پاورپوینت کامل حقوق بشر از نگاه اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حقوق بشر از نگاه اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حقوق بشر از نگاه اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حقوق بشر از نگاه اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده:

در این مقاله[۱]، نگارنده محترم به بحث پیرامون پاورپوینت کامل حقوق بشر از نگاه اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint پرداخته اند. ابتدا در مبحث نخست به برخی از مزیتهای نظام حقوق بشر از منظر اسلام اشاره کرده و بهترین تعریف از نظام حقوقی بشر را تعریف فراگیر اسلام از آن دانسته و نظام حقوقی ارائه شده از سوی آن را برهان پذیر برشمردند. سپس به منظور تحقق و تأمین حقوق بشر، با طرح پایه های ضمانت اجرا و جایگاه ارزشهای اخلاقی و با استناد به آیاتی از قرآن کریم و فراتر از دست نوشته های بشری برای آن (حقوق بشر) ضمانت اجرایی ویژه ای قائل شده اند و حقوق بشر در اسلام را برگرفته از قرآن کریم و مانند آن از انسجام، تناسب و سازگاری برخوردار دانسته اند.

در مبحث دوم نیز اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عنوان محصول نظام حقوقی غرب مورد بررسی قرار داده و با ذکر دلایلی از کتاب و سنت به علل و عوامل ناکامیها و وضعیت موجود آن و یادآوری نقش صهیونیزم و جریان حق وتو در ناکامیها و نابسامانیهای حقوق جهانی بشر پرداخته اند.

در این بررسی، تنها به برخی از مزیتهای نظام حقوق بشر در اسلام اشاره می کنیم تا خطوط کلّی مطلب روشن شود. سپس اعلامیه جهانی حقوق بشر را که محصول نظام حقوقی غرب است، به اختصار مورد بررسی قرار می دهیم.

مبحث اول: مزایای حقوق بشر در اسلام

گفتار اول: برتری زیرسازها

در «منطق» بیان شده است که بهترین و فراگیرترین تعریف آن است که از زیرسازهای داخلی، فاعلی و غایی شی ء مورد تعریف خبر دهد. همین سخن در باب «نظام حقوق بشر» نیز صادق است. بهترین نظام حقوقی آن است که این هر سه زیرساز در آن تعریف شده باشند و نیز این تعریف از صلابت برخوردار باشد. اگر تنها زیرساز داخلی در تعریف گنجانده شود، یعنی فقط به مادّه و صورت یک چیز برای تعریف و شناساندن آن توجه شود، چنین تعریفی کم فایده و ناتمام است. این از آن روست که حقیقتِ هر چیز در پیوندش با علّت فاعلی و غایی خود تجلّی می یابد. اگر پدید آورنده یک چیز و هدفی که آن چیز پیش رو دارد، شناخته نشود، نمی توان به حقیقت آن پی بُرد. بر همین قیاس، «حدّ تام» و تعریف استوار یک نظام حقوقی آن است که هم از زیر ساز داخلی آن نظام و هم از زیرسازهای فاعلی و غایی اش خبر دهد، البته منظور تعریف ماهوی با جنس و فصل نیست بلکه مقصود، تعریف مفهومی است.

این گونه تعریف را قرآن کریم، در عمل، به ما آموخته است. آنگاه که قرآن از شناخت جهان سخن می گوید، هم پدیدآورنده آن را به ما می شناساند و هم هدف آن را معرّفی می کند و هم ساختار درونی اش را تبیین می سازد. برای نمونه به این آیه توجه کنید تا چگونگی سخن گفتن از زیرساز فاعلی نظام هستی را بنگرید.

«اللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَینَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَحاطَ بِکلِّ شَیءٍ عِلْما»[۲]

یعنی: خداست آن که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همسان آنها ساخت. اَمر خدا در هفت آسمان و زمین فرود می آید تا بدانید که او بر هر چیزی تواناست و دانش او همه هستی را فرا پوشانده است.

بر اساس این آیه، خداوند زیرساز فاعلی نظام هستی است و امر او زیرساز نظام داخلی، و نیز معرفت انسانها به قدرت و علم پروردگار، زیرساز غایی نظام هستی است. زیرساز فاعلی در نظام حقوق بشر اسلام، فرمان پروردگار و راهنمایی های قرآن و عترت است؛ بر خلاف حقوق بشر مکتب های غیرالهی که خود را بی نیاز از فرمان خداوند و راهبران الهی دانسته و تماما بر منابع بشری مانند عرف، آداب، آرای حقوق دانان و اراده دولت ها تکیه کرده اند.

در جنبه زیرساز داخلی نظام حقوق بشر نیز نظام اسلامی برتر است. زیرساز داخلی نظام حقوق بشر در اسلام، عبارت است از قواعد تنظیم گر روابط فردی و اجتماعی انسانها. در این نظام، بسیاری از تکالیف و وظایف فردی در حوزه مسائل حقوقی اند، امّا نظام غیر الهی، بسیاری از تکالیف و وظایف فردی را از حیطه مسائل حقوقی بیرون می شمارد و آنها را تنها اموری اخلاقی می داند که تصمیم گیری درباره آنها بر عهده خود فرد یا جامعه ای است که در حوزه نیازها و روابط فردی تصمیم می گیرد.

هدف و زیرساز غایی نظام حقوق بشر در نظام حقوقی اسلام، نورانی ساختن جامعه انسانی است، البته سالک این راه، در میانه مسیر، از منزلگاه عدل و قسط هم می گذرد و – به تعبیر پیشین – عدل هدف متوسط این نظام است، اما زیرساز غایی نظام حقوق بشر در غرب – اگر خوشبینانه بدان بنگریم – این است که انسانها از «استاندارد»ها و هنجارهای مطلوب یک زندگی متمدّنانه بهره گیرند. و تعیین کننده این «میزان»ها و «هنجار»ها چیزی جز آرزوها، خواستها، بلندپروازی ها، رغبتها و در یک واژه «هوس»ها نیست.

برای نمونه، می توان برتری های نظام حقوق بشر اسلامی را در مسأله تکالیف و احکام خانوادگی نگریست؛ اموری همچون میراث بَری، نفقه پردازی، همدلی با همسر و رعایت حقوق او، همه از مسائل فردی اند، اما کاملاً حقوقی به شمار می آیند و تصمیم گیری پیرامون آنها در زمره اختیارات دادگاه اسلامی، براساس موادّ حقوقی الهی است؛ یعنی «خانواده» در نظام حقوق بشر اسلامی یک بنیاد اصیل است و همه آن احکام در خدمت این بنیادند.

در کدام نظام حقوقی، می توان روابط دو شریک را چنین بهنجار و باشکوه – که از آن، به «حقّ شُفعه» تعبیر می شود – یافت؟ در کدام نظام، روابط همسایگان، میزبانان و مهمانان، حاضران در صحنه های مختلف اجتماعی و…تا این اندازه متین، بایسته و شایسته، آن هم در قالب تعالیم حقوقی تنظیم شده است؟

با مقایسه نظام حقوقی اسلام و نظام حقوقی غیردینی می توان دریافت که زیرساز داخلی حقوق غیر دینی تا چه اندازه سست است و چگونه بسیاری از امور انسانی از حیطه حقوق بیرون می روند. این، خود، برخاسته از همان برتری نظام حقوقی اسلام در زیرسازهای فاعلی و غایی است. هنگامی که تعالیم الهی مبنای حقوق باشد و نورانی ساختن جامعه هدف آن، آنگاه خود به خود زیرساز داخلی آن نظام نیز کاملاً برتر جلوه می کند.

گفتار دوم: برهان پذیری

برتری دیگر نظام حقوق بشر در اسلام این است که قابلیت و زمینه برهان پذیری را داراست. نظام حقوقی برهان پذیر آن است که بتوان بر سودمند یا زیانبار بودن آن، برهان اقامه کرد، البته هنگامی این برتری کامل است که برهان اقامه شده، برهانی عقلی باشد نه تجربی.

سرّ برهان ناپذیری نظام حقوق بشر غیر الهی، این است که حقوق بشر غربی مجموعه ای از قواعد و مقرّرات اعتباری است که هرگز در امور واقعی و تکوینی ریشه ندارند. پیداست که امور قراردادی و اعتباری، به تار موی انتزاع متصلند و هرگز نمی توان با استدلال در پی اثبات آنها برآمد. چه بسا در جایی و زمانی، چنین انتزاعی، حق و پذیرفته شده تلّقی شود و در جا و زمان دیگر، نه، امّا حقوق بشر اسلامی مجموعه ای است از قوانینی که دارای ریشه های تکوینی اند. این قوانین از اصالت و واقعیت برخوردارند و تنها زاییده انتزاع در یک یا چند شخص حقیقی یا حقوقی نیستند. هر چیز که خود، تکوینی باشد یا ریشه در تکوین و جهان واقعیت داشته باشد، برهان پذیر است.

از دیگر سو، برهان آنگاه کارآمد و بسزاست که عقلی باشد، نه تجربی. برهان تجربی همواره می تواند دستخوش بهانه ها و معاذیر گوناگون شود؛ مثلاً اگر برای بطلان یک قانون، برهان تجربی آورده شود، ممکن است کسانی بگویند این قانون، خود، سودمند و شایسته است، امّا کارگزاران نتوانسته اند در عمل آن را به شایستگی اجرا کنند. از این رو سودمند نیفتاده است، اما در برهان عقلی، جایی برای چون و چرا و بهانه آوری نیست؛ مثلاً هم اینک برخی از مارکسیست ها بهانه می آورند که اگر قوانین مارکسیزم به درستی اجرا می شد، هرگز کوسِ رسوایی آن در جهان نواخته نمی شد.

سخن دیگر این است که گر چه نظام حقوقی برهان پذیر، نظامی است برتر، امّا این برتری هنگامی افزون می شود که آن برهان عقلی، «برهان لمّی» باشد، آن هم برهانی که در حدّ وسط آن، علّت فاعلی یا علّت غایی رخ بنماید. زیرساز درونی – علّت مادّی یا صوری – نیز می تواند در حدّ وسط قرار گیرد، ولی هرگز در بردارنده فایده قابل وصول از طریق قرار گرفتن علل فاعلی و غایی در حدّ وسط نیست.

زیرا علل مادّی و صوری تضمین کننده های ماهیتند (علل قوام) در حالی که علل فاعلی و غایی عهده دار تأمین وجودند (علل هستی). با عنایت به این که اصالت از آنِ هستی است نه ماهیت، علل فاعلی و غایی نیرومندتر و سودمندتر از علل مادّی و صوری اند. از این گذشته، همه موجودات جهان دارای مادّه و صورت نیستند، در حالی که جز خداوند، همه موجودات، نیازمند دو مبدأ فاعلی و غایی اند؛ مثلاً اندیشه ها، فرشته ها، ارواح و جز آنها دارای مبدأ مادّی نیستند، ولی همه اینها مبدأ فاعلی و غایی دارند. به این ترتیب، اگر این دو، در حدّ وسط یک برهان قرار گیرند بر عُمق و کارآیی آن می افزایند.

نظام حقوق بشر اسلامی از این نظر نیز برتر است که برهان اقامه شده در اثبات آن، دارای حدّ وسطی این چنین است. تدوینگر اصلی و مبدأ فاعلی این نظام، پروردگار و علّت غایی آن نیز لقای باری تعالی است. خداوند متعال مبدئی است که هیچ فاعلی پیش از او نبوده و پس از او نخواهد بود. نیز هیچ کس جز او غایت بالذّات نیست. همان گونه که فاعلهای بالعرض باید به فاعل بالذات منتهی شوند، غایتهای بالعرض نیز باید به همان غایت بالذّات انتها یابند.

در برابر، نظام حقوق بشر غیر دینی هرگز از این مزیت برخوردار نیست. مبدأ فاعلی این نظام، خواست و میل بشر است و علّت غایی آن، برقراری نظامی ساختگی و بی روح در جامعه است. از این رو هرگز نمی توان در اثبات درستی و شایستگی این نظام حقوقی، برهان عقلی اقامه کرد، چه رسد به این که آن بُرهان از ویژگی های مزبور برخوردار باشد.

گفتار سوم: برخورداری از ضمانت اجرا

یکی از برجسته ترین امتیازاتِ نظام حقوق بشر اسلامی این است که بر خلاف مکاتب و نظامهای آرمان خواه غربی و شرقی، در محدوده کتابها و مقالات باقی نمی ماند و ضمانت اجرای آن به همراهش پیش بینی شده است. شرح این سخن در دو بخش ارائه می شود:

الف) بنیانهای ضمانت اجرا

ضمانت اجرای هر قانون و قاعده حقوقی بر دو بنیان استوار است: یکی هراس از شرمندگی نزد دیگران؛ و دیگری بیم از کیفر، امّا اگر در برخی از موارد، هیچ یک از این دو یافت نشود، انگیزه ای بشری برای اجرای قانون باقی نمی ماند. قانون شکنی اگر در پنهان صورت پذیرد، قانون شکن خود را از نگاه نقدآمیز جامعه و شرمندگی عمومی رها می شمارد. نیز اگر قانون شکن دارای اقتدار و نفوذ اجتماعی باشد، می تواند از کیفر بر کنار بماند و با توان خویش راه مجازات را ببندد.

گر چه این دو بنیان اساسی همواره مهمترین تضمینهای اجرای قانون بوده اند، امّا نمونه های فراوان حاکی از آنند که استثنائات قاعده مزبور چندان کمیاب نیستند. اکنون این سؤال پیش می آید که اگر آن دو بنیان مفقود شوند، ضمانت اجرای قانون در چیست؟

چه انگیزه ای می تواند در پنهان، بازدارنده قانون شکنی باشد؟ چه عاملی می تواند افراد زورمند و صاحب نفوذ را از قانون شکنی باز دارد؟ پیداست که اجرای قانون انگیزه می خواهد. طبعا قانون شکنی در نظر انسان سودمند است؛ زیرا منافع شخصی، غرایز و لذتها و خوی جاه خواهی او را تأمین می سازد. از دیگر سو، نظام حقوقی بدون ضمانت اجرا ارزش ندارد؛ زیرا کافی است راه تخلّف باز شود تا آنگاه همه جا و همه کس را در بر گیرد.

در این میان، نظام حقوقی اسلام دارای افتخار آمیزترین کارنامه است. زیرا که همه شریعتهای آسمانی و بویژه اسلام، به انسان چنین پیام داده اند که اجرای قانون کاری است بایسته که تنها با نیت نزدیکی به پروردگار و در همه جا و همه دَم باید بدان وفادار بود؛ زیرا آن کس که شرمَندگی نزد وی بسیار رنج آور است خداست؛ و نیز آن کس که گناهکاران را کیفرِ جاوید می دهد خداست. و چنین شاهد منتقمی در همه جا و همه گاه، انسان و کارهایش را می نگرد و در شمار می آورد:«هُوَ مَعَکمْ أَینَما کنتُم وَ اللّهُ بِما تَعْمَلونَ بَصیرٌ»[۳]

یعنی: هر جا باشید، او با شماست. و خداوند بدانچه انجام می دهید بیناست.

بر این پایه، هرگز کسی برای اجرای قانون، بی انگیزه نخواهد بود و همواره این صدای پیچیده در جهان هستی را می شنود:«أَلَمْ یعْلَم بِأَنَّ اللّهَ یری»[۴]

یعنی: آیا ندانست که خدا می بیند؟

بنیان دوم (بیم از کیفر) نیز در نظام حقوق بشر اسلام استوار است. در تفکر اسلامی، هرگز کسی را نمی توان یافت که بدان پایه و مایه از قدرت دست یابد که توان جلوه نمایی در برابر قانون الهی را داشته باشد یا خود را از کیفر قانون شکنی برهاند. در این نظام، هیچ کس به جایگاهی نمی رسد که از قلمرو حکومت پروردگار بیرون باشد؛ گر چه خدا فراموشان چنین پندارند:«وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا یعْجِزُونَ»[۵]

یعنی: کافران هرگز مپندارند که پیش رفته اند و در قبال اراده الهی سبقت گرفته اند. به راستی، آنان توان ایستادن در برابر حق را ندارند.

به این ترتیب، زمینه سرکشی و قانون شکنی از میان می رود و کسی به گمان رهایی از کیفر، به قانون شکنی روی نمی آورد و همواره به یاد دارد که:«إنَّ رَبَّک لَبِالمِرصادِ»[۶] یعنی: به راستی، پروردگارت بر کناره کمینگاه است.

ب) جایگاه اخلاق در پایبندی به قانون

گفته شد که هر دو بنیان نهادین ضمانت اجرای قانون، در نظام حقوقی اسلام استوار شده اند. اکنون بنگرید که چگونه در نظام حقوق بشر اسلام، از رهگذر پایبندی به ارزشهای اخلاقی، ضمانت اجرای قوانین حقوقی تأمین می شود.

قرآن کریم رهنمودهای اخلاقی را برترین ضامن اجرای احکام الهی می شمارد. هر گاه قرآن مسأله ای اخلاقی را طرح می سازد، از آرمانهای اخلاقی نیز یاد می کند: «لَعَلَّکم تَذَکرونَ»[۷] یعنی: بدین امید که یادآور شوید. و نیز: «لَعَلَّکم تُفْلِحونَ»[۸] یعنی: باشد که رستگار گردید. این گونه یادکردهای اخلاقی، همراه با همه دستورهای قرآن و از جمله رهنمودهای حقوقی، به چشم می خورند. اکنون نقش این آرمانجویی اخلاقی را در تضمین اجرای قانون، ضمن مثالی باز می گوییم:

یکی از والاترین بخشهای زندگی اجتماعی انسان، اقتصاد و گردش مال در جامعه است. بسیاری از مقرّرات حقوقی نیز برای تنظیم همین بخش بر نهاده شده اند. قرآن کریم، آنگاه که از این بخش سخن می گوید، باز از فلاح و رستگاری سخن می گوید:«وَ مَنْ یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[۹]یعنی: آنان که از بخل ورزی نفس خویش رهایی یابند، رستگارند.

این که فلاح انسان در این زمینه چیست، خود، در قرآن کریم تبیین شده است. سیر این تبیین را بسیار کوتاه عرضه می داریم تا روشن شود که چگونه پایبندی به ارزشهای اخلاقی، فرد را به سوی اجرای قانون هدایت و خود به خود ضمانت اجرای قانون را تأمین می کند.

قرآن، نخست به انسانها پیام می دهد که خداوند از آنان می خواهد تا زمین را آباد کنند و آن را زیر امر خویش در آورند. آنگاه می فرماید که روزی انسانها در چهار فصل قرار داده شده است:«وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَهِ أَیامٍ»[۱۰]یعنی: خداوند روزی های زمین را طی چهار فصل در دل آن قرار داد.

سپس در سومین بخش – و در ادامه همان آیه – این حقیقت را بیان می کند که امکان بهره برداری از نعمتهای زمین برای همگان به یکسان مقررّ شده است: «سَواءً لِلسّائِلِینَ» یعنی: و آن بهره ها برای همه جویندگان یکسانند. این سخن قرآن بدین معناست که خداوند در نعمت بخشیدن هیچ کس را بر دیگری برتری نداده است. اگر تفاوتی در بهره وری از نعمتها به چشم می خورد، از آن روست که یکی بهتر و فراتر «سؤال» می کند و روزی می جوید؛ و دیگری در این کار، استعدادی فروتر دارد. این قاعده در همه جا جاری است و همه موجودات نیاز خود را از این راه بر می آورند.

بنابراین جهان، بستر یک جستجوی همگانی است، امّا جستجوگران یکسان نیستند. روایت نقل شده از مرحوم «کلینی» نشانگر همین تفاوت است:«النّاس معادن کمعادن الذهب و الفضه»[۱۱]یعنی: مردم معدن هایی اند همانند معادن زر و سیم.

همانگونه که در نهاد زمین، معدنهای گوناگون نهاده شده اند، در دلهای مردم نیز معادن گوناگونی قرار دارند. استعداد هر کس با دیگری متفاوت است و پیامبران آمده اند تا این استعدادهای متفاوت را شکوفا کنند و از دل هر معدن گنجی به تناسب آن، بیرون کشند:«و یثیرُوا لهم دفائن العقول»[۱۲]یعنی: تا گنجینه های عقلهاشان را بشوراند و برانگیزد.

برآمدِ همه این پیامهای قرآن این است که انسان باید با تلاش اقتصادی در همه زمینه ها در جستجوی نعمتهای خداوند برآید تا به قدر استعداد خویش بهره گیرد. هنگامی که چنین است، پس انسان وظیفه دارد که بلند همت و سرافراز باشد و چنین فردی همواره در پی دهش به دیگران است و نه کاهش از ایشان.

هنگامی که کار بدین جا رسد، آنگاه فروغ احسان و بخشش همه جا را فرا می گیرد. وقتی انسان دریابد که وظیفه اقتصادی او چیست و بداند که همه این تلاشها و خیزشهای مالی و مادّی، باید در خدمت هدف بلند باشند، مال اندوزی و افزون خواهی و زیاده جویی را به دِهِش و بخشش تبدیل می کند.

این پیوند میان اخلاق و حقوق، ضامن اجرای همه تعالیمی است که قانونگذاران تاریخ، عمر خود را بر سر آن صرف کرده اند تا انسان به حقّ دیگران چشم آز ندوزد و حقوق دیگران را محترم شمارد.

انسان مسلمان با دریافت پیامهای قرآن و دل بستن بدانها، خود به خود، به همه آن تعالیم حقوقی گردن می نهد؛ و البته تا بسی والاتر از این منزلگاه ها نیز پر می گشاید. برای چنین انسانی، آن همه تذکرات در نکوهش دنیا و ثروتهای آن به درستی تفسیر می شوند. و آنگاه روشن می شود که چرا از یک سو انسان به جستجو ترغیب و از دیگر سو، ثروت، پیشوای ظالمین [«یعسُوب الظَّلَمَه»[۱۳]] شمرده شده است.

همین شناخت مرزهای ثروت مطلوب و ثروت منفور، پشتوانه انسان در پایبندی به قانون و تعهدات حقوقی مربوط به این بخش است؛ چنان که در بخشهای دیگر حقوقی نیز اخلاق و معرفت اخلاقی همین نقش را دارد.

گفتار چهارم: سازگاری و هماهنگی

برتری دیگر نظام حقوق بشر در اسلام این است که از انسجام و تناسب برخوردار است. جلوه فرازین این هماهنگی را می توان در قرآن کریم یافت و از رهگذر آن، پی برد که چرا نظام حقوقی اسلام از این ویژگی برخوردار است. قرآن کتابی است که در زمانی با نشیب و فرازهای گوناگون فرود آمده است.

در طول دوران نزول قرآن، مسلمانان در وضعیتهای بسیار متفاوت می زیستند. گاه در تنگدستی بی مانند و گاه بر اریکه حکومت؛ گاه زیر فشار خویش و بیگانه و گاه محبوب قلبهای همگان، امّا با این همه تفاوت، قرآن کریم از همگونی و هماهنگی ویژه ای برخوردار است. قرآن، خود، راز این انسجام را باز می گوید:«وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کثِیراً»[۱۴]یعنی: اگر قرآن کتاب خدا نبود، بی تردید در آن ناهماهنگی های فراوان می یافتند.

از این «قیاس استثنایی» می توان نتیجه گرفت که هر چه از خدا باشد، دارای هماهنگی؛ و هر چه از سوی دیگران طرّاحی شود، دچار آشفتگی و پریشانی است. این قاعده در بر گیرنده همه شکلهای گویش، نگارش، رفتار، و هر گونه کنِش دیگر است.

نظام حقوق بشر نیز چنین است. نظام بر گرفته شده از اندیشه و خواستهای متفکران بشری یا دولتها و ملّتها همواره دارای اختلاف و ناسازگاری درونی است. آنچه در طول چند دهه اخیر از سوی «سازمان ملل» و ارکان آن صدور یافته، هرگز از هماهنگی و یکدستی برخوردار نبوده است؛ و همین، یکی از برجسته ترین دلایل شکست و ناکامی آن به شمار می رود.

گذشته از این برهان کوتاه و فشرده، بُرهانی گسترده تر نیز در اثبات هماهنگی نظام حقوق اسلامی می توان یافت. در قرآن و آثار عترت علیهم السلام، میان عقاید، اخلاق، احکام و حقوق نوعی اثرگذاری متقابل به چشم می خورد. نه تنها هر یک از این واحدها با یکدیگر هماهنگی و تناسب دارند بلکه زیرسازهای هر واحد نیز از همین ویژگی برخوردارند.

نمونه این هماهنگی همه جانبه را می توان در تأثیرات نماز نگریست. قرآن کریم می فرماید:«إنَّ الصّلاهَ تَنْهی عَنِ الفَحشاءِ و المُنْکرِ»[۱۵]یعنی: همانا نماز باز دارنده انسان از زشتی و بدکاری است.

تفاوت ندارد که این زشتی و بدکاری در حیطه اخلاقی باشد یا عقیدتی یا حقوقی یا رفتاری؛ زیرا هنگامی که قرآن ویژگی های نمازگزاران را باز می شمارد، از شایستگی هایی سخن می گوید که به هر چهار زمینه مربوطند. در آیات نوزدهم تا سی و پنجم از سوره «معارج»، برخی از ویژگی های زشت طبیعت انسان آمده اند.

آنگاه نمازگزاران از این میان استثنا شده اند و برتری های آنان ذکر شده است. از مطالعه این نمونه می توان دریافت که عبادت یک نمازگزار بر همه جنبه های دیگر زندگی اش اثر می گذارد. به همین سان، آلوده شدن به کژی ها و پستی ها نیز انسان را از توفیق عبادت و نمازگزاری محروم می سازد. همانگونه که باور درست و عقیده شایسته، باز دارنده انسان از گناه است، بر کناری از گناه هم انسان را به باور درست می رساند. این حقیقت به شکلی زیبا در این آیه بیان شده است:«کانَ عاقِبَهَ الَّذینَ أَساءُوا السُّوءی أَنْ کذَّبُوا بِایاتِ اللّهِ»[۱۶]یعنی: سرانجام گناهکاران این بود که نشانه های خداوند را دروغ پنداشتند.

این تأثیر گذاری دو جانبه در همه ابعاد شریعت لحاظ شده است؛ مثلاً به ما هشدار داده شده است که اگر کسی به حقّ دیگران تجاوز کند، خداوند دعایش را نمی پذیرد و نیازش را پاسخ نمی گوید.[۱۷] به بیان دیگر، اگر کسی حقوق دیگران را محترم شمارد، در زمینه عبادت نیز توفیق می یابد. به همین سان، اگر کسی از عابدان باشد، در اجرای قوانین حقوقی نیز موفّقتر است.

از مطالب پیشین به دست می آید که اسلام با پیوند دادن زمینه های گوناگون زندگی، و بویژه عبادت و حقوق، بر آن است که با ایجاد انسجام و سازگاری درونی، نظام حقوقی خود را پیراسته و استوار سازد. در این جا می توان مفهوم آن روایت شکوهمند امام صادق علیه السلام را فهمید که فرمود: پروردگار در همه رفتارها و حالات یک انسانِ وظیفه شناس تجلّی می کند؛ انسانی که به حقوق دیگران احترام گذارد:

«وَ ما یتَقَرَّبُ إلی عَبدٌ مِن عِبادی بِشَی ءٍ أَحَبَّ مِمّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ و إِنَّه لَیتَقَرَّبُ إِلَی بِالنّافِلهِ حَتّی أُحِبّه فَإذا أَحْبَبْتُه کنتُ إذا سَمْعَه الّذی یسمَع به و بَصَرَه الّذی یبْصِر به و لسانَه الّذی ینْطِقُ به و یدَه الّتی یبْطِشُ بها، إن دَعانی أَجبْتُه وَ إنْ سَأَلَنی أَعْطَیتُهُ.»[۱۸]

یعنی: هیچ بنده ای از بندگان من با چیزی دوست داشتنی تر از انجام واجباتی که برای او معین کرده ام، به من نزدیکی نمی جوید. و همانا بنده من با انجام «مستحبات» آن قدر به من نزدیک می شود که او را دوست می دارم. و آن گاه که او را دوست بدارم، خود، گوش او می شوم که با آن می شنود؛ چشم او می شوم که با آن می بیند؛ زبان او می شوم که با آن سخن می گوید؛ و دست او می شوم که با آن می گیرد. هر گاه مرا بخواند، اجابتش می کنم و هر گاه خواهش کند روا می سازم.

گفتار پنجم: تناسب و دوام ابزار سنجش

از دیگر ویژگی های برجسته نظام حقوق بشر در اسلام این است که انسان را در میان انبوهی از کلّیات حقوقی، بدون ابزار سنجش و تشخیص رها نکرده است. انسان در هر عرصه ای نیازمند ابزاری برای تشخیص درست از نادرست و حق از باطل است. بهترین نظام حقوقی آن است که ابزار این تشخیص را به تناسب مختصّات خود برگزیند و به پیروانش عرضه کند. اگر این تناسب رعایت نشود، ارائه آن ابزارها چندان کار ساز نخواهد بود. از این

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.