پاورپوینت کامل چشمه چشمه نور;قسمت یکصد و شصت و چهارم ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چشمه چشمه نور;قسمت یکصد و شصت و چهارم ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چشمه چشمه نور;قسمت یکصد و شصت و چهارم ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چشمه چشمه نور;قسمت یکصد و شصت و چهارم ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

>

صدای حجاز (۱)

– ای بزرگان نجران!(۱) امروز خواسته ام تا بدین جا بیایید. امر مهمّی پیش آمده!

«عبدالمسیح» ابروها را بالا داد و با صدایی که از ته گلویش می آمد گفت: «چه امر مهمّی ابوحارثه؟» ابوحارثه گفت: «نامه ای برایم رسیده. قاصدی از حجاز…» یکی دیگر از مردان شورای نجران سخن ابوحارثه را قطع کرد: «حجاز…!»

پژواک صدای حجاز دیگران را هوشیارتر و نگاه شان را پرسنده تر کرد.

حجاز، صحرای داغ و کوه و بیابان و تنها یک شهر آباد و مشهور که بت خانه ی عرب ها گاهی آن را بر سر زبان ها می انداخت. گفته و ناگفته این پرسش اعضای شورای مسیحیان نجران بود.

– از کی تا حالا حجاز سری تو سرها پیدا کرده که حالا نامه ای از آن جا آمده باشد. آن هم برای خداپرستان مسیحی شورای نجران!

عبدالمسیح پرسش دیگران را به زبان آورد: «از کجای حجاز ای ابوحارثه؟»

ابوحارثه گفت: «از شهر یثرب. امروز از شهر یثرب عربی آمده و نامه ای عجیب برای من آورده است.»

آن گاه دو دستش را بالا برد و کلاهِ بلند اُسقفی اش را به سر محکم کرد. سپس دست در جیب بغل قبای بلندش کرد. صلیب زیبا و طلایی روی سینه اش جابه جا شد و لبه های قبا از روی هم کنار رفت و لحظه ای بعد مردان مؤمن مسیحی دست های اسقف اعظم را دیدند که نامه ای پیچیده شده را از بغل بیرون آورد و دو سوی آن را گرفت و از هم گشود:

– ای برادران…! مردی از مکّه قیام کرده و به شهر یثرب رفته است و خود را پیامبر خوانده است. اینک نیز نامه ای برای ما نوشته و ما و مردم شهر را به آیین خویش دعوت کرده است.

«شرحبیل» که از همه پیرتر بود سرش را بالا آورد: «ای ابوحارثه، چه می گویی! بهتر بود از قاصد اصل و نَسَب آن مرد مدعی را جویا می شدی. او کیست؟ چه می گوید؟» ابوحارثه گفت: «اتفاقاً جویا شده ام. این مرد از تبار عرب است. از اولاد اسماعیل و ما را به پرستش خدای یگانه و قبول پیامبری خودش دعوت کرده است.»

با این کلام ابوحارثه همهمه بین مردان مسیحی نجران درگرفت.

– بگذارید ببینم. تاکنون هر پیامبری که از سوی خدا آمده از نسل اسحاق بوده است، نه اسماعیل.

– آری، راست می گوید. همه ی پیامبران از بنی اسراییل اند. اکنون او کیست که چنین ادعای بزرگی دارد؟

ابوحارثه گفت: «برادران صبر کنید تا ابتدا نامه اش را برای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.