پاورپوینت کامل اصول سیاست خارجی در قانون اساسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصول سیاست خارجی در قانون اساسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول سیاست خارجی در قانون اساسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول سیاست خارجی در قانون اساسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

عباس نیکزاد[۱]

چکیده:

نوشتار حاضر پژوهشی است مختصر پیرامون پاورپوینت کامل اصول سیاست خارجی در قانون اساسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint. نگارنده با تکیه بر آیات، روایات و سیره عملی پیامبر و معصومین اصولی همچون نفی سلطه جویی و سلطه پذیری و حفظ استقلال همه جانبه کشور و چگونگی تعامل با دول غیر محارب را در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد کنکاش و بررسی قرار داده است.

مقدمه

برخی از اصول قانون اساسی، خطوط کلی سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی را ترسیم کرده است که از آن جمله است:

اصل ۱۵۲: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.»

اصل ۱۵۳: «هر گونه قرار داد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤون کشور گردد ممنوع است.»

اصل ۱۵۴: «جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم می شناسد، بنابر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملّت های دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.»

اصل ۱۵۵: «دولت جمهوری اسلامی ایران می تواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند پناه دهد مگر این که بر طبق قوانین ایران، خائن و تبهکار شناخته شوند.»

اصل ۹: «در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند…. »

اصل ۱۱: « به حکم آیه کریمه «ان هذه امّتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امّتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است، سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.»

طبق اصول مزبور، خطوط کلی سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران می توان استفاده کرد که به قرار زیر است:

۱ـ نفی سلطه جویی

۲ـ نفی سلطه پذیری

۳ـ حفظ استقلال همه جانبه

۴ـ ممنوع بودن قراردادهایی که باعث سلطه بیگانه بر کشور می گردد.

۵ـ آرمان خود دانستن سعادت انسان در کل جامعه بشری

۶ـ به رسمیت شناختن استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل به عنوان حقوق همه مردم جهان

۷ـ خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملل دیگر

۸ـ حمایت از مبارزات حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در همه جهان

۹ـ قبول پناهندگی سیاسی

۱۰ـ تفکیک ناپذیری آزادی، استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور

۱۱ـ دفاع از حقوق همه مسلمانان جهان

۱۲ـ عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر

۱۳ـ روابط صلح آمیز و حسنه متقابل با دُوَل غیر محارب

۱۴ـ احترام به قراردادها و معاهدات بین المللی

۱۵ـ حل اختلافات بین المللی از طریق مسالمت آمیز و پذیرش حَکمیت بر اساس حق و عدل

۱۶ـ تعاون و مشارکت و نقش فعال داشتن در امور بین المللی

۱۷ـ مقابله به مثل در موارد لازم

۱۸ـ تقدیم و ترجیح روابط با کشورهای اسلامی بر کشورهای غیر اسلامی

۱۹ـ رعایت عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی

این اصول، علاوه بر این که با آموزه های دینی ما کاملاً سازگاری دارد با مبانی و اصول عقلی نیز همخوان است. به تعبیر دیگر، ما التقای عقل و شرع را در اصول سیاست خارجی، مانند همه مسائل دیگر مشاهده می کنیم. بدین ترتیب می توان عقل را بنیاد حقوق بین الملل اسلامی دانست؛ یعنی قواعد حقوق بین الملل اسلام، اصولی است مبتنی بر عقل و برخاسته از معادلات عقلانی بشر.

البته باید به این نکته توجه داشت که اسلام به حکم این که دین خاتم است، معمولاً اصول و امّهات موضوعات را بیان می کند امّا هماهنگی و همسازی این اصول با مقتضیات زمان و مکان، وظیفه سیاست مداران و اندیشه ورزان اسلامی است. همان گونه که اصول کلی از اهمیت خاصی برخوردارند، نحوه عرضه آن در جامعه و بهره گیری از آن در جایگاه مناسب نیز، اهمیت بالایی دارد. بسا ممکن است که یک اصل حیاتی با عرصه نادرست و بهره گیری نابه جا، جایگاه شایسته در ذهنیت جامعه پیدا نکند و حتی ممکن است یک اصل غیر کارآمد تلقی شود.

با عنایت به این که بررسی همه اصول پیشین از حوصله نوشتار ما خارج است، چند عنوان را به اختصار مورد تحقیق قرار می دهیم:

۱- روابط حسنه و صلح آمیز متقابل با دُول غیر محارب

صلح و همزیستی مسالمت آمیز از مقدس ترین آرمان های بشری است. صلح در روابط بین الملل به معنای وجود حالت آرامش در روابط عادی میان کشورها و فقدان جنگ و تهدید و ناامنی است. روابط صلح آمیز در صورتی است که حق حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال و آزادی و برابری حقوقی یک کشور از جانب کشورهای دیگر مورد تهدید قرار نگیرد.

اسلام از همان آغاز، اصول صلح را پی ریزی نموده و از این طریق راه را برای رسیدن به صلح جهانی هموار ساخته است. صلح و صفا روح اسلام است و واژه اسلام از ماده «سلم» گرفته شده است که متضمن معنای سلامت و امنیت و صلح و صفاست. قرآن کریم به پیروان خود دستور می دهد که همگی در حوزه سلم و صلح وارد شوند: «یا ایها الذین آمنوا ادخلو فی السّلم کافهً[۲]»

آن چنان که برخی از مفسرین گفته اند «سِلم» خیلی عمیق تر و عالی تر از صلح است؛ زیرا متضمن معنای سلامت و امنیت است که فراتر از صلح موقت ظاهری است.

خداوند به پیامبر اکرم (ص) دستور می دهد که اگر دشمنان تو، از در مسالمت و آشتی با تو وارد شدند تو نیز از فرصت استفاده کن و به این درخواست پاسخ مثبت بده: «اگر دشمنان تو به جانب صلح گراییدند تو نیز نسبت به صلح اظهار تمایل نما و بر خداوند توکل کن (نگران خیانت آنها نباش) و اگر قصد خدعه با تو را کردند خداوند برای تو کافی است» [۳]و در جایی دیگر می فرماید: «ای پیامبر! اگر این ها (دشمنان) از جنگ با شما کناره گیری نموده و اظهار صلح کردند، خداوند به شما اجازه جنگ با آنها را نمی دهد.»[۴]

آیه اخیر نه تنها پیامبر را به صلح با دشمنان دعوت می کند بلکه با دلداری و یاری خدا، از او رفع نگرانی می کند.

قرآن به مسلمانان دستور می دهد که اگر دو گروه از مسلمانان با هم درگیری پیدا کردند باید بکوشند که میان آنان صلح و سازش برقرار کنند و در صورت عدم تمکین یک گروه بر صلح عادلانه، با او بجنگند تا به صلح عادلانه تن دهد.[۵]

علاقه اسلام به صلح میان انسان ها به حدّی است که به افراد با ایمان نوید می دهد که شاید بر اثر نحوه رفتار مسلمانان، میان آنها و دشمنانشان پیوند دوستی پدید آید:

«عَسَی اللّهُ أَنْ یجْعَلَ بَینَکمْ وَ بَینَ الَّذِینَ عادَیتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّهً وَ اللّهُ قَدِیرٌ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»[۶]

یعنی امید است که خداوند میان شما و کسانی که آنان را دشمن داشته اید پیوند دوستی قرار دهد. خداوند، توانا و خداوند آمرزنده و مهربان است.

قرآن کریم با جمله «والصلح خیر»[۷] صلح را یک اقدام برتر فرا راه روابط فردی و اجتماعی بشر قرار داده است.

اسلام، فکر همزیستی مسالمت آمیز میان پیروان ادیان الهی را به صورت اعلامیه جهانی مطرح می سازد و با وجه مشترک قرار دادن «کلمه حق و اعتقاد به خدای یکتا و نفی شرک» همگان را به یک ائتلاف و اتحاد جهانی دعوت می نماید:

«قُلْ یا أَهْلَ الْکتابِ تَعالَوْا إِلی کلِمَهٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِک بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ»[۸]

یعنی بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی (شعاری) که میان ما و شما یکسان است: جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما، بعض دیگر را – به غیر از خدا ـ به پروردگاری نگیرد. هرگاه سر باز زنند بگویید: که گواه باشید که ما مسلمانیم.

سیاست مسالمت جویانه اسلام حتی در دعوت کفار و مشرکین به اسلام نیز نمایان است آن جا که می فرماید:

«ای پیامبر! با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما، و با آنها با روشی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن.. .»[۹] در این آیه سه راه برای دعوت مردم به دین خدا مطرح گردیده است: برهان، موعظه نیکو و مناظره به شیوه نیکوتر. این آیه هم موعظه را با قید نیکو و هم مناظره را به قید نیکوتر بیان کرده است تا در دعوت مردم به دین خدا از شیوه های تند و پرخاشگرانه و غیرمسالمت آمیز جویانه کمک گرفته نشود.

سیره عملی پیامبر اسلام(ص) در انعقاد پیمانهای صلح و عدم تعرض به همدیگر، با گروه های مختلف اهل کتاب و مشرکان، حکایت از صلح طلبی اسلام و ضرورت همزیستی مسالمت آمیز دارد. پیمان ترک مخاصمه ده ساله پیامبر اسلام(ص) با مشرکان مکه (صلح حدیبیه) و سایر پیمانها، نشانه هایی از توجه و کوشش آیین اسلام به نزدیک سازی قلوب انسانها می باشد.[۱۰]

قرآن به مسلمانان سفارش می کند تا موقعی که مشرکان به پیمان ترک مخاصمه و عدم تعرض پای بندی نشان می دهند، پیمان آنها محترم است.[۱۱]

برخورد پیامبر اکرم(ص) با مشرکان مکه در فتح مکه، حاکی از روحیه مسالمت جویانه آن حضرت در برخورد با مخالفان و دشمنان خود می باشد. پیامبر اکرم (ص) برای فتح مکه، پرچم را به دست یکی از یاران خود به نام «سعدبن عباده» داد. او هنگام ورود فاتحانه به این شهر، این شعار تند را سر داد: «الیوم یوم الملحمه، الیوم تستحلّ الحرمه، الیوم اذلّ اللّه قریشا» وقتی پیامبر اکرم(ص) از این شعار خشونت بار آگاه گردید، فورا سعدبن عباده را از فرماندهی عزل کرد و پرچم را به دست فرزند او «قیس بن سعد» داد و فرمان داد که این شعار را که درست نقطه مقابل شعار پدرش می باشد مطرح کند:

«الیوم یوم المرحمه، الیوم اعزّ اللّه قریشا» یعنی امروز روز رحمت و لطف است، امروز روزی است که خداوند قریش را عزیز و گرامی قرار داد.

حضرت علی در نامه خود به مالک اشتر چنین می فرماید:

«پیشنهاد هیچ صلحی را که خشنودی خدا در آن است رد مکن که آسایش رزمندگان و آرامش فکری تو و امنیت کشور در صلح تأمین می گردد…. »[۱۲]

در این جا توجه به سه نکته ضروری است:

۱- با وجود مبنا قرار گرفتن صلح در اسلام، ضرورت های جنگی از دیدگاه شارع مقدس اسلام دور نمانده است. در اسلام جنگ برای مقابله با ظالمان و ستمگران و کسانی که مؤمنان را از دیار خود اخراج می کنند و به انحای مختلف قصد محو نام خدا و جلوگیری از بیداری افکار و هدایت دلها را دارند و نیز مبارزه در راه خدا و احقاق حقوق مستضعفان و محرومان حق طلب و رهایی آنها از زیر ظلم و نظایر آن، به عنوان یک فریضه الهی مورد تأکید قرار گرفته است.[۱۳]

۲- در نگاه اسلام روابط دوستانه و مسالمت جویانه با دولت های محارب ممنوع است. منظور از دولت های محارب دولت هایی هستند که با مسلمانان در حال جنگ اند و موجودیت کشور اسلامی را به رسمیت نمی شناسند و به اصل عدم مداخله در کشورهای دیگر اعتنایی ندارند.

در اصل ۱۴ قانون اساسی آمده است: «به حکم آیه شریفه:

«لا ینْهاکمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقاتِلُوکمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یخْرِجُوکمْ مِنْ دِیارِکمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»[۱۴]

دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.»

جالب این است که آیه مزبور و آیه بعد از آن، روابط دوستانه برقرار کردن یا سرباز زدن از آن را از نگاه اسلام مطرح می کنند. معنای این دو آیه چنین است: «خداوند شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند، نهی نمی کند چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد. شما را تنها از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است.»

۳- از دیدگاه اسلام، مسلمانان در روابط خود با کفار و بیگانگان، حق ندارند چنان با آنها رابطه دوستی برقرار کنند که عزت اسلامی در معرض مخاطره قرار گیرد و نیز حق ندارند آنها را محرم اسرار خود قرار دهند؛ زیرا ممکن است با آگاهی از رازها و اطلاع از امور سرّی مسلمانان، راه تسلط و استعمار را بر جامعه اسلامی باز کنند. قرآن کریم در این رابطه می فرماید:

«ای افراد باایمان، هیچ گاه بیگانه ای را محرم اسرار خود قرار ندهید و بر رازهای پنهان خود آگاه نسازید؛ زیرا آنان از هرگونه شر و فسادی درباره شما کوتاهی نمی کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. نشانه های دشمنی با شما از دهان و کلامشان آشکار شده و آن چه در دلهایشان پنهان می دارند از آن بیشتر است. ما آیات را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید.»[۱۵]

«آنهایی که کافران را به جای مؤمنان دوست خود انتخاب می کنند، آیا عزت و آبرو را نزد آنان می جویند! با این که همه عزّت ها از آنِ خداست.»[۱۶]

«ای کسانی که ایمان آوردید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید، شما نسبت به آنها اظهار دوستی و محبت می کنید در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده، کافر شده اند…. »[۱۷]

۲- احترام به قراردادها و معاهدات

بی شک اصل احترام به قراردادها و پای بندی به تعهدات، اساس هرنوع زندگی اجتماعی است و بدون آن روابط اجتماعی، استوار نمی گردد. اصل وفای به عهد و پذیرش تعهدات، ریشه در عمق فطرت انسان دارد. ویل دورانت می گوید: «مذهب به مدد شعائر خود میثاق های بشری را به صورت روابط با مهابت انسان و خدا درآورد و از این راه استحکام و ثبات به وجود آورده است.»[۱۸]

در قرآن کریم مکرر از لزوم پای بندی به عقدها و عهدها سخن به میان آمده است:

«أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْولاً»؛[۱۹] یعنی به پیمانها وفا کنید که به راستی از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»؛[۲۰] یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید به قراردادها وفا کنید.

«وَ الَّذِینَ هُمْ لأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ»[۲۱]یعنی یکی از اوصاف مؤمنین این است که امانت ها و پیمان های خویش را رعایت می کنند.

قرآن برای ترسیم عمل زشت پیمان شکنان، عمل پیمان شکنی را همانند کار آن زنی می داند که بافته خود را وامی تابد:

«وَ لا تَکونُوا کالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً»؛[۲۲] یعنی به سان آن زن ریسنده نباشید که رشته خود را پس از استحکام وامی تابد.

در اهمیت پایبندی به پیمان، همین بس که قرآن به مسلمانان دستور می دهد که تا زمانی که مشرکان به عهد و پیمان خود وفا دارند وفادار باشند و آغازگر پیمان شکنی نباشند.

«با آنان که نزد مسجدالحرام (مکه) پیمان بستید تا آنان به پیمان خود وفادارند شما نیز به پیمان خود وفادار باشید.»[۲۳]

«پیمان آنان را تا آخرین مدتش به پایان برسانید که خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.»[۲۴]

پای بندی به پیمان ها آن قدر مهم است که قرآن می فرماید: «اگر مسلمانان از شما یاری خواستند آنان را کمک کنید مگر در صورتی که آنان بر ضد گروهی کمک خواهی کنند که میان شما و آن گروه پیمان صلح برقرار است. خداوند از اعمال شما آگاه است.»[۲۵]

در سیره پیامبر اکرم(ص) نمونه های زیادی از معاهدات با قبایل و دولت ها دیده می شود که نشان دهنده مشروعیت قراردادهای بین المللی در اسلام است. پیامبر(ص) پس از امضای قرارداد با مشرکین در حدیبیه، کاملاً به شروط آن وفادار ماند.[۲۶]

حضرت علی علیه السلام در نامه خود به مالک اشتر می فرماید: «مالک! اگر با دشمنان، پیمان بستی و آنها را امان دادی به پیمانت وفادار باش و پناه دادن خود را محترم به شمار؛ زیرا در اجتماع مردم با همه اختلافاتی که دارند، چیزی مهمتر و مقبولتر از درستی پیمان نیست. پس پیمان را هیچگاه نشکن و دشمنت را هم فریب مده… خداوند همین پایبندی به عهد را، پناه گاهی برای آرامش خاطر مردم قرار داده است. پس نباید در آن مکر و فریب راه داشته باشد و بعد از برقراری و استوار نمودن عهد، سخنان دوپهلو مگو.»[۲۷]

هنگامی که حضرت علی(ع) در جنگ صفین در اثر فشار یاران خود، به امضای پیمان متارکه جنگ و سپردن جریان به حکمیت مجبور شد، همان گروه فشار، از کار خود پشیمان شده و به علی(ع) اصرار ورزیدند که پیمان خود را نادیده بگیرد و نبرد را آغاز کند. امام با تندی به پیشنهاد آنان پاسخ منفی دادند و فرمودند:

«وای بر شما، آیا پس از بستن پیمان با رضایت طرفین، از پیمان خود برگردم؟! مگر خدا در قرآن دستور نمی دهد که به عهدها وفادار باشید و باز می گوید: به پیمان های الهی آنگاه که پیمان بستید وفادار باشید. و باز می گوید: پیمانهای خود را پس از استوار ساختن نشکنید در حالی که خدا را بر خود ضامن قرار داده اید، خداوند از اعمال شما آگاه است.»[۲۸]

۳- حمایت های انسانی در سطح بین المللی

بر اساس قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی سعادت وخوشبختی همه افراد بشر را آرمان خوددانسته و خود را موظف به حمایت از حقوق همه انسان ها خصوصا مسلمانان و مستضعفان جهان می داند.[۲۹]

حمایت از حقوق همه انسان ها خصوصا مظلومان و محرومان و مستضعفان، از دیدگاه اسلام وظیفه اساسی برای همه مسلمانان است. مسلمانان نمی توانند نسبت به سعادت و خوشبختی و حقوق انسان های دیگر بی تفاوت باشند؛ زیرا انسان دوستی و حمایت از اصول و ارزش های انسانی و تلاش در راه تحقق بخشیدن به آرمان های مشترک بشری و بالأخره حمایت از عدالت و آزادی و استقلال و صلح و امنیت، از آموزه های روشن و بدیهی اسلام است.

پیام ارسال رسل و انزال کتب از جانب خداوند، چیزی جز اراده الهی برای رساندن جامعه بشری به خوشبختی و سعادت و هدایت و عدالت و اخلاق نیست: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمِیزانَ لِیقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ»؛[۳۰] یعنی ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان (قوانین عادلانه) را نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.

این آیه به صراحت فلسفه ارسال رسل و انزال کتب را برپایی عدالت به وسیله همه مردم معرفی می کند.

قرآن کریم پیامبر را «رحمه للعالمین»[۳۱] معرفی می کند و شعار و پیام او را رهایی از زنجیرها و اسارتها و سختی ها و گمراهی ها می داند.[۳۲]

بر همین اساس بسیاری از خطابات و دعوتهای قرآن به صورت عام مانند «یا ایهاالانسان»، «یا ایهاالناس» و «یا بنی آدم» آمده است.

بر اساس قرآن کریم حمایت از مستضعفان جهان وظیفه همه مسلمان هاست: «چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مستضعف که فریاد یاری خواهی سرمی دهند پیکار نمی کنید؟»[۳۳]

در روایات نیز حمایت از مظلومان یک وظیفه تردید ناپذیر دینی به حساب آمده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود:

«من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»؛۶ یعنی کسی که ندای ندادهنده ای را برای یاری خواهی بشنود و او را یاری ندهد مسلمان نیست.

در وصیت امام علی علیه السلام به امام حسن و امام حسین علیه السلام آمده است: «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا»؛ یعنی همواره دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.[۳۴]

«ممکن است طرف با ما نخواهد بجنگد ولی مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده افراد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.