پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه ی علمیه ی قم و پاسخ به سؤالات و شبهات ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه ی علمیه ی قم و پاسخ به سؤالات و شبهات ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه ی علمیه ی قم و پاسخ به سؤالات و شبهات ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه ی علمیه ی قم و پاسخ به سؤالات و شبهات ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۴۶

گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه

پیام حوزه: لطفا به عنوان اولین سؤال، فلسفه ی تشکیل مرکز مطالعات و کارهای در دست اقدام آن را بیان فرمایید؟

بنده به نوبه ی خودم از فصلنامه ی پیام حوزه که در تبیین و ترویج نکات ظریف نامه ی مقام معظم رهبری اقدام می کند، تشکر
می کنم . امیدوارم این موضوع، مقوله ای باشد که به سرعت پرونده اش بسته نشود و با حوصله و درایت زوایای خواسته های ایشان
اجرا شود .

مقدمتا عرض می کنم: در این دو قرن اخیر جهان اسلام با معارضه ها و بحران هایی مواجه شده است;از یک طرف مدرنیته و
تجددگرایی در جهان غرب باعث شد که با چالش هایی مواجه شویم، الان پرسش ها و چالش های بسیار جدی روبروی ما است،
پرسش ها و چالش های بنیادین و زیربنایی و پرسش ها و چالش های روبنایی!

از آن طرف ما موظفیم به آن ها بپردازیم;چون مدعی جامعیت اسلام هستیم، اگر اسلام مثل مسیحیت تحریف شده بود و فقط به
مسائل شخصی و فردی و در نهایت به مسائل معنوی می پرداخت، طبیعتا مدعی دخالت در مسائل تربیتی، فرهنگی، اجتماعی،
سیاسی و … نبود، اما اسلام ادعای کمال و جاودانگی دارد . بنابراین، در هر دوره با پرسش هایی مواجه می شویم که با مدعیات دینی
ما در چالش هستند .

این پرسش ها و چالش ها در جهان غرب بعد از رنسانس شروع شد و جوامع اسلامی در این قرن اخیر با آن مواجه شدند، ولی
حرکت جدی برای پاسخ به این پرسش ها انجام نشد .

غرب در برابر این پرسش ها بیکار ننشست . تمام مکاتب وایسم هایی که در جهان غرب پدید آمده – چه مکاتب تجربه گرا و چه
مکاتب عقل گرا و چه نسبی گرا و شکاک مثل پوزیتیویسم، اگزیستانسیالیسم فلسفه تحلیل زبانی – همه در برابر این پرسش ها
پاسخی متناسب با مبانی و بنیادهای فکری خودشان عرضه کرده اند، ولی پاسخ های آن ها رقیب دیگری در برابر اسلام شده
است;یعنی علاوه بر این که خود پرسش ها و چالش ها یک معاضدی در برابر اسلام است، مکاتبی هم که درصدد پاسخ به این
پرسش ها برآمده اند، معارض دیگری شده اند . الان اسلام با دو معارض مواجه شده است: یکی سؤال ها و چالش ها و دیگری ایسم ها
و مکاتبی که برای پاسخ به این چالش به وجود آمدند .

پس ما باید سه کار عمده انجام دهیم:

۱ . اسلام را معرفی کنیم، آن هم با توجه به چالش ها و نیازهای زمان و نشان دهیم که اسلام دینی جهانی است .

۲ . پرسش های متعدد و متکثری که در عرصه های مختلف زندگی دنیوی انسان مطرح شده، با حفظ مبانی اسلامی پاسخ دهیم .

۳ . نقدهای عالمانه و منطقی مناسبی به مکاتبی که نه تنها رقیب اسلام، بلکه رقیب اصل دین هستند عرضه کنیم . گرچه بعد از
زمان ملاصدرا با افول در تفکر دینی مواجه شده ایم، ولی بزرگانی چون علامه ی طباطبایی و شهید مطهری و اساتید حاضر: استاد
جوادی آملی، استاد حسن زاده آملی، استاد مصباح یزدی، از میراث گذشتگان استفاده کرده اند و در این عرصه ها به فعالیت
پرداخته اند . باید این فعالیت ها استمرار یابد;چون هر لحظه با شبهات و مکاتب جدیدی روبرو می شویم . در زمان علامه ی
طباطبایی مکتب مارکسیسم وجود داشته و الان لیبرالیسم . میراث گذشته ی ما هم البته غنی است;زیرا بزرگان از فقها و فلاسفه
مجموعه ای وزین از فلسفه و عرفان و کلام را در اختیار ما گذاشته اند که می توانیم از آن ها مایه بگیریم، ولی باید آن ها را بازپژوهی و
پردازش کرد و با توجه به پرسش های معاصر از آن ها بهره گرفت .

همه ی آثار بزرگانی مثل علامه ی حلی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا، فارابی و ملاصدرا کارایی دارد، ولی ناظر به
پرسش های معاصر نیست . ما باید با توجه به پیشینه و میراث علمی گذشته و نیازهای روز، نظام های عالمانه ی اسلام را عرضه
کنیم .

این وضعیت روبه گسترش را به عنوان مقدمه عرض کردم، تا روشن شود ما هم در حوزه ی علمیه باید حرکت استراتژیک داشته
باشیم .

در گذشته سبک به این منوال بود که پرسش ها یا به صورت شفاهی جواب داده می شد و یا به صورت مکتوب و بخشی از مکتوبات
هم به عنوان مجموعه ای از آثار علمی آن دانشمند به جا می ماند;مثل المنقذ من التقلید مرحوم حمصی که مجموعه ای از شبهات
زمان خود را پاسخ داده است، ولی در این زمان این شیوه کافی نیست، گرچه در جای خویش لازم است، الان باید به سبک
جدیدتری کار را انجام دهیم .

«مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه » که یکی از زیر مجموعه های شورای عالی است، در واقع با این ضرورت که عرض شد
کار خودش را شروع کرد . این ضرورت را شورای عالی و بزرگان حوزه احساس کردند که ما در عصری به سر می بریم که شبهات
فراوانی وجود دارد و باید سبک جدیدی برای پاسخ گویی به این شبهات عرضه کنیم .

اصلا ادعا نمی کنیم که مرکز مطالعات اولین مجموعه ای است که می خواهد به شبهات پاسخ بگوید، وظیفه حوزه پاسخ به شبهات
بود و از عصر ائمه (ع) همیشه عالمان دینی، این توجه را داشته اند، مخصوصا در زمان غیبت که بزرگانی مثل شیخ مفید و شیخ
صدوق این وظیفه را انجام داده اند .

مرکز مطالعات به صورت ستادی و نظام مند این وظیفه را عهده دار شد . بسیاری از مردم به لحاظ اعتقاد و اعتمادی که به
حوزه ی علمیه دارند سوالات خود را به حوزه ارسال می کردند و حوزه هم به آن ها پاسخ می داد .

مقام معظم رهبری در پاسخ نامه ی فضلای حوزه سه وظیفه را مطرح کردند . یکی پاسخ به سؤالات و شبهات، دوم تشکیل
کرسی های نقد و مناظره و دیگری تحقق فرایند نظریه پردازی .

این سه از لحاظ اجرایی و سیاست گذاری باید از هم تفکیک شوند;چون تداخل این مسائل در هم باعث مغالطه و جمع شدن
مسائل گوناگون در مساله واحد می شود .

مرکز مطالعات در واقع از این سه مقوله ای که مقام معظم رهبری ذکر فرمودند، در گام نخست کرسی های پاسخ به پرسش ها و
شبهات را تشکیل داده است .

هم چنین گروه های تخصصی راه انداخته ایم تا این هدف را تامین کنند، گروه هایی مثل قرآن و حدیث، فلسفه، کلام، دین پژوهی،
فقه و حقوق، سیاست، تربیت و مشاوره، تاریخ، سیره، مهدویت و گروه ادیان و مذاهب که این دو گروه اخیر جدیدا تاسیس شده اند،
فارغ التحصیلان و محققان رشته های تخصصی مراکز مختلف جذب این گروه ها می شوند و به این شبهات و پرسش ها پاسخ
می دهند;یعنی هم به پرسش های پرسشگران و هم به کانون های پرسش و شبهه مثل مطبوعات و مجلات پاسخ داده می شود .

بنابراین، مهم ترین هدف این مرکز پاسخگویی به شبهات و پرسش ها به صورت علمی و منطقی می باشد . اگر ان شاءالله عمر این
مرکز استمرار پیدا کند این بستر فراهم هست که کم کم بتوانیم به مرحله ی تشکیل کرسی های نقد و مناظره و نظریه پردازی
برسیم، چون تا سؤالات جدید در ذهن نباشد به نظریه جدیدی نمی توان رسید .

پیام حوزه: با توجه به این که مراکز مشابه به این مرکز در حوزه بوده، تاسیس یک مرکز در عرض مراکز دیگر، چه توجیهی داشته و
آیا بهتر نبود که این مرکز نقش سرپرستی دیگر مراکز را ایفا می کرد که هم از کارهای تکراری جلوگیری شود و هم از تجربیات و
امکانات دیگران استفاده شود؟

مراکزی که متولی پاسخگویی به شبهات و سؤالاتند، کم هستند;مراکز پژوهشی درقم فراوان است اما مراکزی که متولی پاسخ به
سؤالات باشند، بسیار اندک اند . اکثر مراکز پژوهشی خود را موظف به پاسخگویی به سؤالات و شبهات نمی دانند و صرفا کار
پژوهشی انجام می دهند مثلا در سال چند قرارداد علمی پژوهشی منعقد می کنند . این خیلی تفاوت دارد با کار سیستمی
پاسخگویی به سؤالات . وقتی سوالی مطرح می شود، پرسشگر انتظار دارد سؤالش را در حداکثر یک ماه جواب دهیم . برخلاف کار
پژوهشی که ممکن است یکی دو سال طول بکشد تا نتیجه آن به دست آید .

برخی دیگر از مراکز، در حاشیه کارهایشان پاسخ به سؤال را نیز انجام می دهند، مثلا در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در
دانشگاه واحد پاسخ به سؤالات هست، دردفتر تبلیغات نیز هست .

البته گاهی این ها پاسخ به سؤالات قشر خاصی را عهده دار هستند و به صورت عام متولی پاسخ به شبهات نیستند .

بعضی دیگر از این مراکز که پاسخ به سؤالات را دارند، نگاه تخصصی به پرسش ها ندارند و این هم آن غرض اصلی که پاسخ عالمانه و
محققانه باشد را تامین نمی کند .

بعضی دیگر از این مراکز هم به سؤالات به صورت تخصصی پاسخ می دهند;مثل مؤسسه ی امام صادق (ع) که سؤالات کلامی را
پاسخ می دهد، یا مثلا رشته ی تخصصی تفسیر که سؤالات تفسیر را پاسخ می دهند . این مراکز یکی از کارهایشان پاسخ به سؤالات
به صورت تخصصی است .

ما، اول این مراکز را شناسایی کردیم، سپس با آن ها جلسه گذاشتیم و به صورت ستادی با آن هایی که فعالیت شان با هدف ما
هماهنگی داشت همکاری کردیم، مثلا محققانی در مؤسسه ی امام صادق (ع) بودند و توانایی پاسخگویی به سؤالات کلامی را
داشتند، مرکز مطالعات با مؤسسه ی امام صادق (ع) ارتباط برقرار کرد و سؤالات کلامی را به آن مجموعه فرستاد تا پاسخ دهند .
در بخش تفسیر کار پاسخگویی را به محققان رشته تفسیر واگذار کردیم . در عرصه ی مسائل حقوقی و سیاسی، محققان رشته ی
حقوق و سیاست مؤسسه ی امام خمینی (ره) به پاسخگویی سؤالات و شبهات مربوط می پردازند .

پس ما تشکیلات اجرایی مفصل راه اندازی نکرده ایم، بلکه از امکانات دیگران استفاده می کنیم . وقتی می گویم گروه حقوق
تشکیل داده ایم، در واقع یک نفر عهده دار آن شده و رابط بین مرکز مطالعات و مؤسسه ی امام خمینی (ره) می باشد . یا گروه کلام
یک نفر است که او هم رابط مرکز مطالعات و مؤسسه ی امام صادق (ع) می باشد .

از این رو، این مرکز از ابتدا کار ستادی کرده و در اساسنامه اش هم این آمده است . نه کتابخانه ای راه اندازی کرده ایم و نه میز و
صندلی و نه امکانات دیگری، بلکه در واقع امکانات دیگران را به کار گرفته ایم .

پیام حوزه: با توجه به شناخت اجمالی که از مرکز مطالعات حاصل شد، بهتر است به سؤالات محتوایی بپردازیم:

محور اصلی پیام مقام معظم رهبری تولید علم و دوری از ترجمه و تقلیداست تا از اندیشه های غربی مستغنی شویم . سؤال این
است که اصولا تولید علم در چه عرصه هایی قابل تصور است، آیا در اصول و منابع است یا در نظریه ها و روش ها؟ ملاک آن کدام
است؟ چگونگی و چرایی تولید علم چیست؟

تولید علم و نظریه پردازی نشان بلوغ و بالندگی یک رشته ی علمی است . اگر رشته ای نظریه پردازی نداشته باشد در حالت احتضار
است . بنابراین، تولید اندیشه منحصر به عرصه ی خاصی نیست . برای این که در هر عرصه از عرصه های علمی که وارد می شوید، با
پرسش های جدید مواجه خواهید شد و طبیعتا پاسخ به آن پرسش می تواند در قالب نظریه پردازی مطرح شود .

بعضی پرسش ها می تواند پرسش هایی باشد که دیگران پاسخ داده اند، پرسش نو نیست، طبیعتا پاسخ آن هم نو نیست .

البته این را عرض کنم که نوآوری ذو مراتب است . به قول فلاسفه مقول به تشکیک است . یک وقت نوآوری در ادبیات است;مثلا
کسی از وجود خداوند سؤال می کند و شما می گویید بله وجود دارد و برهان وجوب و امکان را می گویید . این برهان جدیدی
نیست، چون سؤال جدید نیست، ولی شما می توانید از ادبیات نو بهره بگیرید . چه اشکالی دارد ما از ادبیات عصرمان استفاده
کنیم؟ ما الان نمی توانیم با خیلی از واژه های قدیمی با نسل امروز صحبت کنیم;پس گاهی اوقات نوآوری در ادبیات است .

گاهی اوقات در ساختار باید نوآوری کرد;مثلا متکلمان در مباحث کلامی عمدتا از اثبات وجود خدا شروع می کردند، بعد صفات او
و بعد عدل، نبوت، امامت و معاد را بحث می کردند . خوب الان اگر تغییر این ساختار بتواند در انتقال پیام مؤثرتر باشد;مثلا از
انسان شناسی شروع کنیم نه از خداشناسی، چه اشکالی دارد؟ پس گاهی نوآوری در ساختار است .

گاهی اوقات نوآوری در متد و روش است . ما گاهی از یک روش برای رد مدعای خصم استفاده می کنیم;مثلا الان روشی در غرب
مطرح شده به نام هرمنوتیک که قبلا نبوده است .

روش هایی که داشتیم عقلی، استدلالی و برهانی بود و الان از این روش استفاده می شود و باید بشود، ولی هرمنوتیک روشی
فلسفی هم هست که گاه به کار برده شده است .

ممکن است هرمنوتیک فلسفی را قبول نداشته باشیم و آن را نقد کنیم ولی می توان در نقد مدعیان خود – که یک نوع نسبی
گرایی در معرفت دینی است – از این ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.