پاورپوینت کامل عامل فرهنگی و سقوط رژیم پهلوی ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عامل فرهنگی و سقوط رژیم پهلوی ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عامل فرهنگی و سقوط رژیم پهلوی ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عامل فرهنگی و سقوط رژیم پهلوی ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده:

در خصوص علل سقوط رژیم محمدرضا پهلوی برپایه رویکردها و چارچوبهای نظری مباحث گوناگونی صورت گرفته است. در این مقاله، نقش عامل فرهنگی در سقوط رژیم پهلوی با تأکید بر نقش کارویژه حفظ الگو از طریق عوامل و نهادهای جامعه پذیری سیاسی بر اساس نظریه کارکردگرا – ساختاری تالکوت پارسونز مورد بررسی قرار گرفت. نگارنده پس از بیان مدل مورد بررسی و سه الگوی «ایران گرایی»، «مذهب گرایی» و «غرب گرایی»، به تعیین رویکرد رژیم پهلوی و مطالبات مردم از طریق روش تحلیل محتوا پرداخته است. وی بعد از تفسیر داده ها و مقایسه سمت گیری رژیم و خواسته های مردم با یکدیگر و ذکر پیامدهای آن به این جمع بندی رسیده است که از عوامل سقوط رژیم پهلوی، ناتوانی رژیم در حفظ الگوهای فرهنگی و جلوگیری از ایجاد تعارضات ارزشی بین مردم و نظام حاکم بوده است.

مقدمه

بحث از چرایی انقلاب اسلامی ایران موضوعی است که تا کنون بر اساس نگرش ها و چارچوب نظری گوناگون مورد توجه صاحب نظران و محققان داخلی و خارجی قرار گرفته است، ولی تحقیق حاضر به جهت عظمت و اهمیت انقلاب اسلامی و به منظور دستیابی به چارچوب نظری معتبر و جامع در تحلیل از پدیده انقلاب اسلامی، صورت می گیرد. در بررسی حاضر، پیدایش انقلاب اسلامی و فروپاشی رژیم پهلوی با نگاه جامعه شناختی و با نگرش فرهنگی و بر اساس دیدگاه تالکوت پارسونز[۱] مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

تالکوت پارسونز معتقد است، ثبات و تداوم نظام سیاسی به چهار کار ویژه نظام اجتماعی (حفظ الگوهای فرهنگی، انطباق و سازگاری، تحقق اهداف و وحدت و یکپارچگی) وابسته است که لازم است پیوسته مد نظر سیستم اجتماعی و سیاسی قرار گیرد، اما در این نوشتار، به دلیل گستردگی مطالب، تنها به نقش یکی از آنها در سقوط رژیم پهلوی، توجه خواهد شد؛ و آن، این که حفظ الگوی فرهنگی از طریق جامعه پذیری سیاسی چه نقشی در سقوط رژیم محمدرضا پهلوی داشته است؟

به نظر می رسد عدم موفقیت رژیم محمدرضا پهلوی در حفظ الگوهای فرهنگی و فرهنگ سازی، موجب تعارضات ارزشی، هنجاری و بی ثباتی در رفتار سیاسی جامعه گشته و با ایجاد بحران مشروعیت در نظام سیاسی حاکم، سبب پیدایش انقلاب اسلامی و فروپاشی رژیم پهلوی شده است.

به منظور بررسی دقیقتر موضوع، نخست لازم است به چند مفهوم و متغیر مهم در بحث به طور مختصر اشاره شود.

مدل بررسی

بر اساس مدل تحلیلی تالکوت پارسونز، فرهنگ، سنگ بنای جامعه به حساب می آید و ارزش ها، معیار هدایت و تنظیم رفتار، تعیین کننده وقایع اجتماعی و سیاسی و معیاری برای تعیین عکس العمل مناسب در برابر آنها به شمار می روند و می توانند از طریق جامعه پذیری، الگوها، هنجارها و قالب های ارزشی، ذهنی و رفتاری نسل ها و در نتیجه، رفتار و ساختار سیاسی جامعه را حفظ و تداوم ببخشند. و در نظر وی، بین ساختار و پندار، جامعه پذیری سیاسی با پندار و پندار با ثبات و تحول سیاسی نیز یک رابطه معناداری وجود دارد.[۲]

بر اساس مدل تحلیلی پارسونز، بین نظام سیاسی و ارزش های حاکم بر جامعه، رابطه معناداری وجود دارد و در صورت وجود هماهنگی بین ساختار و پندار، نتایج مهمی به دست می آید؛ از جمله، استمرار قدرت سیاسی، استواری قوانین، ایجاد ثبات و حفظ تعادل، حفظ مشروعیت نظام سیاسی، تبدیل زور به حق و اطاعت و فرمانبرداری مردم از نظام سیاسی و قوانین.[۳]

در صورت وجود اشتراک بین ارزش ها و سیستم سیاسی، نظام سیاسی از ثبات و تعادل برخوردار خواهد بود و در صورت تغییر پندار، در نظام سیاسی نیز تغییر ایجاد خواهد شد.

بنابراین، در صورتی که نظام اجتماعی و سیاسی نتواند از طریق جامعه پذیری سیاسی، باورها و الگوهای فرهنگی را به نسل جدید منتقل نماید و بین ارزش ها و الگوهای فرهنگی جامعه و نظام سیاسی سازگاری ایجاد کند، میان سیستم سیاسی و جامعه، تعارضات ارزشی پدید می آید و در صورت وقوع تعارض ارزشی بین نظام سیاسی و جامعه، حکومت گران به جای حل مشکل و انعطاف پذیری، به زور متوسل شوند، شروط لازم برای وقوع انقلاب تحقق خواهد یافت و با بروز شرط کافی (عوامل شتاب زا)[۴] وقوع انقلاب و سقوط رژیم حاکم اجتناب ناپذیر خواهد بود؛ چرا که پندار همگون دولت و ملت موجب ثبات و پندار ناهمگون دولت و ملت باعث تحول سیاسی می گردد.

جامعه پذیری سیاسی[۵]

جامعه پذیری سیاسی به فرایندی مستمر و پویا اطلاق می شود که جامعه و نظام سیاسی از طریق نهادها و عوامل جامعه پذیری سیاسی، گرایش ها، نگرش ها، ارزش ها، الگوهای فرهنگی و معیارهای مورد قبول جامعه و ساختار حاکم را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند و این روندی است که از دوره کودکی تا پایان عمر انسان ادامه دارد.[۶]

جامعه پذیری سیاسی در ایران توسط دو دسته از عوامل انجام می گیرد؛ خانواده، هم سالان و شبکه مساجد و نهادهای مذهبی در دسته اول و مدارس، رسانه های گروهی، احزاب سیاسی و دولت در دسته دوم جای می گیرند. خانواده در ایران هم چنان به عنوان مهمترین عامل جامعه پذیری سیاسی، ایفای نقش می کند.

با توجه به بافت مذهبی ایران و با عنایت به موقعیت رهبران دینی و جایگاه روحانیون، اهمیت مساجد و نهادهای مذهبی، در جامعه پذیری سیاسی در ایران با برخورداری از موقعیت برپایی مراسم مختلف مذهبی بخصوص مراسم عزاداری و بزرگداشت اعیاد اسلامی، اگر از عامل خانواده قوی تر نباشد کمتر نیست.

جامعه پذیری سیاسی در صورت انجام به موقع و درست آن، موجب افزایش مشارکت سیاسی فرد در جامعه و ایجاد آمادگی برای قبول مسؤولیت های گوناگون اجتماعی، تطابق گرایش های سیاسی جامعه با ساختارهای سیاسی، افزایش مشروعیت نظام و ثبات سیاسی خواهد شد.

الگوهای فرهنگی

الگوهای فرهنگی، مجموعه ای از قواعد، هنجارها، معتقدات مسلم اجتماعی و روش های خاص یک جامعه است که مکررا انجام شده و مدام به چشم می خورد، به طوری که اعمال هر فردی تحت تأثیر آنها صورت می گیرد.[۷]

با بررسی منابع موجود در باب فرهنگ و فرهنگ سیاسی ایرانیان در پیش و پس از ورود اسلام به ایران تا عصر حاضر، سه الگوی فرهنگی متناسب با موضوع مورد بررسی را می توان از یکدیگر تفکیک کرد؛ اول، الگوی فرهنگی «ایران گرایی» که به معنای اعتقاد مردم به تمدن و فرهنگ ایرانی و به گذشته پرافتخار ایران می باشد؛ دوم، الگوی فرهنگی «مذهب گرایی» که با توجه به سابقه طولانی مذهب در ایران، از الگوهای مهم و انکارناپذیر فرهنگ ایرانی است که رژیم ها بدون توجه به آن، توفیقی در ایجاد ثبات سیاسی و تداوم نظام سیاسی خود به دست نخواهند آورد.

«مذهب گرایی» در این جا به معنای اعتقاد، حفظ و عمل به اصول و ارزش های اسلامی بخصوص با ویژگی های شیعی می باشد. و سوم، الگوی فرهنگی «غرب گرایی» است. «غرب گرایی» نوعی از دگرگونی فرهنگی و اجتماعی در فرهنگ جامعه و نظام سیاسی به حساب می آمد که در جهت غربی شدن صورت می گرفت.[۸]

رویکرد فرهنگ سیاسی رژیم محمدرضا پهلوی

با توجه به مطالعه در خصوص سمت گیری و رویکرد فرهنگ سیاسی رژیم محمدرضا پهلوی، روشن شده است که رژیم نسبت به سه الگوی «ایران گرایی»، «مذهب گرایی» و «غرب گرایی» دارای رویکرد بوده، اما بین آنها یک ارتباط منطقی و متوازنی برقرار نبوده است.

محمدرضا پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم» و «به سوی تمدن بزرگ» به تاریخ کهن ایران افتخار می کند و ایران را صادرکننده فرهنگ و هنر به جهان بشریت معرفی می نماید و از برپایی نخستین امپراطوری در ۲۵۰۰ سال پیش توسط کوروش مباهات می کند.[۹] این نوع از حرکات و رفتارهای رژیم، همان رویکرد «ایران گرایی» رژیم می باشد.

محمدرضا پهلوی در بیان رویکرد رژیم به سوی الگوی مذهبی در کتاب «مأموریت برای وطنم»، «انقلاب سفید»، «به سوی تمدن بزرگ» و «پاسخ به تاریخ» با نقل مطالبی، خود و رژیمش را مذهبی معرفی می نماید و خود را نظر کرده خدا و ائمه اطهار علیهم السلام دانسته و برای خویش رسالت الهی قائل بود.[۱۰] البته با توجه به اقدامات و رفتار عملی وی مثل گسترش فساد و فحشا و منکرات، عدم اجرای احکام اسلام در امور مربوط به اجتماع، کشف حجاب، وابستگی به بیگانگان، اجرای شعار جدایی دین از سیاست و تغییر تقویم تاریخ از هجری – شمسی به شاهنشاهی، نادرستی گفته های او آشکار می شود.

پهلوی دوم همانند پدرش الگوی فرهنگ غربی را در محور برنامه ها و سیاست های خود قرار داده بود و به طور آشکارا به اخذ از تمدن غربی می پرداخت و مردم را در به کارگیری از الگوی زندگی غربی ترغیب می کرد. در واقع، رژیم با تأکید بیشتری به سوی «غرب گرایی» در حرکت بود. رژیم محمدرضا پهلوی با هدف ایجاد یک «هویت جدید ایرانی» سعی داشت جامعه با هویت جدید، نه دل بسته اسلام و خواهان حضور دین در اجتماع باشد و نه با ایران گرایی توأم با اسلام سرخوش باشد؛ بلکه می کوشید تا هویت جدید ایرانی از مبانی و ارزش های ایرانی و اسلام دور گشته و به مبانی و ارزش های غربی مأنوس شود.

از این دیدگاه، لباس ایرانی، عربی و اسلامی، لباس غیرخودی، ولی لباس فرنگی واروپایی، لباس خودی به هنجار و لغات عربی و اسلامی، لغاتی غیرخودی، ولی لغات فرنگی، خودی تلقی می شد. رژیم پهلوی بر اساس اصول هویت جدید، حجاب را به مثابه رفتاری نابه هنجار و غیرسعادت برای ملت ایران تلقی می کرد و در نتیجه، حملات خود را نسبت به این بیگانه آغاز کرده بود. رژیم از یک طرف، حجاب را به عنوان «غیر» و مایه بدبختی و تلخ کامی زنان[۱۱] و در مقابل کشف حجاب را به مثابه بزرگترین گام در راه نیک بختی و سعادت زنان ایرانی معرفی می کرد.

رژیم پهلوی در تحقق هویت جدید ایرانی از روش های آموزشی، حقوقی و تبلیغاتی استفاده می کرد بخصوص از روش آموزشی و تبلیغاتی. برای تغییر در سبک زندگی ایرانی ها و متحدالشکل کردن البسه، از روش تبلیغی استفاده زیادی می شد؛ چنین تبلیغ می کردند که پوشش به سبک فرنگی، نماد تجدد و نوخواهی و لباس سنتی، مظهر عقب ماندگی است. گزارش تبلیغاتی و ترغیب جامعه در اقتدای به غرب در روزنامه های دوره پهلوی به وفور مشاهده می شود.[۱۲]

بر اساس مدارک و شواهد تاریخی، رژیم پهلوی در ایجاد هویت جدید به موفقیت هایی دست یافت، ولی در ادامه راه با ناکامی مواجه شد.

کیفیت بررسی رویکرد رژیم محمدرضا پهلوی نسبت به سه الگوی ایران گرایی، مذهب گرایی و غرب گرایی

در این جا لازم است با روش تحلیل محتوا در یک بررسی تطبیقی، میزان گرایش رژیم محمدرضا پهلوی به سوی سه الگوی فرهنگی مذکور اندازه گیری شود؛ این که رژیم تا چه میزان در حفظ الگوی ایران گرایی، مذهب گرایی و غرب گرایی تلاش می کرده است؟ آیا این میزان از فعالیت رژیم در حفظ الگوهای مزبور می توانست موجب موفقیت رژیم در حفظ ثبات و تداوم نظام سیاسی شود؟

در بررسی حاضر، پیام ها، خط مشی ها و سمت گیری رژیم از طریق مطالعه سرمقاله های مندرج در روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از عوامل جامعه پذیری سیاسی از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ (به مدت ۱۶ سال) مورد بررسی و اندازه گیری قرار خواهد گرفت. واحد تجزیه و تحلیل در مطالعه حاضر، واژه ها و مفاهیم مربوط به سه الگوی فرهنگی مزبور می باشد. بنابراین، تعداد دفعاتی که این واژه ها و مفاهیم در سرمقاله های مورد بررسی به کار برده شده است، محاسبه می شود.

جدول مفاهیم و کلیدواژه های[۱۳] مربوط به هر یک از سه الگوی فرهنگی «مذهب گرایی«، «ایران گرایی» و «غرب گرایی» در زمان محمدرضا پهلوی جهت بررسی سرمقاله های روزنامه اطلاعات از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ بر اساس روش تحلیل محتوا

«مذهب گرایی»

«ایران گرایی»

«غرب گرایی»

مردم مسلمان ایران – روحانیت

شاه پرستی – فرهنگ ملی

مدرنیسم – ملل پیشرفته غربی

ملل اسلامی – اسلامی

میهن پرستی – وطن

آزادی زنان – ذکر افتخارات غرب و اروپاییان

همبستگی های مذهبی – ضرورت حضور دین در سیاست

ناسیونالیسم – فرهنگ و تمدن و تاریخ ایران

دموکراسی – ملل متمدن

اخوت اسلامی – توانایی دینی در پاسخ گویی به مسایل روز

ایران متمدن – مظاهر هنر ملی

سکولاریسم – تمدن بزرگ

توکل – ضرورت حضور روحانیت در سیاست

تجدید عظمت گذشته – سنت های ملی

دروازه تمدن – تمدن ماشینی

مذهب – نقش مثبت دین در حیات اجتماعی

تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی – افتخارات تاریخی

به سوی تمدن بزرگ – انقلاب سفید

خدا – احیای رسم ها و سنت های اجتماعی

آیین زرتشت

پیغمبر(ص)

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *