پاورپوینت کامل بررسی سبک رهبری و روش های جلب اطاعت پیروان در قیام های شیعی دوران حکومت امویان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی سبک رهبری و روش های جلب اطاعت پیروان در قیام های شیعی دوران حکومت امویان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی سبک رهبری و روش های جلب اطاعت پیروان در قیام های شیعی دوران حکومت امویان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی سبک رهبری و روش های جلب اطاعت پیروان در قیام های شیعی دوران حکومت امویان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

فراگذشتن از تاریخ نقلی و گام نهادن در عرصه تاریخ تحلیلی، مستلزم بهره گیری از اندوخته دانش بشری در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر با اتخاذ رویکرد جامعه شناختی، در راستای تحلیل تحولات اجتماعی ـ سیاسی برهه ای خاص از تاریخ اسلام کوشیده است. در این تحقیق، ضمن بررسی قیام های شیعی حادث شده در سال های ۶۲ ـ ۱۳۲ ق، با بهره گیری از روش تاریخی ـ تطبیقی، رگه های اشتراک و افتراق آنها براساس دو شاخص «سبک رهبری» و «روش های جلب اطاعت پیروان» بررسی و گونه شناسی گردیده است.

براساس یافته های تحقیق، قیام های «توابین»، «زید بن علی»، از حیث سبک رهبری و روش جلب حمایت پیروان در یک گونه قرار می گیرند اما قیام های «مختار» و «عبدالله بن معاویه» در دسته دیگری جای می گیرند.

مقدمه

نهضت عاشورا در تاریخ اسلام (خاصه تاریخ تشیع) نقطه عطفی است که از جنبه های گوناگون، آغازگر تحولات بنیادین در ساختار جامعه اسلامی و اندیشه مسلمانان بوده است. این حادثه، از یک سو، نشان دهنده جسارت دشمنان اهل بیت در پرده دری و حرمت شکنی آنان و از دیگر سو، هویداگر انگیزه ها و اهداف واقعی حکومت امویان برای جامعه اسلامی و به ویژه آزمونی جهت ارزیابی صحت مدعای آنان در پیروی از سنت پیامبر خدا۶ بود. پس از فرونشستن غبار حادثه کربلا و آشکار شدن حقایق پنهان آن، به ویژه در نتیجه عبور کاروان اسیران از کوفه تا شام و روشنگری های امام سجاد و حضرت زینب(س)، اولین جرقه های تحرک و پویایی پیروان اهل بیت۸ علیه دستگاه جبار اموی نمود یافت و در زمانی نسبتاً کوتاه قیام های متعددی به خون خواهی شهدای کربلا شکل گرفت. این قیام ها به سهم خود در تحولات جامعه اسلامی و به ویژه فروپاشی حکومت بنی امیه نقش مهمی ایفا کردند. قیام های «توابین»، «مختار بن ابوعبیده ثقفی»، «زید بن علی» و «عبدالله بن معاویه» از جمله حرکت های اعتراضی و خونینی بودند که اساس حکومت اموی را به چالش کشیدند و در سستی و اضمحلال متعاقب آن تأثیر اساسی داشتند. با توجه به اینکه قیام های مذکور در شرایط زمانی گوناگونی شکل گرفتند. به رغم ریشه داشتن آنها در واقعه عاشورا و برخورداری از پاره ای شباهت ها، دارای برخی نقاط افتراق نیز بودند در این نوشتار تلاش می شود تا با استفاده از مباحث جامعه شناختی، شاخص هایی استخراج و براساس این شاخص ها، قیام های مزبور تحلیل تطبیقی شود. «سبک رهبری» و «روش جلب اطاعت پیروان»، دو شاخص عمده ای هستند که در تحلیل قیام های شیعی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

تذکر این نکته ضروری است که در نوشتار حاضر، مفهوم قیام های شیعی به حرکت های جمعی، اعتراضی و خونینی اطلاق می شود که متشکل از دوستداران خاندان پیامبر۶ و معتقد به شایستگی آنان برای خلافت بوده و با هدف خون خواهی شهدای کربلا و علیه حکومت بنی امیه برپا گردیدند.

این مقاله در صدد پاسخگویی به سؤال های زیر است:

۱ـ رهبران قیام های شیعی دوران بنی امیه، دارای چه سبک رهبری بودند؟

۲ـ رهبران این قیام ها از چه روش هایی برای جلب اطاعت پیروان خود استفاده می کردند؟

چارچوب مفهومی

در چارچوب مفهومی، محقق مفاهیم مورد استفاده در دسته بندی و تحلیل داده ها را به گونه ای روشن تعریف و ابعاد و ویژگی های آنان را توضیح می دهد. با توجه به اینکه نوشتار حاضر از سنخ توصیفی و ناظر به گونه شناسی قیام های شیعی بر حسب «سبک رهبری» و «روشهای جلب اطاعت پیروان» است، سطح نظری آن از سنخ چارچوب مفهومی خواهد بود. در تدوین چارچوب مفهومی از مباحث جامعه شناختی در باب سبک رهبری و روش های رهبران در جلب همکاری پیروان بهره گرفته شده است.

۱. تعریف و ویژگی های رهبری

رهبری همواره با انسان عجین بوده است. از زمانی که انسان به صورت بدوی با گردآوری خوراک و شکار حیوانات روزگار می گذرانید و دوام و بقای او در گرو توان وی در هدایت نیرو در شکارگاه یا نقل مکان برای دستیابی به منابع غذایی بود، تا دنیای پیچیده و درهم تنیده امروزی، همواره رهبری وجود داشته است.

روان شناسان اجتماعی، رهبری را فرایندی می دانند که طی آن یکی از اعضای گروه، برای دستیابی به اهداف ویژه گروه، سایر اعضا را تحت تأثیر قرار می دهد. نکته مهم در تعریف رهبری آن است که تأثیرگذاری متقابل میان رهبر و پیروان به منظور نیل به اهدافی است که عموماً جنبه گروهی دارد. فیدلر، عنصر اساسی رهبری را «اعمال نفوذ» می داند. از دید او، رهبری رابطه ای است که در آن شخص می کوشد تا به منظور دستیابی به هدف مشترک بر دیگران اعمال نفوذ کند. از دید لوب، رهبری فرایند تغییر هدف داری است که براساس آن رهبر و پیروان، از طریق اهداف مشترک به هم پیوند یافته و حرکت در راستای چشم انداز مشترک را آغاز می کنند.

شخص رهبر برای برخورداری از توانایی نفوذ در دیگران، می بایست دارای ویژگی هایی باشد. بارون و بایرن (۱۹۹۷ م)، با بررسی نتایج تحقیقات انجام شده در باب ویژگی های رهبری، هشت ویژگی اصلی را که هر کدام حاوی چند ویژگی فرعی تر هستند، شناسایی و ارائه می کنند. خلاصه این یافته ها در جدول شماره (۱) آمده است.

جدول شماره (۱): ویژگی های رهبری

کشاننده میل به پیشرفت، بلندپروازی، انرژی زیاد، پیگیری و اصرار بر امور، ابتکار عمل

صداقت و درستی قابل اعتماد بودن، پایایی و باز بودن

انگیزه رهبری میل به تأثیرگذاری بر دیگران برای نیل به اهداف مشترک

اعتماد به نفس باور و اعتماد به توانایی¬های خویش

توانایی شناختی هوش، توانایی انسجام بخشی و تفسیر اطلاعات گسترده

خلاقیت نوآوری

انعطاف¬پذیری توانایی سازش با نیازهای پیروان و تغییر مقتضیات موقعیت¬ها

تخصص دانش فعالیت¬های گروهی و موضوعات فنی مربوط به گروه

۲. سبک رهبری

رهبری فرایندی است از نفوذ متقابل بین رهبر و پیروان در یک موقعیت معین و در راستای هدفی مشخص. رهبران در فرایند نفوذ متقابل با پیروان، برای برانگیختن حس وفاداری و همراه سازی آنها با آرمان ها و اهداف خود، تدابیر گوناگونی را به کار می بندند، که به آن سبک رهبری اطلاق می شود. این تدابیر، بعضاً ملموس و دست یافتنی و پاره ای مواقع نیز آرمانی هستند. گرچه می توان با بهره گیری از معیارهای گوناگون، گونه شناسی های متفاوتی از رهبران کرد، امّا در یک گونه شناسی عام، رهبران را برحسب معیار «شیوه تعامل با پیروان برای نفوذ در آنان»، به دو دسته کلی رهبران تبدیلی (تحول گرا) و رهبران تبادلی (خدمت گزار) تقسیم می کنند.

رهبران تبدیلی، پیروان خود را ترغیب می کنند تا نیازهای شخصی خود را به نفع یک هدف و آرمان مشترک تعالی بخشند. این قبیل رهبران، چشم اندازی از آینده ترسیم می کنند و دیگران را از طریق ملغمه ای از برانگیختن هوشیاری و الهام ظریف، برای پیوستن به آن چشم انداز تشویق می کنند. باس و آولیو معتقدند زمانی که رهبر با ارتقا و توسعه خواسته های پیروان، آگاهی و پذیرش آنها را برای مأموریت و اهداف گروه برانگیزد، رهبری تبدیلی ظهور می کند. در مجموع، رهبران تبدیلی را رهبران بزرگ واقعی می نامند، زیرا این قبیل رهبران، احساسات پیروان را بر می انگیزند و با ترغیب حامیان به اعتقاد به غیر ممکن ها، باعث ایجاد تغییر می شوند.

برخلاف رهبران تحول گرا، رهبران خدمت گزار یا تبادلی، بیشترین اهتمام خویش را مصروف برآوردن نیازهای آشکار و ملموس پیروان خود می سازند. رهبری خدمت گزار، معمولاً منافع پیروان را بر تمایل و علاقه شخصی خویش ترجیح می دهد. مردم بیشتر از این رهبران حمایت می کنند، به خصوص اگر احساس کنند که فرصتی برای بیان عقاید خود دارند. رهبران تبادلی ضمن اهتمام به خواسته های پیروان خود، می کوشند نیازهای آنان را در ازای سطوح مورد انتظار عملکرد کاری، برآورده کنند. رهبران خدمت گزار، همراهی زیردستان را در برابر پاداش های محسوس به دست می آورند. رویکرد رهبری تبادلی بر آن است که رهبران اثربخش باید به گونه ای رفتار کنند که نیازهای پیروان خود را برآورده سازند.

۳. روش های جلب اطاعت

رهبران حرکت های جمعی، برای جلب حمایت پیروان خویش از روش های گوناگونی استفاده می کنند. مهم ترین این روش ها که از آنها به روش های جلب اطاعت و فرمانبرداری تعبیر می¬شود، از این قرارند: «روش گام به گام»، «روش انجام خدمت و مدیون سازی» و «روش ایجاد احساس گناه».

در روش گام به گام، شخص رهبر برای جلب همراهی پیروان، در فرایندی تدریجی، ابتدا خواسته های نسبتاً کم اهمیت را مطرح و پس از جلب موافقت پیروان، خواسته های مهم تر و اساسی تر را ارائه می کند. در این روش، رهبر با شناخت ویژگی های روان شناختی پیروان و با توجه به شرایط گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، انتظارات خویش را متناسب با نیازهای پیروان تنظیم و از آنها درخواست حمایت و همراهی می کند.

در روش انجام خدمت و مدیون سازی، رهبر در یک تبادل دو سویه، برآوردن نیازهای پیروان را بر طرح خواسته های خویش مقدم می سازد. در این روش، رهبر ابتدا می کوشد با ارائه خدمات مناسب به پیروان، آنها را مدیون خویش نماید و سپس انتظارات خود از پیروان را مطرح کند.

سرانجام در روش ایجاد احساس گناه، رهبر می کوشد با بیان وظایف و نقش های پیروان و یادآوری کاستی های آنها در انجام مطلوب آن وظایف، احساس گناه و شرمساری را در آنان برانگیخته و از این طریق حمایت و فرمانبری شان را جلب نماید.

با عنایت به چارچوب مفهومی تحقیق، در ادامه، با محور قرار دادن شاخص های مطرح برای متغیرهای «سبک رهبری» و «روش جلب اطاعت پیروان»، رگه های اشتراک و افتراق قیام های شیعی دوران حکومت امویان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند.

سبک رهبری قیام های شیعی

همانگونه که گفته شد، رهبری فرایندی است از نفوذ متقابل بین رهبران و پیروان در یک موقعیت معین و در راستای اهدافی مشخص. رهبران برای همراه سازی پیروان با آرمان ها و اهداف خود، تدابیر گوناگونی را اتخاذ می کنند. رهبران برحسب شیوه تعامل با پیروان به دو دسته کلی رهبران تبدیلی و رهبران تبادلی تقسیم می شوند. در ارزیابی سبک رهبری، تذکر این نکته ضروری است که سبک های رهبری تبادلی و تبدیلی هیچ گونه امتیاز ذاتی نسبت به یکدیگر ندارند. این دو سبک رهبری براساس معیار کارایی و سودمندی قابل ارزیابی هستند؛ به این معنا که بنا بر مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی هر کدام از سبک های رهبری که دارای کارآمدی بیشتری باشند، بر دیگری برتری دارند.

در اینجا براساس تقدم زمانی، هر کدام از قیام های شیعی دوران حکومت اموی را بر حسب سبک رهبری، مورد بررسی قرار می دهیم. برای ارزیابی سبک رهبری در هر قیام، گفتار، نوشتار و عملکرد رهبران آن قیام را بررسی می کنیم.

۱. قیام توابین

برای روشن شدن سبک رهبری قیام توابین، برخی از سخنان و نامه های سلیمان بن صرد خزاعی، رهبر این قیام را تحلیل و بررسی می کنیم.

بعد از توافق توابین بر پذیرش رهبری سلیمان بن صرد خزاعی و بیعت با او، وی در نخستین واکنش، سخنانی به این شرح ایراد کرد:

… به خدا بیم دارم که در این روزگار که معاش سخت است و بلیه بزرگ و ستم عام، سرانجام ما شیعیان، صاحب فضیلت نیک نباشد که ما در انتظار آمدن خاندان پیغمبرمان بودیم و به آنها وعده یاری می دادیم و به آمدن ترغیبشان می کردیم و چون بیامدند سستی کردیم و عاجز ماندیم و دورویی کردیم و نظاره کردیم و منتظر ماندیم ببینیم چه می شود، تا فرزند پیغمبرمان و باقی مانده و سیره و پاره ای از گوشت و خون وی، میان ما و به نزد ما کشته شد، که کمک می خواست و نبرد و انصاف می خواست و نمی یافت. فاسقان وی را هدف تیر و آماج نیزه ها کردند و کشتند و آن گاه بر او تاختند و جامه اش ببردند. به پا خیزید که خدایتان خشمگین است. سوی زن و فرزند باز مگردید تا خدا خشنود شود و گمان ندارم خشنود شود تا قاتلان وی را از پا در آرید و یا نابود شوید. از مرگ بیم مدارید که هر که از مرگ بیم کرده به مذلت افتاده، مانند قدمای بنی اسرائیل مباشید…

سلیمان در محل تجمع پیروانش در نخیله، باز به ایراد سخنرانی می پردازد و می گوید:

ای مردم، خدا به نیت شما واقف است، شما به تحقیق به مرادتان خواهید رسید. دنیا را یارانی است و آخرت را یارانی. یاران آخرت نه طلا می خواهند نه نقره و نه لذت، ولی یاران دنیا فقط به آن دل خوش داشته اند. رحمت خدا بر شما شامل می شود، اگر در دل شب نماز بپادارید و خدا را بسیار یاد کنید تا سرانجام با ستم کار بستیزید. شما را هیچ چیز گرانبها تر از جهاد و نماز نمی تواند به خدا نزدیک کند، زیرا جهاد نشانه عمل است.

در این سخنان، سلیمان با بیان کاستی ها و گناهان شیعیان در حمایت نکردن خاندان پیامبر۶ و نیز پرهیز دادن آنان از دنیاخواهی، بر آن است تا حجت را بر پیروان خویش تمام کرده و وفاداری آنها را نه با وعده منافع دست یافتنی مادی ـ مقام و منصب حکومتی یا کمک مالی ـ که با جانفشانی در راه اهداف اسلامی و آرمان های الهی برانگیزد. وی در این سخنان، رویه واحدی را پی گرفته است؛ رویه ای که ضمن برانگیختن احساسات پیروان، آنان را در راستای ارزش های اخلاقی و دینی جهت می دهد. اتخاذ این رویه، سلیمان را در ردیف رهبران تحول گرا قرار می دهد.

افزون بر سخنان فوق، از بررسی نوشته های سلیمان نیز می توان سبک رهبری او را تشخیص داد. وی در نامه ای به اهالی مدائن برای دعوت آنان به قیام، می نویسد:

… عجب دنیا خانه ای است که نیکی ها در آن برفته و بدی های آن بمانده. با خردمندان ناسازگاری می کند و بندگان نیک خدای از آن آهنگ رحل کرده اند و اندک دنیای فانی را به عوض ثواب بسیار و باقی خدا فروخته اند. دوستان خدا، برادران شما و شیعیان خاندان پیامبرتان در کار خویش و این بلیه که در مورد پسر دختر پیامبرشان رخ داد اندیشه کرده اند که وی را خواندند و اجابت کرد، امّا دعوت کرد و اجابت نیافت؛ خواست برگردد، امّا نگذاشتند؛ امان خواست و ندادند. کسانی را رها کرد، امّا رهایش نکردند و بر او تاختند و خونش را ریختند. به ستم و تعدی و گردن فرازی، و خداوند بینای اعمال آنهاست.

در این نامه، نیز هیچ نشانه ای دال بر اعطای وعده دنیایی برای جلب همراهی پیروان به چشم نمی خورد.

افزون بر سخنان و نامه های فوق که سلیمان قبل از آغاز قیام و با هدف بسیج نیرو، آنها را به زبان یا قلم طرح می کرد، در حین جنگ نیز سخنانی از سلیمان نقل شده است. وی در اوج درگیری با نیروهای ابن زیاد، به هواداران خود این گونه خطاب کرد:

… دشمنی که منظور شما بود و راه های درازی را پیمودید تا سراغ او بروید، اکنون به پای خود به سوی شما آمده است. شما روزها و شب ها را در راه بودید و رنج بسیار بردید تا به اینجا رسیدید. اکنون جنگ را با جانبازی و فداکاری و پایداری و بردباری استقبال کنید که خداوند با صابران است. هرگز کسی پشت به دشمن نکند، مگر قصد جانبازی و تغییر موضع نبرد داشته باشد، یا بخواهد به یاری یاران خود بشتابد؛ کسی را که فرار کرد مکشید؛ مگر آنکه با شما به جنگ برگردد. این سیره و آیین نبرد علی بود که میان پیروان خود مانده است. خداوند کسی را بیامرزد که جانبازی او از روی صدق و اخلاص بوده و در عهد و وفای خود پایدار شد.

وی همچنین، در حین جنگ نیز از ارشاد و موعظه یاران خود غافل نبود و به آنان می گفت:

ای شیعیان آل محمد۶، ای کسانی که برای خون خواهی حسین برخاسته اید، بخشش خداوند تعالی بر شما باد. سوگند به خدا، که میان شما و بهشت چیزی نیست مگر توبه و وفای به عهد. بندگان خدا، هر که خدا را می خواهد و دوست دارد که گناهانش بخشیده شود به سوی من بشتابد.

در سخنرانی ها و نامه هایی که در متون تاریخی از سلیمان بن صرد خزاعی موجود است، هیچ وعده ای دال بر اعطای مقام سیاسی یا موقعیت اقتصادی و اجتماعی به پیروان دیده نمی شود. وعده های او به یارانش، اعم از لقای پروردگار، پذیرش توبه، عفو گناهان، ورود به بهشت و مانند آن جملگی وعده هایی آرمانی و معنوی هستند.

در مجموع می توان گفت، محتوای سخنان سلیمان نشان دهنده تأکید او بر اهداف و آرمان های معنوی و عدم توجه به خواست های دنیایی و مادی پیروان است. وی هواداران خود را به پاداش های اخروی و رضایت و خشنودی خداوند بشارت می دهد. پاداش هایی که هیچ کدام از سنخ مقام و موقعیت دنیایی نیستند. وی از یک سو یارانش را به مراعات اصول اخلاقی مورد تأکید حضرت امیر در جنگ علیه دشمنانش توصیه می کند و از دیگر سو، آنها را به احراز رضایت الهی و جانفشانی در راه او فرا می خواند. در این میان نیز ضمن پرهیز از اعطای وعده دنیایی به پیروان، پاداش آنها را ورود به بهشت و لقای پروردگار اعلام می کند.

بنابراین با عنایت به سخنان و نامه های سلیمان بن صرد خزاعی، می توان او را از حیث سبک رهبری در زمره رهبران تبدیلی یا تحول گرا جای داد. رهبران تبدیلی پیروان خود را ترغیب می کنند تا نیازها و منافع شخصی خود را به نفع یک هدف و آرمان مشترک تعالی بخشند. آنها چشم اندازی خاص از آینده ترسیم نموده و پیروان را برای پیوستن به آن چشم انداز تشویق می کنند.

۲. قیام مختار

رویه مختار در تعامل با پیروانش در دوران قبل از قیام با زمان قیام، تفاوت دارد و به همین علت می بایست سبک رهبری وی در این دو مقطع جداگانه بررسی گردد.

مختار به هنگام قیام توابین در زندان بنی امیه به سر می برد. وقتی خبر شکست توابین به او رسید، از زندان در نامه ای به رفاعه، یکی از رهبران توابین، می نویسد:

… آفرین بر شما، گروهی که خداوند ثواب و اجر آنان را عظیم داشته و از کار آنان خشنود است. به خدای کعبه سوگند، قدمی که برداشتید و به هر محلی که رسیدید و یا هر فراز و نشیبی را که در این مسیر در نوردیدید، خداوند برای آن اجری عظیم و ثوابی بی مانند منظور داشته، این ثواب از یک دنیا بزرگ تر و فراوان تر است. سلیمان آن پیرمرد بزرگ، حق خود را ادا کرد و خداوند او را به نزد خود برد و روح بلند او را با ارواح انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان قرین نمود. اگر چه او در شرایطی نبود که شما را به پیروزی برساند ـ زیرا با فنون جنگ آشنا نبود ـ اما من می توانم راه او را بهتر بپیمایم، شما را آن طوری که می خواهید به هدفتان برسانم، من آن امیر مأمور، امین مأمون، کشنده دیوصفتان جبار، کینه جو و منتقم از دشمنان دین و خون خواه و طالب حق پایمال شده هستم. شما آماده شوید و استعداد خود را تکمیل و آشکار کنید، من به شما بشارت می دهم که خود به کتاب خدا و سنت پیامبر و خون خواهی خاندان او و دفاع از مستضعفان و جهاد با مجرمان و روادارندگان حرام، قیام خواهم کرد.

او با آگاهی از نبود رهبری در میان شیعیان کوفه پس از شهادت سلیمان بن صرد با استفاده از موقعیت ایجاد شده خود را در سلک رهبری قدرتمند و توانا برای اهداف مورد نظر این عده معرفی کرد و در نامه دیگری به رفاعه نوشت:

خوشدل باشید که اگر من برون آیم به اذن خدای ما بین مشرق و مغرب شمشیر در دشمنان شما نهم و ناچیزشان کنم.

مختار بعد از آزادی از زندان که با وساطت عبدالله بن عمر انجام گرفت، در دیدار با ابن زبیر به او گفت: من قومی را می شناسم که اگر مرد ملایمی باشد که بداند چه کند می تواند از آنها سپاهی فراهم آورد که به وسیله آن به مردم شام غلبه توانی کرد. گفت: این قوم کیان اند؟ گفت: شیعه بنی هاشم که در کوفه اند. ابن زبیر به او گفت: این مرد تو باش، و او را به کوفه فرستاد که در یکی از نواحی شهر فرود آمد و بر کشتگان خاندان ابوطالب و یاران آنها می گریست و کسان را به انتقام جویی و خونخواهی آنها ترغیب می کرد.

به همین جهت برای کسب رهبری شیعیان کوفه بعد از بازگشت از دیدار محمد بن حنفیه، در ملاقات با سران شیعه در کوفه، هدف دعوت و قیام خود را چنین بیان می کند:

همانا محمد حنفیه فرزند علی وصی و جانشین پیامبر، مرا به عنوان امین و وزیر و فرمانده به سوی شما فرستاده و به من دستور داده است تا کسانی که ریختن خود حسین را حلال دانسته اند، به قتل برسانم و به خون خواهی اهل بیتش و دفاع از ضعفا قیام کنم. پس شما نخستین گروهی باشید که به ندای من پاسخ مثبت می دهید.

وی در موضعی دیگر چنین می گوید:

من برای اقامه شعار اهل بیت و زنده کردن مرام آنان و گرفتن انتقام خون شهیدان به سوی شما آمده ام؛ به خدا سوگند هر ستمگری را خواهم کشت و انتقام خون فرزندان پیامبر را خواهم گرفت و مرگ و زوال دنیا هم نمی تواند مانع من شود.

با استفاده از همین رویه و معرفی خویش به عنوان منتقم خون حسین توانست بر شهر کوفه مسلط شود و عبدالله بن مطیع، عامل ابن زبیر را از کوفه بیرون کند. او پس از پیروزی، در سخنانی در جمع مردم کوفه برای جذب حداکثری کوفیان نیز بر سیاق قبل، بر خون خواهی شهیدان کربلا و انتقام از قاتلان آنان تأکید کرده و می گوید:

ای مردم کوفه، من از جانب اهل بیت پیامبر۶ (منظور محمد بن حنیفه است) مأموریت یافته ام تا به خون خواهی امام مظلوم حسین بن علی و شهدای کربلا قیام کنم و انتقام آن عزیزان را بگیرم و تا آخرین نفس با شدت هر چه بیشتر این هدف مقدس را تعقیب خواهم کرد.

پس از این سخنان، بزرگان و مردم کوفه فوج فوج برای بیعت به نزد مختار آمدند و مختار دستش را به سوی آنان دراز می کرد و می گفت:

بیعت می کنید با من براساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبرش و خون خواهی خاندان پیامبر و جهاد با کسانی که ریختن خون امام حسین را حلال دانستند.

مسعودی می گوید:

کار مختار در کوفه بالا گرفت و مردانش بسیار شدند و مردم بدو متمایل شدند. او نیز در کار دعوت طبقه و مقام مردم را رعایت می کرد؛ بعضی را به امامت محمد بن حنفیه دعوت می کرد و به بعضی از آنها بالاتر رفته می گفت که فرشته برای او وحی می آورد و از غیب بدو خبر می دهد.

همان گونه که از فحوای نامه ها و سخنان مختار پیداست، وی با استفاده از گروه شیعیان و با آگاهی از شرایط اجتماعی ـ سیاسی جامعه، برای جلب اعتماد آنان و بسیج آنها در راستای اهداف خویش و تسلط بر کوفه، بر موضوعاتی تأکید کرده که بیشترین تأثیر را در تحریک احساسات آنان داشت و از این طریق در راستای همراه سازی آنها کوشید. در این مقطع، وی هیچ وعده ای دال بر اعطای منصب یا موقعیت سیاسی و اجتماعی به پیروان نمی داد. وعده هایی چون خون خواهی امام حسین و شهیدان کربلا، عمل به کتاب خدا و سنت رسول اسلام۶، دفاع از مستضعفان و جهاد در راه خدا، که در سخنان و نامه های مختار مورد تأکید قرار گرفته اند، جملگی از سنخ معنوی و غیر دنیایی هستند؛ بنابراین می توان گفت مختار در دوران اولیه قیام خود بدون دادن وعده های دنیایی و انتفاعی، ویژگی های رهبران تحول گرا را از خود نشان داده است.

مختار با استفاده از احساسات شیعیان در قبال قاتلان امام حسین و حکومت غاصب بنی امیه، توانست بر کوفه مسلط شود؛ اما بعد از پیروزی علی رغم شعارهای اولیه مبنی بر مجازات عاملان سعی کرد تا همه گروه ها و طبقات مردم از اشراف، موالی و سران قبایل کوفه را مورد لطف و حمایت قرار دهد. به گفته طبری بعد از بیعت بزرگان کوفه به مردم وعده خوب داد، رفتار نیک پیش گرفت و بزرگان را تقرب داد که همدمان و هم¬صحبتان وی باشند؛ اما این عمل او چون موجب ناراحتی موالی شد به آنها گفت شما از منید و من از شمایم. بدین ترتیب هر دو گروه را به خود جلب و سروری بر آنان را تثبیت کرد. پس از کسب موفقیت های اولیه، با تغییر رویه پیشین، اعطای امتیازات گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به پیروان خویش را سرلوحه کار خود قرار داد. در این میان، موالی مهم ترین گروهی بودند که امتیازات فراوانی از مختار کسب کردند. این گروه که در گذشته، شهروندان درجه دوم محسوب می شدند و از بسیاری از حقوق اولیه اجتماعی و انسانی بی بهره بودند ـ حقوقی چون ازدواج با دختران عرب، حمل سلاح، اسب سواری و ارث ـ بعد از پیوستن به قیام مختار، نه تنها حقوق اولیه خویش را باز یافتند، بلکه واجد امتیازات سیاسی ـ اجتماعی گوناگونی شدند که شهروندان عادی از آن بهره ای نداشتند. مختار، محافظان ویژه خود را از موالی انتخاب کرد. فرماندهی این سپاه نیز بر عهده یکی از موالی بود. این گروه علاوه بر محافظت از مختار، مسئول انجام مأموریت های حساس نیز بود.

با توجه به عملکرد مختار در دوران قیام، می توان گفت سبک رهبری او در این دوران، برخلاف دوران قبل از قیام، بیشتر خصلت تبادلی یافت. وی در دوران پس از شکل گیری قیام خود، همچون رهبران خدمت گزار، فرمانبرداری زیردستانش را در برابر اعطای پاداش های عینی و مادی به دست می آورد. مختار با دادن وعده های مادی و اعطای امتیازات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به پیروان، حمایت آنها را جلب می کرد؛ برای مثال جهت جذب ابراهیم بن مالک اشتر به او وعده داد که اگر با او همکاری کند سالاری سواران از آن او خواهد بود و هر شهر را بر آن مسلط گردد از کوفه تا اقصای شام از آن ابراهیم خواهد بود، حتی مختار این وعده را با پیمان مؤکد به قسم همراه نمود.

بنابراین مختار در شرایط زمانی گوناگون، با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه، بر رویه های خاصی در گفتار یا رفتار خود تأکید می کرد. این امر نشان دهنده ارزش ذاتی قدرت و مقام حکومتی برای اوست؛ بنابراین می توان گفت سبک رهبری او آمیزه ای از رهبری تبدیلی و تبادلی بوده است.

۳. قیام زید بن علی

برای روشن شدن سبک رهبری زید بن علی، به برخی از سخنان و نامه های منتسب به وی استناد می کنیم.

زمانی که زید تحت فشار حکومت، مجبور به ترک کوفه شد، شیعیان و مردم کوفه با اصرار فراوان او را به شهر بازگرداندند. پس از بازگشت زید به کوفه، شیعیان خواستار رهبری او برای قیام علیه امویان شدند. زید پس از پیشنهاد مردم برای زعامت و رهبری ابتدا از پذیرش درخواست آنان امتناع کرد، امّا پس از اصرار فراوان مردم و اعلام آمادگی آنان برای جهاد در راه خدا و جانفشانی در حمایت از وی، درخواست رهبری مردم برای قیام علیه امویان را پذیرفت. هنگامی که ناصحان او را از این کار منع کردند، در پاسخ آنها گفت:

این مردم به من پناهنده شده اند، من خود را در مقابل خدا مسئول می دانم که به درخواست و استغاثه آنان توجه کنم. من خودم هم دیگر تاب تحمل این همه ظلم ها و ستم ها را ندارم. مگر نمی بینی که عمّال

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.