پاورپوینت کامل زیارت و ارتباط آن با عالم قدس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیارت و ارتباط آن با عالم قدس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیارت و ارتباط آن با عالم قدس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زیارت و ارتباط آن با عالم قدس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده

زیارت، ارتباطی روحانی، معنوی و قدسی با وجودی مقدس، الهی و معنوی، و پاسخی به ندای درونی قدسیت خواهی انسان، و ارتباطی با نفوس کامله و نیرومند است که بر اثر ارتباط دائمی به مبدأ نور و عظمت، در نهایت احاطه و استیلای بر امور عالم ماده اند و مأذون از جانب خدایند که فریادهای ملکیان را بشنوند و آنها را به فضای قدسیت و نور و عظمت، وارد کنند و از آلامشان بکاهند و خواسته هایشان را برآورند.

در زیارت، درهای حقیقت گشوده و زائر، به عالم قدس، متصل می شود و انوار حقیقت، بر او تجلی می کند. این مقوله مهم را با تبیین زیارت امام رضا علیه السلام، می توان فهمید و درک کرد. امام رضا علیه السلام، سراج الهی و نور و خورشیدی فروزنده است که بر اثر اتصال دائمی به عالم قدس، وجودش تجلی قدسیت خداوند است.

در زیارت آن امام بزرگ، دروازه های ملکوت به روی زائر گشوده و بهره ها و دریافت های بی شماری نصیب زائر می شود. همچون ورود به عالم حقیقت و باز شدن دریچه های عالم معنا، بخشش گناهان، تقرب به خدا، ورود به بهشت رحمت الهی، درک شفاعت اهل بیت علیهم السلام، درک فضیلت هزاران حج و عمره، اجر شهیدان، برآورده شدن حاجات، وقوف بر مقامات عالی امامان. البته این بهره ها حاصل نمی شود، مگر با تخلیه باطن از شوائب و ناپاکی ها، و آراستن آن به اندیشه های پاک و معرفت امام و برخورداری از طهارت ظاهر و باطن و رعایت آداب حضور در محضر نورانی آن امام.

پاورپوینت کامل زیارت و ارتباط آن با عالم قدس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

در ساحت روح انسان، حسی فراتر از آنچه در نمودهای ظاهر عالم است، وجود دارد؛ حسی که او را به رستن و گسستن از عالم کدورت ها و ظلمت ها می خواند و به تعالی ها، قدسیت ها و طهارت ها دعوت می کند.

این گرایش، از آن جهت است که روح انسان، از عالم قدس است و ذاتاً بی انتهاست و به نورانیت ها گرایش دارد. با این خصیصه است که آدمی، عالم قدس را عالم کمال و فعلیت می داند؛ عالمی که محیط بر همه عوالم است و امور آنها را تمشیت می کند و سامان می دهد. جلوه عالم قدس است که قادر است کاستی ها را مرتفع کند، کدورت ها را به صفا، ناپاکی ها را به پاکی و طهارت، آلام و دردها را به شادی ها، خواسته ها را به اجابت مبدل سازد و با این باور قلبی و عمیق است که انسان در هنگامه اضطراب ها و کاستی ها، دستی به عالم بالا و عالم قدس، بلند می کند و ساکنان عالم قدس را به دادرسی می طلبد.

پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام، به دلیل برخورداری از نفوس کامله و نیرومندشان، بر اثر ارتباط دائمی با مبدأ نور و عظمت و انفصال قلبی و همیشگی از عالم ملک و طبیعت، پس از آزادی از قفس تن، در نهایت احاطه و استیلا بر امور عالم ماده قرار می گیرند و مأذون از جانب خدا می گردند که فریادهای ملکیان را بشنوند و با اذنی که یافته اند، در زدودن آلام و رنج هایشان با اراده الهی بکوشند و از خدا بخواهند که محرومان از حقیقت و فرورفتگان در عالم نقص و کاستی را به عالم قدس، وارد سازند و از آلامشان بکاهند و به دریای احدیت و وحدانیت، متصلشان کنند.

با این همه والایی و عظمت که در زیارت نهفته است، متأسفانه این مفهوم، کمتر به سطح درک و فهم اجتماعی وارد شده و در وادی پژوهش، کمبودهای فراوانی هست و اصولاً متنی پاسخگو و شوق برانگیز، درباره موضوع این پژوهش وجود ندارد. از نظر بیانی و تبلیغی نیز، کاستی عمده ای موجود است، چنان که در زیارت حضرت رضا علیه السلام و عتبات مقدسه و به ویژه زیارت بیت الله شریف، برداشتی جامع و سیراب کننده روح، در میان زائران وجود ندارد.

چنانکه همه زائران، باور دارند که ارتباط قدسی بایسته و جامعی برایشان رخ نداده و دلیل آن هم رخداد این ارتباط قدسی، بر اثر مانع ها، تزاحم ها، فقدان ها و روشنگری هاست که اینها درحد انتظار نیست.

مفهوم زیارت

زیارت، یعنی هنگامی که در تنهایی و غربت عالم ماده، که عالم تزاحم ها و فقدان هاست، گرفتار هستی، و هیچ سبب و وسیله ای، در آن، تو را به خود نمی خواند، به مبدأ نور و عظمت و فیض و رحمت، متصل و در پیشگاه معشوق مطلق، حاضر شوی و با وجودی قدسی و ملکوتی، نجوای دل را بازگویی، تا غمی را از تو بکاهد و روحت را بگدازد و مرهمی بر زخم درونت باشد و گم شده قلبی ات را به تو نشان دهد و پس از آن، حس کنی از خلأ ها و ظلمت ها، دور و به شبکه های نوری متصل شده و به سلطنت عشق محبوب ازلی، راه یافته، و تجربه ای معنوی و گران بها را رؤیت کرده و بال گشوده و تا حریم قدس، بی محابا طی طریق کرده ای.

احمد بن فارس می گوید: «الزاءُ وَ الوَاوُ الرّاءِ اصل واحِد یدُلُّ عَلَی المَیلِ وَ العُدُولِ. و مِن ذَالِک الزُورِ، الکذب. لِاَنَّهُ مائِل عَن طَریقَهِ الحَقِّ… یقالُ: اَزُورُ کذَا، اَی مالٍ عَنهُ؛ زیارت که از «زاء» و «واو» و «راء» است، اصلی واحد است که دلالت بر میل و عدول از چیزی می کند. کذب و دروغ را زور می گویند، چون دروغ سرپیچی و عدول از مسیر حق است». (ابن فارس، ۱۳۹۹: ج ۳، ۳۶)

زائر را از این جهت زائر می نامند که وقتی به زیارت وجودی قدسی و معنوی می رود، از غیر او سر می پیچد و تنها به او می اندیشد و لذا برخی را عقیده بر آن است که زیارت، به معنای قصد و توجه است.

میل هواش می کنم، طال بقاش[۱] می زنم

حلقه به گوش و عاشقم طبل وفاش می زنم

از دل و جان شکسته ام، برسرره نشسته ام

قافله خیال را بهر لقاش می زنم

این دل همچو چنگ را مست وخراب دنگ را

زخمه به کف گرفته ام همچو سه تاش می زنم

دل که خرید جوهری، از تک حوض کوثری

خفت و بها نمی دهند بهر بهاش می زنم

شب چو به خواب می رود گوش کشانش می کنم

چون به سحر دعا کند، وقت دعاش می زنم

در دل هر فغان او، چاشنی سرشته ام

تا نبری گمان که من سهو و خطاش می زنم[۲]

یا در مثنوی دیگری، شرح بی قراری برای زیارت کاملی را باز می گوید:

روزم به عیادت شب آمد

جانم به زیارت لب آمد

یار آمد و جام باده برکف

زان می که خلاف مذهب آمد

هر بار زجرعه مست بودم

این بار، قدح لبالب آمد

بر هر فلکی که ماه او تافت

خورشید کمینه کوکب آمد

این بس نبود شرف جهان را

کو روح و جهان چو قالب آمد[۳]

مکانهای مقدس، دروازه ملکوت

«واژه هایی نظیر مقدس، قدسی، تقدّس و… از کلمات کلیدی در ادیان محسوب می شوند. معادل کلمه مقدس و قدسی در زبان انگلیسی، دو کلمه «SACRED» و «HOLY» است که به معانی مقدس، روحانی، معنایی، مینوی و… می باشند و متضاد آنها که «Secular» به معنای عرفی، دنیوی، غیردینی است. متضاد دیگر کلمه «Secred»، کلمه «Profan» است که به مفهوم کفرآمیز، زشت دنیوی، بی حرمتی به امور مقدس و خدا و مقدسات است».[۴]

کلمه مقدس، از قدس گرفته شده است. «قَدَّسَ ه‍: تقدیس کردن، تطهیر کردن (کسی یا چیزی را)، قداست بخشیدن. (به کسی یا چیزی) اختصاص دادن، وقف کردن، اهدا کردن (چیزی را) بزرگ و منزه خواندن (خداوند را)، حرمت کردن، احترام گذاردن، محترم شمردن (کسی یا چیزی را)، در زمره مقدسان و قدیسین شمردن». (آذرنوش، ۱۳۷۹: ۵۳۰)

«قدسی: پاک، مقدس، فرخنده، قدسی، در خور اولیاالله و قدیسین، مقرّب، ولی، قدّیس». (همان)

با توجه به مفهوم کلمه مقدس، دانسته می شود که مکان های مقدس، مکان هایی هستند که در آن، ولی ای از اولیای الهی، پیامبری، امامی یا فردی وارسته و متصل به کانون معنویت جهان، قرار دارد. خواه زنده باشد یا به عالم دیگری رفته باشد. با همین معناست که بیت الله، مقدس است. محضر پیامبر در قید حیات و مماتش، مقدس است.

فلسفه قداست آن فرد، ارتباطش با خدای متعال و ذوب شدن و فانی شدنش در ذات الهی است. با این وصف، صور قدسی فراوانند که شامل کتاب (کتاب آسمانی) تمثال و صورت مقدس، علم مقدس، انسان قدسی، زمان قدسی (لیله القدر) مکان قدسی، (مکه، مدینه، نجف، کربلا و مشهد) دین مقدس (اسلام و…) می شود.

«کثرت صور قدسی، امری بدیهی و انکارناپذیر است که متأسفانه امروز به عنوان بهانه هایی برای نفی و انکار همه صور قدسی و نیز علم قدسی که در پس این صور و ورای آنها قرار دارد، مورد استفاده واقع شده است». (نصر، ۱۳۸۰: ۴۶۴)

بنابراین، امر مقدس، در مکان های مقدس، مانند حرم ها، مساجد، کتاب های آسمانی، شخصیت های قدسی، تجلی و بروز می یابد. در قرآن مجید، کلمه قداست و مشتقات آن، حدود ده بار به کار رفته است. مثلاً قدوس.[۵] از اسما و صفات الهی ارض مقدس[۶] یا وادی مقدس[۷]، روح القدس به کار رفته است.

در تعبیر های اسلامی، امر قدسی و مقدس، هر آن چیزی است که پیوسته و وابسته به خداوند، به عنوان قدوس هستی است. به همین دلیل، برخی مکان ها، مانند کعبه، مدینه، بقیع، نجف، دارای قداست ویژه و مقدسی هستند.

امر مقدس، فراعقلانی است و با مقیاس های مادی قابل وصف و ادراک نیست که این امر فراعقلانی درباره کعبه، مساجد، حرم ها، امامزاده ها، قبور و مزارات عرفا و قدیسان، قابل ادراک فراعقلانی، یعنی روحانی می شود.

اماکن شریفه ای که در آنها، پیامبر یا امام یا ولی ای از اولیای الهی مدفونند، دروازه ملکوت الهی اند و «نماد انقطاع از سطحی به سطح دیگر، و ارتباط با ملکوت است». (ایلیاده، ۱۳۷۲: ۷۲)

اینکه اماکن مقدس، دروازه ملکوتند، به این دلیل است که در درون جان انسان، شبکه های معنویت وجود دارد، که در هنگامه های خاصی، این دروازه ها و شبکه ها به سوی ملکوت گشوده می شوند. چنان که در لیله القدر و در سفر روحانی حج و در هنگامه نماز و نیایش و شنیدن موعظه های اثرگذار، شبکه های معنایی وجود انسان، به سوی افق ملکوت گشوده می شود. حرم های مقدس، خود دروازه ملکوتند و هر کس بدان جا راه یابد، پروازی به ملکوت می کند و به افق معنایی جهان می نگرد و متصل می شود. در واقع، ملکوتی در قطعه ای زمین، به وسیله قرار گرفتن بدنی قدسی، به وجود آمده و آنجا را دروازه ملکوت ساخته است.

سید محسن امین، در العقود الدّریه چنین می نگارد:

خداوند بین آفریده هایش، تفاوت هایی قرار داده است. خاک، با طلا برابر نیست. ماه رمضان بر ماه های دیگر فضیلت دارد. از ایام هفته و ساعت های روز، برخی برترند. خورشید بر سَها (نام ستاره) و ماه، بر فرقد ( نام ستاره) برتری روشن دارد. سرزمین ها هم همین گونه متفاوتند. شرافت مکه، بیش از صرخد (شهری در شام) است و مسجدالاقصی در فضیلت، مانند دیگر جاها نیست. قبرها هم به اعتبار کسانی که در آن آرمیده اند. در فضل و شرف متفاوت است». (امین، ۱۳۷۴: ۲۸۹)

از ابی بصیر، از امام صادق علیه السلام نقل شده که ایشان از پدرانشان نقل فرموده اند که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرموده است:

عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله، عن آبائه علیهم السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ اخْتَارَ مِنْ کلَّ شَیء، شَیئاً، اَخْتَارَ مِنَ الاَرْضِ مَکه، وَاخْتَارَ مِنَ المَکه المَسْجِدَ وَاخْتَارَ مِنَ الْمَسْجِِدِ المَوْضعَ الَّذی فِیهِ الکعْبَه،.. . وَاخْتَارَ مِنْ الاَیامِ یوْمَ الجُمْعَه، وَ اخْتَارَ مِنَ الشُّهُورِ شَهْرِ رَمَضَان، وَ مِنَ اللَّیالِی لَیلَهَ الْقَدْر، وَاخْتَارَ مِنَ الْناسِ بَنی هاشِمَ وَاخْتارَنی وَ عَلیاً من بَنی هَاشِم، وَاخْتَارَ مِنّی وَ مِن عِلی، الحَسَنَ وَ الحُسَین وَ یکمِّلُهُ اِثنَی عَشَرَ اِمَاماً من وُلدِ الْحُسَینِ، تاسِعُهُم باطِنُهُم وَ هُوَ ظاهِرُهُم وَ هُوَ اَفْضَلَهُم وَ هُوَ قائِمُهُم؛ (کلینی، ۱۳۶۳: ج۴: ۶۸)

خداوند متعال از هر موجودی در عالم، چیزی را برگزیده، از زمین، مکه را برگزیده و از مکه، مسجد را و از مسجدالحرام، مکانی را که در آن کعبه قرار دارد و از روزها جمعه را برگزیده و از ماه ها، ماه رمضان را، و از شب ها، شب قدر را و از مردم، بنی هاشم را و من و علی را از بنی هاشم برگزیده، و از من و علی، حسن و حسین را برگزیده و با دوازده نور پاک از فرزندان حسین علیه السلام آنها را کامل نمود. نهمین از نسل حسین علیه السلام، باطن آنهاست و او برترینشان و قائمشان می باشد.

نمونه های فراوانی مانند این حدیث شریف است که نفوس قدسی را در عالم حقیقت، خدای متعال برگزیده است.

نفوس قدسی، چه کسانی اند؟

نفس قدسی، چنان که اشاره شد و از عنوانش پیداست، عنصری رحمانی و ملکوتی است که جسمش به ظاهر، در ساکنان عالم ملک است، ولی روحی طاهر، رها شده از ظلمت ها دارد و به همه نفسانیات، پشت پا زده و متصل به عالم ملکوت است. چنان که علی علیه السلام درباره آنان می فرماید: «لَهُمٌ اَبْدَان أروَاحُهَا مُعَّلَقَه بِالمَحَلِ الاَعْلَی؛ آنان را بدن هایی است، ولی روح های پاکشان چسبیده به محل اعلای هستی است».[۸]

نفس قدسی، انسانی است که آب از سرچشمه خورده است، میوه ها را از شاخه ها چیده، نامه را سر بسته می خواند، حقایق را بی پرده رؤیت می کند. از مبدأ هستی، قبس ها برگرفته و نورها کسب کرده است.

مشاهده عالم نور و رهایی از حجاب تن و تابش اشراق های بی پایان، از سوی نورالانوار که بی واسطه یا با واسطه انجام می گیرد، خوشی و سعادت انوار اسپهبدی (نفوس) است که پس از آگاهی از حقایق و مزین شدن به سرچشمه های نور و حیات و پاک شدن از پلیدی اجسام، قابل حصول است. (سهروردی، ۱۳۸۰: ۲۲۶)

نفوس قدسی، پس از اینکه صاحب شرف شدند و به واسطه تقدس الهی و ارتباطی که با او یافتند، قداست می یابند و صاحب قدرت، جلالت و نفوذ و تسلط بر ممکنات عالم می شوند و رأس همه نفوس قرار می گیرند. سعادت نفوس و عظمت و رهایی آنها از عالم تن و حضورشان در عالم قدس، بر مبنای نوعی قرب و ادراک آنها از عظمت حق است.

فَإِذا انقَطَعَت تِلک العَلاقَهُ بِالکلِّیه ارتَفَعَتِ الشَواغِلُ وَ زَالَ الحِجابُ فَشاهَدَت ذاتهَا وَ جَمیع المُجَرَّداتِ العَقلِیه؛ هنگامی که این ارتباط با عالم ماده به کلی قطع گردد، تمام مانع ها برطرف گشته و حجاب ها برداشته می شود. نفس قدسی، ذات حقیقی عالم را ادراک کرده و جمیع مجردات عالم عقلی را رؤیت می کند. (شهروزی، ۱۳۷۲: ج ۲: ۶ و ۹)

نفس قدسی، اتصال دمادم با حضرت حق و با حضرت اعیان ثابته جمیع عالم وجود است.

«ظهور لوازم اسما در حضرت اعیان ثابته، تنها توسط عین ثابت انسان کامل صورت می گیرد، بنابراین ظهور اعیان، ظهور عین انسانی است. وتنها ارباب شهود به مقام عرفان، به این امر دست می یابند». (امام خمینی، ۱۳۶۰: ۳۴)

مرحوم نراقی در جامع السعادات، چنین می نگارد: «بدان که نفوس قدسی، خصوصاً پیامبران عظیم الشأن و ائمه علیهم السلام، هنگامی که بدن های خود را وامی گذارند و از آن مجرّد می شوند و به سوی آسمان صعود می نمایند، در نهایت احاطه و استیلا و توجه بر عالم هستند و دنیا برای آنان، مکشوف و ظاهر است و هر کس که قبرهای آنها را زیارت کند، بر این امر اطلاع پیدا می کند و آنان بر این معنا شاهد هستند. (بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ)، پس آنها اطلاع و آگاهی کامل از زوار قبور خود داشته و تقاضاهای آنها را می شنوند و توسل آنان را درک می کنند، پس الطاف خود را شامل حال آنان کرده و از انوار خود بر آنان افاضه کرده و در پیشگاه خداوند تعالی شفاعتشان می کنند تا گناهانشان بخشیده و حوائجشان برآورده شود و سختی ها از آنان برداشته شود». (نراقی، ۱۹۶۳: ج ۳، ۳۹۸)

امام رضا علیه السلام، نفس قدسی الهی

امام رضا علیه السلام، به دلیل برخورداری از ملکه نفسانی عصمت و فنا در ذات الهی و ارتباط عمیق و همه جانبه با مبدأ نور در عالم هستی، به سراج الله ملقب شده اند. این لقب است که انسان متعمق و ژرف اندیش را وا می دارد که در این نور الهی، ذوب و فانی شود تا به بقا و ابدیت دست یابد. وجودش، چشم و گوش و قلب و زبان و همه هستی اش، منور و از وجودش، نور الهی ساطع شود.

علی بن موسی الرضا علیه السلام، سراج الله است که در همه قطعات و لحظات پربار عمر شریفشان، چه در مدینه، آن هنگام که شیعیان از آن حضرت بهره می گرفتند و پرسش های عمیق علمی اش را در ابواب مختلف می پرسیدند یا درباره تعاملاتشان با انسان ها و با حاکمیت، از آن حضرت مطالبه راهنمایی می کردند و چه زمانی که به جبر از مدینه، به سمت خراسان آورده می شدند و چه پس از پذیرش اجباری ولایت عهدی و دوران سخت و جانکاه ولایت عهدی اجباری که هرگز آن را نپذیرفتند و چه در مناظرات علمی با رؤسای ادیان مختلف و چه زمانی که برای نماز باران و نماز عید فطر رفتند، همه وجود نورانی اش، سراج و چراغ روشن راه بود و اکنون ذخایر گران سنگ و میراث گران بهای وجودی اش و نیز قبر و مضجع نورانی اش، سراج الله است و همچون خورشیدی فروزنده می درخشد و راه می نماید و تشنگان حقیقت و طالبان زلال معرفت را هادی و راهنماست و در زدودن غم ها و خواسته های دل زائرانش، خورشیدی روشنگر و راهنما و باب برآورده شدن حاجات است.

علی بن ابی عبدالله خوافی در رثای آن وجود گرامی چنین سروده است:

یا ارض طوس سقاک الله رحمته

ماذاحویت من الخیرات یا طوسُ

طابت بقاعک فی الدنیا و طیبها

شخص ثوی بسناباد مرموسُ

شخص عزیز علی الاسلام مصرعه

فی رحمه الله مغمور و مغموس

یا قبره انت قبر قد تضمّنه

حلم و علم و تطهیر و تقدیس

فخراً فانّک مغبوط یجثّته

و باالملائکه الابرار محروسُ

(شیخ صدوق، ۱۳۷۳: ج۲؛ ۶۱۶)

ای سرزمین طوس، خداوند تو را از آب رحمتش سیراب فرماید که چه اندازه از این خیر و برکت و خوبی در خود نهفته داری. پاک و پاکیزه باد در دنیا قطعات زمین تو ای طوس و این طهارت و پاکی از آن شخصی است که در سناباد اقامت گزیده و به خاک سپرده شده است.

کسی که برای اسلام، رفتنش بسیار گران بود و اکنون او در رحمت خداوند، غرق و غوطه ور است.

ای آرامگاهی که او را دربرگرفته ای، بدان که در تو حلم و علم و طهارت و قداست دفن شده است.

بناز ای قبر؛ زیرا همه سرزمین ها برای آن کسی که در برداری، بر تو رشک می برند و اینکه فرشتگان مقرب الهی از تو نگهبانی می کنند.

امام رضا علیه السلام علاوه بر لقب های چهارده گانه، ملقب به سراج الله هستند. علامه مجلسی نقل می کند که «آن حضرت را القابی چند است که از جمله آنها «سراج الله» است». (مجلسی، ۱۴۰۳ه‍. ق: ۴۹: ۳۰۴)

سراج دارای دو نوع ظهور است و در فرهنگ قرآنی ما، به هر دو ظهور اشاره شده است:

الف) ظهور دنیوی

چنان که خدای متعال، خورشید را سراج می نامد که عالم ماده را روشن می سازد:

تَبارَک الَذِی جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِیهَا سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیراً؛ مبارک و گرامی است آن خدایی که در آسمان ها برج هایی قرار داد و در آن خورشید و ماهی تابنده نهاد. (فرقان: ۶۱)

در این آیه چنین ترسیم شده که خورشید (سراج)، عالم ماده را روشن می کند.

ب) ظهور معنایی و ملکوتی

سراج در این ظهور، در حوزه معنا و قدسیت و معنویت و ملکوت، به کار رفته است. چنان که وجود نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سراج منیر نامیده شده است.

یا أَیهَا النَّبِی إِنّا أَرسَلناک شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ داعِیاً إِلَی اللهِ بِإِذنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً؛ ای پیامبر ما تو را شاهد بر بشریت، بشارت دهنده و ترساننده و خواننده به سوی خدا به اذن خودش و خورشیدی فروزنده قرار دادیم.[۹]

در این دو آیه، چنین ترسیم شده که کائنات عالم ماده، چراغی پرگهر و فروزنده به نام خورشید دارند و منظومه عالم معنا و قدس هم، دارای چراغی روشنگر و فروزنده و خورشیدی تابنده است و آن، خورشید وجود نبوی است که عالم قدس و معنا و طهارت را با وجود خود، روشن ساخته و گرما بخشیده و جهت داده و به تعالی رسانده است. از گرما و حرارت وجود نبوی، انسانیت، گرما، معنا و جهت گرفت. در نتیجه، به رشد و نمو و تکامل رسید. وجود نبوی، به معادن وجودی انسان ها تابید و از وجودش، حرارتی بدان ها منتقل شد و گرما و نوری تابید و عالم انسانی را مزین و مفتخر و روشن ساخت.

نور نبوی در امتداد وجودی خودش، در وجود نورانی و قدسی حضرت رضا علیه السلام (عالم آل محمد صلی الله علیه و آله ) متبلور شد. چنان که امام حسین علیه السلام، در رجز خویش در روز عاشورا فرمود:

وَ جَدِّی رَسُولُ الله أَکرَمُ مَن مَضَی وَ نَحنُ سِراجُ اللهِ فِی الخَلقِ نَزهَر[۱۰]

جدّ من رسول خداست؛ گرامی ترین فرد بشریت است که وجودش از جهان رخت بر بست.

امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید:

رسول خدا صلی الله علیه و آله را به همراه علی علیه السلام در خواب دیدم، در حالی که انگشتر، شمشیر، عصا، کتاب و عمامه ای با ایشان بود. به آن حضرت گفتم: اینها چیست؟ فرمود: عمامه سلطنت، شمشیر عزت، کتاب نور، عصای قدرت الهی و انگشتر همه انبیاست. آن گاه فرمودند: آنها به سوی فرزندت علی علیه السلام می روند و علی، فرزند تو سراج الله است. که به نور الهی می نگرد.[۱۱]

اهمیت ارتباط قدسی (زیارت) حضرت رضا علیه السلام

حضور در محضر نورانی امام همام، علی بن موسی الرضا علیه السلام و زیارت آن وجود نورانی، سراج الهی، نُورُالهُدی، مَکیدَهٌ المُلحِدِین، کافِی الخَلق، الرَضی و الِّرضا،

به حقیقت، از بزرگ ترین عطیه ها و هدایای الهی است که به زائر عاشق آن وجود نورانی، داده می شود. به انجام رساندن عهدی از جانب خداست که برگردن شیفتگان و موالیان آن حضرت قرار دارد.

آن حضرت درباره این میثاق الهی می فرماید:

إنَّ لِکلِّ امام عَهْداً فِی عُنُقِ اَولِیائِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بِالعَهدِ وَ حُسْنِ الاَداءِ زِیارَهُ قُبُورِهِمْ، فَمَنْ زَارَهُمْ رَغَبهً فِی زِیارَتِهِمْ وَ تَصْدِیقاً بِمَا رَغِبُوا فِیهِ کانَ اَئِمَّتهُم شُفَعائهُم یوْمَ القِیامَه؛ هر امامی را عهدی و پیمانی است بر عهده دوست داران و شیعیانش، و از جمله تمامت و انجام عهد و وفای به آن، زیارت قبور آنهاست. پس هر کس آنها را با رغبت و عشق، زیارتشان نماید، (امامان) شفعای آنها در قیامت خواهند بود. (حر عاملی، ۱۴۰۹:؛ صدوق، ۱۳۷۳: ۲: ۶۴۳)

زیارت آن حضرت، به عنوان امام واجب الاطاعه، حاکم بر قلب ها و ضمائر و نیت ها، از اهمیت والایی برخوردار است که می فرماید:

کسی که با دوری راه، خانه و مزارم را زیارت کند، روز قیامت در سه مکان، نزد او خواهم آمد و او را از بیم و گرفتاری نجات خواهم داد. (إذَا تَطَایرَتِ الْکتُبُ یمیناً وَ شِمالاً. ) هنگامی که نامه های اعمال به راست و چپ پراکنده شوند. (و عِندَ الصِّراطِ) در نزد صراط (عبور به سوی مقصد در جهان آخرت) (وَ عِندَ المِیزانِ) هنگام سنجش و وزن شدن اعمال. (صدوق، ۱۳۷۳: ۲: ۶۲۶)

و نیز فرمود:

برای زیارت هیچ قبری بار سفر مبندید و سفر ننمایید، مگر برای زیارت قبور ما اهل بیت، بدانید که من با زهر، شهید خواهم شد و محل دفنم در غربت خواهد بود. پس هر کس برای زیارت من سفر نماید، دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده خواهد شد. (همان)

در روایتی دیگر، آن حضرت، محل دفن خویش را محل آمد و شد ملائکه معرفی فرموده اند. چنان که می فرماید:

قَالَ: إِنَّ بِخُرَاسَانَ لَبُقْعَهً یأْتِی عَلَیهَا زَمَانٌ تَصِیرُ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکهِ فَلَا یزَالُ فَوْجٌ ینْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ فَوْجٌ یصْعَدُ إِلَی أَنْ ینْفَخَ فِی الصُّور؛ همانا در سرزمین خراسان بقعه ای است که در زمانی، محل آمد و شد ملائکه خواهد شد. و همواره گروهی از ملائکه، فرود آمده و گروهی بالا می روند، تا زمانی که در صور دمیده شود. (همان، ۶۳۰)

زیارت امام رضا علیه السلام، در خراسان، فضیلتی بالاتر از حدّ ادراک و تصور دارد که حتی برتر از حج و عمره و نیز در روایاتی برتر از زیارت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام دانسته شده است. عبدالعظیم حسنی، از قول امام جواد علیه السلام نقل فرموده است که آن حضرت فرمودند: «ضَمِنتُ لِمَن زارَ اَبِی علیه السلام بِطُوسٍ، عارِفاً بِحَقِّهِ الجَنَّه عَلَی اللهِ تَعَالَی؛ برای کسی که مزار پدرم امام رضا علیه السلام را در طوس زیارت کند، در صورتی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.