پاورپوینت کامل طرحی برای لبخند! ; خسروخان و خالوجان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل طرحی برای لبخند! ; خسروخان و خالوجان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طرحی برای لبخند! ; خسروخان و خالوجان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل طرحی برای لبخند! ; خسروخان و خالوجان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
>
خانههایشان دیوار به دیوار هم بود.
یکیشان «خسروخان»، خانزادهای از تبار دُلارستان، و دیگری «خالوجان» دستفروشی ساده از ولایتی پشت کوه کاف!
خسروخان خانهاش سنگی بود و سنگهایش شکلاتی و شکلاتهایش مغزدار…!
خالوجان خانهاش کاهگلی و نُقلی بود و نقلهایش بیمغز…!
ماجرا از ظهر آخرین روز پاییز شروع شد. همان روزی که لولههای خانهی خالوجان ترکید و گلیمهایش خیس شد و کف اتاقهایش برکه! بندهی خدا دست روی دست زد که ای وای! امشب شب چله است و همهی بچهها، نوهها و نبیرهها میآیند و بندگان خدا خیس میشوند و…
و گلباجی هم با همان لبخند همیشگیاش گفت: «غصه نخور مرد! خونهی خسروخان ماشاا… دو طبقه است و هر طبقه مثل انبار چغندر، بزرگ و جادار! همین الآن به گلتاجی میگم اگه میشه امشب یکی از طبقههاتونرو به ما اجاره بدید!»
گلتاجی هم سریع خبر را به خسروخان رساند و خسروخان هم نیشخندش تا بناگوش پیشرفت کرد!
– چه خوب! هم پول اجاره ازشون میگیرم و هم تیره و طایفهمو به رخ میکشم! به جون گلتاجی قسم به نوهها و نبیرههام میگم حسابی شیطونی کنند، جیغ بزنند و وول بخورند تا خالوجان و گلباجی با چشم حسرت لشکر منو ببینند و فردا صبح برای همهی محل تعریف کنند که آهای ایهاالناس خبر ندارید که خسروخان چه تیره و طایفهای داره. اگر شب چله همه دور هم جمع بشن شهرداری باید یه ماشین ویژه برای آشغالاشون بفرسته!
خسروخان فوری دست به کار شد. اول به میوهفروشی رفت و میوههای رنگارنگ خرید همراه با هندوانهای هموزن کلهی فیل!
بعد به آجیلفروشی رفت و سه من آجیل خرید. چه آجیلی! پر از پستههای کلهقوچی و فندقهای کلهگاوی!
بعد هم به قنادی رفت و یک کیک هفتطبقهی هفترنگ خرید! و بعد یک بَنِر بزرگ سفارش داد: «به جشن بزرگ و بینظیر شب چلهی خسروخان خوش آمدید! ارادتمند خسروخانِ خان در خان!»
خالوجان هم دو کیلو تخمهی آفتابگردان خرید و یک کیلو نقل بیمغز و یک هندوانهی سهکیلویی! و بعد با ذغال روی یک تکه مقوا نوشت :
«لولههایم ترکیده و گلیمهایم خیسیده! خانهی بغلی بیایید طبقهی پایین! قدم به چشم!»
شب چله از راه رسید. خیابانها لبریز از فرزند، نوه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 