پاورپوینت کامل عربستان پیش از اسلام ۱ ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عربستان پیش از اسلام ۱ ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عربستان پیش از اسلام ۱ ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عربستان پیش از اسلام ۱ ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

>

مترجم: دکتر علی ناظمیان فرد۲

برای بررسی دقیقِ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عربستان پیش از اسلام لازم است زندگی بدویان و باده نشینان را در چند مورد مطالعه نمود:

  1. منابع: به اشعار عرب قبل از اسلام و تفسیری که از آنها باقی مانده و ضرب المثل های آنان استناد می شود.
  2. تاریخ: زندگی یک جانشینان و صحراگردان که اغلب به غارت و بعضاً به تجارت می پرداختند مطرح می شود.
  3. روابط سیاسی: به ساختار قبایل عرب پیش از اسلام که کمتر به آن توجه شده، می پردازد.
  4. دورنمای اخلاقی: به جهت ویژگی خاص صحرا، برخی خصوصیات از جمله وفاداری، جوان مردی و… مورد ستایش اعراب قرار داشت.
  5. مذهب: آیین هایی در میان عرب وجود داشت که هر یک در معبد ویژه ای انجام می شد، اگر چه این آیین ها در زندگی بدویان اهمیت مذهبی اندکی داشتند.

منابع

آگاهی ما از عرب باده نشین در عربستان پیش از اسلام عمدتاً از دو منبع ناشی می شود: ۱- مقدار معینی از اشعار پیش از اسلام باقی مانده است؛ ۲- تفسیرهایی از این اشعار و ضرب المثل های عربی قدیم، توسط پژوهش گران مسلمان از قرن دوم اسلامی به بعد گردآوری شده که مشتمل بر مواردی از سنن متداول [عرب ] درباب رویدادهای ادوار پیش از اسلام است. این موارد نیز توسط پژوهش گران دیگر در آثار ویژه ای جمع آوری شده است. اشعار پیش از اسلام، از نظر سند از سوی پژوهش گران معاصر، بویژه دی. اس. مارگلیوث و طه حسین رد شده است. اما تئوری های اینان از سوی اکثریت پژوهش گرانی که وفادارانه به انتشار کل اشعار پیش از اسلام اقدام کرده اند – در عین پذیرش برخی از مجعولات – مورد قبول واقع نشده است؛ (مقایسه کنید با:ای. جی. آربری: قصاید هفت گانه، لندن، ۱۹۵۷، ص ۲۲۸-۲۵۴). به همین شکل، گزارش های تاریخی که زمانی از سوی پژوهش گران غربی بی ارزش تلقی می شد، امروزه از مبانی واقعی برخوردارند و شرایط زندگی جاهلیت را منعکس می سازند؛ هرچند که برای یک تاریخ مناسب، کافی نمی باشند. در موارد معین، این موارد سنتی با گزارش های قرآنی یا استنتاج از اینها تأیید می شود و هر دوی اینها با کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی که توسط باستان شناسان در عربستان یافت شده است تکمیل و تأیید می گردد.

تاریخ صحراگردان از سپیده دم تاریخ، از صحاری عربستان، بر اراضی واقع در محدوده تمدن های یکجانشین فشار وارد می کردند. در برخی از دوره ها، فشارها شدیدتر و نفوذ به اراضی مسکونی عمیق تر می شده است و گفته شده که صحراگردان، همانند موج در می رسیده اند. عبرانی ها، آرامی ها، اعراب و نبطی ها از زمان های پیش از میلاد به سوریه و عراق وارد شده اند، و درحالی که شش قرن پیش از هجرت، فشارهای بیشتری از ناحیه اعراب و پالمیری ها وجود داشته است.

صحرانوردان که در آغاز برای تاخت و تاز می آمدند، به تدریج در آن جا مستقر می شدند (مانند تنوخ در عراق، در حدود سال ۲۲۵م). روابطی نزدیک میان بدویان ساکن و آن هایی که هنوز در صحرا بودند، امر تجارت را تسهیل می کرد. تنها صحراگردان می توانستند کاروان های تجاری را برای عبور از صحرا هدایت کنند و فقط صحراگردان تنومند می توانستند عبور بی خطر چنین کاروان هایی را تضمین کنند. لذا در تاریخ امپراتوری بیزانس و ساسانی، صحراگردان در دو نقش یورش گر و تاجر ظاهر می شدند.

دو امپراتوری به طرق گوناگون می کوشیدند تا یورش های خصمانه و غارت گرانه صحرانوردان را از خود دفع کنند. مؤثرترین راه این بود که فرمان روایان نیمه بدوی را در مرزهای امپراتوری به خدمت گیرند تا گروه های یورش گری که از قلب صحاری می آمدند از محدوده خود برانند. این نقش در عراق، توسط ملوک لخمی حیره از حدود سال ۳۰۰م تا پایان عمر این سلسله، در سال ۶۰۲م، ایفا می شد. در مرز بیزانس نیز، همین نقش را غسانیان ایفا می کردند، اما اینان بعدها دارای اهمیت شدند (در سال ۵۲۹م بود که یوستینین به شاهان غسانی عناوین شخصی اعطا کرد) و ظاهراً تنها یک اردوگاه برای پایتخت داشتند و در مقایسه با حیره فاقد شهر بودند. این سیستم دفاعی، اندکی قبل از حملات مسلمانان تغییر یافت. یک ایرانی مقیم حیره، رهبر اعراب را که ریاست بر لخمی ها را به عهده داشت، کنترل می کرد، درحالی که بیزانس به غسانی ها کمک می کرد تا هجوم ایران را قطع کنند و اوضاع را به حال اول برگردانند.

با این که روشن است که صحرانوردان عربستان به طور گسترده ای درگیر تجارت بوده اند، اما جزئیات آن هنوز به طور دقیق بررسی نشده است. صحرانوردان نه تنها با امپراتوری های ایران و بیزانس، بلکه با پادشاهی حمیری در عربستان جنوبی (تا زمان سرنگونی آنها به دست حبشیان در سال ۵۲۵م) نیز در ارتباط بوده اند. درخشش تمدن عربستان جنوبی در گرو تجارت بود و با زوال تجارتش (شاید به جهت از دست دادن کنترل بر دریای سرخ)، آن تمدن نیز رو به انحطاط گذاشت. در سنن متداول عرب، شکسته شدن سد مأرب، عامل فروپاشی تمدن عربستان جنوبی دانسته شده است، اما از کشفیات باستان شناسی که بیان کننده تخریب سیستم آبیاری است پیداست که این موارد، علائم و نشانه های زوال عربستان جنوبی هستند، نه علت آن. در سنن متداول عرب، حرکت بسیاری از قبایل صحراگرد به سمت شمال (با ترک زندگی یک جانشینی) بیشتر در پیوند با شکسته شدن سد مأرب معرفی شده است.

در همین زمان، تجارت زمینی به وسیله کاروان شتر، میان یمن، سوریه و عراق شروع به رشد کرد و تا سال ۶۰۰م، این امر عمدتاً در کنترل قریش مکه بود. قریش، شهر مکه را به عنوان مرکز کار در اختیار داشت و تا اندازه ای از بدویت فاصله گرفته بود، اما تجارتشان، اتحاد و روابط با بسیاری از قبایل صحراگرد را اقتضا می کرد.

همراهی حفاظت کاروان ها مشارکت در معیشت و بازارهای مکاره بدویان را با اهمیت می ساخت؛ آن جا که کاروان ها، مال التجاره ها را می آوردند و این امکان را برای صحرانوردان فراهم می کردند که بسیاری از کالاهایی را که در صحرا تولید نمی شد به دست آورند. در مجموع، اقتصاد بدوی در عربستان پیش از اسلام، به دور از خود کفایی و خود بسندی بود. روابط سیاسی

واحدهای سیاسی و اجتماعی در میان بدویان عربستان، گروه هایی تا حدودی تنوع یافته بودند. نویسندگان غربی معمولاً از اینها به عنوان «قبایل، یا در مورد بخش های فرعی و گروه های کوچک تر [به عنوان ] «شبه قبایل» و «طوایف» یاد می کنند. اما این اصطلاحات به طور دقیق با اصطلاحات عربی منطبق نیست. در زبان عربی برای چنین واحدهای سیاسی و اجتماعی لغت هایی وجود دارد، اما در حقیقت عمومی ترین لفظ مورد استفاده برای اشاره به یک قبیله یا طایفه، باید «بنوفلان» باشد.

در مورد ساختار قبایل پیش از اسلام در شعاع پیشرفت های اخیر در انسان شناسی اجتماعی هنوز به طور کافی مطالعه نشده است. در سنن متداول عرب چنین گفته می شود که [این قبایل ] در ابتدا از طریق خویشاوندی ذکور ایجاد شده اند، هر چند که استثناهای مسلمی نیز بر این امر وجود دارد. شخصی که از طریق خون به یک گروه منتسب نمی شد (غیر صحیح یا غیر صمیم) می توانست از بخشی از امتیازات عضویت – نظیر حمایت کامل – برخوردار شود. او می بایست به عنوان یک هم پیمان (حلیف)، یک همسایه حمایت یافته (جار) و یا یک زیردست (مولی) عمل نماید. ظاهراً دستجات برای هم پیمانی (حلف) برابر بودند، اما وقتی که یک فرد به تنهایی در میان یک قبیله یا طایفه به عنوان هم پیمان زندگی می کرد، تمایل می یافت که به جایگاه وابستگی یا فرمان برداری فروافتد. از سوی دیگر، حمایت همسایگی (جوار) از سوی کسی که آن را اعطا می کرد – حتی در نوع موقت آن – تا حدی دلیل بر اشرافیت و برتری بود، و این جوار می توانست شکلی موقت یا دائمی داشته باشد. حالت مولایی برای یک برده از طریق رها شدن [از بردگی ]حاصل می شد. مردان عرب که در خرد سالی از راه اسارت در جنگ ها به بردگی گرفته می شدند – و حتی بردگان حبشی نیز – می بایست وابسته به یک قبیله می شدند. فردی که به خاطر رفتار پرگزندش با قبیله، یا به قتل رساندن یک خویشاوند، از قبیله اش اخراج می شد ممکن بود تنها و سرگردان (صعلوک) بماند و یا خود را به عنوان جار و غیره به قبیله ای دیگر وابسته نماید.

دلایلی قوی در دست است که دیدگاه سنتی که بیان می کند اعضای یک قبیله یا طایفه از راه نسبت پدری پیوند مستحکم یافته اند، گزارش کاملی از موضوع نیست، ولو این که برخی از قبایل [بر این اساس ] تأسیس شده باشند؛ اولاً: نشانه های زیادی از وابستگی به دودمان مادری در میان قبایل عرب در روزگار محمد[ص ] موجود است. هم چنین، مواردی هست که می توان براساس آن حدس زد که وابستگی به دودمان پدری بعدها جای گزین آن شده است. با این که مسلّم نیست که وابستگی به دودمان مادری چه اندازه وسیع بوده و در عمل جریان داشته است، اما سند کافی در دست است تا اعتبار یافته های نسب شناسان را که در آثار پژوهش گران مسلمان متأخر وابستگی خاص به دودمان پدری را نشان می دهند، در تردید افکند. احتمال دارد که در برخی موارد، وابستگی به دودمان مادر غالب بوده است. چون محققان بعدی نتوانسته اند شجره نامه وابستگی به دودمان پدری را برای عضوی از قبیله پیدا کنند، حدس زده اند که این عضو می بایست حلیف بوده باشد. شاید این روایت که رئیس طایفه زهره در مکه – اخنس بن شریک – حلیف بوده است به همین صورت تبیین شده باشد. ثانیاً: استدلال شده که برخی از نام های قبایل اساساً نام های گروه هایی با ریشه های سیاسی یا محلی بوده است و دلالت بر نسب مشترک ندارد (مقایسه شود با نالینو مجموعه مقالات، جلد سوم، ص ۲۷-۲۹). ممکن است این امر در برخی موارد رخ داده باشد و سپس نسب شناسان متأخر، اسامی گروه را به نیاکان قبیله ای تغییر داده باشند، اما خطرناک است اگر همه نسب شناسان را از این طریق برر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.