پاورپوینت کامل پابلو نرودا شاعری برای صلح ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پابلو نرودا شاعری برای صلح ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پابلو نرودا شاعری برای صلح ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پابلو نرودا شاعری برای صلح ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

>

پابلو نرودا در ۱۲ ژوییه‌ی ۱۹۰۴ در شیلی متولد شد. نام اصلی او «نفتالی ریکاردو ری یس باسوا آلتو» بود که مثل اسم بقیه‌ی اهالی آمریکای جنوبی در نظر مردم دنیا زیادی طولانی است! برای همین هم در سن ۱۵ سالگی نام «پابلو نرودا» را از روی نام نویسنده چک «یان نرودا» به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرد. بعدها «پابلو نرودا» نام رسمی او شد.

او در شهر پارال به دنیا آمد. پدرش کارمند راه‌آهن و مادرش معلم بود. هنگامی که دوماهه بود مادرش درگذشت و او همراه پدرش در شهر تموکو ساکن شدند. تحصیلات ابتدایی و دبیرستانش را در رشته‌ی علوم انسانی به پایان برد. نرودا از کودکی به نوشتن مشتاق بود و برخلاف میل پدرش با تشویق اطرافیان روبه‌رو می‌شد. او از ۱۵ سالگی وارد عرصه‌ی ادبیات شد و از این تاریخ به بعد بود که بی‌وقفه شعر سرود و زندگی پر از حادثه‌ی خود را پی گرفت.

یکی از مشوقان او گابریلا میسترال بود که بعدها برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. نخستین مقاله‌ی نرودا وقتی که شانزده سال داشت، در روزنامه‌ی محلی «لامان یانا» چاپ شد.

در سال ۱۹۲۱ با رفتن به دانشگاه و انتشار مجموعه‌های شعرش، شهرت او بیش‌تر شد و با شاعران و نویسندگان دیگر آشنا شد. پابلو ۲۰ سال بیش‌تر نداشت که یکی از ارزنده‌ترین آثار شعری ادبیات جهان (۲۰ غزل عاشقانه و ترانه ناامید) را سرود و با انتشار آن راه تازه‌ای را پیش روی شعر مدرن جهان گشود تا آن‌جا که منتقد و محقق مشهور «بالیرده» در کتاب خود (تاریخ ادبیات جهانی) مطالعه این کتاب را برای همه‌ی شاعران معاصر دنیا لازم می‌داند.

وی مدتی به عنوان کارمند دولت شیلی، به برمه و اندونزی رفت و به مشاغل دیگر نیز پرداخت. بعد مأمور به کنسولگری شیلی در بارسلون و بعد مادرید شد. در همین دوره جنگ داخلی اسپانیا درگرفت. نرودا در جریان این جنگ به سمت سیاست رفت و در همین دوره با فدریکو گارسیا لورکا دوست شد.

از ۱۹۲۷ تا سال ۱۹۴۵ کنسول شیلی در کشورهای مختلف آمریکای جنوبی بود. نرودا به خوبی می‌دانست که شعر در مبارزه‌ی سیاسی مردم آمریکای لاتین یک امر ضروری است. او به ویژه می‌دانست که سخن گفتن از عشق در دوران سرکوب و اختناق، کار آسانی نیست .

او در سال ۱۹۴۵ جایزه‌ی ملی ادبیات شیلی را دریافت کرد .

در ژانویه‌ی ۱۹۴۸ سخنرانی معروفی با عنوان «من متهم می‌کنم» در مجلس سنا ایراد کرد و در سوم فوریه‌ی همان سال از مقام سناتوری عزل و حکم بازداشتش صادر شد. پس از آن او مدتی مخفی زندگی کرد.

در ۲۴ فوریه‌ی ۱۹۴۹ با اسب از راه کوه‌های آند از شیلی خارج شد و از آن پس تمام تلاشش را در پیش‌برد صلح جهانی به کار برد .

یکی از دوستان او در بوئنوس‌آیرس شاعر و نویسنده‌ی گواتمالایی میگل آنخل استوریاس، برنده‌ی بعدی جایزه‌ی نوبل ادبیات بود. نرودا که شباهتی به آستوریاس داشت با گذرنامه‌ی او به پاریس سفر کرد. پس از آن به بسیاری کشورها سفر کرد و مدتی نیز در مکزیک به سر برد. در همین دوره شعر بلندآواز مردمان را سرود.

در سال ۱۹۵۲ دولت شیلی حکم بازداشت او را لغو کرد و او به سانتیاگو بازگشت و آثار جدید و قدیمش را در شیلی و چندین کشور دیگر چاپ کرد.

در دهه‌ی به انتقاد شدید از سیاست‌های آمریکا و جنگ ویتنام پرداخت. در در کنفرانس انجمن‌ بین‌المللی قلم در نیویورک شرکت کرد. دولت آمریکا از دادن ویزا به او خودداری می‌کرد، ولی با کوشش نویسندگان آمریکایی، به‌ ویژه آرتور میلر، در آخر به او ویزا دادند.

او که همواره یک فعال سیاسی – ادبی بود درسال ۱۹۶۹ نامزد ریاست‌جمهوری شد؛ اما بعدها به نفع دکتر سالوادر آلنده از این نامزدی استعفا داد و تمام تلاشش را صرف حمایت از آلنده کرد .
پس از انتخاب آلنده به ریاست‌جمهوری، نرودا به عنوان سفیر کشورش راهی پاریس شد و در سال ۱۹۷۱ موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل ادبی شد .

نرودا سال ۱۹۷۳ به شیلی بازگشت و هم‌زمان با کودتای نظامی ژنرال پینوشه، در بیمارستانی در سانتیاگو، کمی دورتر از کاخ ریاست‌جمهوریِ شیلی که توسط تانک‌های کودتاگران گلوله‌باران می‌شد، در حالی که به دستور مستقیم دیکتاتور آینده‌ی شیلی تحت نظر بود، در ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳ چشم در جهان فروبست .

الهام‌بخش توده‌های مردم

بدون شک نرودا یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبیات جهان است. هرچند او سراسر زندگی خود را در مبارزه‌ی سیاسی، بازداشت و تبعید گذراند، ولی خلاقیت هنری و بیان شاعرانه‌اش بی‌تردید در عرصه‌ی تحول ساختارشعر اسپانیایی، تاثیر به‌سزایی داشت .

پابلو نرودا، شاعر، فعال سیاسی و انسان بی‌آلایش، در دوران زندگی خویش، به افسانه پیوست و بسیاری بر این باورند که او پس از مرگش، هم‌چون شخصیت‌های اسطوره‌ای، نه تنها به حیات خود ادامه داد، بلکه بیش از پیش به الهام‌بخشِ توده‌های مردم تبدیل شد. گابریل گارسیا مارکز، او را بزرگ‌ترین شاعر سده‌ی بیستم می‌خواند و در هندوستان، نرودا شاعری است که آثارش، بیش از شاعران دیگر زبان‌ها، ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته است.

نرودا به قدرت اثرگذاری شعر، باوری شگرف داشت. هزاران بیت شعرهایی را که او سرود، مردم آمریکای لاتین، با جان و دل خواندند و به خاطر سپردند. او در خاطرات خود می‌نویسد: «وقتی نخستین مجموعه‌های شعری‌ام منتشر می‌شد، هرگز به ذهنم خطور نمی‌کرد که روزی آن‌ها را در میادین شهرها، خیابان‌ها، کارخانه‌ها، سالن‌های همایش، تئاترها و بوستان‌ها برای هزاران نفر خواهم خواند. من سراسر شیلی را زیر پا گذاشته‌ام و بذرهای شعرم را در میان مردم میهنم افشانده‌ام.»

پابلو نرودا ۶۹ سال زیست که ۵۵ سال آن با آفرینش شعر هم‌راه بود. در این دوران، او هزاران شعر و آثار بسیاری به‌صورت نثر خلق کرد. پدر و مادر نرودا که از میان تهی‌دستان برخاسته بودند، در شهر کوچکی به نام «تموکو» زندگی می‌کردند. تمام خاطرات دوران کودکی نرودا که در شعرهای او بازتاب یافته است؛ در واقع از همین شهر کوچک الهام گرفته است که چشم‌‌اندازهای حیرت‌انگیز آن را، پیشرفت‌ تمدن تحت تأثیر قرار نداده بود. به همین خاطر، آن‌چه در شعر او حضوری همواره دارد، همان طبیعت شگفت‌انگیزی است که او در آن زیسته است. نرودا می‌گوید: «در واقع شعر من با سخن گفتن درباره‌ی ماه‌ها و سال‌های کودکی‌ام آغاز شد. از آن پس، باران برای من حضوری همیشگی یافت؛ آن باران‌های سهمناک جنوبی که چونان آبشار از آسمان‌های کیپ‌هورن بر سراسر سرزمین من می‌بارید.»

می‌گویند نرودا شاعری گوشه‌گیر بود که اشعارش را در تنهایی و انزوا می‌سرود. این سخن درست است؛ زیرا که او در دوران‌های گوناگون زندگی تنها زیست: در تموکو، در سِمَت کنسول در شرق دور، – و همان‌جا بود که مجموعه‌ی «اقامت روی زمین» (۱۹۳۳-۱۹۴۷) را سرود- و سال‌های بسیار طولانی در فعالیت‌های زیرزمینی سیاسی و سرانجام در دوران تبعید .

به ‌هر حال، مطالعه‌ای دقیق در زندگی نرودا و آثارش بیانگر آن است که او انسان تنهایی بوده است که آگاهانه می‌کوشیده است تا خود را از این تنهایی نجات دهد.

با گذشت زمان، نرودا را حلقه‌ای از دوستان فراوان فرا گرفت. او هم‌نشین و هم‌سخن لورکا، آلبرتی، میگوئل هرناندز، لوئیس سرنودا، لئون فیلیپ و… شد و هم اینان بودند که او را برای نخستین بار با دنیای سیاست آشنا کردند. دوستی با رافائل آلبرتی که خانه‌اش را در سال ۱۹۳۴، نیروهای فاشیستی به آتش کشیده بودند و لورکا که اندکی پس از شعله‌ور شدن جنگ داخلی، در سال ۱۹۳۶ به قتل رسید، در اشعار نرودا، به ویژه در مجموعه‌ای تحت عنوان «اسپانیا در قلب من» (۱۹۳۶)؛ بازتاب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.