پاورپوینت کامل آیا شما عقل دارید؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا شما عقل دارید؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا شما عقل دارید؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا شما عقل دارید؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint :
>
صدای آرام و یک نواخت ابن عبید تا نیمه های شبستان بزرگ مسجد می رسید. ابن عبید عالم سرشناس بصره، شمرده اما بلند سخن می گفت. جمعه بود و مسجد جای سوزن انداز نبود. عده ای تسبیح دست شان گرفته بودند و لب های شان تکان می خورد. چند نفر هم کنار ستون ها چرت می زدند؛ اما بیش تر مردم با دقت به حرف های ابن عبید گوش می دادند.
یک دفعه صدایی از آخر مجلس برخاست. ابن عبید یک لحظه ساکت شد. نگاه ها به سمت صدا برگشت.
– می بخشید، حضرت شیخ! من در این شهر غریب هستم. پرسشی دارم. اگر اجازه دهید، می پرسم.
حالا همه به صاحب صدا که جوانی کم سال بود نگاه می کردند. کسی او را نمی شناخت. از شجاعتش تعجب کردند. تا کنون کسی سخن شیخ را نبریده بود و بین سخنانش حرفی نزده بود.
ابن عبید چشم هایش را گرد کرد تا صاحب صدا را بهتر ببیند. چند لحظه قیافه ی او را ورانداز کرد. خیلی جوان بود. گفت: «بپرس.»
– آیا شما چشم دارید؟
صدای خنده هایی از آخر مسجد آمد.
ابن عبید پرسید: «پسر این چه سؤالی است؟»
و با دو انگشت بلندش به چشمانش اشاره کرد و گفت: «مگر نمی بینی که دارم؟ چیزی را که می بینی چرا می پرسی؟»
چند لحظه همه ساکت شدند. کسانی هم که چرت می زدند چشم باز کردند و به دنبال صدا در جمعیت می گشتند. صدای نوجوان باز در مسجد پیچید: «جناب شیخ! پرسش های من همه از این دست است. اگر اجازه می دهید، ادامه دهم.»
– ادامه بده هر چند می دانم پرسش هایت احمقانه است.
– لطف کنید جواب سؤالم را بدهید!
– کدام سؤال؟
– شما چشم دارید؟
باز خندیدند. حالا همه می دانستند که جوان دیوانه است. شاید آفتاب داغ بصره بر سرش خورده و مغزش را از کار انداخته است. منتظر بودند کسی برخیزد تا او را از مسجد بیرون اندازد یا صدایش را ببرد. چند نفر هم سر تکان می دادند و برایش دل سوزی می کردند. ابن عبید پس از سکوتی پرمعنا جواب داد:
– بله، من چشم دارم.
و چند لحظه در چشم های جوان نگاه کرد.
جوان فوری پرسید: «از چشم تان چه استفاده ای می کنید؟»
خادم مسجد که تازه جوان را دیده بود در کنار ستون آخر مسجد منتظر فرمان شیخ ایستاد تا اگر لازم شد او را از شبستان بیرون اندازد. شیخ سرش را بالا برد؛ یعنی نه. و به جوان گفت: «بله، من با چشمانم رنگ ها و آدم ها را می بینم.»
اما جوان ساکت نشد:
– آیا شما بینی هم دارید؟
شیخ که هنوز نمی دانست، جوان دیوانه است یا خود را به دیوانگی زده تا مجلس را به هم بزند گفت:
– بله، من بینی هم دارم.
اما این بار به بینی اش اشاره نکرد.
جوان فوری پرسید: «از بینی تان چه استفاده ای می کنید؟»
به جوان نمی آمد دیوانه باشد. سؤال هایش شبیه دیوانه ها نبود. منظم بودند و انگار جوری با هم ربط داشتند. بین هر سؤال و جواب هم نمی خندید. پس چرا این سؤال ها را می پرسید؟
ابن عبید سعی کرد با حوصله به سؤال هایش جواب دهد. شاید با زیرکی از لابه لای حرف هایش بتواند بفهمد او کیست، از کجا آمده و چه کسی او را فرستاده است؟
جواب داد: «با بینی ام عطر و بوها را می بویم.»
– شما دهان هم دارید؟
– خب معلوم است که دارم پسر؛ وگرنه چگونه جواب سؤال های احمقانه ی تو را می دادم. بله دهان دارم و با آن مزه ی خوراکی ها، شیرینی و شوری غذاها را احساس می کنم.
شیخ صدایش را بلندتر کرد و گفت: «من گوش هم دارم و با گوشم صداها و نواها را گوش می دهم.»
جوان ساکت شد. شیخ گفت: «تمام؟»
جوان گفت: «نه.»
– نه؟
– شما عقل هم دارید؟
– بله دارم، اگر نداشتم که مثل تو…
– با عقل تان چه کار می کنید؟
– تشخیص می دهم. خدا عقل را
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 