پاورپوینت کامل ابهام و پیچیدگی؛ ره آورد تمدن کنونی بشر ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابهام و پیچیدگی؛ ره آورد تمدن کنونی بشر ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابهام و پیچیدگی؛ ره آورد تمدن کنونی بشر ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابهام و پیچیدگی؛ ره آورد تمدن کنونی بشر ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

>

رحیم قربانی[۱]

چکیده:

«ابهام» اگر در حد مقدمه باقی بماند، صفتی خوب و در برخی موارد، لازم است؛ زیرا تا این حالت نباشد، ضرورت تفکر برای رسیدن به حقیقت، رخ نمی نماید. اما اگر ثابت و پا برجا بماند نه تنها مفید نبوده بلکه مانند خوره ای به جسم و جان بشر افتاده و او را از پا در می آورد.

حال اگر ابهام، صفت یک تمدن قرار گیرد، طبعا همه شؤون جوامع درگیر با آن را دچار اختلال می کند. در این نوشتار، نویسنده ضمن تعریف و تبیین واژه ابهام، تمدن غرب را به آن گرفتار می بیند. البته به بیان درد بسنده نکرده، راه های درمان را نیز بیان می کند.

خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم

به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم

بود آیا که در میکده ها بگشایند

گره از کار فرو بسته ما بگشایند[۲]

ما در برهه ای از بسترِ زمان زندگی می کنیم که دقیقا در حاشیه پایانی تاریخ و زمان واقع شده، فردا به تاریخ ملحق خواهد شد؛ و این زمانی است که فقط از همین لحاظ، می توان «آخرالزمان»ش نامید؛ اما نمی توان بصراحت، آخرالزمان موعود را بر این برهه تطبیق نمود. با این همه بایسته است که وضع موجود را به بحث و بررسی کشیده و با به چالش گذاردن همه داشته ها و یافته های تمدن امروز، آخرالزمان (به معنای اعم و اخص) را بکاویم و «تمدن توسعه یافته کنونی غرب» را تحلیل کرده و رگه های تفکر و عمل آن را بازیابی و بازخوانی کنیم، تا از این رهگذرِ پر حادثه به رهیافت هایی ناب در رابطه با «آخرالزمان موعود» نایل آییم.

به همین جهت، نوشتار حاضر ابتدا به کاوش در ماهیت اساسی تمدن غرب پرداخته و با ره آوردهای نقّادانه، به بررسی آخرالزمان موعود می پردازد. «ابهام» که به عنوان یک بستر اساسی و ساز و کار بنیادی برای تحقق تمدن کنونی معرفی می شود، نظریه نوینی را پیش روی متفکران و اندیشمندان قرار می دهد. ما تنها به بررسی اجمالی این نظریه و عوامل پیدایش ابهام در بستر تمدن پیشرفته غرب، می پردازیم.

جزء جدایی ناپذیر از ماهیت تمدن کنونی

مهمترین ره آوردِ پیشرفت و تکاملِ چند صد سال اخیر در مغرب زمین، با وجود شکوه و گستردگی و با صرف نظر از برخی نقاط متعالی و جهان شمولِ آن، ابهام است. این ابهام به قدری بی سر و صدا و آرام در بستر و تار و پود فرهنگ و تمدن کنونی خزیده و رسوخ کرده که هیچ کس جز نیک اندیشان و بلند پروازان آسمان عقل و اندیشه، به وجود آن توجه نکرده است:

آلفرد نورث وایتهد، فیلسوف و ریاضی دان انگلیسی (۱۹۴۷ـ۱۸۶۱) درباره این ویژگی تمدن امروز، چنین می گوید:

«در هر جامعه بشری، اندیشه ای اساسی که با جزء جزء فعالیتهای آن جامعه درآمیخته، وجود دارد که عبارت است از تصور عمومی [آن جامعه] نسبت به جایگاه هر یک از افراد آن گروه، بدون در نظر گرفتن هر گونه امتیاز و برجستگی خاص افراد مزبور.

هنگامی که چنین جوامعی به مرحله تمدن وارد می شوند، هر یک از اعضای آنها یکدیگر را به عنوان افرادی که با لذّات عاطفی، راحتی و رنج، ادراکات، امیدها و ترسها، و مقاصد گوناگون سرگرم هستند، می شناسند. همچنین قوای ادراک عقلانی ای وجود دارند که درگیر تفکیک و گروه بندی جزئیات شخصیتها، قضاوت درباره «درست یا غلط»، «زشت یا زیبا»، و «خوب و بد» هستند. ما زندگی خود را به ابهام گذرانیده و شتابزده و کورکورانه سرگرم گروههایی از این تجربیات هستیم و همین راه زیستن را به دیگران نیز نسبت می دهیم.»[۳]

ویل دورانت از این ابهام، چنین شکوه می کند:

«حتی عصر ما نیز، پس از آن که ما خود اکثرا فراموش شدیم، ممکن است عظیم و درخشان جلوه گر شود. در آن وقت، قله های شامخ دوران ما از تیرگی و ابهام زمان سر به در آورده اند.»[۴]

ابهام و پیچیدگی چنان اندام تنومند تمدن پیشرفته را بیمار کرده که با همه تار و پودش در سستی روزافزونی، به سراشیبی انحطاط افتاده است ولی باز هم در این سقوط مرگبار، تلاش برای ادامه حیات را امری ضروری می بیند.

آلبرت انیشتین، آن مرد ژولیده و بلند پرواز آسمان اسرار خلقت، عصر کنونی را چنین توصیف می کند:

«به عقیده من، تکامل وسائل و ابهام و پیچیدگی هدفها یکی از خصوصیات عصر ماست.»[۵]

معنا و حقیقت ابهام

ابهام گرچه با واژه های دیگری چون پیچیدگی، آشفتگی، بی سامانی و گسیختگی و عدم انسجام در امور و… تعبیر می شود، ولی برگشت همه این تعابیر به یک حقیقت بوده و همه آنها در مقام شرح و چه بسا تعیین مصداق ابهام هستند. حقیقت ابهام نیز حقیقتی مشهود در بستر جامعه و عبارت از آمیختگی و پیچیدگی حقانیتهای نسبی با پلیدیها می باشد؛ در نتیجه، نفاق یکی از نمودهای واضح و روشن آن است.

به همین جهت، شناخت و تشخیص مسائل و همچنین یافتن راهِ راست در لابلای پیچیدگیها و آشفتگی های بی شمار، بسیار سخت و دشوار است. درک و دریافت معنا و حقیقت ابهام بسیار ساده است و در عین حال خالی از دشواری نیست (سهل ممتنع). این دوگانگی به خاطر بدیهی بودن وجود آن در زوایای گوناگون زندگی بشر امروز است که با اندک تأملی آشکار می شود و به سبب همین بداهت، در این کنج و زاویه های پیچ در پیچ، پنهان گشته، از این رو، فهم معنا و وجود آن دشوار می نماید.

در واقع، ابهام با زندگی اهالی دهکده واحد جهانی به گونه ای در هم آمیخته و به بستری اجتماعی ـ فرهنگی تبدیل شده که بازخوانی و درک حضورش در ابعاد گوناگون زندگی بر عموم مردم دشوار است. بررسی و تعمق در این خاصیت، ما را به جایگاه های فکری بسیار اساسی در مورد «آخرالزمان موعود» و «سرنوشت آیین ظهور مهدی» رهنمون می گردد؛ زیرا این آشفتگی و بی سامانی است که بشریت را به خواست درونی و فطری ظهور منجی، می کشاند. از این روست که رنه گنون، بازیافتهای فکری مقایسه میان تمدن یونان و عصر جدید را یکی از عناصر تعیین کننده سرنوشت آیین ظهور مهدی معرفی می کند:

«مقایسه ای که از بعضی لحاظ، می توان میان این زمان [تمدن زمان یونان] و زمان ما نمود، شاید یکی از عناصر تعیین کننده سرنوشت آیین ظهور مهدی، آشفتگی و بی انتظامی باشد که امروزه به وجود آمده است.»[۶]

با صرف نظر از این توصیف و شکوه از ابهام، به شرحِ چگونگی و مقدار آن می پردازیم.

چگونگی و مقدار ابهام

ابهام، جزئی جدایی ناپذیر از ماهیت «تمدن توسعه یافته کنونی بشر» است و هر قدر به «ظهور» آن «ولی آخرین دوران رنج» نزدیکتر می شویم، ابهام نیز بیشتر از هر زمانی به ظهور می رسد و با ظهورش، همه امور و زوایای زندگی انسانها را تحت سیطره خود قرار می دهد. سیطره این ابهام از این رو که، همه ابعادِ جامعه جهانی بشر بوده و از محلی ترین ساختارها، تا عالی ترین سیستمهای علمی و عقلانی انسان متمدن را شامل می شود، سخن پی یر روسو بهترین گواه بر چیرگی ابهام بر اندام تمدن است:

«جدیدترین اکتشافات در دیرین شناسی نوع بشر، به جای آن که تاریخ این موضوع را برای ما روشن سازد، معلوم می دارد که مبادی آدمی بسیار پیچیده و مبهم است و این ابهام تاکنون در حال افزایش است.»[۷]

آلفرد وایتهد در ناله از چنین جریان خزیده در بستر تمدن، دانشمندان متهوّر را عامل اصلی چنین روند تأسف باری دانسته و چنین اظهار می دارد:

«آهسته بودن جریان تبدیل اندیشه های کلی [یعنی آرمانهای انسانی و متعالی] به نتایج عملی، تنها به خاطر عدم کارایی نهاد انسانی نیست؛ مشکلی وجود دارد که باید حل شود؛ مشکلی که غموض آن بر حسب عادت از طرف محققین متهور به فراموشی سپرده می شود. مشکل مزبور دقیقا این است که شاید تجدید سازمان جامعه [در عالی ترین رشد انسانی]، به منظور رفع پاره ای از شرور مسلّم، به نحوی که سازمان اجتماعی و تمدن آن جامعه ویران نگردد، امکان نداشته باشد. به عبارت مشابه، هیچ راه شناخته شده ای برای از میان برداشتن شرور اجتماعی، بدون عرضه داشتن شرور بدتر از آن، وجود ندارد.»[۸]

این تأسف و اظهار درد از سوی وایتهد، همان ناله درد آگاهانه وی، از روند انحرافی مکاتب بشری جریان یافته در بافتها و ساختارهای گوناگون مربوط به «تمدن کنونی بشر» است که چنین ابهامی را به ارمغان آورده اند؛ به طوری که در ادامه مطلب، به این مسأله تصریح کرده و سیاست، تفکر فلسفی جدا از دین، اخلاق بدون عنصر فطرت و… را بی ارزش معرفی می کند.[۹]

عصر ظلمت و سیطره کمیت

شمول و وسعت این پیچیدگی که رنه گنون علائم آخرالزمان را از «سیطره کمیت» آن می جوید[۱۰] و عصر ابهام را از رهگذر پی جویی آن، «عصر ظلمت» تعبیر می کند،[۱۱] وحشت انگیز است.

آری! تحت سیطره کمیت است که گفتار، رفتار، نوشتار و پندار بشر امروز در هاله ای از ابهام فرو رفته، نفاق که خود، پدیده ای باطنی و مخفی است، به قدری «پنهان» می شود که آثار و علائم ذکر شده در ادیان و مکتبهای روانشناسی نیز، توان بازشناسی آنرا به هیچ انسانی نمی دهد.

از این راه، علوم و اصطلاحهای مربوط به آن نیز در ورطه لفافه گویی گرفتار آمده، سرگردانی اهالی دهکده واحد جهانی را افزونتر می گرداند. به همین جهت، هر مسأله ای که در زندگی و سعادت بشر نقش داشته باشد، رنگ ابهام به خود می گیرد. صفا و خلوص نیز در گرد باد ابهامها فرو رفته، دغل بازیها در همه زوایای بشر میداندار می شود. پاکدلان نیز در حسرت جامعه ای پاک، چنین ترنم می کنند:

روز وصل دوستداران یاد باد

یاد باد آن روزگاران یاد باد

کامم از تلخی غم چون زهر گشت

بانگ نوش شاد خواران یاد باد[۱۲]

ابهام، تکلفهای بشری

ابهام، همه تکلفهایی است که به دست تمدنِ امروز بشر ساخته و پرداخته شده است. تکلفات را به سخت گیریهای بیجا و دوری از منطق و فطرت تعریف می کنیم که به وفور در جای جای تمدن کنونی، به چشم می خورد. امور زندگی امروز بسادگی و با آرامش، قابل حل و بررسی هستند ولی چنان در روندهای پیچیده غیرمعقول و حیوانی گرفتار آمده اند که مشکلات و تناقضهای رفتاری و اجتماعی دنیای امروز را به بار می آورند (مسائلی مثل حقوق بشر، اقتصاد، ازدواج و… از جمله قربانیان این تکلفهایند).

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیز هوش

و ز شما پنهان نشاید کرد سرّ می فروش

گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

سخت می گردد جهان بر مردمان سخت کوش[۱۳]

بسیاری از مشکلات که در حقیقت ساده ترین مسائلند، در ساز و کارهای بسیار پیش پا افتاده و معمولی و به دور از بوروکراسیهای بیهوده قابل حلند ولی برای بررسی آنها تعداد زیادی همایش و میزگرد و جلسات بی ثمر ترتیب داده و با طرح امور نامربوط با آن مشکلات، مسأله را چنان پیچیده و غیرقاب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.