگر دین در این زمینه ها
سخنی دارد، خاستگاه عقلانی دارد و به پشتوانه حکم عقل بوده و در واقع بیان دین، ارشاد به حکم عقل است .
هم چنین در باب مستقلات و ملازمات عقلیه نیز عقل، نقش معرفتی تبیین کننده ای دارد و حجت شرعی محسوب می شود . نیز
در باب تربیت و اخلاق، عقل یاری رساننده دین بوده و احکام آن مورد تایید دین وحیانی و بلکه خود به عنوان دین عقلانی مطرح
می باشد .
در باب احکام و فروعات فقهی، اعم از عبادی، تجاری، قضایی و به ویژه در تشخیص موضوعات احکام، نقش عقل و احکام عقلی در
شکل های مختلف از قبیل: سیره عقلا، بنای عقلا، نظر عرف و خبرگان هر فن و مانند آن کاربردهای فراوانی دارد; هر چند در فهم
ملاکات احکام شرعی به ویژه در باب عبادات و نیز در تشخیص مصادیق حسن و قبح نقش معرفتی عقل محدود بوده و احکام عقلی
به طور گسترده و فراگیر نیست . چون این ها در حوزه عمل مستقل عقل نبوده و از توان تشخیص و فهم عقل بیرون است و در
قلمرو شریعت وحیانی (قرآن و سنت) می باشد .
پس روشن شد که دین، مجموعه ره آورد عقل و نقل است و عقل نه تنها در برابر دین قرار نمی گیرد و رقیب آن نیست، بلکه هماره
رهنمود عقل، همتای هدایت نقل و جزء احکام، مسایل و قضایای دینی تلقی شده و معتبر است; یعنی همان طور که بعضی از کارها
طبق متون نقلی یا واجب است یا حرام و بعضی دیگر یا مقدمه واجب است یا مقدمه حرام، همین طور بعضی از کارها بر اساس حکم
عقل یا واجب است یا مقدمه واجب و یا حرام است یا مقدمه حرام .
علت این است که اصل دین و فرامین دینی، همان اراده خداوند است که گاهی به وسیله عقل به عنوان رسول و حجت باطنی
مکشوف می شود و زمانی توسط نقل (رهاورد انبیا) به عنوان رسول ظاهری و گاهی هم به وسیله هر دو به طور انضمام . (۲۰)
از آن چه گفته شد چند چیز روشن می شود: نخست، این که گفته شده قلمرو عقل و دین جدا است، نه به این معناست که عقل و
دین در برابر هم و رقیب یکدیگرند، بلکه هر دو مکمل همند; و نه دین در این گونه تعابیر به معنای اصل دین می باشد، چون اصل
دین مرکب از عقل و نقل است . از این رو، تعبیر عقل و دین به این معنا غلط و دور از واقع است . بله، اگر مراد از دین، دین و شریعت
وحیانی باشد که همان متون دینی (کتاب و سنت) است، در این صورت می توان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 