پاورپوینت کامل هفت آسیب تربیتی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هفت آسیب تربیتی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هفت آسیب تربیتی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هفت آسیب تربیتی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :

>

آسیب شناسی تربیت دینی جوانان در مسائل عبادی با تکیه بر آیات و روایات[۱]

مقدمه

هدف اصلی اسلام تربیت انسان است و مقدمه ی این تربیت، شناخت انسان با تمام ویژگی های اوست که بدون شناخت انسان تربیت او ممکن نیست. مرحله جوانی مرحله ای بسیار حساس در زندگی انسان محسوب می شود که در آن دوره انسان پایه های سعادت و خوشبختی را بنا می کند یا باعث تزلزل شخصیت و رسیدن به شقاوت خود می شود. از این رو، شناخت ویژگی های جوانان حائز اهمیت است و مهم است که بدانیم تربیت دینی را چه آسیب هایی تهدید می کند.

اسلام در مجموع یک مکتب تربیتی است و هر چه در آن آمده است به نوعی با «انسان»، «تربیت» و «تزکیه» او سروکار دارد. باید توجه داشت منظور از تربیت دینی فقط آموزش یک سلسله عقاید و باورها و بیان احکام و دستورات دینی نیست، بلکه تربیت دینی مفهوم گسترده ای دارد. به همین دلیل در تعریف تربیت دینی می توان گفت: «تربیت مجموعه ای از اعمال عمدی و هدف دار به منظور آموزش گزاره های معتبر یک دین به افراد دیگر (است به گونه ای) که در عمل به آن آموزه ها پایبند باشند.» [۲]

اهمیت و ضرورت بحث درباره ی تربیت دینی و آسیب شناسی آن، در حقیقت به جایگاه نقش دین در زندگی بشر باز می گردد. زندگی معنا و حقیقت خود را در پرتو دین می یابد و انسان با پذیرش دین و اطاعت از تعالیم آن به عالی ترین کمالات می رسد.

به سبب همین جایگاه شایسته است که امام علی علیه السلام مصیبت و آفت در دین را بزرگ ترین مصیبت می خواند: «الْمُصِیبَهُ بِالدِّینِ أَعْظَمُ الْمَصَائِب – بلا و مصیبت در دین بزرگ ترین مصیبت ها است.»[۳]

و به طور قطع دین داری معیوب یکی از بزرگ ترین مصائب دین داری است که می تواند ثمره ی تربیت دینی غلط باشد. از این رو، شناخت آسیب ها و عوامل ایجاد کننده آن ها، برای پیشگیری از آفت زایی در دین و دینداری ضروری است.

منظور از آسیب عاملی است که سبب اختلال و ناهنجاری و آفت در پدیده ها می شود گاه نیز به خود اختلالات آسیب گفته می شود. از این رو هنگام بحث از آسیب شناسی تربیت دینی، گاه شناخت وضعیت های ناهنجار حاصل از تربیت مورد نظر است و گاه منظور علل و عواملی است که این گونه اختلالات و وضعیت های نابسامان را پدید آورده است.

این نوشتار با تکیه بر آیات و روایات معصومین علیهم السلام به بررسی برخی عوامل آسیب زای تربیت دینی در حوزه فردی و اجتماعی می پردازد.

زمینه های آسیب زا در حوزه اعتقادی و عبادی

۱- برداشت غلط از مفاهیم دینی

از جمله عوامل بی رغبتی به دین و امور مذهبی، برداشت غلط از معارف و مفاهیم دینی است. امروزه کم و بیش در جامعه مشاهده می کنیم که عده ای برداشت های غلطی از مفاهیم دینی دارند و سعی می کنند با گفتار یا کردار به دیگران هم بفهمانند که دین سخنی جز این ندارد، که این تفکرها و برداشت ها گاه ضمن این که لباس کهنگی بر قامت تعالیم مذهبی می پوشاند، مانعی برای تلاش و فعالیت می گردد.

برای مثال «توکل» عاملی است برای حرکت و تلاش و قدم گذاشتن در امواج دریای مسئولیت ها و تکیه گاهی است که آدمی در حوادث از چیزی نترسد و محکم جلو رود و به نصرت خداوند امیدوار باشد و بداند که ذات الهی به کمک او می شتابد. اما این معنای زنده و پوینده در نگاه بعضی واژگون گردیده و به دور شدن از وظیفه – به بهانه واگذار کردن کار به خدا – تفسیر شده است و بهانه ای برای کسانی قرار گرفته که عافیت طلبی را بر همه چیز ترجیح می دهند.

یا معنای «صبر» که استقامت و پایداری در راه هدف است، گاهی به سکوت و تسلیم در برابر ستمگران تعبیر می شود یا «قضا و قدر» الهی، به سلب اختیار از آدمی تأویل می گردد که می تواند توجیه گر هر کار شرّی شود.

این نوع برداشت های غلط، مخصوص زمان ما نیست، بلکه در طول تاریخ اسلام، افراد زیادی بوده اند که مفاهیم مذهبی را خوب متوجه نشده و در نتیجه برداشت هایی داشته اند که نه عقل پذیر بوده است و نه فطرت پسند و بدون تردید همین برداشت های غلط باعث دوری بسیاری از انسان ها به ویژه جوانان از مذهب و ایمان مذهبی شده است.[۴]

تبیین صحیح مفاهیم دینی و زدودن دین از خرافات و مطالب مجعول؛ وظیفه مهم مسلمانان و اندیشمندان دینی است. متأسفانه در طول تاریخ، افرادی به انگیزه های مختلف اقدام به جعل حدیث و جای دادن آن در بین منابع اسلامی نمودند. به همین دلیل نقل حدیث و شرح آن نیازمند به آشنایی لازم با علوم اسلامی و حدیث است و هر کسی نمی تواند وارد این عرصه شده و درباره ی احادیث اظهار نظرهای کارشناسانه نماید.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند: «لِکلِ شَی ءٍ عِمَادٌ وَ عِمَادُ هَذَا الدِّینِ الْفِقْه – برای هر چیز ستونی است و ستون دین نیز فقه و آگاهی است.»[۵]

و امام باقر علیه السلام می فرمایند: «الدِّینُ وَاسِعٌ وَ لَکنَّ الْخَوَارِجَ ضَیقُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ مِنْ جَهْلِهِمْ – دین گسترده است اما خوارج از روی نادانی بر خود سخت گرفتند.»[۶]

برداشت ناصحیح گاهی از سوی کسانی است که بدون داشتن تخصص و خبره بودن در دین، در تفسیر و تبلیغ دخالت می کنند و از این اصل عقلایی که در هر زمینه ای باید به اهلش مراجعه کرد عدول نموده و پا را از گلیم خود فراتر می گذراند و در نتیجه برداشت های ناصواب از دین عرضه می کنند.

گاهی این تلقی ناصحیح، از سوی اصحاب دین و کانون های دینی است که به ظاهر با معارف دینی آشنا هستند و داعیه تخصص در دین دارند، اما به خاطر برخی اندیشه های سنتی و خشک و به علت برخی احتیاط های نابجا برداشت های غیر واقعی و خشکی از دین ارائه می دهند که در حقیقت گوهر دین به دور از آن ها است.[۷]

به همین علت ضروری است تا در امر تربیت دینی به کارشناسان مربوطه مراجعه شده و کسانی که در این عرصه قدم می گذارند ضمن این که خود باید اهل مطالعه باشند باید به فقها به عنوان عالی ترین سطح کارشناس علوم دینی مراجعه نمایند.

قرآن کریم می فرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِن کنتُمْ لَا تَعْلَمُون – اگر نمی دانید، از آگاهان بپرسید.» (نحل/۴۳ و انبیاء/۷)

«آیه فوق بیانگر یک اصل اساسی اسلامی در تمام زمینه های زندگی مادی و معنوی است و به همه مسلمانان تاکید می کند که آن چه را نمی دانند از اهل اطلاعش بپرسند و پیش خود در مسائلی که آگاهی ندارند دخالت نکنند. به این ترتیب”مسأله تخصص” نه تنها در زمینه مسایل اسلامی و دینی از سوی قرآن به رسمیت شناخته شده، بلکه در همه زمینه ها مورد قبول و تاکید است، و روی این حساب بر همه مسلمانان لازم است که در هر عصر و زمان افراد آگاه و صاحب نظر در همه زمینه ها داشته باشند که اگر کسانی مسائلی را نمی دانند به آن ها مراجعه کنند. ولی ذکر این نکته نیز لازم است که باید به متخصصان و صاحب نظرانی مراجعه کرد که صداقت و درستی و بی نظری آن ها ثابت و محقق است، آیا ما هرگز به یک طبیب آگاه و متخصص در رشته خود که از صداقت و درستکاریش در همان کار خود، مطمئن نیستیم مراجعه می کنیم؟! به همین دلیل در مباحث مربوط به تقلید و مرجعیت، صفت عدالت را در کنار اجتهاد و یا اعلمیت قرار داده اند، یعنی مرجع تقلید هم باید عالم و آگاه به مسائل اسلامی باشد و هم با تقوا و پرهیزکار.»[۸] پس «مسائل دین را باید از کارشناس دین پرسید، نه هر کس اندک آشنایی با دین دارد.»[۹]

امام صادق علیه السلام در رساله مفصّلی که به اصحاب شان مرقوم فرموده اند، آورده اند: «ای گروه مورد رحمت خدا و رستگار (شیعه)، به درستی که خدای تعالی خیر و نعمت را در حق شما تمام کرده است. بدانید که از علم الهی و امر او نیست که احدی از مخلوقات در دین خدا به هوی و هوس و رأی و نظر خود و قیاس عمل کند؛ زیرا خداوند قرآنی را نازل کرده است که احکام خدا به روشنی در آن بیان شده است و برای قرآن و آموزش احکام آن کسانی را قرار داده که شایستگی و اهلیت فهم آن را دارند و برای آنان هم جائز نیست که در دین خدا به هوای نفس و یا به رأی و قیاس حکم کنند؛ بلکه باید به اهل ذکر – که خداوند دستور داده است از آنان سؤال کنند – مراجعه نمایند.»[۱۰]

در توقیعی که امام زمان (ارواحنافداه) برای اسحاق بن یعقوب ارسال فرمودند آمده است:

«… وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاهِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ عَلَیهِم – در حوادثی که برای شما پیش می آید، رجوع کنید به راویان حدیث ما زیرا آن ها حجّت من بر شما هستند، و من حجّت خدا بر آن ها می باشم.» [۱۱]

از عبارت «رُوَاهِ حَدِیثِنَا – راویان حدیث ما» معلوم می شود که منظور کسانی هستند که روایات اهل بیت علیهم السلام را می شناسند و به دلیل همین شناخت روایات ایشان را نقل می کنند، نه روایاتی که جعل شده و از اهل بیت نیست.

مردی از پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله وسلم پرسید:

«مَا الْحَزْمُ – دوراندیشی چیست؟

حضرت فرمود: تُشَاوِرُ امْرَأً ذَا رَأْی ثُمَّ تُطِیعُه

مشاوره کردن با مرد صاحب نظر [کارشناس ] و پیروی نمودن از رهنمودهای او.» [۱۲]

خطر تفسیر به رأی

یکی از خطرات عدم مراجعه به کارشناس دینی، افتادن در دام تفسیر به رای قرآن، روایات و احکام دین است.

«مطلب دیگری که تذکرش لازم است، این است که احادیث هم مانند قرآن کریم محکم و متشابه دارد، و اشاره و رمز در میان احادیث بسیار شایع است، و به خصوص در مثل این گونه حقایق (که فهم بشر از درکش عاجز است) مانند لوح، و قلم، و حجب، و آسمان، و بیت معمور، و بحر مسجور، لا جرم بر یک فرد دانشمند لازم است که برای به دست آوردن معنای واقعی کلام سعی کند قرائن کلام را به دست آورد.» [۱۳]

در این خصوص چند روایت را نقل می کنیم:

۱- امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «فَإِنَّ أَمْرَ النَّبِی ص مِثْلُ الْقُرْآنِ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ وَ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُحْکمٌ وَ مُتَشَابِهٌ قَدْ کانَ یکونُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص الْکلَامُ لَهُ وَجْهَانِ کلَامٌ عَامٌّ وَ کلَامٌ خَاصٌّ مِثْلُ الْقُرْآنِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کتَابِهِ – ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا (حشر/۷) – فَیشْتَبِهُ عَلَی مَنْ لَمْ یعْرِفْ وَ لَمْ یدْرِ مَا عَنَی اللَّهُ بِهِ وَ رَسُولُهُ ص – امر پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله وسلم هم مانند قرآن ناسخ و منسوخ و خاص و عام و محکم و متشابه دارد، گاهی رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله وسلم به دو طریق سخن می فرمود: سخنی عام و سخنی خاص مثل قرآن. و خدای عزّ و جلّ در کتابش فرموده: – آن چه را پیغمبر برای تان آورده اخذ کنید و از آن چه نهی تان کرده باز ایستید – کسی که مقصود خدا و رسولش را نفهمد و درک نکند (امر) بر او مشتبه شود.»[۱۴]

۲- در همین رابطه امام رضا علیه السلام نیز فرموده اند:

«مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ إِلَی مُحْکمِهِ هُدِی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فِی أَخْبَارِنَا مُتَشَابِهاً کمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ وَ مُحْکماً کمُحْکمِ الْقُرْآنِ فَرُدُّوا مُتَشَابِهَهَا إِلَی مُحْکمِهَا وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دُونَ مُحْکمِهَا فَتَضِلُّوا – هر کس متشابهات قرآن را به محکمات آن ارجاع دهد، به راه راست هدایت شده است، سپس فرمودند: در اخبار ما نیز همانند قرآن محکم و متشابه وجود دارد، برای همین متشابهات آن را به محکمات آن ارجاع دهید و فقط به دنبال متشابهات آن نروید که گمراه می شوید.»[۱۵]

۳- پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله وسلم فرمود: «أَکثَرُ مَا أَخَافُ عَلَی أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی رَجُلٌ یتَأَوَّلُ الْقُرْآنَ یضَعُهُ عَلَی غَیرِ مَوَاضِعِه – بیشترین چیزی که بر امتم پس از خودم می ترسم این است که کسی قرآن را بگیرد و نادرست تفسیر کند.» [۱۶]

۴- امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «وَ آخَرُ قَدْ تَسَمَّی عَالِماً وَ لَیسَ بِهِ فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ أَضَالِیلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ أَشْرَاکاً مِنْ حَبَائِلِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ قَدْ حَمَلَ الْکتَابَ عَلَی آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَی أَهْوَائِه – گروهی از گمراهان چنین هستند که نام عالم بر خود گذاشته اند، در حالی که چنین نیستند، نادانی هایی را از افراد نادان گرفته و گمراهی هایی را از گمراهان، و بر سر راه مردم دام هایی از مکر و فریب و گفتار باطل نهاده، قرآن را بر آرای خود تطبیق می دهند و حق را مطابق میل خود تفسیر می کنند.» [۱۷]

۵- امام صادق علیه السلام فرموده اند: «مَنْ حَکمَ بِرَأْیهِ بَینَ اثْنَینِ فَقَدْ کفَرَ وَ مَنْ فَسَّرَ بِرَأْیهِ آیهً مِنْ کتَابِ اللَّهِ فَقَدْ کفَر – هرکس به رأی خود (بدون در نظر گرفتن حکم خدا) میان دو نفر قضاوت کند کافر شده است، و کسی که آیه ای از قرآن را به رأی خود تفسیر کند، کافر است.» [۱۸]

۶- امام محمد باقر علیه السّلام به قتاده فرمودند:

«وَیحَک یا قَتَادَهُ إِنْ کنْتَ إِنَّمَا فَسَّرْتَ الْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِک فَقَدْ هَلَکتَ وَ أَهْلَکتَ وَ إِنْ کنْتَ قَدْ أَخَذْتَهُ مِنَ الرِّجَالِ فَقَدْ هَلَکتَ وَ أَهْلَکت – یعنی وای بر تو ای قتاده اگر قرآن را از پیش خود تفسیر کنی، به یقین هلاک می شوی و دیگران را نیز به هلاکت خواهی کشاند (هم چنین) اگر تفسیر قرآن را از دیگر مردم (که به تفسیر واقعی آگاهی ندارند) فراگیری، سرانجام هلاک شده و دیگران را نیز به هلاکت خواهی کشاند.»[۱۹]

۷- در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السّلام، از رسول گرامی اسلام صلّی اللَّه علیه و آله وسلم نقل شده است:

«آیا می دانید چه کسانی به قرآن، که آن را شرفی بسی بزرگ و والا است تمسّک می جویند؟ آنان که قرآن و تأویلش را از ما اهل بیت و یا از نمایندگان و سفیران ما به سوی شیعیان مان به دست آورند، نه از طریق قیاس بدکاران و آرای اهل جدل. امّا آنان که به رأی و نظر خود درباره ی قرآن اظهار نظر می کنند، اگر بر حسب اتفاق گفتارشان درست باشد، عمل شان از روی نادانی بوده، قرآن را از غیر اهلش فرا گرفته اند، و امّا اگر دچار خطا و اشتباه شده، سخن شان مطابق با واقعِ امور نباشد، جایگاه شان آتش جهنّم خواهد بود.»[۲۰]

خاطره ای از حجت اسلام والمسلمین قرائتی

بی پیر مرو تو در خرابات

در سفری چند جوان را دیدم که کار تحقیقی روی قرآن انجام می دهند.

گفتم: در علوم قرآنی تخصص و سواد شما چه قدر است؟

گفتند: مایه عربی آنچنانی نداریم، امّا در رشته خود دانشجویان خوش فکری هستیم.

گفتم: عزیزان من! بی پیر مرو تو در خرابات. کباب پزی هم تخصّص می خواهد وگرنه گوشت ها روی آتش می ریزد!

آن گاه از آن ها پرسیدم: «فَلا یسْرِفْ فِی الْقَتْل – اما در قتل اسراف نکنید» (اسراء/۳۳) یعنی چه؟

گفتند: یعنی در کشتن اسراف نباید کرد.

گفتم: پس یکی دو نفر را می شود کشت؟

متحیر شدند و گفتند: پس معنای آیه چیست؟

گفتم: چون در زمان جاهلیت وقتی دو قبیله با هم می جنگیدند به انتقام یک کشته ده ها نفر را می کشتند، این آیه می گوید: یک نفر در مقابل یک نفر نه بیشتر. [۲۱]

باید انسانی که مهارت ندارد به اشخاصی که مهارت و علم دارند، رجوع کرده و از آن ها سؤال کند. درست مثل این که ما وقتی بیمار می شویم و نمی دانیم چه بیماری داریم، به پزشک مراجعه می کنیم یا این که برای اصلاح سر به آرایشگاه می رویم و یا این که پیراهن را به خیاط و ساختمان را به معمار می سپاریم. پس همین طور سؤال دینی را از دین شناس می پرسیم. [۲۲]

کمال گرایی موهوم و آسیب های ناشی از آن

هدایت به کمال از جمله اهداف بعثت انبیاء بوده و کمال گرایی در تربیت اسلامی از جمله اهداف مهم است به گونه ای که حتی گاهی تربیت اسلامی را به معنای هدایت به حق و کمال دانسته اند.

قرآن کریم می فرماید: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی کلُ شی ءٍ خَلْقَهُ ثمُ هَدَی – پروردگار ما همان است که خلقت هر چیزی را به آن داد و سپس (به راه کمال) هدایتش کرد.» (طه/۵۰)

«یکی از شؤون خدایی خدا این است که هر چیزی را به آن نقطه ای که خلقتش را تمام می کند هدایت نماید، و یکی از چیزهایی که خلقت آدمی با آن تمام می شود، و اگر نباشد خلقتش ناقص می ماند، این است که به سوی کمال وجودش در دنیا و آخرت هدایت شود.» [۲۳]

کمال گرایی در اصل به معنای در نظر گرفتن برخی نقاط متعالی و حرکت به سوی آن هاست. تربیت دینی به طور معمول کمال گرایی است. زیرا در آن، نظر بر آن است که انسان تعالی یابد و خود را به سوی وجودی برتر، یعنی خدا برکشد. کمال گرایی به خودی خود مطلوب است. اما کمال گرایی غیر واقع گرا – به معنای برکشیدن افراد بدون توجه به محدودیت و ظرفیت آن ها – یکی از جلوه های آسیب زایی در تربیت دینی است. این امر در واقع حاصل نوعی شتاب زدگی در مربیان است که می خواهند در زمانی کوتاه فاصله ها را در نوردند و افراد را به سرعت به کمال برسانند. [۲۴]

۲- افراط در عبادت

هر عملی در اسلام چنان چه با قصد قربت انجام گیرد نوعی عبادت است؛ اما گاهی تنها بر عباداتی خاص تأکید می شود یا در عبادات افراط صورت می گیرد. این مسأله باعث خستگی افراد به ویژه کسانی که با این گونه کارها آشنایی ندارند، می گردند. از آسیب های مخربی که در طول تاریخ بیشترین ضربه را به دین داری مردم وارد نموده برخوردهای خشن و تند و عقب نشینی های غیر منطقی از اصول و مبانی است. افرادی که در جمود و تحجر برای هر چیز و هر جریان قداست تراشیده اند و آنان که مرزهای قداست و ارزش ها را شکسته و حریم را نگه نداشتند؛ این دو گروه بیشترین لطمه را به مبانی دینی وارد می کنند.[۲۵]

امام علی علیه السلام می فرماید: «فَکلُّ تَقْصِیرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ کلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِدٌ – هرگونه کندروی برای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.