پاورپوینت کامل راهکارهای سیاسی گسترش گفت و گوی تمدنها میان اسلام و غرب ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راهکارهای سیاسی گسترش گفت و گوی تمدنها میان اسلام و غرب ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راهکارهای سیاسی گسترش گفت و گوی تمدنها میان اسلام و غرب ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راهکارهای سیاسی گسترش گفت و گوی تمدنها میان اسلام و غرب ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۵

برخلاف اظهارات آشکاری که از سال ۱۹۹۲ بیان شده، اغلب از ما سؤال می شود که سیاست خود را در قبال اسلام بیان کنیم. پاسخ
ما به طور آشکار این نیست که چنین سیاست یکطرفه ای نسبت به اسلام داشته باشیم و آن هم به این دلیل است که نیاز به چنین
درکی از سیاست اشتباه بوده، مغایر با ماهیت و ارزشهای ما می باشد. ما آن را نمی پذیریم، همانطور که قبلا نظریه برخورد تمدنها
را به عنوان اساس سیاست، نپذیرفته بودیم. ما سیاستهای خود را در قبال کشورها، مخالفت با تروریسم و خشونت و حمایت از
دموکراسی داریم. من مایلم در مورد این عناصر صحبت کنم.

برای قبول این نظریه که غرب دارای یک ساختمان سیاسی منسجم و جامع و اسلام دارای چهارچوب دیگری است، باید این فرض
عملی را در ایالت متحده بوجود آورد که سیاست مشخصی در قبال اسلام در پیش گرفت; همانطور که ما در قبال دیگر ساختارهای
مهم سیاسی و سازمان ملل گروههای منطقه ای اتخاذ کرده ایم.

اجازه دهید با صراحت و تاکید بگویم: ایالات متحده آمریکا خط و مشی سیاسی مشخصی در قبال اسلام نداشته و ندارد. اسلام
قبل از هر چیز یک مذهب است و در مقایسه با دیگر مذاهب بزرگ دیگر، باعث بوجود آمدن روابط اشخاص و خدا و افراد با یکدیگر
می شود.

راههایی که در آن اشخاص، گروهها و یا کشورها این حالتها را ایجاد می نمایند، باعث ایجاد اقدامات سیاسی گسترده ای می شود که
محوریت مناسبی برای سیاست دارد و به هیچ وجه با هم یکسان نمی باشد. ایالات متحده آمریکا سیاستش آن نیست که از مذهب
جهانی خاصی جانبداری کند. بنا به گفته معاون وزیر در سال ۱۹۹۲، با توجه به جنبشهای سیاسی اسلام گرا، ما یک خط و مشی
اسلامی را در پیش نگرفته ایم; همین طور ما به تلاشهای بین المللی هماهنگ و منسجمی در ورای این حرکتها دست نزده ایم.

چیزی را که می خواهم به طور واضح بیان کنم، این است که ما اسلام را به عنوان یک مذهب ذاتا خارجی درنظر نمی گیریم; چرا
که ما به یک سیاست خارجی نیاز داریم. این یک حقیقت آشکار است که در ایالات متحده آمریکا میلیونها مسلمان وجود دارد و
اسلام سریعترین رشد را در میان مذاهب دیگر دارد. اسلام از بزرگترین مذاهب بوده، توانایی یک تمدن قوی را نیز دارد. در
شناسایی اسلام برای شهروندان آمریکایی، همانند دیگر مذاهب آمریکا که شهروندان واجبات آن را بجا می آورند، فقط به این نکته
اشاره می کنم که امسال در کاخ سفید برای اولین بار، اولین زن مسلمان مراسم عید فطر را در آنجا بجا آورد و رئیس جمهور نیز آن
روز را به اجتماعات مسلمان آمریکا تبریک گفت.

به عنوان یک مذهب، اسلام از ارزشهای مشابهی که برای خیلی از شهروندان آمریکایی عزیز و گرامی است، حمایت می کند.
مرکزیت مذهب در ساختار یک زندگی عالی، توجه زیادی به اهمیت خانواده، پیروی از گفتار و کردار پیامبر، مدارا و احترام به
اعتقادات دیگران از آن جمله اند. بنابراین من تکرار می کنم که مساله سیاست خارجی ما، اسلام نمی باشد، ولی اقدامات سیاسی که
توسط مردم خاص در نقاط خاص انجام می شود، مساله ما می باشد.

یک تئوری مشهور جدید استدلال می کند، اسلامی که در خارج از ایالات متحده آمریکا می باشد، بخش زیادی از نظریه برخورد
تمدنها را تشکیل می دهد.

نظریه برخورد تمدنها هم اصطلاحاتی بود که با نیک فرجامی، در بین مردم کم رنگ شد و فقط کسانی که واقعا مقالات و کتابها را
خوانده بودند، به آن آگاهی یافتند. من واقعا چیزی از تصویر ارائه شده پروفسور هانتینگتون متوجه نشدم، ولی متاسفانه این دقیقا
همان چیزی است که مردم، پس از تشویشهای پایان جنگ سرد، در جهان بدنبال آن هستند. کار هانتینگتون مورد استفاده کسانی
قرار گرفت که خشونت و اضطراب موجود در برخی کشورهای عربی را مورد تفسیر قرار می دهند; اگر چه جهان اسلام در مجموع
خیلی گسترده تر است. بنظر می رسد این خشونتها به طور خاص خارجی و به طور ویژه ای وحشتناک است.

کوتاه سخن اینکه نظریات هانتینگتون به دریافتهای شکل گرفته روشنفکران، اعتبار بخشید و به این احساس که کسانی درصدد
اسلام آوردن می باشند، احتمال برخورد آنها با غرب می رود، اگرچه ضرورتا لازم هم نمی باشد.

این مفهومی است که ما آن را محکم رد کرده ایم. آنتونی لیک، مشاور سابق امنیت ملی، بر این نکته در سخنرانی خود رد سال
۱۹۹۴ در مؤسسه واشنگتن، تاکید نمود. وی در سخنرانی خود که حول محور تمدنها بود، اظهار داشت: ما قویا مخالفیم، در
حقیقت این تقسیم بندی اصول گرایانه می باشد. ولی این طبقه بندی اشتباه در مورد مذهب و تمدن، صادق نمی باشد، ولی در
عوض، به طور ثابت بین مخالفین و دولت پاسخگو، بین منزوی ها و شرکت کنندگان سیاسی و بین میانه روها و افراط گرایان وجود
دارد و ارجحیت هیچ گونه نژاد و آئین خاصی را به رسمیت نمی شناسد.

به علاوه، من گفته ام که نظریه سیاسی که براساس اعتقاد و تفکر مردم است، اصولا مغایر با اصول آمریکایی می باشد. تاریخ و قانون
ما از بخش عظیمی ساخته شده که از یک طرف تقریبا آزادی مطلق تا ارتقای عقاید و از طرف دیگر، گاهی اوقات محدودیتهای
کاملا سخت را که به طریقی قانونی هستند تا آن عقاید به اجرا درآید را شامل می شود. ما سیاست خود را بر اساس تفکر دیگران بنا
نمی کنیم; زیرا اگر چنین کاری کنیم، باید آن عقایدی را که به آن پای بند هستیم، از بین ببریم. بنابراین در اصطلاح سیاسی
صحبت زیاد در مورد آن چیزی است که آن را نداریم و آن را قبول نداریم حال اجازه دهید که با دید مثبت تری صحبت کنیم.

اسلام به عنوان یک مساله سیاسی خارجی، موقعی مطرح شد که بعضی افراد و برخی کشورها از الگوها و نظرات و محرکات آن به
طور نادرست، برای اقداماتی استفاده نمودند که ما مخالف آن اقدامات می باشیم. اسلام به عنوان یک مذهب، دستورالعمل خاصی
برای سیاستهای ویژه بین المللی ندارد، ولی بعضی از کشورها و برخی گروهها در بین کشورها، از تعبیرات خود از مذهب، به عنوان
یک عامل شرعی در سیاست، فعالیتها، تهاجمات و تروریسم استفاده می کنند. این سیاستها و فعالیتها است که برای ما جالب است،
نه ادعای مشروعیت مذهبی آنها. اگر این سیاستهای مشابه و اقدامات به روشهای دیگر مورد قضاوت قرار بگیرد، به عنوان مثال،
قضاوت در مورد آمال رهبران و تئوریهای اجتماعی آنها و یا ارزیابی دنیوی منافع ملی، پاسخ ما این گونه خواهد بود:

توجیه هرچه که باشد، ما همیشه مخالف آنهایی خواهیم بود که:

دست به اقدامات تروریستی می زنند، اقلیتها را درنظر می گیرند، دعوت به تعصب کرده و یا معیارهای معمول بین المللی حقوق
بشر را نقض می کنند که شامل آزادی مذهب و عقیده می باشد.

با قطعنامه های مسالمت آمیز مناقشات مخالفند; خصوصا قطعنامه هایی که مربوط به اعراب و اسرائیل می شود.

کسانی که دست به اقدامت بازدارنده، خشونت آمیز یا تروریستی برای بدس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.