پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به مسیحیت؛ این کتاب آسمانی نیست ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به مسیحیت؛ این کتاب آسمانی نیست ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به مسیحیت؛ این کتاب آسمانی نیست ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به مسیحیت؛ این کتاب آسمانی نیست ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

اشاره:

مسیحیت بعد از اسلام فراگیرترین مذهب در سراسر جهان است. نگاهی به تاریخ این دین نشان می دهد که مدتی بعد از غایب شدن حضرت عیسی علیه السلام دنیای غرب (امپراطوری روم) به دلیل گرایش مردم به آیین الهی به جای مقابله با این دین درصدد برآمد تا با تحریف مفاهیم اصیل و توحیدی آن، از آیین مسیح در جهت سرکوب و استثمار توده ها بهره گیرد.

بعد از آن نیز کشورهای غربی برای توسعه فرهنگ غربی (نه توسعه آیین توحیدی) اقدام به اعزام مبلغین به سرتاسر جهان نمودند. در ایران نیز از حدود ۲۵۰ سال پیش این فعالیت ها آغاز شد و به مرور زمان شدت گرفت.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و جلوه گر شدن اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم گسترش فرهنگ غنی شیعی در سراسر جهان باعث شد تا استکبار جهانی از مکتب اهل بیت احساس خطر جدی نموده و با توجه به گرایش مردم جهان به معنویت و دین درصدد برآید تا با ارائه ی مذاهب جعلی و انحرافی و تحریف شده نگذارند معارف حقیقی به مردم جهان برسد.

از طرفی مرکز جهان اسلام و تشیع را مورد هجمه ی این تبلیغات قرار دادند تا بتوانند از درون به فرهنگ ناب اسلامی ضربه بزنند. از این رو مدتی است که با تبلیغات شدید در مذاهبی مانند زرتشتی، بهایی گری، وهابیت و مسیحیت روبرو هستیم. در این میان ظاهراً مسیحیت از توجیه بیشتری برخوردار بوده و با رواج داستان های جعلی درباره اسلام و نوع پیدایش آن سعی در فریب جوانان و سوق دادن آن ها به سوی این دین تحریف شده که عاری از مبارزه با ظالمان و مفسدان و مقابله با مفاسد است، نمایند.

به همین جهت بر آن شدیم تا در این شماره به بررسی اجمالی مسیحیت و عقاید آنان و بعضی خرافات وارد شده در این مذهب جعلی بپردازیم.

برای شروع کتاب انجیل را مورد کنکاش قرار داده و تناقضات آن و عدم اعتماد به آن به دلیل وجود نسخه های مختلف را بررسی می کنیم.

انجیل چیست؟

کتاب دینی مسیحیان انجیل نامیده می شود. واژه ی انجیل در لغت مغرب واژه ای یونانی(enangelion) به معنای مژده و بشارت است. [۱]

در قرآن کریم و احادیث اسلامی انجیل نام کتاب حضرت مسیح است که از جانب خداوند به او وحی شده است امّا در کتاب های تاریخ ادیان و به ویژه نزد مسیحیان کتاب هایی که در سده های نخستین مسیحیت برای ثبت گفتار و اعمال حضرت مسیح نگارش یافتند انجیل نامیده می شود. نویسندگان انجیل ها در نگارش شرح زندگانی حضرت عیسی مسیح از مطالبی استفاده کرده اند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینی وقایع در دسترس آن ها قرار گرفته بود.[۲]

انجیل از دیدگاه مسیحیت

مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابی به نام انجیل آورد[۳] بلکه آنان معتقدند،، بعد از عروج عیسی علیه السلام، پیروان وی، گفتار، اعمال و حوادثی را که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود به صورت روایت هایی شفاهی، نقل می کردند و یک سنت شفاهی در بین آن ها، رایج بود.[۴] تنها در نیمه ی دوم قرن اوّل میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوّت گرفت و عده ای به نوشتن گفتار و اعمال عیسی علیه السلام، که در آن زمان، رایج بود و از سوی حواریان و شاگردان آن ها نقل می شد، پرداختند. و این نوشته ها را «انجیل» نامیدند. [۵]

نوشته شدن این انجیل ها زمانی شروع شد که مسیحیت توسط پُولس polus که سال ها بعد از حضرت عیسی به این دین ایمان آورد[۶] در مناطق مختلفی از اروپا و آسیای صغیر پراکنده شده بود و عده ی زیادی از غیر یهودیان ساکن در مناطق نامبرده بدون این که شریعت موسی علیه السلام را که مورد تأیید عیسی علیه السلام [۷] و حواریان ساکن در فلسطین بود قبول کنند به آیین مسیحیت گرویده بودند و کلیساهای متعددی در انطاکیه، ایکونیوم، لیسترا، پرگا، کورنت و… تشکیل شده بود.[۸] به همین دلیل هنگامی که نهضت کتابتِ سنت شفاهی مسیحیت، آغاز شد، هر کس، به تشخیص خود و سبک خاصی که داشت به تدوین اعمال، گفتار و حوادث مربوط به حضرت عیسی علیه السلام پرداخت.[۹] و بدین ترتیب نوشته های متعددی به نام «انجیل»، به وجود آمد.[۱۰] که با محیط های مختلف، قابل انطباق بوده و نیازهای کلیساها را رفع می کردند.[۱۱] تعدد متون فوق، باعث شد تا کلیسا معین کند که کدام یک از نوشته های مسیحی را معتبر و معیار می داند و البته این کار آسانی نبود؛ زیرا همه، نوشته های خود را اصیل و معتبر می دانستند. افزون بر انجیل های چهارگانه، کتاب «اعمال رسولان»، «نامه های رسولان» و هم چنین کتاب «مکاشفه» که امروزه عهد جدید را تشکیل می دهند، متن های دیگری نیز تداول عام داشتند. انجیل توما، انجیل حقیقت، انجیل دوم متی، اعمال پطرس، اعمال یوحنا[۱۲] و هم چنین انجیل برنابا، انجیل ناصریان، انجیل عبرانیان، انجیل مصریان و… از جمله این انجیل ها بودند.[۱۳] با این حال در اواسط قرن دوم میلادی «مارسیون» مقامات کلیسا را سخت تحت فشار قرار داد که موضع خود را تعیین کنند. وی، مخالف سرسخت یهودیان بود و در آن موقع تمام عهد عتیق و آن چه را که از نوشته های پس از عیسی علیه السلام که خیلی مرتبط با عهد عتیق بود یا از اخبار و احادیث یهودی، نشأت می گرفت طرد می کرد. مارسیون، فقط انجیل لوقا و نوشته های پولس را معتبر می دانست؛ زیرا فکر می کرد، که لوقا سخن گوی پولس بوده است.[۱۴]

کلیسا در واکنش به رفتار مارسیون، وی را کافر اعلام کرد و رساله های پولس را کنار گذاشت؛ امّا بار دیگر انجیل های متی، مرقس، لوقا و یوحنّا را معتبر شناخته و چند اثر دیگر مانند «اعمال رسولان» را بر آنها افزود؛ با این همه در قرن های نخستین میلادی، فهرست کتاب های عهد جدید، نهایی نشد و فهرست رسمی این کتاب ها با زمان تغییر می کرد و کم و زیاد می شد. به عنوان مثال نوشته هایی که بعدها غیر معتبر، شناخته شدند، در مجموعه ی قبلی درج شده بود و حال آن که نوشته های دیگری که در عهد جدید کنونی، قرار گرفته اند، در آن زمان، حذف شده بودند. شک و تردید در این موضوع تا مجمع روحانی «هیپون» در سال (۳۹۳میلادی) و مجمع روحانی «کارتاژ» در سال (۳۹۷میلادی) طول کشید.[۱۵] و در مجمع اخیر بود که حذف های نهایی به عمل آمد و بیش از صد انجیل از بین برده شد و تنها چهار انجیل نگهداری شد تا در فهرست نوشته های عهد جدید که «کانن» نامیده می شود، وارد شوند[۱۶] بدین ترتیب در اوایل قرن پنجم میلادی تنها چهار انجیل یاد شده در زیر توانستند به عنوان انجیل های رسمی جایگاه ثابتی را در عهد جدید، پیدا کنند. [۱۷]

۱) انجیل مَرْقس

این انجیل در حوالی سال ۷۰ میلادی توسط شخصی به نام «مَرْقُس» Marcus تألیف شده است. [۱۸]

مرقس جنبه های بشری عیسی را به گونه ای برجسته، نشان می دهد و بدین وسیله بر انسان بودن او تأکید می ورزد. انجیل مرقس مژده عیسی را به شکل اساسی و نزدیک به صورت ابتدایی آن می آورد و اصول آن چنین است:

از گناه دور شوید و به درگاه الهی توبه کنید؛ زندگی خود را با شریعت خدا هماهنگ سازید و ملکوت همین است.[۱۹]

رنج های عیسی علیه السلام جایگاه بسیار مهمی در این انجیل به خود اختصاص داده است.

۲) انجیل مَتّی

این انجیل توسط شخصی به نام «مَتّی» Matthew نوشته شده است. عدّه ای معتقدند که متّای حواری در اواخر سده ی اوّل میلادی مجموعه ای از سخنان عیسی علیه السلام را که احتمال دارد خودش گردآوری کرده و به زبان آرامی نوشته بود منبع اطلاعات خویش قرار داده و سپس آن را با انجیل مَرْقُس درهم آمیخته و انجیلی دیگر خطاب به یهودیان و برای ردّ انتقادات آنان نگاشت.[۲۰] برخی زمان تألیف این انجیل را سال های ۸۰ و ۹۰میلادی و مکان تألیف آن را سوریه و فلسطین می دانند. این کتاب، چون برای یهودیان نوشته شده از شواهد عهد عتیق، بسیار استفاده کرده است.[۲۱]

این انجیل، عیسی علیه السلام را به عنوان متمم دین یهود، معلم اعظم، موسای جدید و صاحب شریعت عهد جدید، معرفی می کند. شیوه ی ادبی نویسنده این انجیل بر گردآوری گفتارها و کارهای عیسی بر اساس ترتیب اهمیت موضوعی، استوار است و نه ترتیب تاریخی آن ها.[۲۲]

۳) انجیل لُوقا

این انجیل در سال های (۸۰ و ۹۰میلادی) توسط شخصی به نام «لوقا» Luke در انطاکیه و خطاب به مشرکین تألیف شده است.[۲۳] لُوقا را به عنوان یار غیر یهودی الاصل «پولس رسول» معرفی می کنند، پس وی یکی از دوازده شاگرد عیسی علیه السلام نبوده است. وی، با آن که بسیار به انجیل مَرْقُس تکیه می کند، در نوشته ی خود برخی از اندیشه های کلامی را وارد کرده که در دو انجیل قبل وجود ندارد. یعنی حوادث زندگی عیسی علیه السلام و تعالیم وی در این انجیل در پرتو مرگ و رستاخیز وی تفسیر می شود.[۲۴]

مهم ترین اندیشه های انجیل لوقا را می توان چنین خلاصه کرد: عمومیت رسالت عیسی و این که وی نه تنها به سوی یهود، بلکه به سوی همه ی امت ها فرستاده شده است. عیسی دوست گناه کاران و غم خوار رنج دیدگان… و مرد دعا است.[۲۵]

۴) انجیل یُوحنّا

این انجیل در بین سال های ۹۵تا۱۰۰ میلادی توسط شخصی به نام «یُوحنّا»yuhanna و در آسیای صغیر، تألیف شده است.[۲۶] یک دقت کامل در انجیل مذکور روشن می کند که خوانندگان انجیل یوحنا از وقایعی که در انجیل های سه گانه (همنوا)، نقل شده، اطلاع داشته اند. از این جهت معلوم است که انجیل یُوحنّا قدری عقب تر از انجیل های دیگر، نوشته شده است.[۲۷] این انجیل مدعی شرح حال نویسی حضرت عیسی علیه السلام نیست و مسیح را از لحاظ خداشناسی به عنوان «لوگوس»(کلمه) خداوند، آفریدگار جهان و رهاننده بشر، معرفی می کند و با انجیل های همنوا در بسیاری از جزئیات و هم چنین در توصیف کلی مسیح مغایرت دارد.[۲۸] از دیدگاه انجیل یوحنا، حوادث زندگی عیسی مسیح از تأثیر زندگی و کارهایش بر جامعه مسیحی حکایت می کند. انجیل یوحنا می گوید: عیسی نور، حقیقت، حیات و کسی است که راه رسیدن به خدا را به ما نشان می دهد.[۲۹] همه ی این تعالیم در سخنان طولانی عیسی علیه السلام در شام آخری که با شاگردان صرف کرد، یافت می شود. [۳۰] با آن که انجیل های مَرْقس، متی و لوقا به دلیل ساختار و نحوهی نقل کارها و سخنان عیسی علیه السلام، «اناجیل همنوا و نظیر»، نامیده می شوند.[۳۱] و اصل همه آن ها به زبان یونانی نوشته شده است.[۳۲] با این همه میان یک انجیل با انجیل دیگر تناقضات فراوان، وجود دارد و در آن ها اطلاعات تاریخی مبهم، شباهت با افسانه های خدایان مشرکان، حوادث ساختگی برای اثبات تحقق یافتن پیش گویی های عهد قدیم و… موجود است. [۳۳]

انجیل بِرنابا

نام اصلی نویسنده ی این انجیل «یوسف» می باشد. وی از پدر و مادری یهودی در جزیره ی قبرس به دنیا آمد. نژاد او به «سبط لاوی» از اسباط خاندان اسرائیل می رسد و لقب «برنابا» Barnaba که مرکب از «بر» و «نابا» یعنی فرزند «اندرز» یا فرزند«تسلیت»، می باشد، توسط حواریان عیسی علیه السلام به وی عطا شده است.[۳۴] نسخه ی اصلی انجیل بِرنابا که به زبان ایتالیایی در ۲۲۲ فصل کوچک و بزرگ و ۲۲۵ صفحه ی ضخیم در کتابخانه ای، در باروین، نگهداری می شود، برای اوّلین بار توسط راهب ایتالیایی «فِرامارینو» در اواخر قرن شانزدهم میلادی از کتابخانه پاپ بیرون آورده شد و در معرض استفاده همگان قرار گرفت. [۳۵] یکی از اهداف اصلی برنابا در نوشتن انجیل به گونه ای که خودش در اوّل کتاب گفته است، برافروختن چراغ توحید، می باشد و عیسی علیه السلام نیز مانند پیامبران دیگر، همان را ترویج می کرده است.

جالب است که برنابا می نویسد: «چون آدم و حوا از بهشت بیرون شدند، مشاهده کردند که بالای دروازه ی بهشت نوشته اند: لااله إلاّ الله محمّد رسول الله»[۳۶] در این انجیل بارها به نماز خواندن مسیح، اشاره شده است.[۳۷] برنابا، اظهار می دارد که عیسی علیه السلام چندین بار مردم را جمع کرد و به آنان فرمود که او را پسر خدا نخوانند و حتی نیروی اعجاز خود را به دیگران داده که مردم از این خیال زشت، برگردند.[۳۸] وی، به صلیب کشیده شدن عیسی علیه السلام را انکار می کند[۳۹] در این انجیل بیش از ده مرتبه نام پیامبر اسلام به لفظ «محمد صلی الله علیه و آله و سلم» آمده است.[۴۰]

هر چند دانشمندان مسلمان، انجیل برنابا را انجیل نازل شده بر حضرت عیسی، نمی دانند؛ ولی از دیدگاه آنان این انجیل بیشتر از سایر انجیل ها با واقعیت های تاریخی، تطابق دارد. البته برخی از دانشمندان مسیحی به دلیل این که «فرامارینو» معرفی کننده ی «انجیل برنابا» به حاکم مسیحیت، بعد از خواندن این انجیل مسلمان شد، ارزش تاریخی این انجیل را زیر سوءال برده اند و آن را جعل شده از سوی وی، معرفی کرده اند.[۴۱] ولی دلیلی بر گفتار خود ارائه نداده اند.

انجیل در منابع اسلامی

قرآن کریم که نخستین منبع معارف اسلامی است عیسی علیه السلام را یکی از پیامبران الهی می شمارد.[۴۲] «انجیل» به عنوان کتاب آسمانی بر آن حضرت نازل شده است.[۴۳] کلمه ی انجیل دوازده بار در قرآن، تکرار شده، ولی هیچ گاه به صورت جمع (اناجیل)، وارد نشده است و این یکی از ادلّه ای است که نشان می دهد، انجیل مورد نظر قرآن غیر از انجیل هایی است که مسیحیان آن ها را از جمله کتاب های مقدس خود می دانند. از دیدگاه قرآن، انجیل کتابی است آسمانی که از سوی خداوند نازل شده و هم چون قرآن و تورات اصلی، نور، هدایت و موعظه برای تقوا پیشه گان بود.[۴۴]؛ نه تنها شریعت تورات اصلی را نفی نمی کند، بلکه آن چه در تورات ذکر شده بود را تصدیق و تأیید می نماید[۴۵] و تنها برخی از احکام آن را نسخ می کند[۴۶] و به صراحت آمدن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را بشارت می دهد.[۴۷]

در احادیث ائمه معصوم علیهم السلام، آمده است که انجیل در ماه رمضان بر عیسی علیه السلام نازل گردیده[۴۸] و بر خلاف قرآن که آیات آن به صورت تدریجی و در غیر الواح و صحف نازل شده و به همین دلیل فرقان نامیده می شود، انجیل یک باره و در ورق نازل شده است. [۴۹] از دیدگاه احادیث در کتاب انجیل به مسائلی چون اقامه ی نماز، امر به معروف، نهی از منکر، تحریم حرام و تحلیل حلال، امر شده و موعظه ها و امثال متعددی آمده است؛ با این همه به حکم قصاص، حدود و ارث، اشاره ای نشده است.[۵۰] و در عوض به پیروان عیسی علیه السلام امر شده که به شریعت تورات عمل کنند.[۵۱] مگر قسمت هایی که توسط آن حضرت، نسخ شده است.[۵۲] این احکام نسخ شده، عبارتند از: حرمت کار کردن در روز شنبه، خوردن پیه حیوانات و پرندگان که در دین عیسی علیه السلام حلال شده اند.[۵۳]

بر اساس احادیث اسلامی، انجیل در اختیار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود و پس از او در اختیار ائمه معصوم علیهم السلام قرار گرفت.[۵۴] و به هنگام ظهور امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر خواهد شد.[۵۵]

با این که از دیدگاه احادیث، انجیلی که بر عیسی علیه السلام، نازل شده، غیر از انجیل های موجود در عهد جدید و مورد استناد مسیحیان می باشد؛[۵۶] ولی در برخی اوقات ائمه معصوم علیهم السلام در مناظرات شان با مسیحیان به همین انجیل های موجود، استناد کرده و آنان را محکوم کرده اند.[۵۷]

دانشمندان اسلامی ضمن تأکید بر این که انجیل اصلی یکی بوده و آن همان است که از جانب خداوند بر حضرت عیسی علیه السلام نازل شده است[۵۸] در مورد انجیل های موجود دو احتمال داده اند:

احتمال اوّل این است که: بسیاری از قسمت های انجیل اصلی توسط نویسندگان بعدی اناجیل حذف شده و خرافات زیادی بر آن افزوده شده و همین امر سبب شده تا ارزش خود را از دست بدهد[۵۹] و اوصافی چون نور، موعظه و هدایت بودن را نداشته باشد.

احتمال دوم این است که: انجیل اصلی به کلّی به فراموشی سپرده شده و به جای آن کتاب های دیگری توسط پیروان کلیسا نوشته شده است.[۶۰]

از میان دو احتمال بالا، احتمال دوم به دلیل مطابقت با وقایع تاریخی بیشتر مورد قبول واقع شده است.[۶۱]

با این همه، در استناد این انجیل ها به حواری ها و یا شاگردان آن ها، شک و تردید، وجود دارد؛ زیرا:

۱) این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم رسمیت یافته اند[۶۲] و آثار خطی باقی مانده از آن ها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از این انجیل ها به دست ما نرسیده است، بنابراین مدت دو قرن در معرض اشتباهات استنساخ و تغییرات احتمالی برای وفق دادن متن با نظریات بانیان و اصول خداشناسی فرقه و… بوده است[۶۳] و نمی توانند سند صحیحی داشته باشند.

۲) نام بیشتر کتاب های یونانی با صراحت به نویسنده ی آن ها اضافه می شود، به عنوان مثال می گویند: ایلیاد هومر و جمهوری افلاطون؛ این در حالی است که برای انجیل ها از این شیوه استفاده نمی کنند، بلکه حرف اضافه (Kata) که در زبان یونانی«به روایت متی یا به روایت لوقا و یا… معنی می دهد» را به کار می برند و گویا بدین شیوه از نسبت دادن این کتاب ها به نویسندگان سنتی آن ها می پرهیزند.[۶۴]

۳) انجیل های دیگری مانند انجیل برنابا وجود دارد که با انجیل های چهارگانه، تعارض دارند و ترجیح این انجیل ها بر انجیل های غیر رسمی هیچ مرجّحی ندارد.[۶۵]

بعضی از تناقضات این کتب

نکته مهم در خصوص انجیل این است که، طبق نظر مسیحیان، انجیل بر خلاف قرآن سخن خدا نیست و کتابی که تمامی آن وحی الهی باشد در جهان مسیحیت وجود ندارد. شاید بتوان از نظر جمع آوری، انجیل را با کتب حدیث مقایسه کرد. البته خرافات وارد شده در آن به قدری زیاد است که این مقایسه هم صحیح نیست.

بررسی و تحقیق در عهدین، نشان می دهد که اختلاف و تضاد در میان کتاب ها و رساله های آن، به قدری زیاد و روشن است که حتی تصور آن برای بسیاری از مردم مشکل به نظر می رسد. در زیر به نمونه هایی از آن اشاره می شود.

۱ـ در سفر خروج از کتاب عهد عتیق آمده است:«قتل مکن، زنا مکن، دزدی مکن و بر همسایه ی خود شهادت دروغ مده…»[۶۶] این سخن که به صراحت از ارتکاب عمل زشت و ناپسند زنا نهی می کند، با آن چه که در کتاب زکریا، پیرامون فرمان هجوم و یورش از جانب آن پیامبر به شهر «اورشلیم»وارد شده، تناقض و ضدیت آشکاری دارد. در این کتاب می خوانیم: «اینک روز خداوند می آید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد و جمیع امت ها را بر ضد اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد و شهر را خواهند گرفت و خانه را تاراج خواهند کرد و زنان را “بی عصمت” خواهند نمود…»[۶۷]

در این جا می گوید به فرمان«زکریای نبی» سربازان و مجاهدان راه خدا! نخست شهر «اورشلیم» را به تصرف خود درمی آورند و سپس به غارت خانه ها و تاراج اموال عمومی و تجاوز به زنان مردم می پردازند! این مطلب علاوه بر تضاد و اختلافی که با سفر خروج ـ که زنا را به صراحت حرام می شمرد ـ دارد، دلیل واضحی است بر تحریف این کتاب. زیرا جنگ در دنیای امروز با همه ی ابعاد وسیعی که از نقطه نظر سلاح های مخرب و آتش زا و کشتارهای دسته جمعی پیدا کرده است در عین حال، این گونه رفتار را با افراد بی گناه، بی دفاع و به ویژه زنان تقبیح می کند. و چنین رفتاری جز از انسان های محروم از عواطف انسانی و دور از تعالیم عالیه انبیا سر نمی زند و نسبت انجام چنین عملی به سرپرستی کسی که رهبری آسمانی و پشتیبان تقوی و عفت در جوامع انسانی است، توهین به مقام انبیاء است.

اگر تاریخ کشورهای غربی در گذشته را بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که به احتمال زیاد این گونه داستان ها برای توجیه عمل حکمرانان و قتل و غارت آنان جعل شده است.

۲) در کتاب حزقیل نبی بندهای ۲۰ـ۲۲ باب ۱۸ می خوانیم: «هرکه گناه کند او خواهد مرد، پسر متحمل گناه پدرش نخواهد بود و پدر متحمل گناه پسرش نخواهد بود، عدالت مرد عادل بر خودش خواهد بود و شرارت مرد شریر بر خودش خواهد بود و اگر مرد شریر از همه ی گناهانی که انجام داده باشد بازگشت نماید و جمیع فرایض مرا نگاه داشته، انصاف و عدالت را به جا آورده، او البته زنده مانده، نخواهد مرد…» این جمله ها به روشنی می گویند که سنگینی وزر و گناه آدمی تنها به دوش خود او است و کسی را برخلاف عقل و ادیان راستین، به جرم گناه دیگری مجازات نخواهند کرد. در حالی که سفر خروج می گوید: «لکن گناه را هرگز بی سزا نخواهد گذاشت بلکه خطایای پدران را بر پسران و پسرانِ پسران، تا پشت سوم و چهارم خواهد گرفت»[۶۸]

بنابراین، حزقیل نبی نه تنها جرم و گناه انسانی را به گردن انسان دیگری نمی اندازد بلکه آشکارا می گوید: اگر گنهکار در پرتو توبه و بازگشت به خدا از لوث و آلودگی گناه بیرون آید، حیات جاودانه پیدا خواهد کرد ولی سفر خروج می گوید: تا چهار پشت انسان گنهکار باید سزای گناه او را بچشند، و این دو کتاب در این مورد باهم به طور کامل اختلاف دارند. ضمن آن که مجازات پسر تا نسل سوم به جرم گناه پدر را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد.

۳) در سفر تکوین آن جا که سخن از قدرت خداوند به میان می آورد (به هنگامی که فرشتگان الهی به حضرت ابراهیم و همسرش بشارت می دهند که صاحب فرزند خواهند شد) چنین آمده است: «مگر هیچ امری نزد خداوند مشکل است؟…»[۶۹] این مطلب با سخنانی که در سفر داوران باب اول بندهای ۱۸ـ۱۹ آمده تضادی روشن دارد، زیرا در سفر داوران می گوید با وجودی که خداوند به«یهودا»کمک می داد در عین حال، نتوانستند دشمنان را از«وادی» برانند چون آنان دارای «عرابه های آهنین» بودند!

۴) جمله ۳ باب ۱۵ از کتاب امثال سلیمان با جمله ۹ باب ۳ از سفر تکوین که در مورد علم خداوند است باهم تباین و تناقض دارند. در کتاب امثال سلیمان می گوید: «چشمان خداوند در هر جا به بدان و نی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.