پاورپوینت کامل قرآن حقیقتی ماورایی یا الفاظ بشری؟(۲) ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قرآن حقیقتی ماورایی یا الفاظ بشری؟(۲) ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرآن حقیقتی ماورایی یا الفاظ بشری؟(۲) ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قرآن حقیقتی ماورایی یا الفاظ بشری؟(۲) ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده:

پیرامون قرآن کریم پژوهشهای گوناگون صورت گرفته است. یکی از پژوهشهای انجام شده تبیین و اثبات این امر است که الفاظ و تعابیر قرآن، وحی مستقیم الهی و یا غیر مستقیم و توسط فرشتگان می باشد، نه این که حاصل تجربه و تلاشها و تعبیرهای پیامبر یا شخص دیگر باشد، چنان که عده اندکی از نویسندگان بدان معتقدند. چنین مسأله ای هم از جهت برون دینی و هم از جهت درون دینی قابل بحث و بررسی است. این مسأله از جهت برون دینی در شماره دوم همین مجله، مورد بررسی قرار گرفت و در این مقال، از جهت درون دینی و تنها از دیدگاه قرآن مورد کاوش قرار می گیرد.طبیعی است که از نظر منطقی، بررسی درون دینی صرفا برای مخاطبان معتقد و متدین، مناسب و قابل پذیرش است.

از جهت درون دینی، قرآن و روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و نیز ائمه هدی علیهم السلام به صورت صریح و آشکار، بشری بودن قرآن را با تأکیدهای بسیار و نیز به صورتهای گوناگون نفی نموده و مدعی اند که قرآن وحی الهی و الفاظی غیر بشری است.

آیاتی که بر الهی بودن قرآن، دلالت دارند به اندازه ای زیادند که ذکر همه آنها به صورت جداگانه و توضیح آنها – هرچند به صورت مختصر – به یک کتاب مستقل با حجم بسیار، نیازمند است. به همین سبب در اینجا تنها به بعضی از آیاتی که بر موضوع بحث تصریح دارند آن هم ذیل دسته ها و عناوین کلی، اشاره می نماییم:

الف) آیات تحدّی

خداوند در آیات متعددی، منکران الهی بودن و از جانب خدا بودن قرآن را به مبارزه دعوت می کند؛ یعنی از آنها می خواهد اگر این قرآن را از ناحیه بشر می دانند آنان نیز چنین قرآنی و دست کم یک سوره؛ مثل سوره های قرآن را بیاورند، ولی خداوند می فرماید: اگر تمام انسانها و جنّها را جمع نموده و آنها را به یاری طلبند نمی توانند حتی یک سوره مانند قرآن را بیاورند. و در حقیقت از این طریق، غیر بشری بودن قرآن را ثابت می نماید. آیات تحدّی (تحدّی به معنای مبارز طلبیدن است[۱])بر معجزه جاوید بودن قرآن، دلالت دارد. به عبارت دیگر قرآن از این طریق، معجزه بودن خویش را نیز اثبات می کند[۲] و با عنایت به این که معجزه، امری خارق عادت است و انجام آن برای هیچ انسانی ممکن نیست،[۳] بر غیر بشری بودن خود تأکید می ورزد. آیت الله جوادی آملی در مورد عمومیت تحدّی می گوید:

«تحدّی اختصاصی به اعجاز قرآن کریم ندارد بلکه معجزات پیامبران گذشته نیز همواره همراه تحدّی بوده است و آن رسولان الهی همیشه به مردم زمان خود می گفتند که هر کس در حقانیت این معجزه تردید دارد و آن را کاری بشری می داند – نه از سوی خداوند – اگر می تواند شبیه آن را بیاورد.»[۴]

در مورد برهانی بودن و استدلالی بودن آیات تحدّی آورده اند:

«لو کان هذا الکتاب من عند غیر الله لامکن الاتیان بمثله، لکن التالی باطل، فالمقدّم مثله.»؛[۵]

یعنی: اگر این کتاب، کلام الله نباشد پس کلامی بشری است و اگر بشری باشد، پس شما هم که بشر هستید، باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید، بشری بودنش اثبات می شود و اگر نتوانستید، معلوم می شود که بشری نیست و اعجازی است که ادعای نبوّت و رسالت آورنده آن را اثبات می کند.

قیاس استثنایی در تحدّی، مشتمل بر قاعده «تماثل» است، وقتی که دو نفر از یک «نوع» باشند و اوصاف مشترکی داشته باشند، آن دو نفر را «مثلان» می گویند و حکم عقلی در باره «مثلان» این است که «حکم الامثال فیما یجوز و فیما لا یجوز واحد»؛ یعنی اگر کاری را یک انسان توانست انجام دهد، دیگر همنوعان او نیز می توانند مماثل آن را انجام دهند، و اگر این کتاب (قرآن) را بشر آورده است، پس شما هم که بشر هستید باید بتوانید کتابی مانند آن و معجزه ای مانند آن بیاورید.

خدای سبحان پس از اقامه برهان در تحدّی خود، به شرح اوصاف و ویژگیهای قرآن کریم می پردازد تا آوردن مثل قرآن را برای مبارزه کنندگان با آن، آسانتر سازد و با این امر نیز حجّت قویتری را بر آنها تمام نماید.

در مورد تحدّی قرآن، نمی توان مدعی شد که «مثل نداشتن» صفت مجموعه قرآن است نه صفت سوره ای از آن؛ زیرا اگر تحدّی خدای متعال در آیات نورانی قرآن، منحصر به خود قرآن می بود، این سخن که مجموعه قرآن بی نظیر است، تا اندازه ای قابل قبول بود، ولی در خود آیات تحدّی، علاوه بر مجموعه قرآن کریم، به ده سوره، و حتی یک سوره از قرآن نیز تحدّی شده است.

در سوره مبارکه اسراء، به مجموعه قرآن تحدّی شده و می فرماید:

«قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی أن یأتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله و لو کان بعضهم لبعضٍ ظهیرا»[۶]

یعنی: بگو اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتّفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد، هرچند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند.

این آیه کریمه، علاوه بر این که مبارزه کنندگان با قرآن، و تمام موجودات مکلّف را از آوردن مثل قرآن، عاجز می داند، اخبار غیبی را نیز در بر دارد و می فرماید در آینده نیز کسی نمی تواند مثل قرآن را بیاورد، پس در این آیه کریمه تحدّی خدای سبحان با اعجاز اخبار غیبی مؤکد شده است؛ زیرا تاکنون که قرنها از زمان تحدّی یادشده، می گذرد با همه مشارکتها و همکاریهای کافران ستیزه جو و منافقان لجوج، هیچ گونه نشانه ای از کامیابی آنان در آوردنِ مثل قرآن یا مثل سوره ای از آن به چشم نمی خورد.

در سوره مبارکه هود، تحدّی به ده سوره از سوره های قرآن شده و می فرماید:

«أم یقولون افتراه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون اللّه ان کنتم صادقین»[۷]

یعنی: آیا می گویند او به دروغ این (قرآن) را (به خدا) نسبت داده (و ساختگی است)؟ بگو: اگر راست می گویید، شما هم ده سوره ساختگی همانند این قرآن بیاورید، و تمام کسانی را که می توانید – غیر از خدا – (برای این کار) دعوت کنید.

در سوره مبارکه «یونس» تحدّی به یک سوره از قرآن شده و می فرماید:

«أم یقولون افتراه قل فأتوا بسورهٍ مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین»[۸]

یعنی: آیا آنها می گویند: او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟ بگو: اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، هر کس را می توانید (به یاری) طلبید.

همچنین در سوره مبارکه بقره می فرماید:

«و ان کنتم فی ریب مما نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسوره مثله و ادعوا شهداءکم من دون الّله ان کنتم صادقین – فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النّار التی وقودها الناس و الحجاره أُعدّت للکافرین»[۹]

یعنی: و اگر در باره آنچه بر بنده خود (پیامبر) نازل کردیم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید، و گواهان خود را – غیر خدا – (برای این کار) فرا خوانید اگر راست می گویید – پس اگر چنین نکنید – که هرگز نخواهید کرد – از آتشی بترسید که هیزم آن، (بدنهای) مردم (گنهکار) و سنگها است، و برای کافران آماده شده است.[۱۰]

علاوه بر این، قرآن مجید در تحدّی خویش از عناصر مختلفی بهره برده است تا برای همه کسانی که دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و تحدّی قرآن را می شنوند بویژه مخاطبان آن حضرت در زمان نزول قرآن، بیشترین انگیزه را به شکلهای مختلف و در بالاترین حد، ایجاد کرده و آنها را با انگیزه های گوناگون به صحنه معارضه بکشاند، و زمینه این شبهه یا تردید را که شاید سرّ این که همانند قرآن ساخته نشده، آن باشد که کسی در صدد معارضه با قرآن بر نیامده است، به کلی از بین ببرد. آیت الله مصباح یزدی در درسهای قرآن شناسی خود برخی از این ویژگیها را به ترتیب زیر آورده اند:

۱- تحدّی از اشدّ به أخفّ

قرآن مجید در اعلام درخواست همانندآوری از مخالفین، ابتدا آوردن کل قرآن و بعد ده سوره و سپس یک سوره مثل قرآن را مطرح می سازد چنانچه در سوره اسراء تحدی به کل قرآن، و در سوره هود به ده آیه و در سوره یونس و بقره تحدّی به یک سوره مطرح شده است. و این امر موجب می شود که نیروهای معارض قرآن سه بار در صدد همانندآوری برآیند.

۲- سعادت یا شقاوت جاودانه

قرآن صریحا اعلام می نماید که در زمینه حقانیت قرآن و آورنده آن کاوش نمایند و اگر معتقدند که این قرآن را پیامبر از ناحیه خودش آورده است، آنها نیز حد اقل به اندازه یک سوره آن بیاورند تا ادعای پیامبر صلی الله علیه و آله در این که می گوید این سوره های قرآنی از جانب خداوند می باشد روشن شود؛ زیرا روشن شدن این مسأله و حقانیت سخن پیامبر صلی الله علیه و آله با سرنوشت ابدی انسان در ارتباط است به طوری که فرض صحّت سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و عدم پذیرش قرآن مستلزم عقاب و شقاوت ابدی می باشد (چنانچه در سوره بقره آیه های ۲۴ و ۲۵ آمده است) در حقیقت این شکل از بیان قرآن، نوعی تحریک برای مبارزه و آوردن مثل قرآن یا مثل ده یا یک سوره از قرآن می باشد.

۳- بهره گیری از همه نیروهای قادر مختار

قرآن کریم جهت تحریک بیشتر مخاطبان در آیات تحدّی این امر را چندین بار یادآور می شود که در همانندآوری قرآن، از هر نیرویی به جز خدا کمک بخواهید و همگان به یاری یکدیگر بشتابید و چنان که نتوانستید همانند و مثل قرآن بیاورید، بدانید که این کتاب از سوی خداست. چنانچه در سوره اسراء/۸۸ و سوره یونس/۳۸ و بقره/۲۳-۲۴ و نیز در سوره هود/۱۳-۱۴ آمده است.

۴- دروغگوخواندن مخالفان

برای تحریک بیشتر، در چند آیه تحدّی می فرماید: اگر مخالفان راست می گویند در این که این کتاب ساخته دست بشر است همانند آن را بیاورند و چنانچه نمی توانند، نشانه دروغگو بودنشان می باشد. همچنان که در سوره بقره/۲۳، سوره طور/۴۴، سوره هود/۱۳ و سوره یونس/۳۸ آمده است.[۱۱]

در موارد دیگر نیز به صورت آشکار اعلام می دارد که قرآن کلام خداست؛ یعنی با همین الفاظ از مقام ربوبی صادر شده و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز با همین الفاظ تلقی نموده است و سرّ عدم پذیرش این امر را از ناحیه مخاطبان مؤمن نبودن آنها می داند و می فرماید:

«أم یقولون تقوّله بل لا یؤمنون فلیأتوا بحدیث مثله ان کانوا صادقین»[۱۲]

یعنی: یا می گویند پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، خودش قرآن را ساخته و به خدا نسبت داده است بلکه اینان ایمان نمی آورند، پس اگر راست می گویند سخنی همانند آن بیاورند (بسازند).

جدای از آیات یاد شده، تحدّی و جهات گوناگون مذکور در آن، در آیات دیگر قرآن نیز موجود است که مراجعه به آنها را به خوانندگان محترم واگذار می نماییم.

ب) عدم دخالت پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن

در آیات متعدد قرآن به این نکته تأکید شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در تکوین قرآن و الفاظ آن هیچ دخالتی نداشته است؛ بعضی از این آیات عبارتند از:

۱- در بعضی از آیات، خدای متعال برای اثبات این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تکوین قرآن هیچ دخالتی نداشته و الفاظ قرآن الهی است، به سابقه پیامبر صلی الله علیه و آله و شخصیت آن حضرت در میان مردم همان عصر اشاره می کند و می فرماید: تو نوشتن و نیز خواندن را نمی دانستی، پس چگونه می توانستی این آیات را بیاوری؟! و بدین طریق قرآن را از جانب خداوند، دانسته و سخنان کسانی را که مدعی اند پیامبر صلی الله علیه و آله قرآن را از خودش ساخته است (ام یقولون افتراه آیا می گویند او به دروغ این قرآن را به خدا نسبت داده است؟[۱۳]) به روشنی باطل می سازد.

«و ما کنت تتلوا من قبله من کتابٍ و لا تخطّه بیمینک اذا لارتاب المبطلون»[۱۴]

یعنی: تو هرگز پیش از این کتابی نمی خواندی و با دست خود چیزی نمی نوشتی، تا مبادا – بعد از نزول وحی بر تو – کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید نموده و قرآن را از جانب خود تو بدانند.

در آیه دیگر خدای متعال به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور می فرماید: به آنان که منکر الهی بودن قرآن هستند بگوید: اگر این سخنان از ناحیه من است و من به دروغ آن را به خدا نسبت می دهم، چرا پیش از این در میان شما چنین سخنانی را نمی گفته ام؟

«قل لو شاء الله ما تلوته علیکم و لاادریکم به فقد لبثت فیکم عمرا من قبله أفلاتعقلون»[۱۵]

یعنی: بگو اگر خدا (جز این) خواسته بود من قرآن را بر شما تلاوت نمی کردم و (خدا) از آن آگاهتان نمی ساخت، عمری در میان شما به سر بردم (و چیزی از این قبیل سخنان از من نشنیده اید) چرا اندیشه نمی کنید؟

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.