پاورپوینت کامل این یک راز است ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل این یک راز است ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این یک راز است ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل این یک راز است ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
>
خوابش نمیبرد. به این طرف و آن طرف میغلتید. از وقتی که آن پاکت را از بهاره گرفته بود، همهاش به این فکر میکرد که توی پاکت چیست. خیلی دوست داشت با بهاره دوست شود؛ دختری مهربان، آرام و خوشبرخورد. بالأخره موفق شد او را به جمع دوستانش اضافه کند. یکی- دو روز مانده بود به تعطیلات نوروزی که بهاره بهش گفت: «الهام! توی خانهیتان جایی را داری که چیزی را پنهان کنی؟»
الهام گفته بود: «آره، من یک اتاق برای خودم دارم. تازه توی اتاق یک کمد دارم که دست هیچ کس به آن نمیرسد. همیشه هم قفل است.»
بهاره از کیفش یک پاکت را درآورد، به الهام داد و گفت: «من جایی را ندارم که این را پنهان کنم. توی تعطیلات، خانهیمان شلوغ میشود. میترسم یکی بردارد و آن را بخواند. نمیخواهم دست کسی به این نامه برسد. اگر میشود، این را دو هفته امانت نگه دار. بعد ازت میگیرم.»
الهام نامه را گرفت و برد خانه. همهاش به این فکر بود که توی پاکت چه نامهای است که نمیخواهد کسی آن را ببیند. پاکت را نگاه کرد. روی درِ پاکت یک چسب نواری کوچک زده شده بود که میشد به راحتی آن را باز کرد. به خانه که رسید، پاکت را جلو نور مهتابی گرفت تا آن را ببیند. یک کاغذ تاشده توی پاکت بود؛ اما نوشتههایش دیده نمیشد. آن را توی کمدش گذاشت و در را قفل کرد.
هر روز میرفت و پاکت را نگاه میکرد. خیلی دلش میخواست از متن نامه سر دربیاورد. یک روز برداشت و چسب آن را باز کرد؛ اما به خودش گفت: «نه، این کار درست نیست.» دوباره پاکت را توی کمد گذاشت.
چند روزی گذشت. تا این که بالأخره آن شب صبرش تمام شد. بیخوابی زده بود به سرش و نمیتوانست بیخیال نامه شود. از جا بلند شد. همه خواب بودند. باز یاد بهاره افتاد. با خودش فکر کرد شاید در نامه چیزی باشد که به دردش بخورد! شاید هم اطلاعاتش دربارهی بهاره زیاد شود! شاید نامه به مادرش یا کسی که دوست داشته نوشته!
با این فکر رفت سروقت نامه. چراغ مطالعهاش را روشن کرد. درِ کمد را باز کرد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 