پاورپوینت کامل دستم را محکم بگیر مامان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دستم را محکم بگیر مامان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دستم را محکم بگیر مامان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دستم را محکم بگیر مامان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

>

مامان یک دنیای بزرگ است. یک دنیای تمام نشدنی از شب‌هایی که می‌نشیند روی ایوان و ستاره‌ها را نشان‌مان می‌دهد. مامان، ایوان خانه است. می‌توان در فضایش ایستاد و نفس کشید. به باغچه فکر کرد؛ به گل‌های تازه درآمده. به آسمان فکر کرد؛ به داشتن یک ستاره برای خود. به درخت‌ها فکر کرد؛ به شمردن شاخه‌های تازه جوانه زده…

خانه‌ی دوم مامان، ایوان است. مامان روی ایوان تنها می‌شود. چادر گلدارش را سرش می‌کند و روی مهر کوچکش نماز می‌خواند. من نمی‌دانم مامان نماز خواندن را از کجا یاد گرفته است. نماز مامان را هیچ جای دنیا ندیده‌ام.

صبح‌های زود، وقت‌هایی که وقت نیست، زمان‌هایی که زمان زمین نیست، صبح‌هایی که آفتاب نیست، صدای قرآن خواندن مامان می‌آید؛ آرام و آهسته. یک‌جور که فقط ایوان و صبح زود بشنوند؛ همان دو دوست تنهایی‌اش.

مامان تنها فرصتی که دارد برای تنهایی‌اش، صبح زود و شب است. شب‌ها وقتی مامان با چادر نمازش روی ایوان دراز می‌کشد و همه‌ی برق‌ها را خاموش می‌کند، آهسته می‌روم زیر چادرش و دست‌هایش را دور کمرم می‌اندازم.

مامان پر از کار است. مامان تنها «مادر» نیست. از وقتی یادم می‌آید، از وقتی بچه بودم، از وقتی که مامان من را با یک شیشه‌ی کوچک و یک کیف صورتی به مهد کودک می‌سپرد، مامان تنها مامان نبود. مامان کار بود. مامان بعد از ظهرهای خستگی بود. مامان حساب کردن حقوق و دخل و خرج خانه بود. مامان سر کار بود.

مامان ظهر را معنی می‌کرد؛ ظهر یعنی سکوت مطلق خانه برای خواب؛ یعنی صبح کار، عصر کار. این وسط فاصله‌ای‌ست که اسمش ظهر است و هیچ چیز تویش نیست. ظهر با ناهاری که تازه از فریزر درآمده و داغ شده است، از حرف‌های من از مدرسه و روز و بازی و شادی و ناراحتی، از تعریف‌های مامان از کار و خستگی و آدم‌ها، از همین شروع می‌شود. بعد خواب است و پاورچین پاورچین روی خواب مامان راه رفتن. مامان توی خواب ناله می‌کند: «بچه بگیر بخواب!» و همین کلمات همیشه توی ذهنم نوسان می‌کند. بعد از ظهر با کیف و لباس‌های مامان، و خداحافظی تمام می‌شود. برای دیدن مامان باید منتظر شب شد.

مامان روزهای جمعه است. وقتی تلویزیون برنامه‌ی کودک نشان می‌دهد و او جاروبرقی می‌کشد. وقتی دستمال گردگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.