پاورپوینت کامل پوشش و پرچم در جنگ های عصر اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پوشش و پرچم در جنگ های عصر اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پوشش و پرچم در جنگ های عصر اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پوشش و پرچم در جنگ های عصر اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
در این نوشتار ابتدا به بحث مختصری پیرامون نوع و رنگ پوشش نیروهای نظامی در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله و خلفای پس از او تا عصر عباسیان پرداخته می شود، آنگاه تلاش های آنان برای یک سان سازی نوع پوشش نیروهای رزمی جهت هماهنگی و تشخیص نیروهای خودی از دشمن، تشریح می شود. سپس از دو نوع نشان با عنوان لوا و رایت، در سپاه رزم آن روزگار، سخن به میان آورده و تفاوت ها، کارکردها و جایگاه آنها در لشکر اسلام بر می شماریم و سیر تحول آن را از عصر پیامبرصلی الله علیه وآله تا عصر عباسیان دنبال می کنیم.
مقدمه
پوشش نظامی و پرچم، از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد توجه نیروهای نظامی بوده است. پوشش و البسه ی نظامی، در طی اعصار دچار تحول و تکامل شده و همواره به سوی یک سانی و متحد الشکل شدن پیش رفته و سرانجام جزء لاینفک سازمان رزم و نیروی نظامی گشته است.
پوشش جنگی در میان همه ی اقوام و ملل تا حدودی با پوشش غیر جنگی متفاوت بوده و بر حسب نوع تخصص و رسته ی جنگ جو در جنگ، تغییر می یافته است. آنچه در این مقاله مورد توجه ما می باشد، پوشش یک سان نظامی است که در عصر اسلامی همواره مورد عنایت پیامبرصلی الله علیه وآله و نیز سایر خلفا و فرماندهان جنگ قرار داشته است. پوشش یک سان، بیش تر با هدف شناسایی نیروهای خودی از دشمن، تعیین جایگاه قبایل و اقوام و نهایتاً نظم و انسجام نیروی نظامی در نظر گرفته شده است. پرچم یا به عبارت عربی و اسلامی آن لوا و رایت نیز به همین هدف از زمان های دور مورد توجه بوده است. در ابتدا پرچم در اسطوره های ملت های مختلف دارای معنا و مفهومی خاص بوده و چه بسا ممکن است طرح آن از همان اسطوره ها به میدان واقعی جنگ تسری یافته باشد. از پرچم کاوه ی آهنگر، که تکه ای از لباس چرمین آهنگری او بود و برای دادخواهی علیه ستم و ستمگری به کار برده شد، تا پرچم چینی ها که اژدهای اسطوره ای رودخانه ی گنگ یا زرد بر آن نقش بسته است و نیز از پرچم عقاب عصر رسول خداصلی الله علیه وآله، تا پرچم سیاه ابومسلم خراسانی و نیز پرچم سرخ خرم دینان و پرچم سبز علویان، همه و همه از یک طرف رمز، نشانه، زبان و علامتی است برای بیان اندیشه ها، عقاید، مذاهب و احساسات درونی یک ملت، قوم و یا یک نژاد و از طرف دیگر علامتی است برای شناسایی نیروهای خودی از دشمن و یا جایگاه قبیله و نیروهای آن در جنگ.
وجود پرچم در سپاه و به اهتزاز در آمدن آن، مایه ی دل گرمی و تقویت روحیه ی جنگ جویان و سقوط آن به معنای شکست و مایه ی نومیدی آنان بود. چه جان هایی که برای به اهتزاز نگه داشتن پرچم ها در جنگ فدا شدند و چه شمشیرهایی که برای سقوط آن بر پرچمداران فرود آمدند.
در این مقاله برآنیم تا نقش و جایگاه پوشش یک سان رزم و نیز پرچم را که در عصر اسلامی از آن به لوا و رایت یاد می شد تشریح نماییم و سیر تحول آن را از عصر پیامبرصلی الله علیه وآله تا عصر عباسیان، بیان کنیم. پوشش و البسه ی نظامی
یکی از امور ضروری در هر سازمان رزمی، نوع پوشش نظامی نیروهای جنگ جو می باشد. هر چند در روزگار گذشته به این مسأله چندان اهمیتی داده نمی شد، ولی بعدها به ویژه در قرون متأخر، امر یک سان سازی پوشش نظامی به طور کامل مورد توجه قرار گرفت. فلسفه و هدف اصلی در این مورد، یک سان سازی ظاهری نیروها و ایجاد نظم و انضباط در آنان، تشخیص نیروهای خودی از نیروهای دشمن در منطقه ی جنگی و شناخته شدن نیروهای جنگ جو از یک دیگر در هنگام درگیری، معین و مشخص ساختن نوع و رسته ی نیروها به لحاظ تخصص و وظایف فردی و جمعی، روشن ساختن جایگاه ها و رتبه های فرماندهان و سایر نیروها، مشخص ساختن یگان های رزم بر اساس نوع وظایف آنها و موارد دیگر بوده است. این اهداف در عصر اسلامی بیش تر مورد عنایت پیامبرصلی الله علیه وآله، خلفا، فرماندهان نظامی، حکام و امرا قرار داشته است. اما در بسیاری از مواقع به لحاظ نوع پوشش مرسوم اعراب و تنوع عناصر و نژادها و ملیت ها، در عمل کم تر قابل اجرا بوده است. رسول خداصلی الله علیه وآله با این سخن، اهمیت پوشش را بیان می فرمود:
اصلحوا ثیابکم حتی تکونواکالشامه بین الناس؛۲ لباس خود را بیارایید و شایسته سازید تا در میان مردم همانند خال [برجسته ] باشید.
امرا و خلفای اسلامی به امر لباس جنگ جویان و آراستگی وضعیت ایشان عنایت و اهتمام داشتند. حتی گاهی به کسانی که لباس غیر مناسب داشتند اجازه ی حضور در جنگ نمی دادند.۳
مسلمانان در نخستین جنگ های خود، لباس یک سانی نداشتند و معمولاً با همان لباس مرسوم خود، در جنگ حاضر می شدند. لباس مرسوم آنان عبارت بود از لباس بلندی که گاهی در زیر آن شلوار و ازاری می پوشیدند که برای نگه داشتن آن، تسمه ای بافته شده از موی بز همانند کمربند بر روی آن می بستند. هم چنین بر روی شانه های خود ردایی می آویختند و عمامه ای بر سر می گذاشتند. بعضی از نیروهای سواره نظام بر روی پیراهن خود، زرهی می پوشیدند که دارای آستین بود و گاهی بلندی آن تا روی زمین می رسید. این نیروها گاهی از کلاه خود و مغفر نیز به عنوان پوشش دفاعی استفاده می کردند و ران بند و ساق بند نیز می بستند. سواره نظام برخلاف پیاده نظام، ردایی روی لباس خود نمی پوشیدند؛ زیرا مانع چابکی آنان بر روی اسب می شد و به جای جامه ی زیرین، شلوارکی کوتاه می پوشیدند تا پاهای آنان بر روی اسب آزادتر باشد.۴ در جنگ های مهم و بزرگ در دوران پیامبرصلی الله علیه وآله، تلاش می شد تا یگان های مختلف رنگ های خاصی به طور یک دست بپوشند تا یک دیگر را بهتر بشناسند و یگان های رزمی از یک دیگر مشخص شوند. این کار که در نوع خود بی سابقه بود، برای نخستین بار در فتح مکه به هنگام سان دیدن سپاه در مقابل رسول خداصلی الله علیه وآله، به اجرا در آمد. رنگ های یک سان یک یگان، به گونه ای بود که شناسایی آن یگان با رنگ مربوطه صورت می گرفت و آن یگان به همان رنگ نامیده می شد؛ مثل یگان یا کتیبه ی الخضراء که همگی لباس های سبز بر تن داشتند یا یگان و ستون البیضاء که همگی سفیدپوش بودند و یا الصفراء که زردپوشان بودند.۵ این یگان ها هر یک پرچمی ویژه برای خود داشتند. چنانکه ذکر شد، انتخاب رنگ یک سان عمدتاً برای شناسایی نیروهای یگان ها و ایجاد نظم در صفوف خودی بود. هر یگان اعم از فرمانده و نیروها، دارای لباسی یک سان بودند. اگر ردا و لباس و عمامه ی فرمانده سفید بود تمامی نیروهای آن یگان نیز عمامه و ردای سفید می پوشیدند و پرچم آنان نیز سفید بود و همین طور رنگ های دیگر. در جنگ جمل، سپاه امام علی علیه السلام این ترکیب یک سان و رنگ مشابه را به خوبی به نمایش گذاشته بودند. ستون اولِ سواره نظام به فرماندهی ابوایوب انصاری، لباس های سفید و زرد داشتند. فرمانده ی یگان نیز ضمن پوشیدن ردا و لباس سفید، پرچمی سفید نیز در دست داشت. ستون دوم به فرماندهی خزیمه بن ثابت نیز به همین گونه بود. البته فرمانده ی یگان، عمامه ای زرد بر سر داشت و لباسی سفید پوشیده بود. ستون سوم نیز دارای لباس های زرد بودند و فرمانده ی آنان ابوقتاده ی ربعی، عمامه ای زرد و ردایی به رنگ شیری بر تن داشت.۶
در بسیاری از جنگ ها فرماندهان با لباس ها و عمامه های خود مشخص می شدند. بعضی فرماندهان بر کلاه خود خود، پر شترمرغ و یا علایم دیگر نصب می کردند. حمزه در جنگ بدر پر شترمرغ و علی علیه السلام دسته ای موی سپید بر کلاه خود خویش بسته بودند.۷ تیرهای فرو رفته و یا فرو گذاشته در عمامه ی خالدبن ولید هنگام بازگشت از نبردهای ردّه، به او ابهت و شوکت خاصی بخشیده بود.۸
هنگامی که عباسیان به قدرت رسیدند چون نشان آنان سیاه بود لذا نظامیان آنان در جنگ ها، لباس سیاه یک رنگ می پوشیدند و عمامه های سیاه بر سر می گذاشتند و پرچم های سیاه به دست می گرفتند. در حقیقت در ابتدای دعوت، لباس رسمی عباسیان سیاه بود. انتخاب رنگ سیاه شاید به خاطر سوگواری شهدای اهل بیت بوده باشد، و از آن جا که رنگ سیاه در عصر پیش از اسلام رمز و نشانه ای برای خون خواهی بوده ۹ می توان گفت انتخاب رنگ سیاه به منزله ی خون خواهی از بنی امیه در برابر شهدای کربلا و آل البیت بوده است.
منصور خلیفه ی عباسی، نخستین کسی است که پوشیدن ردای سیاه بزرگ را در دیوان های دولتی و دار الخلافه مرسوم کرد.۱۰ در عصر عباسی، لباس ایرانی، به ویژه قلنسوه سیاه رنگ، لباس رسمی شد. این لباس به صورتی مخروطی شکل بود.۱۱ در این عصر حتی عباسیان لباس های سیاه را برای جدا سازی مسلمانان از غیر مسلمانان به ویژه در مناطقی که اهل ذمه سکونت داشتند و نیز برای حفظ امنیت و تحت نظر داشتن دشمنان در مرزهای بیزانس، مورد استفاده قرار می دادند. علویان و یا امویان برای مقابله با عباسیان در قیام ها و جنبش های خود، لباس سفید می پوشیدند که نشانه ای در اعتراض به سلطه ی عباسیان بود. چنانکه می دانیم مأمون عباسی در هنگامی که امام رضاعلیه السلام را به ولیعهدی انتخاب کرد، لباس سیاه را به لباس سبز، که نشانه ی علویان بود، تغییر داد. پس از چندی معارضان دولت عباسی لباس سفید بر تن کردند و کوشیدند تا عباس بن مأمون را به خلافت برسانند.۱۲
در عصر عباسیان، لباس قرمز نیز شعار و نشانه ی عده ای دیگر شد. آنان از فرقه ی سفیانی و از خون خواهان بنی امیه بودند. ابومحمد سفیانی که در سال ۱۳۳ قمری بر عباسیان خروج کرد، لباس قرمز بر تن داشت. فرمانده ی عباسی، یزید بن مزید شیبانی نیز هنگام جنگ با خوارج، پرچم قرمز برافراشت. خرّم دینان نیز در قیام خود علیه عباسیان، لباس قرمز پوشیدند و پرچم قرمز برافراشتند. محمد نفس زکیه در قیام خود (۱۴۵ ق) لباس و ردای زرد بر تن کرد و همراه حسن بن علی بن حسین ملقب به افطس، در این قیام پرچم زرد برافراشت. سپاه امین نیز به هنگام درگیری با مأمون، لباس سفید پوشیده و پرچم سفید به اهتزاز درآورد.۱۳
عباسیان به پوشش و لباس سربازان و لشکریان اهمیت ویژه ای می دادند و لشکریان را با آن لباس ها از عامه جدا می ساختند. آنان قبا و قلنسوه سیاه می پوشیدند.۱۴ فرماندهان و امرا در هنگام شرف یابی نزد خلیفه، قبای سیاه، عمامه و جوراب به تن می کردند.۱۵ عمده ی لشکریان در این عصر به هنگام جنگ، زره، کلاه خود، ساق بند و بازوبند می پوشیدند.۱۶ نفت اندازان در سپاه عباسی، لباس های ضد حریق می پوشیدند تا به هنگام پرتاب آتش، دچار آتش سوزی نشوند.
اگر چه تمامی نیروهای نظامی در عصر عباسیان لباس های متحدالشکل نداشتند، اما هر یک از فرماندهان و لشکرها یا یگان ها لباسی خاص می پوشیدند؛ مثلاً نیروهای ترک و نگهبانان در عصر خلافت معتصم، دارای لباسی ویژه بودند تا آنان را از سایر نیروهای نظامی و فرماندهان، ممتاز سازد. فرماندهان خراسانی بر شانه های خود ردایی می افکندند. جنس لباس های سربازان از ساتن (اطلس) بود. خلفا به فرماندهان بزرگ لشکرهایشان، خُلّه که عمامه ای سیاه بود همراه با لباس سیاه یک رنگ با قبه و لباسی مثل آن بدون قبه از جنس خز قرمز و بافته شده از طلا و شمشیری زر اندود اعطا می کردند. اما سواره نظام، زره و کلاه خود می پوشیدند و اسب های خود را با پوشش های آهنین (برگستوان) می پوشانیدند و پیادگان، قباهای کوتاه که تا زیر زانو می رسید همراه با چکمه به تن می کردند.۱۷ لشکریان هنگام جنگ نوعی از قلنسوه که سر و گردن را در بر می گرفت می پوشیدند و با کلاه خود و مغفر از خود محافظت می کردند. آنان بر بالای قلنسوه که لباس عمومی سربازان بود، عمامه می گذاشتند۱۸ و گاهی هم آن را روی کلاه خود قرار می دادند.۱۹ اما نیروهای آزاد، دارای پوشش مناسب و یک سانی نبودند و گاهی هم پوشش نداشتند؛ مانند بخشی از سپاهیان مأمون – متشکل از عیاران و زندانیان – که در مقابله با سپاهیان امین، برهنه جنگ می کردند و کمربندی به کمر داشتند و پوششی از برگ خرما که آن را خود می بافتند بر سر نهاده بودند و سپرهایی از برگ خرما و بوریا نیز در دست داشتند که قیر اندود بود و لابلای آن ریگ ریخته بودند.۲۰ لوا و رایت (پرچم)
از دیرباز لشکرها و جنگ جویان در حین جنگ نشانه ها و علایمی (پرچم و درفش) به همراه داشتند.۲۱ داشتن پرچم از یک سو نشانه ی عزت و شوکت و از سوی دیگر راهنمایی برای جنگ جویان جهت شناسایی هم رزمان و نیروهای خودی و در نهایت رمزی برای حفظ و انسجام و وحدت لشکر بود. اعراب چه در عصر جاهلیت و چه در عصر اسلامی، پرچم را رمز و سمبلی برای عزت و شکوه قبیله و قوم خویش می دانستند و نسبت به آن اهمیتی خاص قایل بودند. در عصر جاهلیت بر پرچم ها، سمبل ها و علایمی چون مار، روباه و گرگ ترسیم می کردند تا نشانی برای قبیله ی آنان باشد.۲۲ اعراب عصر جاهلی برای هر یک از قبایل و حتی خاندان های خود، پرچم های مخصوصی داشتند. نقش پرچم در جنگ، برای آنان نقش کلیدی و حیاتی بود و برای حفظ آن و نیز در اهتزاز نگاه داشتن آن، تا پای جان می کوشیدند؛ زیرا پرچم باعث تقویت روحیه ی جنگ جویان بود و تا زمانی که افراشته باقی می ماند، نیروها می جنگیدند،۲۳ اما به محض سقوط آن، نیروها دچار شکست می شدند و به عبارتی شکست آنان اعلام می شد۲۴ و از میدان جنگ باز می گشتند. از این رو یک فرمانده هنگامی که لشکر می آراست و پرچم به دست پرچمدار می داد او را به حفظ آن تا پای جان سفارش می کرد.۲۵ ابوسفیان قبل از شروع جنگ احد، طلحه بن ابی طلحه را فراخواند و پس از سپردن پرچم به دست وی، جهت حفظ آن سفارش فراوانی کرد و عظمت و پیروزی سپاه را مرهون حفظ پرچم دانست. او دستور اکید داد به محض کشته شدن پرچم دار سپاه، دیگری پرچم را به دست گیرد.۲۶ بنابر این بعد از کشته شدن وی، برادرش عثمان آن را به دست گرفت.۲۷ در این جنگ رسول خداصلی الله علیه وآله نیز منتظر از بین بردن پرچم دار قریش بود. هرگاه یکی از پرچم داران به دست سپاه پیامبرصلی الله علیه وآله کشته می شد، بلافاصله دیگری پرچم را به دست می گرفت. بدین ترتیب یازده نفر یکی پس از دیگری پرچم را به دست گرفته و کشته شدند.۲۸ در این جنگ مشرکان سه پرچم یا لوا داشتند که در دار الندوه بسته شده بود.۲۹ در این جنگ پس از آنکه تیر اندازان، جبل العینین را رها کردند و خالد مسلمانان را از پشت غافل گیر ساخت، ابتدا پرچم دار سپاه اسلام، مصعب بن عمیر کشته شد. کشته شدن او و تهاجم دشمن از پشت، به کلی روحیه ی مسلمانان را دچار آسیب ساخت و نهایتاً به شکست آنان منجر گردید.
با توجه به اهمیت پرچم، همواره پرچم داران از بین شجاع ترین و قوی ترین مردان سپاه یا قبیله انتخاب می شدند و معمولاً انتخاب آنان از سوی فرماندهی کل صورت می گرفت.
دو گونه پرچم در سپاه اسلام مورد استفاده قرار می گرفت که یکی را لوا و دیگری را رایت می نامیدند. الف) لِوا
در جنگ های عصر اسلامی، پرچمی برای کل سپاه به اهتزاز در می آمد که در متون از آن به عنوان لوا یاد شده است. لوا در عصر رسول خداصلی الله علیه وآله و اعصار بعدی به تنها علم یا پرچم بزرگ رسمی که متعلق به شخص فرماندهی کل و یا تمامی سپاه بود گفته می شد.۳۰ این پرچم نشان اتحاد و یک پارچگی لشکر و انسجام نیروهای تحت فرمان فرماندهی کل بود، که آن را پرچم دار کنار فرمانده ی کل به اهتزاز در می آورد و یا آن را در میدان جنگ معمولاً در قلب آرایش و سازماندهی سپاه بر سر نیزه کرده و شجاع ترین جنگ جوی کل لشکر آن را حمل می کرد۳۱ حاملان لوا از سوی رسول خداصلی الله علیه وآله یا خلیفه انتخاب می شدند.۳۲ آنان در هر غزوه و جنگی، تعویض می شدند.۳۳ اما علاوه بر لوا در متون تاریخی به عنوان دیگری هم بر می خوریم که آن رایت است. اگر چه رایت نیز به معنای پرچم است اما نباید این دو را با یک دیگر اشتباه کرد یا به یک معنی دانست. آنها با هم تفاوت های زیادی دارند. لوا پرچم متعلق به کل سپاه بود و در هر جنگ تنها از یک لوا استفاده می شد، اما رایت متعلق به قبایل جزء یا فرماندهان رده ها و یگان ها بود و تعداد فراوانی از آن در سپاه حمل می شد و نیز از لحاظ رنگ و اندازه تفاوت داشت. لوا در اسلام از رایت قدیمی تر بود و تا قبل از فتح خیبر در لشکر اسلامی معمولاً لوا به اهتزاز در می آمد.۳۴ پرچمدار، آن را به گونه ای حمل می کرد که باد در آن اثر نگذارد. او آن را بر شانه سمت چپ حمل می کرد و گاهی شمشیر یا سپر نیز در دست راست او قرار می گرفت.۳۵ ۱. جنس و رنگ لوا
لوا اغلب از پارچه ای سفید درست می شد. معمولاً لواهایی که پیامبرصلی الله علیه وآله برای فرماندهان سریه ها می بست، سفید بود؛ مانند نخستین لوایی که در سریه ها برای حمزه بن عبدالمطلب بست.۳۶ و نیز در سریه ی عبیده بن حارث، که لوای سفید آن را مقداد بن عمرو حمل می کرد.۳۷ و در سریه ی سعد بن ابی وقاص به سوی خرار، رنگ همه ی آنها سفید بود.۳۸ در جنگ بدر رسول خداصلی الله علیه وآله لوایی سفید و دو رایت سیاه برافراشت، لوا را به دست مصعب بن عمیر سپرد و رایت عقاب را به دست علی بن ابی طالب، از مهاجران داد و رایت دیگر را برای سعد بن معاذ از انصار بست.۳۹ در جنگ احد نیز لوا را به دست مصعب ابن عمیر سپرد و وقتی او شهید شد آن را به علی بن ابی طالب علیه السلام واگذار کرد.۴۰ در فتح مکه و غزوه ی موته نیز لوا به رنگ سفید بود.۴۱ در عصر خلفای راشدین و از جمله در فتوحات، لوا به همین رنگ بود. لوای سفیدی در جنگ صفین بردوش محمد بن حنفیه حمل می شد و حتی در سپاه معاویه نیز پرچم سفیدی در دستان عمرو بن عاص قرار داشت.۴۲ در دوران بنی امیه نیز لوا معمولاً سفید بود، اما وقتی عباسیان به خلافت رسیدند آن را به رنگ سیاه تبدیل کردند. اولین لوای آنان توسط ابراهیم امام، برای ابومسلم خراسانی بسته شد، که الظلّ نام داشت.۴۳ طول این لوا چهارده ذراع بود که بر سر نیزه ای به طول ۱۳ ذراع بسته شد.۴۴ شکل ظاهری لوا نیز معمولاً به صورت مربع بود.۴۵ ۲. لوا برای قبایل بزرگ
در عصر جاهلیت معمولاً هر یک از قبایل در جنگ، لوایی خاص خود داشتند تا هم از سایر قبایل ممتاز و جدا شوند و هم نیروهای آنان بتوانند در زیر آن انسجام یابند و یا برای حفظ آن و کیان قبیله بجنگند.۴۶ معمولاً این لوا در دار الندوه بسته می شد. از آن جمله می توان به لوای سفیان بن عوف برای بنی کنانه و لوای مذجح برای معاویه و یا لوای قضاعه برای کعب اشاره کرد.۴۷
پیامبرصلی الله علیه وآله برای برخی از قبایل بزرگ نیز لوا می بستند که به معنای فرماندهی و یا ریاست قبیله و یا نشانه ی آن قبیله بود. از آن جمله به پرچم بنی عبد الدار در جنگ احد که به دست مصعب بن عمیر قرار گرفت،۴۸ و در جنگ فتح برای مزینه و سایر قبایل،۴۹ برای مالک بن نجار در تبوک ۵۰ و نیز برای قبیله ی اوس، که لوای آن معمولاً به دست اسید بن حضیر و لوای خزرج که به دست حباب بن منذر و یا سعد بن عباده سپرده می شد می توان اشاره کرد.۵۱ حتی آن حضرت برای هر یک از قبایل اوس و خزرج هم لوا قرار می داد.۵۲ در جنگ فتح، چهار لوا برای چهار قبیله ی بزرگ اوس و خزرج و نیز مهاجران و بنی سلیم بست.۵۳ برا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 