پاورپوینت کامل رسالت رسانه ها در بیداری اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رسالت رسانه ها در بیداری اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رسالت رسانه ها در بیداری اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رسالت رسانه ها در بیداری اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

« عبدالعلی عادلی-طلبه سطح سه حوزه علمیه و کارشناس ارشد تفسیر »

مقدّمه

چندی است که در جغرافیای پهناور امت اسلامی، تحولات نوین و سرنوشت سازی، در متن حاکمیت ها، رخ نموده است که امت بزرگ اسلامی را در کانون توجهات جهانی و بین المللی قرار داده است. این خیزش ها که قلمرو آن، از غرب آفریقا تا آسیای جنوب شرقی گسترده است، از سوی دانشوران جهان، به بیداری اسلامی شهرت یافته است.

علت این نام گذاری نیز آن است، که پیروان آیین نجات بخش اسلام، در چندین کشور- که کانون آن فعلا کشورهای تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن و عربستان می باشد- توانسته اند بعد از قریب دو یا سه قرن فراموشی، مجددا در سدبیستم، به ایفای نقش مهم خود، در سرنوشت سیاسی و اقتصادی و به دست گرفتن حاکمیت شان، بپردازند.

تردیدی نیست بیداری اسلامی که امروزه غربی ها از آن به بنیاد گرایی اسلامی نام می برند(ملازاده، ۱۳۸۲ش، ص۳۸۷)مایعزت و شرف امت اسلامی است، زیرا روحیظلم ستیزی و عزت خواهی را در کالبد امت اسلام، القاء نموده و ملتهای مسلمان را در فتح قله های عزت و اقتدار امید وار ساخته است، تا جایی که سردمداران استعماری، خطرات جدی را، از ناحیآن احساس کرده اند و خود اعتراف دارند که جهان غرب و سیستم سرمایه داری بعد از سقوط کمونیسم و رفع خطر سرخ، ازهمین ناحیه، تهدید می شود، لذا ناجوان مردانه و دیوانه وار به خواستگاه ها و بنیان های آن حمله ور می شوند.

از سوی دیگر، این موج اسلام خواهی، رسالت های سنگینی را نیز بردوش رهبران فکری و سیاسی امت اسلام و هم چنین نهادها و جریان های مختلف دینی، نهاده است تا بتواند به اهداف بلند خود نایل آمده و افق های نوین و بالند را فرا روی امت اسلامی ترسیم نماید.

بدون شک در جریان این موج بیداری، تاکنون عوامل مختلف و گوناگونی به ایفای نقش پرداخته است که یکی از مهم ترین آنها، رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی بوده است، زیرا رسانه ها ابزار آگاهی بخشی و گردش اطلاعات را بر عهده داشته اند که خود بخش بسیار اساسی و کلیدی، در تبیین اهداف و خواسته های نهضت ها، به حساب می آید. به همین دلیل در مقالحاضر سعی بر آن است تا نقش و رسالت مهم رسانه ها را در موج بیداری اسلامی مورد تحلیل و بازشناسی قرار دهیم، به این امید که بتواند در رسیدن به اهداف عالینهضت ها، مفید و ثمر بخش افتد.

برای دست یابی به اهداف مورد نظر در این نوشتار لازم است ابتدا تعریفی از بیداری اسلامی، ارائه گردد آنگاه مفهوم رسانه و انواع آن و هم چنین برخی از کارکردهایش در نظام اجتماعی، تبیین گردد تا در نتیجه رسالت های آن، در قبال موج بیداری اسلامی، باز شناسی و مطمح نظر قرار گیرد. اینک مطالب مورد نظر به تر تیب ذیل ارائه می گردد.

الف) مفهوم بیداری اسلامی

بیداری اسلامی را می توان به حرکت و جنبشی تعریف کرد که با شناخت واقعیت های موجود در جوامع اسلامی و عقب افتادگی های علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان، از یک سو و مقایسپیشرفت های مادی جهان غرب، با گذشتپر افتخار و سراسر شکوه و عظمت دنیای اسلام و میراث علمی و غنی آن در عرصه های مختلف علوم و معارف بشری، از سوی دیگر، از چند قرن قبل آغاز گردیده و تا به امروز سیر تکاملی خود را طی نموده است و اکنون نیز در صدد آن است که هدایت قافلفکری بشری را به دست دانشمندان مؤمن و متعهد مسلمان سپرده و گریبان امت اسلام را از دست اندازی های چپاول گران غرب، آزاد سازد و بساط ظلم و بی عدالتی های دیکته شده توسط مستکبران را برای همیشه از ممالک اسلامی، برچیند و هم چنین حکام مستبد و فرومایه را ازکرسی های قدرت و شوکت پوشالی شان پایین آورد.

ب) تعریف رسانه و انواع آن

پس از روشن شدن مفهوم و تعریف «بیداری اسلامی» نوبت آن است که واژ«رسانه» نیز مفهوم شناسی گردد تا در نتیجه، نقش و رسالت آن در بیداری اسلامی مورد واکاوی و تحلیل قرار گیرد.

رسانه (media) در لغت به معنای وسیلرساندن و یا برقراری ارتباط است(دهخدا، ۱۳۴۵ش، ص۱۲۰۲۴) و در اصطلاح نیز عبارت است از: «وسیله ای است که فرستنده به کمک آن معنا و مفهوم مورد نظر خود (پیام) را در قالب های کتاب، روزنامه، مجلّه، عکس، فیلم، نوار صوتی و تصویری، رادیو، تلویزیون، ماهواره و. . . ، به گیرنده منتقل می کند» (امیرتیموری، ۱۳۷۷ش، ص۱۰).

تردیدی نیست که رسانه ها، از مؤثرترین وسائل ارتباط جمعی به حساب می آیند و دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی است، همان گونه که «سادنی مید» می گوید:

«ویژگی های ذیل وسایل ارتباط جمعی را به ابزار تأثیرگذار تبدیل کرده اند: ۱ تعداد گیرندگان وسایل ارتباط جمعی نسبتا زیاد است. ۲ ترکیب گیرندگان بسیار متنوّع است. ۳ با ارسال پیام از طریق وسایل ارتباط جمعی، نوعی تکثّر پیام به وجود می آید. ۴ توزیع پیام سریع است. ۵ هزینه برای مصرف کننده کم است» ( محسنیان راد، ۱۳۸۰، ص۶۲).

گرچه ممکن است امروزه رسانه، در قالب های متنوع و گسترده ا ی به ایفای نقش بپردازد و مانند گذشته فقط به تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجله و کتاب خلاصه نشود بلکه ماهواره، اینترنت، سینما، تئاتر، فیلم ها و نوارهای صوتی و تصویری، دیسک ها و سی دی ها، پوستر، عکس، اسلاید، تابلوها، گوشی های موبایل و. . . ، را نیز شامل شود، اما از آنجایی که روزنامه، رادیو و تلویزیون بیش از هر رساندیگری مورد استفاد آحاد جامعه قرار می گیرد و دارای کارکرد و اثرگذاری های ویژهستند، لذا در نوشتار حاضر، بیشتر همین سه نوع رسانه، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

ج) نقش و کارکرد رسانه ها در تحولات اجتماعی

نقش رسانه ها، در تعاملات و تحولات اجتماعی، از آن جهت پر اهمیت است که به برقراری ارتباطات، می انجامد و ارتباط نیز نه تنها یک ضرورت اجتناب ناپذیر در زندگی گروهی انسان ها، بلکه سنگ بنا و هستاصلی جامعه محسوب می گردد؛ چه اینکه بدون ارتباط، هرگز فرهنگ شکل نمی گیرد و بدون فرهنگ، جامعه لباس وجود بر تن نخواهد کرد. همانگونه که «ژوزف تی کلاپر» در تعریف ارتباط جمعی می گوید:

«ارتباط جمعی عبارت است از رساندن اطلاعات، ایده ها و برداشت ها، از طریق وسایل ارتباطی و دریافت این اطلاعات به وسیلعده ای زیادی از انسان ها در یک زمان» (محسنیان راد، ۱۳۸۴ش، ص۶۲).

«مارشال مک لوهان» یکی از مشهورترین جامعه شناسان کانادایی، و از بزرگترین متخصصان مسئلارتباطات جمعی چنان اهمیتی را برای وسایل ارتباط جمعی قایل است که آن را حتی مهم تر از اندیشدینی، یعنی محتوای ارتباط می داند(قائم مقامی، ۱۳۵۶ش، ص۲۸-۲۹) از این رو کسی در ضرورت حضور رسانه ها، در میان اجتماع، به عنوان ابزاری برای ایجاد ارتباط، تقویت و انتقال فرهنگ ها و باور های دینی تردیدی ندارد.

و این ضرورت تا جایی است که برخی از دانشمندان، رسانه را در ردیف عوامل شخصیت ساز قرار داده اند و بر این باورند که رسانه های جمعی می توانند هنجارهای اجتماعی را تقویت یا تضعیف سازند. (بروس کوئن، ۱۳۷۲، ص۱۱۲) یا همان گونه که «ژان کازینو» می گوید «وسایل ارتباط جمعی می توانند به تسطیح فرهنگی و یکسان شدن الگوها و اندیشه ها کمک شایانی بکند». (ژان کازینو، ص۱۵۵).

دانشمندان برای رسانه ها، کارکردهای گوناگونی ذکر کرده اند مانند: اطلاع رسانی و آگاهی بخشی، آموزش و پرورش (عقاید، احساسات، اندیشه ها و حرفه ها)، راهنمایی و راهبری، همگن سازی (نزدیک کردن سلیقه ها، خواسته ها و انتظارات اعضای جامعه)، تقویت احساس تعلق اجتماعی.

به اعتقاد برخی از صاحب نظران حوزارتباطات، هیچ کس نمی تواند به طور جدی در این واقعیت تردید کند که رسانه های همگانی، به نحو چشم گیری، زندگی روزمرمردم را تغییر داده است. معیار و نشانساداین واقعیت، میزان زمانی است که مردم هر روزه با رسانه های همگانی سپری می کنند. (گیبنز، ۱۳۸۱ش، ص۶۳).

رسانه های گروهی علاوه بر کارکرد تفریحی، مانند شنیدن و دیدن فیلم ها، نمایش نامه ها، مسابقات و سرگرمی ها، سرودها و. . . ، چند کارکرد مهم دیگر نیز دارد که تبیین آنها می تواند به تحلیل ابعاد موضوع مورد نظر در این نوشتار کمک شایانی نماید.

۱- کارکرد فرهنگی: اگر فرهنگ را مجموعمنسجم از آراء، عقاید، ارزش ها، هنر، آداب و رسوم که توسط غالب افراد جامعه پذیرفته شده است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود بدانیم(روح الامینی، ۱۳۷۴ش، ص۱۴۷؛ سروش، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۰) ارائمباحث نظری درباره هریک از موارد یادشده را نیز می توان کارکرد فرهنگی رسانه ها به حساب آورد؛ امروزه بسیاری از افراد بخش عمدمعلومات خود را مرهون برنامه های رادیویی و تلویزیونی و یا بهره گیری از رسانه های دیداری و نوشتاری هستند و این امر جای هیچ تردیدی نیست. در نتیجه کارکرد فرهنگی رسانه ها است که می تواند تغییرات ساختاری در برخی جوامع به وجود آورد. «ژان کازینو» می نویسد:

«. . . وسایل ارتباط جمعی می توانند تاثیراتی روی ساخت های اجتماعی داشته باشد، با تحمیل ارزشهای نوینی، نظام قشر بندی اجتماعی را تغییر دهند و سلسله مراتب اجتماعی را واژگون سازند»(ژان کازینو، ۱۳۶۴ش، ص۲۴۹).

۲- کارکرد سیاسی: درعصرحاضر، رسانه ها با بهره گیری از قدرت تأثیر فوق العادخود، به راحتی می تواند جریانات و گرایش های سیاسی را برای مخاطبان خود راهبری یا تبیین کند. ( ژان کازینو، ص۶۵). این کارکرد به گوناست که عینی ترین کارکرد رسانه ها، در دنیای امروز در همین بخش ظاهر شده و به تعبیر «تافلر» بشر امروز کاملاً از رسانه ها منفعل است، به خصوص در بعد دموکراسی و امور سیاسی. ( آلوین تافلر، ۱۳۷۵ش، ص۳۱۴).

چه کسی است که نداند ابر رسانه ها کاملاً در اختیار گرایش های سیاسی صهیونیسم بین المللی و کمپانی های استعمارگر غرب بوده و اجرا کنندبرنامه های سیاسی مورد علاقآنها هستند؟ با یک نگاه گذرا به تاریخ سیاسی معاصر، به خوبی می توان دید که بسیاری از منازعات و کشمکش های سیاسی با یاری و یا هدایت و پرچم داری رسانه ها تبدیل به جریانات قومی سیاسی شده و یا تعدیل و حتی خاموش گردیده اند. ( فخّار طوسی، ۱۳۸۱ش، ص۵).

۳- کارکرد اطلاعاتی: امروزه قسمت عمداز انتظارات مخاطبان رسانه ها، دریافت اخبار و اطلاعات روزمرّه است. از این نظر، رسانه های جمعی را، دارای حضور بسیار جدّی و مؤکّد در متن زندگی خود می دانند. افراد جامعه غالبا اطلاعات لازم را از طریق رسانه های نوشتاری و تصویری و یا صوتی به دست می آورند.

براین اساس، رسانه ها با توجه به توانمندی هایی که دارند، یکی از عوامل بسیار مهم دگرگونی ارزش ها و باورها، محسوب می شوند، چه اینکه قادرند با برنامه ریزی های دقیق و کنترل شده، اندیشه های مردم یک جامعه را شکل دهند و رفتار آنان را به صورت دلخواه سمت و سو دهند. و این امر در دنیای امروز، که روابط انسانی و عاطفی جای خود را به روابط ابزاری و مجازی داده است، بسیار ملموس بوده و مردم بیش از پیش تحت تأثیر رسانه های جمعی قرار دارند و این، موجب سنگین شدن مسئولیت رسانه ها و صاحبان و گردانندگان آن می شود.

اما آنچه باید بدان توجه شود، آن است که رسانه، ابزاری است در خدمت انسان، و ابزاری است که فقط اندیشگردانندگانش را به دیگران انتقال می دهد؛ براین اساس رسانه ها می توانند هم حامل اندیشه های خوب، انسان ساز، تعالی بخش و کمال آفرین باشند و هم می توانند در بر دارنده افکار نادرست، انحطاط آفرین و انحرافی باشند، لذا از این حیث مانند دیگر موضوعات اجتماعی نیازمند باید ها و نباید ها خواهند بود. «ویلبور شرام» اصحاب رسانه ها را به مثابه «دروازه بانان جامعه» دانسته است و در این باره می گوید:

«دروازه بانان، که در سراسر شبکه های خبری جای می گیرند، شامل خبرنگارانند که باید تصمیم بگیرند در جریان یک دادگاه یا یک حادثه خاص یا تظاهرات سیاسی، کدام قسمت را متبلور سازند. کدام خبر را رها ساخته، کدامین خبر را در مجرای وسیله ارتباطی جای دهند. همچنین دروازه بانان مؤلّفان را نیز شامل می شوند؛ زیرا آنان باید تصمیم گیرند از کدام موضوع یا فرد سخن بگویند یا کدامین دیدگاه از زندگی را مطرح نسازند. تولیدکنندگان فیلم نیز باید تصمیم بگیرند از کدام صحنه، فیلم بگیرند.

کتاب فروشان نیز باید تصمیم بگیرند کدام کتاب را برای فروش عرضه کنند، معلّمان باید تصمیم بگیرند کدام کتاب و یا مرجع را درسی تلقّی نمایند. تلخیص کنندگان وقایع نیز باید تصمیم بگیرند کدامین حادثه یا خبر را در خلاصه خود جای دهند» (ساروخانی، ۱۳۷۲ش، ص ۶۵).

مقصود آنست که صاحبان رسانه هر چه را خود خواستند نمی توانند عمل کنند، بلکه باید مسیری را پیش گیرند که به سلامت و صلاح جامعه و افراد آن منتهی گردد.

د) وضعیت رسانه ها در جوامع اسلامی

مأموریت رسانه های جمعی در هر جامعه، تابع موقعیت ساختاری، اقتضائات فرهنگی، انتظارات جمعی، ظرفیت های هنجاری وضرورت های اجتماعی خواهد بود. بر این اساس رسالت رسانه، در جوامع اسلامی، نشر فرهنگ دینی، پاسداری از ارزش های اسلامی، هدایت انسان ها به سوی رشد و تعالی و مبارزه با آسیب ها و انحرافات خواهد بود.

امام خمینی(ره) در این خصوص می فرماید:

« این دستگاه ها [رسانه ها] دستگاه های تربیتی است، باید تمام اقشار ملت با این دستگاه ها تربیت شوند، یک دانشگاه عمومی است. . . یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. . . باید این دستگاه ها دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد. . . آن که از همه خدمت ها بالاتر است، این است که نیروی انسانی ما را، رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است، مجله هاست، رادیو و تلویزیون است، تئاتر و سینماهاست این ها می توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمت شان ارزشمند باشد» ( خمینی، ۱۳۷۸ش، ص۳۵۴- ۳۵۶).

این حقیقت را می توان مدخلی قرار داد برای بیان این واقعیت که متأسفانه رسانه های کنونی، در جوامع اسلامی، بطور عموم کارناممفید و درخشانی ندارد، زیرا اربابان سیاست های استعماری، با به خدمت گرفتن ایادی خودباخته و ارائفرهنگ های ضد اسلامی، توانسته اند گردانندگان، مجریان، برنامه سازان، و در کل اصحاب رسانه را در کشور های مختلف اسلامی، از ویژگی های اخلاقی و معنوی و فرهنگی خویش دور ساخته و آنان را متوجه مسایل حیوانی و ضد اخلاقی سازند، زیرا وقتی تمامی فکر انسان متوجه این مسایل باشد، دیگر کسی به فکر کرامات انسانی و الهی نخواهد افتاد.

به همین دلیل است که برخی از صاحب نظران علوم اجتماعی، معتقد است رسانه های همگانی در دنیای امروز، از اهداف اولیخود دور شده و برنامه هایشان هر روز بیش از پیش به زوال و انحطاط کشانیدن جوامع در ابعاد اخلاقی و فرهنگی و ترویج انواع نابکاری ها و فحشا و برهنگی ها و قتل و جنایت، منجر می شود. (قائم مقامی، ۱۳۵۶ش، ص۱۱) حتی کسانی مانند «کارل پوپر» فیلسوف لیبرال قرن بیستم، که برنامه های تلویزیون در ترویج انحرافات اخلاقی را قبول دارد، می گوید:

«ما با استفاده از تلویزیون و وسایلی مانند آن به آموزش خشونت به فرزندان خود پرداخته ایم و. . . با کمال تأسف، به اعمال سانسور در این زمینه نیاز داریم» ( قائم مقامی، ۱۳۵۶ش، ص۱۳).

در رابطه با همین انحطاط رسانه ها و دور افتادن آنها، از اهداف آموزشی و تربیتی صحیح و انسانی است که امام راحل(ره) در وصیت نامسیاسی الهی خود، برخی از برنامه ها و نقشه های انحرافی استعمارگران توسط رسانه های گروهی را مورد اشاره قرار داده و می فرماید:

«رادیو، تلویزیون و مطبوعات و سینماها، از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملت ها، خصوصا نسل جوان بوده است. » (وصیت نامه امام خمینی(ره) بند م).

در واقع همین سیاست ها و برنامه های حساب شده، جهت انحراف فرهنگی و تهی کردن جوامع از هویت و استقلال خود، باعث بروز بسیاری از مسایل و نابه هنجاری های اجتماعی، به خصوص در جوامع اسلامی گردیده است و با قاطعیت می توان گفت که بخش عمده ای از گرفتاری ها و مسایل این جوامع، منبعث از نتایج سلطفرهنگی و ترویج بسیاری از انحرافات، از طریق همین رسانه های عمومی است.

بنابراین، تا آنجا که در توان نخبگان و تصمیم گیران امور فرهنگی است، باید در جهت پالایش رسانه های عمومی، تلاش شود و تمام همت صرف این شود که در عین این که برنامه ها، برای اقشار جامعه جذاب و گیرا باشد، پر محتوا، آموزنده و اصلاح گر هم باشد؛ به گونه ای که افراد جامعه را به سمت رشد فضایل اخلاقی و حفظ اصالت های انسانی سوق داده و آنان را با حیله ها و نیرنگ های استعمارگران که امروزه دیگر اهرم و سلطنظامی شان از درجاعتبار در جهت سلطه بر کشورها ساقط گردیده است آشنا سازد.

ه) رسالت های رسانه در قبال بیداری اسلامی

اگر در بخش قبل، اشاراتی به کاستی های رسانه ها گردید، معنایش این نبود که مطلق رسانه ها، در جوامع اسلامی، ناکارآمد، غیر مفید و استعمار زده هستند بلکه خوشبختانه در برخی کشورهای اسلامی، به خصوص پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، رسانه های وجود دارد که به خوبی توانسته اند از عهدمسئولیت های خطیر اجتماعی و سیاسی خود، بیرون آیند و نقش اساسی شان را در بیداری افکار ملت های آزاده و مخاطبان خود ایجاد نمایند.

با در نظر داشتن این مطلب می توان امیدوار بود که رسانه های موجود در جهان اسلام، می توانند در قبال موج بیداری اسلامی، سنگرهای محکم، پایگاه های مقاومت و نهادهای مفید و تأثیر گذار باشند.

به عبارت روشن تر رسانه ها می توانند خلاقانه تمامی جریان های موجود در جهان اسلام را، با روشنگری و بصیرت، به سمت حقایق و تحقق اهداف و آرمان های بلند اسلامی سوق دهند.

اینک به برخی از مهم ترین رسالت های که رسانه ها، می توانند در قبال بیداری اسلامی، به دوش بکشند به ترتیب ذیل اشاره می گردد.

۱- دفاع از هویت بیداری اسلامی

اولین و شاید خطیرترین رسالت رسانه ها، در جریان بیداری اسلامی، دفاع منطقی و روشنگرانه از هویت بیداری اسلامی است، رسانه ها، باید بیداری اسلامی را، با هویت واقعی آن، یعنی تفکر ظلم ستیزی و عزت طلبانه اسلامی، برای جهانیان معرفی نماید نه صرفا یک حرکت بدون مبنا و تفکر، زیرا اسلام است که پیروان خود را با ندای{کنْتُمْ خَیرَأُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ} (سوره آل عمران، آیه۱۱۰)؛ دعوت می کند که باید به چیزی جز برپایی و اقامقسط {لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ} (سوره حدید، آیه ۲۵)؛ در سراسر گیتی نیاندیشند.

دشمنان که از سیطرآموزه های اسلامی در عالم به شدت احساس وحشت دارند، در طول سده های متمادی تلاش کردند تا آموزه های اسلامی را ارتجاعی و واپس گرایانه معرفی نمایند و با همین شیوه، جوامع اسلامی را به تدریج از مفاهیم و آموزه های اصیل اسلامی، دور نگهداشتند و متأسفانه از این طریق به برخی از اهداف شوم خود نیز نائل آمدند.

مفاهیم ارزشمندی از قبیل عدالت، قسط، جهاد، حج ابراهیمی، شهادت، امر به معروف و نهی از منکر و. . . ، به دلیل خطر آفرین بودن آن برای قدرت مداران، به بوته فراموشی سپرده شد و به جای آن مباحثی از قبیل جبر و اختیار، قضا و قدر، حدوث و قدیم بودن قرآن و مسائلی از این قبیل، سال ها موضوع مهم تفکر دینی و اسلامی گردید تا اندازه ای به مسائل بی روح پرداخته شد که بیشتر تحصیل کرده ها و دانشجویان مسلمان، غافل از داشته ها و اندوخته های غنی فرهنگ اسلامی خویش، کلید توسعه و نجات جامعه را در اتخاذ علوم، ارزش ها و فلسفغربی دیدند.

این روند پرخطر، ادامه داشت تا اینکه به فرمودشهید مطهری، احیاگران فکر دینی و اسلام شناسان متعهد، هم چون علامه سید جمال الدین، کواکبی، محمد عبده و اقبال لاهوری و. . . (مطهری، ج ۲۴، ص۵۴) به میدان آمده و مسلمانان متوجه این خطر مهم نمودند.

درعصر حاضر نیز احیاگر دور ان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.