پاورپوینت کامل تابش پرتوهای معنوی در نور فیزیکی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تابش پرتوهای معنوی در نور فیزیکی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تابش پرتوهای معنوی در نور فیزیکی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تابش پرتوهای معنوی در نور فیزیکی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
>
ابراهیم یوسفی[۱]
چکیده:
در این نوشتار برآنیم که با استفاده از مفاهیم ساده، علم فیزیک و نور هندسی، چراغی را روشن سازیم که می خواهد راه راست و حقیقت را واضحتر بنمایاند. این چراغ با استفاده از تمام مصادیق نور، راه روشنی را فرا روی ما می نهد که مخاطب را با دیده دل به سمت هدف حقیقی رهنمون سازد. هدف، نشان دادن کعبه دل است، ولی هر چه چراغ راه، نورانیت بیشتری داشته باشد، مسیر حرکت نیز شناخته تر شده و پیدا کردن صراط مستقیم با سرعت بیشتری صورت می گیرد.
مقدمه
انسانها دوست دارند اشیا را بهتر ببینند و بشناسند و راه ساده تری را در حل مسائل درسی و زندگی پیدا کنند. ما در صدد هستیم این چراغ راهنما را با استفاده از نور فیزیکی روشن کنیم. مطمئن باشید که اگر این چراغ با نور الهی افروخته شود، فروغی خاموش نشدنی و لذتی وصف ناپذیر خواهد داشت.
لازم به ذکر است که نویسنده بر آن نیست تا نور حسی، نور عقل و تفکر و انوار دیگر را ناچیز یا کم ارزش جلوه دهد، بلکه اعتقاد دارد که با داشتن تمام این موارد باید در جستجوی منبع نور حقیقت باشیم. درست است که در تاریکی بیابانها، نور کم فروغ ستارگان غنیمت است و در مسائل پیچیده زندگی، استفاده از تعقل و تفکر بسیار مهم و اساسی است، ولی همه این چراغها وقتی نورشان حقیقت را نشان می دهد که جهت گیری درستی نیز داشته باشند.
این جهت گیری درست را چراغ دل نشان می دهد، دلی که وصل به نور حقیقت باشد. بنابراین، کسی که با پای دل قدم برداشت، قدمگاه او مبارک و مقدس است. انسانی که با چشم دل بینا شد، مغز و درون مفاهیم را می نگرد و کسی که زبان دلش گویا شد عاشقانه، عالمانه و عارفانه سخن خواهد گفت ولابد چنین سخنی بر دل خواهد نشست.
نور
نور چیزی است که اجسام و اشیا را برای دیدن ما روشن می سازد و هر چیزی به وسیله آن، ظاهر و هویدا می شود ولی خود نور ذاتا آشکار است و چیزی دیگری آن را ظاهر نمی کند و در یک جمله نور، اجسام قابل دیدن را ظاهر می سازد.[۲]
برای مثال در تاریکی شب، اشیای داخل اتاق تاریک قابل رؤیت نیستند. با روشن کردن چراغ، نور آن به اشیا رسیده و آنها را آشکار می سازد. در روز نیز تابش نور خورشید و بازتابش آن از سطح اجسام به چشم، باعث می شود تا برگ درختان سبز، دریای آبی، گلهای قرمز قالی، رنگ نیلی آسمان و سفیدی برف را ببینیم.
منشأ تولید نور
طبق نظریه های فیزیک برای این که تابشی از سطح جسمی صورت گیرد، باید آن جسم، داغ باشد و طبق قانون «تابش بولتزمن» هر چه دمای جسم بیشتر باشد ملتهب تر شده و نوردهی آن نیز بیشتر می شود. انرژی و فرکانس نور تولید شده بستگی به انرژی گرمایی تولید کننده آن دارد. به عنوان مثال از یک تکه زغال بعد از داغ شدن، نورهای رنگی مختلف تابیده می شود.
منشأ اصلی تابش نور، نوسانات الکترومغناطیس بارهای الکتریکی در اتم می باشند. توضیح این که با گرم شدن جسم، بر انرژی بارهای الکتریکی افزوده شده و بارهای الکتریکی در ترازهای اتمی شروع به نوسان می کنند و در نتیجه این نوسانات، نور تابیده شده نیز به صورت طیف الکترومغناطیس منتشر می شود. چشمان ما نیز به عنوان دو گیرنده الکترومغناطیسی فقط در گستره نور مرئی عمل می کنند و در واقع مشخص کننده این گستره می باشند.
گستره های دیگر طیف الکترومغناطیس به وسیله گیرنده های دیگر آشکارسازی می شوند؛[۳] مثلاً اشعه ایکس (X) توسط فیلم عکاسی، آشکارسازی می شود و امواج رادیویی توسط گیرنده رادیو به صورت صدا پخش می شود.
اجسام منیر و مستنیر
اجسام منیر، اجسامی هستند که از خود نور می دهند ولی اجسام مستنیر نور خود را از دیگر اجسام می گیرند و بازتاب می کنند؛ مثلاً خورشید، منیر ولی ماه و زمین مستنیر می باشند.
نور الهی
نور حسی روشن کننده اجسام تاریک است ولی به طور کلی معنای استعاری نور، به هر چیزی که محسوسات را آشکار سازد، گفته می شود؛ مثلاً حواس ظاهر شنوایی، بویایی، لامسه و در معنای عمومی تر حتی عقل و علم و معرفت را نور می دانند، چون ظاهر کننده راه درستند.
حال، چون وجود هستی و هر چیزی باعث دیدن و ظهور آن برای دیگران می شود و ایجاد این وجود توسط خدای تعالی است پس کاملترین مصداق نور، خداوند است که وجود آسمانها و زمین را ایجاد کرده است.
پس فرق ظهور اشیا به نور الهی و نور حسی این است که نور حسی، اجسام موجود تاریک را روشن ساخته و آنها را قابل دیدن می کند ولی نور حقیقت، عین وجود یافتن آن اجسام است.[۴] نور الهی به عدم، وجود می بخشد.
نوری بر نور
حال ببینیم؛ منشأ نور الهی چیست؟ همان طور که بیان کردیم به طور خلاصه منشأ نور فیزیکی ناشی از انرژی و گرما (آتش) است و طبیعت از نار (سمبل انرژی) نور می گیرد و تابش می کند. به طور مثال زغال داغ، نور سرخ ایجاد می کند.
در آیه ۱۳۵ از سوره مبارکه نور آمده است:
«خداوند نور آسمانها و زمین است، مثال نور او مانند چراغی در داخل چراغدان است، که آن چراغ داخل زجاجه (شیشه ای پر درخشش) است که زجاجه همچون ستاره ای درخشنده از درخت مبارک زیتون افروخته می شود که نه شرقی است و نه غربی، نزدیک است که زیتونش به خودی خود روشن شود. در حالی که هرگز آتشی بر آن افروخته نیست نوری است بر نور.
در این مثال خدای تعالی نور الهی را به چراغی تشبیه کرده که در شیشه ای قرار دارد و با روغن زیتونی در نهایت صفا و درخشش می سوزد و چون شیشه چراغ، شفاف و صاف است. مانند کوکب درّی (ستاره درخشان) می درخشد و صفای این با صفای آن (یعنی درخشش شیشه و صفای آن و درخشش روغن و صفای آن)، «نور علی نور» را تشکیل می دهد.
این نور در کجاست؟ این چراغ در خانه هایی است که در آن ها ذکر خداست. خانه هایی که در آن، مردان مؤمن، خدای را تسبیح کنند؛ مردانی که تجارت و کسب آنان را از یاد پروردگارشان غافل نمی سازد.[۵]
و از آنجا که خداوند یکتاست، نور او نیز یکتایی و وحدت دارد، نور او از نور است.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، بِسْمِ اللّهِ النُّورِ، بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلی نُورٍ، بِسْمِ اللّهِ الَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ، بِسْمِ اللّهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ.[۶]
خداوند نور الهی را از نور می آفریند. نور الهی نوریست بر نور، ولی طبیعت، نور را از نار می آفریند. به عبارت ساده تر؛ نور طبیعی نور علی نار است.
تذکر این نکته مناسب است که شیشه زجاجه دو خاصیت دارد؛ یکی این که شفافیت آن باعث نورانی تر شدن چراغ می شود. دوم این که با وجود زجاجه چراغ بهتر می سوزد و دیگر با وزش باد، نوسان و اضطراب پیدا نمی کند و در نتیجه چون کوکب درّی به طور ثابت می درخشد.
خداوند برای این که مفهوم نور علی نور را تفهیم کند، جمله لا شرقیه و لا غربیه را آورده است؛ یعنی وقتی درخت زیتون در وسط باشد، آفتاب کامل بدان می تابد و میوه آن در سایه غربی یا شرقی قرار نمی گیرد و روغن چنین زیتونی زلال و پردرخشش می شود و این روغن به قدری شفاف و قابل احتراق است که نزدیک است خودبه خود روشنی دهد حتی اگر بدان آتش نرسد. در نتیجه، نور این چراغ ناشی از شفافیت زجاجه و زلالیت روغن زیتون (زیت) است نه از شعله آتش.[۷]
انسان با نور خدا «هست» می شود و سپس باید با همین نور، هدایت شده و راه مستقیم را بیابد.[۸] ولی اگر بخواهد از نار (شیطان) مدد گیرد در نتیجه به علت نبود سنخیت، خاک وجودی او در آتش فریب و کینه شیطان تبدیل به خاکستر می شود (قسم به ذات پاکت، که همه آنها را فریب خواهم داد مگر کسانی که مخلصانه رو به سوی تو دارند ـ من از آتش و او از خاک می باشد.[۹])
هفته ها کردیم ماه و سالها کردیم پار
نور بودیم و شدیم از کار ناهنجار، نار
رهنمای راه معنی جز چراغ عقل نیست
کوش پروین، تا به تاریکی نباشی رهسپار[۱۰]
پس با تابیدن نور حقیقت بر دل پاک و مخلص یک انسان، او وجود حقیقی پیدا می کند و با این نور، هم خود راه را پیدا کرده و هم دیگران را چراغ راه می شود.
سایه
یکی از خواص بسیار مهم نور این است که در یک محیط شفاف به خط مستقیم سیر می کند. در نتیجه با نور می توان یک امتداد را دید و نمی توان پشت اجسام کدر را آشکار ساخت. ایجاد سایه و تاریکی در پشت اجسام نیز به همین دلیل است.
نورها و سایه ها
کودکی را در نظر بگیرید که می خواهد شب هنگام برای خرید دفتر و مداد به مغازه رود. او که از تاریکی شب می ترسد آهسته آهسته به سمت مغازه حرکت می کند ولی در همین حین اتومبیلی از پشت سرش با چراغهای روشن به او نزدیک می شود. سایه ای بزرگ، جلوی پای او تشکیل شده و هر چه نمایان تر و به او نزدیکتر می شود بر ترس کودک افزوده شده و سایه ها پشت سر هم توسط لامپهای چراغ برق کم و زیاد و عقب و جلو می شوند.
او مبهوت رقص سایه هاست و دیگر حتی مقابل خود را نمی بیند. اندکی بعد که به یک تیر چراغ برق می رسد و زیر آن مأوی می گیرد، احساس آرامش دارد. اما از آنجا که باید به حرکت ادامه دهد، دوباره ترس از سایه ها بر او مستولی می شود. تمام نورها از چراغ اتومبیل گرفته تا نور چراغ عابر از همه جهات بر او نور می تابانند و از طرفی نیز سایه اندازی می کنند. آیا او می تواند با همه این نورهای گوناگون که از جهات مختلف بر او می تابند، سایه ای نداشته باشد؟[۱۱] آیا او می تواند از تاریکی و ترس سایه ها برهد؟
دقت کنید؛ هنگامی که او به پشت سر می نگرد، فقط دو لامپ روشن به چشم او نور می تابانند. او به علت شدت نوری که به چشمش وارد می شود نمی تواند (دقیقا) اشیا را ظرف چند لحظه ببیند. اینجا نور تابیده شده، نه تنها چراغ راه او نمی شود بلکه چند لحظه او را ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 