پاورپوینت کامل فروغ امامت ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فروغ امامت ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فروغ امامت ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فروغ امامت ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
>
(نقدی بر کتاب بسط تجربه نبوی)
چکیده:
برخی از روشنفکران دانسته یا ندانسته باورهای اصیل شیعه را مورد تشکیک و نقد قرار داده و با استفاده از رحمت و رأفت حکومت علوی در صددند تا در باورهای جوانان عزیز کشورمان ایجاد سستی و رخوت نمایند. در راستای این هدف از جمله مسائلی که مورد خدشه قرار گرفته مسأله امامت (شأن امام،حجّیت و عصمت امامان علیهم السلام) است. به همین منظور این نوشتار جهت پاسخ به این گونه سخنان، مطالبی را در باره فلسفه امامت و جایگاه امامان(ع) در مکتب شیعه و بیان دلائل عقلی و نقلی برای اثبات عصمت امامان علیهم السلام بر اساس کتاب، سنت و عقل ارائه می دهد تا از این رهگذر، جایگاه و منزلت امام تبیین شده و جداناپذیری مقام امامت از عصمت، اثبات گردد.
صرف نظر از این که چگونه مسأله روشنی همچون «امامت» در کشور تشیع برای نویسنده ای شیعه، محل تشکیک قرار گرفته است، جای این تذکر برادرانه وجود دارد که در طرح مباحث اعتقادی و کلامی – خاصه، آنجا که به «اصول و مبانی تشیع» یعنی «کیان مذهبی» یک ملت بزرگ مربوط می شود – با دقت و تحقیق کامل سخن برانیم در غیر این صورت، طرح «خام» و احیانا «وارونه» این گونه مباحث، که به مبانی عقیده عام و دیرین یک ملت مربوط می شود چه بسا تبعات سوء فرهنگی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت.
به هر حال، سخنان صاحب «بسط تجربه نبوی»، اشکالات عدیده ای را به دنبال دارد. و از آنجا که قضاوت در باره هر سخنی، موقوف به طرح آرای مخالف است، عینا قسمتی از متن کتاب یاد شده را آورده و سپس به تجزیه و تحلیل آن می پردازیم:
«حال سخن ما این است که وقتی در کلام دلیل می آید، رابطه کلام با شخص و شخصیت گوینده قطع می شود ما می مانیم و دلیلی که برای سخن آمده است. اگر دلیل قانع کننده باشد، مدعا را می پذیریم و اگر نباشد، نمی پذیریم. دیگر مهم نیست که استدلال کننده علی علیه السلام باشد یا دیگری. از این پس، دلیل پشتوانه سخن است نه گوینده صاحب کرامت آن. درست نیست که بگوییم فلان دلیل را بپذیرید چون فلان شخص اقامه کرده است. قوت دلیل باید از خودش باشد نه از جای دیگر.»[۱]
در جای دیگر می گوید:
«پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دیگر هیچ کس ظهور نخواهد کرد که شخصیتش به لحاظ دینی ضامن صحت سخن و حسن رفتارش باشد و برای دیگران تکلیف دینی بیاورد.»[۲]
و در فراز دیگر می گوید:
«امام معصوم – با فرض این که از ناحیه پیامبر نصب شده است – امامت به معنای سیاسی ظاهری می کند. و معنای سیاست ظاهری این است که رعیت می تواند بر حاکم خرده بگیرد، بر او انتقاد کند و می تواند در جایی فرمانش را اطاعت نکند یا دلیلش را نپذیرد.»[۳]
با دقت و تأمل در عبارت فوق چند مطلب را نتیجه می گیریم:
۱- بعد از پیامبر، سخن هیچ کس (به طور مطلق) حتی امامان الزام آور و مطاع نیست!!
۲- صاحب سخن هر کس که باشد، و لو امام معصوم، هر چند مستدل و قوی اگر برای ما (انسان های ناقص که نه معصوم و نه دارای علم لدنی و نه عالم به حکمت این گونه سخنانیم) قانع کننده نباشد مورد تأیید نیست!!!
۳- در این نوشته شخصیت امام، علم امام، سخنان امام، رفتار و کردار او با افراد عادی یکسان تلقی شده است.
۴- از امام معصوم می توان انتقاد کرد و سخنانش را نپذیرفت!!
در نتیجه، شأن امام، علم امام، و عصمت امام در این سخنان نادیده گرفته شده است که ما این مسأله را در هر سه بعد آن، مورد دقت و بررسی قرار می دهیم.
نقد اجمالی
قبل از ورود به بحث تفصیلی لازم می دانم سخنان فوق را بر اساس آیات و روایات در چند جمله مورد نقد قرار دهیم:
۱- نظر صاحب «بسط تجربه نبوی» کاملا مغایر با آیه اطاعت[۴] است؛ زیرا در این آیه خداونداطاعت «اولوالامر» را به طور مطلق و همسان اطاعت خود و پیامبر تلقی نموده است.
۲- و نیز مغایر با مفاهیم صریح روایات است؛ زیرا طبق روایات وارده، امام قابل مقایسه با دیگران نیست و مثل و نظیر ندارد، چنان که امام علی علیه السلام می فرماید:
«احدی از امت با آل محمد صلی الله علیه و آله قابل قیاس نیست»[۵].
و امام رضا علیه السلام می فرماید:
«امام از گناهان پاک و از عیوب منزه بوده، دارای علوم خاصی است او یگانه عصر خویش بوده کسی به پای امام نمی رسد، عالمی مانند او پیدا نمی شود، مثل و نظیر ندارد.»[۶]
با توجه به آیه و روایات فوق سخنان امام بدون استدلال عقلی به لحاظ دینی ضامن صحت سخن و حسن رفتارش بوده و برای دیگران الزام آور و مطاع است. هیچ سخن و رفتاری بالاتر از سخن و رفتار او نیست. دیگران نمی توانند از اولوالامر انتقاد نموده یا فرمانش را نپذیرند؛ زیرا طبق این آیه، اولوالامر معصوم است و اطاعت از معصوم بدون چون و چرا لازم است و نمی توان از او انتقاد کرد.
نقد تفصیلی را در دو گفتار زیر پی می گیریم:
گفتار اول: فلسفه امامت و شأن امام علیه السلام
امامت در لغت به معنای پیشوایی و رهبری است و در اصطلاح شیعه، امامت یک منصب عام الهی و خدادادی است.[۷] امام رضا علیه السلام در تعریف امام می فرماید:
«امامت زمام دین و نظام مسلمین، و صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است، امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است. امام، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می شمارد (و تحقق می بخشد) و حدود الهی را به پا می دارد و از دین خدا دفاع می کند، و به سوی راه پروردگارش به وسیله دانش و اندرز نیکو و دلیل رسا و محکم دعوت می کند، امام امین خداوند در میان مردم، حجت حق بر خلق، خلیفه الهی در جامعه، رهبر و رهنمای خلق به سوی حق و نگهبان حریم حقوق الهی است.»[۸]
امامت در مکتب تشیع جزء اصول و مذهب و در ردیف توحید، نبوت و معاد قرار دارد، امام خلیفه خدا و امامت، امتداد وظایف رسالت پیامبر می باشد و امام به همان وظایفی که بر عهده پیامبر بوده (به جز دریافت و ابلاغ وحی) قیام می کند.
شیعه با الهام از سنّت نبوی و ائمه معصومین علیهم السلام برای امامت جایگاه ویژه ای قائل است که ذیلاً به مواردی از آن اشاره می کنیم:
۱- امام مخزن اسرار الهی و رکن دین است.
امام امیر المؤمنین علیه السلام در این باره می فرماید:
«امامان اهل بیت علیهم السلام جایگاه راز خدا، پناهگاه دین او، صندوق علم او، مرجع حکم او، گنجینه های کتابهای او و کوه دین او می باشند. به وسیله آنها دین را پایدار و تزلزلش را مرتفع ساخت (لذا) احدی از امت با آل محمد صلی الله علیه و آله قابل قیاس نیست. کسانی را که از نعمت آنها متنعمند با خود آنها نتوان همتراز کرد، آنان رکن دین و پایه یقین اند. تند روان باید به آنان (که میانه رو اند) برگردند و کند روان باید سعی کنند به آنان برسند. شرایط ولایت امور مسلمین در آنهاجمع است و پیغمبر در باره آنها وصیت کرده است و آنان کمالات نبوی را به ارث برده اند.»[۹]
۲- امامان نور خدا در آسمان و زمین هستند که تا روز قیامت سرچشمه نور و روشنایی اند.
ابوخالد از امام باقر علیه السلام در باره آیه شریفه: «فَآمِنوا باللّهِ وَ رَسوُلِهِ وَ النّورِ الَّذی أَنْزَلْنا»[۱۰] سؤال کردآن حضرت فرمود:
«ای ابا خالد! به خدا سوگند که منظور از «نور» در این آیه، امامان آل محمّدند. آنان تا روز قیامت سرچشمه نور و روشنایی اند. ای اباخالد، سوگند به خدا که نور امام در دلهای مؤمنان، از تابش خورشید روشنتر است. به خدا آنان بر دلهای مؤمنان روشنائی می بخشند. و اگر خدا بخواهد نور آنان را از دل برخی از مردمان دریغ می دارد که گرفتار ظلمت می شوند. اباخالد! به خدا سوگند هر که ما را دوست بدارد و پیرو ما باشد، خداوند باطن او را از آلایش پاک می گرداند، و خداوند باطن هیچ بنده ای را بدون سر سپردن (مطیع محض) به ما پاک نمی گرداند. اگر کسی سر سپرده ما باشد، از حساب سخت و هراس بزرگ روز رستاخیز در امان خواهد بود.»[۱۱]
۳- امام قلب عالم امکان است که وجود او موجب بقای جهان هستی و امان خلق از فنا و نابودی است به عبارتی دیگر وجود او سبب بقای هستی و بقای عالم هستی وابسته به وجود اوست.
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
«ما امان برای اهل زمین هستیم، همان طوری که ستارگان برای اهل آسمان امانند به خاطر ما خدای متعال کرات را نگه می دارد تا بر زمین جز به فرمان او نیفتند، به خاطر ما باران فرو فرستد و رحمتش را منتشر می کند، و برکات زمین را خارج می سازد، و اگر از ما کسی در زمین نباشند زمین اهلش را فرو می برد.»[۱۲]
۴- امام منشأ خیرات و برکات و سبب نزول رحمت پروردگار در جهان هستی است، او فیوضات الهی را از فیاض مطلق دریافت نموده و به عالم هستی عرضه می کند، به طوری که تمام جهان هستی به برکت وجود او متنعمند.
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
«خدای عز و جل به وسیله پیشوایان هدایت، از خاندان پیامبر دین خویش را آشکار ساخت، و راه روشن خود را نمایان فرمود، و سرچشمه های پوشیده علم خویش بگشود، اکنون هر یک از مسلمانان که وظیفه خود را در برابر امام بشناسد، طعم شیرین ایمان را خواهد چشید و شکوه همه جانبه و فراگیر اسلام را خواهد دید؛ زیرا خدای متعال امام را برای مردمان، چنان درفش راهیاب نصب کرده است، و او را دلیل و پیشگام مردم جهان قرار داده است.
خدای تبارک و تعالی امام را با تاج وقار مزین داشته، و او را در شعشعه انوار کبرایی غرق ساخته با رشته ای الهی تا آسمان کشیده است تا فیوضات و رحمت خداوند از او منقطع نشود و هیچ چیز از خدا به خلق نمی رسد، مگر با وساطت او، و اعمال بندگان پذیرفته نمی شود مگر با معرفت او…»[۱۳]
۵- امامت حجّت خدا بر زمین است و بدون وجود او زمین با اهلش فرو می ریزد.
امام باقر علیه السلام این حقایق را با بیانی زیبا تشریح کرده، می فرماید:
«اگر روزی زمین خالی از وجود امامی از ما شود، اهلش را فرو خواهد برد، و خدای بزرگ قطعا مردم را شدیدا عذاب خواهد کرد، و این برای آن است که خدا ما را حجت خود در زمین و وسیله امنیت و امان برای آنها قرار داده است.
تا مادامی که ما میان مردم هستیم آنان پیوسته از فرو رفتن در زمین در امانند، اما هر وقت اراده خدا بر نابودی و هلاکت آنان تعلّق بگیرد، کمترین مهلتی به آنان نداده، اوّل ما را از میان برداشته نزد خودش می برد، سپس در باره آنان عمل می کند هر طوری که بخواهد و دوست داشته باشد.»[۱۴]
به هر تقدیر، جایگاه امامت بسی بالاتر از آن است که بتوان تنها با میزان عقل و اندیشه عادی او را شناخت بلکه آگاهی ها و شایستگی های خاصی را می طلبد و جز دلهای پاک و روشن و سینه های صاف، کسی را یارای تحمل آن نیست. چنان که در حدیث می خوانیم پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
«بحث و مسأله آل محمد دشوار و دیریاب است. ایمان به شأن و جایگاه آل محمّد، کمال معرفتی می خواهد در حدّ کمال و معرفت فرشتگان مقرّب، پیامبران مرسل و یا بنده ای که در پیشگاه خداوند آزمون ایمان داده باشد. بنابراین اگر چیزی در این باره شنیدید، در صورتی که از صمیم قلب و با آرامش توانستید بفهمید آن را بپذیرید، اما اگر بر دلتان ننشست و نتوانستید بپذیرید، در باره آن از خداوند و رسول حق و عالم آل محمّد پرس و جو کنید، (یعنی آن موضوع را بر پایه تعالیم الهی و سنّت پیامبر و راهنمائی معصوم مورد دقّت و بررسی قرار دهید؛ زیرا سخن معصوم بر اساس حکمت و مصلحت است، ما انسان ها ضعیف هستیم، عالم به حکمت آن نیستیم نه این که اگر برای ما قابل فهم نبود رد کنیم!!) بدبخت کسی است که در این باره از کسی چیزی بشنود و نتواند درکش کند و بگوید: چنین و چنان نیست. آگاه باشید که انکار به منزله کفر است.»[۱۵]
و نیز امام صادق علیه السلام می فرماید:
«شأن و کارهای ما، سنگین و دشوار است، جز دلهای پاک و روشن و سینه های صاف، کسی را یارای تحمّل آن نیست.[۱۶]
و امام رضا علیه السلام می فرماید:
«آیا مردم شأن و جایگاه امامت را در میان امّت به درستی می شناسند؟! امامت از لحاظ شأن و منزلت بسی برتر از آن است که مردم تنها با میزان عقل و اندیشه به آن برسند.»[۱۷]
فلسفه امامت و وجود امام بالاتر از آن است که ما تصور می کنیم. آنان چراغ هدایت و نور امید و صندوق اسرار الهی، گنجینه حکمت و میراث علوم انبیا هستند، امامان سرچشمه فیاض علم و معرفت و منشأ خیر و برکت و واسطه فیض و میزان یقینند. جهان هستی به مدار آنها دور می زند با نبود آنها جهان و آنچه در آن است فرو می ریزد، امام ولی منصوب از طرف خداوند می باشد که هیچ کس با او قابل قیاس نیست و نمی توان امام را فقط با میزان عقل شناخت بلکه شناخت او نیازمند دلی پاک و سینه ای صاف و روشن است و بشر با نقص روحی و معنوی فراوانی که دارد هر چند به رشد و بلوغ فکری برسد باز هم نمی تواند بدون وجود امام میراث واقعی علم نبی را درک و حفظ کند؛ زیرا فقط امامان، عالم به اسرار علم نبی هستند و علما و دانشمندان و فقهای معظّم تنها در پرتو نور ائمه علیهم السلام می توانند از دین محافظت کنند.
حال با توجه به چنین شأن والای امام علیه السلام آیا می توان سخنان امام معصوم را با سخنان افراد عادی قابل مقایسه و یکسان تلقی کرد؟! آیا کسانی که از نظر علم، معرفت و تقوا با امام معصوم علیه السلام قابل مقایسه نیستند می توانند امام علیه السلام را مورد نقد و بررسی قرار دهند؟!! و سخنان مستدل او را در صورت قانع نشدن نپذیرند؟!! بلی از روی جهل و عدم درک اسرار واقعی بعضی از کارهای امامان علیهم السلام ممکن است به آنها ایرادی بگیرند و سخنانشان را نپذیرند!! ولی این نوع ایرادها قطعا از روی جهل است.
گفتار دوم: دلایل عقلی و نقلی عصمت امامان علیهم السلام
دلایل عقلی
چنان که قبلا اشاره شد از جمله مسائلی که در کتاب «بسط تجربه نبوی» مورد غفلت نویسنده کتاب مذکور قرار گرفته بود عصمت امامان است. در این قسمت به طور مفصل به دلایل عقلی و نقلی عصمت می پردازیم تا بدین وسیله ثابت کنیم که امام، معصوم از هر گونه خطا و نسیان بوده و امرش بدون چون و چرا مطاع و هرگز قابل نقد و رد نیست.
اندیشمندان شیعه در اثبات عصمت امامان علیهم السلام دلایل گوناگونی ارائه نموده اند.[۱۸] که تبیینآنها نیازمند فرصتی بیشتر و کتابی پرحجم و مستقل است چنان که علامه حلّی با شرح و بسط این دلایل بیش از هزار نکته در این باره بیان کرده است.[۱۹]
۱- امتناع تسلسل: امام باید معصوم باشد؛ زیرا در غیر این صورت تسلسل لازم می آید؛ یعنی عدد امامان نامتناهی می شود؛ چون از جمله اهداف وجود امام، منع ستمگران از ستمگری و گرفتن حق مظلوم از ظالم است پس اگر امام، معصوم نباشد ممکن است خود او در حق کسی ظلم کند و مظلوم برای گرفتنِ دادِ خود از او به امام عادل و معصوم دیگری محتاج باشد و اگر این امام هم دارای عصمت نباشد آنچه گفته شده در باره این شخص نیز مطرح خواهد بود و جامعه بشری به امام دیگری نیازمند خواهد شد و اگر او نیز معصوم نباشد تسلسل لازم می آید و این محال است.[۲۰]
۲- قاعده نقض غرض: اگر امام معصوم نباشد فوائدی که بر وجود او مترتب است تحقق نمی یابد و غرض و مقصودی که موجب نصب امام علیه السلام است حاصل نمی شود در حالیکه نقض غرض بر خداوند حکیم مستلزم جهل و یا عجز او می شود و این محال
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 