پاورپوینت کامل تأثیر علامه و شهید مطهـری در پاسخگویی به شبهات ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأثیر علامه و شهید مطهـری در پاسخگویی به شبهات ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأثیر علامه و شهید مطهـری در پاسخگویی به شبهات ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تأثیر علامه و شهید مطهـری در پاسخگویی به شبهات ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده:

بدون شک در دورانی که هجوم گسترده ای از سوی مکاتب مادی و بشری، مانند مارکسیسم اعتقادات جوانان مسلمان را نشانه گرفته بود تفکر و اندیشه های علمایی مانند شهید مطهری و علامه طباطبایی رحمت الله علیهما بود که با رویکرد عقلی توانست در برابر این شبهات و انحرافات سدی مستحکم بنا کند به طوری که پس از سالها هنوز کلامشان تازه و قابل استفاده است.

این مقاله پس از بیان چیستی شبهه، خاستگاه، قلمرو و معیارآن، نقش علامه طباطبایی و شهید مطهری رحمت الله علیهما را در پاسخگویی به شبهات با رویکرد معرفت شناسی تبیین خواهد نمود. کلیدواژه: شهید مطهری، شبهه، فلسفه، علامه طباطبایی

درآمد سخن

علوم عقلی و دین از کهن ترین جلوه های فرهنگ و تمدن بشری بوده اند، و به اعتقاد برخی، دیدگاه رایج در میان متفکران تا قبل از عصر روشنگری، براین بود که در میان دانش های مزبور، فلسفه خدمتکار الهیات است.

«علاقه دیرین بشر به مسایل دینی، متفکران را به تحقیق درباره معنای دعاوی ادیان مختلف و دلایل و شواهدی که این دعاوی برآنها مبتنی است، رهنمون شده است، (پاپکین و استرول، ۱۳۵۴: ۲۰۵) سرّ مطلب از نظر حدیثی این است که احادیث شیعه، برخلاف احادیث اهل تسنن، مشتمل است بر یک سلسله احادیثی که در آنها مسائل عمیق ماوراء الطبیعی یا اجتماعی به شیوه منطقی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است.

بنابر این در خود احادیث شیعه، تکلم به معنی تفکر عقلانی و تجزیه و تحلیل ذهنی صورت گرفته است. به همین جهت شیعه به دو گروه: اهل الحدیث و اهل الکلام تقسیم شده اند، آنچنان که اهل تسنن تقسیم شدند.

از طرفی، فلاسفه شیعه بدون اینکه فلسفه را به شکل کلام درآورند و از صورت حکمت برهانی به صورت حکمت جدلی خارج سازند، با الهام از وحی قرآن و افاضات پیشوایان دینی، عقاید واصول اسلامی را تحکیم کردند.

از این رو اگر ما بخواهیم متکلمان شیعه را برشماریم و مقصودمان همه کسانی باشد که درباره عقاید اسلامی شیعه تفکر عقلی داشته اند، هم جماعتی از راویان حدیث و هم جماعتی از فلاسفه شیعه را باید جزء آنها بدانیم، زیرا چنانکه گفتیم حدیث شیعه و فلسفه شیعه هر دو وظیفه علم کلام را بهتر از خود علم کلام انجام داده اند (مطهری، آشنایی با علوم اسلامی کلام، ۱۳۸۲: ۹۳)

از دیگر متفکرانی که براین نکته تفطن یافته پرفسور هانری کرین است، نامبرده درباره الهام گیری تفکر فلسفی شیعی از سخنان امام علی(ع) گفته است. «نهج البلاغه را می توان به عنوان یکی از مهمترین منابع اصول عقاید دانست که از طرف متفکران شیعی تعلیم شده است، فلسفه شیعه ترکیب و سیمای مخصوص خود را از این منبع اتخاذ کرده است. (هانری کربن ۱۳۶۸، ۳۸)

تبیین مسئله

دفاع از عقاید دینی و پاسداری از سنگرهای اعتقادی و ایدئولوژیکی، یکی از اهداف مقدس و رسالت های خطیر پیامبران الهی بوده و از ارزش بسیار والایی برخوردار است، امام صادق(ع) دانشمندان شیعه را مجاهدانی دانسته است که از هجوم دشمنان بر عقاید شیعیانی که قدرت پاسخگوئی به شبهات شیاطین را ندارند، جلوگیری می نمایند و حتی ارزش جهاد اعتقادی آنان را از جهاد با جسم و جان بالاتر توصیف نموده است (طبرسی، ۱۴۰۳: ۱۷) همچنان که، عمده ترین انگیزه ظهور علم کلام به عنوان یکی از علوم ویژه اسلامی، دفاع از عقاید دینی و مبارزه با اندیشه های الحادی و پاسخگوئی به شبهات معترضان بوده است.

متکلمین، در تعریف علم کلام از ویژگی مزبور با عنوان فایده علم کلام یا رسالت متکلم چنین تعبیر کرده اند «فایده، علم کلام مربوط به اصول اسلامی است که عبارت است از حفظ عقاید دینی در برابر شبهات اهل باطل (لاهیجی،۱۳۸۳: ۱۲)«علم کلام، علمی است که انسان به کمک آن می تواند با اقامه دلایل و رد شبهات، عقاید دینی را اثبات کند.» (جرجانی،۱۴۱۹: ۷)

چیستی شبهه

شبهه، پوشیدگی کار و مانند آن را گویند و نیز امری که درآن حکم به صواب و خطا نکنند، گفته شده است که شبهه اسم است از اشتباه و آن در اموری است که جواز و حرمت، صحت و فساد، حق و باطل اشتباه شده باشد و بالجمله اموری که تشخیص آنها ممکن نباشد (دهخدا) و از نظر برخی فرهنگ نویسان شبهه، معادل شک، رویکرد و کارکردی ذهنی است که جلوه های عملی، اجرائی، رفتاری مثبت و غالباً منفی دارد و در حوزه های فلسفه وکلام و در قرآن و حدیث، اخلاق و روانشناسی فقه و حقوق مورد توجه دانشمندان بوده است. (دائره المعارف تشیع)

بنابراین شبهه در معنای مصدری، ایجاد تردید و اشتباه انداختن است و در معنی اسم مصدری، شک را گویند. در معنی مصدری کلام حضرت امیر(ع) است که فرمود: شبهه تنها از این جهت شبهه نامیده شده که شباهتی به حق دارد. (نهج البلاغه، خطبه ۳۸) ظاهر آن حق است و باطنش باطل و از همین پوشش برای فریب مردم با استدلال های بی اساس استفاده می شود، شبیه عذرهای واهی که اصحاب جنگ جمل و معاویه برای آتش افروزی به آن استفاده می جستند.

در معنی اسم مصدری یکی شک مثبت است که راهنمای عمل می باشد و فاعل آگاهانه شک می کند تا به یقین برسد و براساس آن حضرت ابراهیم (ع) در مدت سلوک سازنده اش درجستجوی خداوند و نیز در معاد شک می کند.

و دیگری شک منفی ویرانگر است و آن شک دراصول مسلم دینی و مبانی اخلاق است که آیه «أفی الله شک فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، ۱۰) ناظر بر آن می باشد.

و در اصطلاح متکلمین شبهه به سوالی اطلاق می شود که به قصد تشکیک در ضرروی دین فضای معرفتی اهل ایمان را تاریک می کند تا به خروج از دین یا تضعیف ایمان منتهی شود.

خاستگاه شبهات جدید

۱- فلسفه دین، زمینه شبهه بعد از عصر روشنگری با رویکرد جدید به فلسفه دچار تغییری بنیادین شد و دیدگاهی که فلسفه را در خدمت الهیات می دانست مطرود گردید و به جای آن، فلسفه خدمتکار علوم طبیعی وانسانی گردید و پس از یک دوره فترت ادامه این روند به پیدایش فلسفه دین انجامید.

اما فلسفه که بار دیگر به الهیات گرایش یافت دیگر آن فلسفه مدافع الهیات نبود و نه تنها از نقش کلامی خود برای برهانی کردن اعتقادات عدول نمود بلکه در یک مواجهه خصمانه با دین، بیشتر پرسشگر و شبهه انگیز بوده است. لذا «فلسفه دین به هیچ وجه صرفاً نامی دیگر برای الهیات عقلانی، به معنای سنتی اش نیست، چرا که درست همان معیارهای عقلی ای که در مسایل الهیاتی به کارگرفته می شوند، تغییر یافته اند…

امروزه محاوره میان فلسفه و الهیات صرفاً امری نیست میان ذهن سوال گر فیلسوف و روح پرهیزگار عالم الهیات، هرسوالی با انتظارهایی ناگفته، در مورد نوع جوابی که ممکن است شایسته بنماید، همراه است، هر جستجویی از دلیل، معیاری را برای تببین، پیش فرض دارد، انتظارها و پیش فرضهائی که فلسفه دین را تغذیه می کنند و عمیقاً رنگ و بوی اندیشه جدید غرب را با خود دارند. و در درون حصارهای چند دانشگاه در سرزمین های دور افتاده بیگانه محصور نیست، بلکه بخشی از جو فرهنگی غرب است با حجم و اندازه ای چنان وسیع که خود را برای هجوم به جهان اسلام آماده می کنند.

از آنجا که انواع مخالف محصولات فکری غرب در بازار فراوان است و ما مسلمانان نمی توانیم انتظار داشته باشیم که به این زودی ها در همه عرصه ها، سهم خود را در بازار به دست آوریم ولی می توانیم انتظار داشته باشیم که در حوزه هایی که در گذشته تفکرات اسلامی قوت خود را نشان داده، رقابتی تهاجمی داشته باشیم و آن را مبنا قرار داده، به حوزه های دیگر نیز گسترش دهیم. (لگنهاوزن، نقد ونظر: ۹، صص ۶- ۵۸)

این شرایط در دوران حیات مطهری ایشان را به عرصه مطالعه فلسفه دین کشانید یعنی مطهری به عنوان یک متفکر دینی که در صدد آسیب شناسی و احیاگری دین بود، وارد حوزه مطالعات نظری و فلسفی دین گردید.

از این رو می توان گفت ایشان نیز تاملاتی فلسفی در باره دین دارند با این تفاوت که معمولا مطالعه فلسفی دین با رویکرد فلسفی و از دریچه فلسفه و بدون پیش فرض انجام می شود در حالی که مطهری، تحقیق فلسفی درباره دین را از زاویه کلامی با رویکرد فلسفی و داشتن پیش فرض دفاع از دین و دینداری انجام داد.

به عبارت دیگر ماهیت اساسی نگاه مطهری را به دین می توان در آسیب شناسی دینی دانست بدین معنا که وی در صدد شناخت آسیب ها و شبهاتی که بر دین و معرفت دینی و دینداری وارد شده بود و یا ممکن بود که وارد آید، بر آمد تا بتواند پاسخ ها و درمان های لازم را برای آنها بیابد.

وی به مرور به مطالعه عقاید و اندیشه های دیگر، خصوصا، نظریات غربی ها و روشنفکران درباره دین پرداخت و بر آن بود که با شناخت آسیب های وارد از سوی آنها به جامعه اسلامی، با استفاده از منابع اسلامی پاسخ های لازم را ارائه نماید. (دژاکام،۱۳۸۴: ۶ و۹) ودر این راستا ضمن تعریف دین و بیان منشا آن به شبهات تعدادی از فلاسفه غرب مانند فوئر باخ، اگوست کنت، اسپنسر، برتراند راسل، دور کهیم و نظریه مارکسیسم پاسخ دادند. (مطهری، ۱۳۸۲: ۴۰۹/۲)

بنابراین فلسفه دین که در فضای الهیات مسیحی و تحولات تاریخی غرب متولد شده، نمی تواند ارزیابی دقیقی از دین اسلام داشته باشد، لذا فلسفه دین موجود، ضمن تقابل با دین اسلام شبهات و مسائل مختلفی را پیش روی ما قرار داده است.

۲- تقابل سنت و تجدد، بستر شبهه در مواجهه مزبور بیشتر آماده شد. روشنفکران سکولار که می خواستند این دو را با یکدیگر جمع کنند با رویکرد معرفت شناسی برخی تغییرات را ایجاد کردند که به نفع تجدد بسیاری از آموزه های دینی مصادره شد. آنها سعی می کردند با تطبیق علوم تجربی با قرآن وروایات، به دین یک رویکرد اجتماعی بدهند و خود نیز از این موضع در مقام دفاع از دین بر آیند. مطهری در این باب چنین می گوید: «عجبا می خواهند با اندیشه هایی که چکیده افکار مستشار و وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلغان مسیحی در مصر و افکار یهودی ماتریالیست و اندیشه های ژان پل سارتر اگزیستالیست ضد خدا و عقاید دورکهایم، جامعه شناس ضد مذهب، اسلام نوین بسازند.» (مطهری، ۱۳۸۲: ۳۲۸/۳)جریان التقاطی راست مانند مهندس بازرگان متاثر از فضای مزبور به بیان رابطه علم و دین پرداختند و شهید مطهری بخشی از آثار خود را به رد چنین شبهاتی اختصاص داده اند.

گستره شبهه

این گستره را از یک سو رسالت متکلم و هدف علم کلام و از سوی دیگر تلقی که از موضوع و مسئله کلامی خواهیم داشت، روشن می کند. هدف علم کلام دفاع عقلانی از تمام گزاره های دینی است و در این راستا متکلم باید در مقام دفاع به زدودن شبهات از همه گزارهها و آموزه های دینی بپردازد که شامل گزاره های جهان شناختی، طبیعت شناختی، تاریخی و انسان شناختی، قرآن و سنت نیز گزاره های اخلاقی، فقهی و حقوقی اسلام است.

رویکرد مزبور نظر شهید مطهری که جهت و حدث مسایل علم کلام را، و حدث در غرض و هدف دانستهاند تأمین می نماید. اما برابر با دیدگاهی که وجه تمایز علوم را به موضوع دانسته و بر اساس آن مسئله کلامی را استوار می نماید تبیین دیگری خواهد داشت. برخی موضوع کلام را ذات یا صفات خداوند می دانند (جرجانی،۱۴۱۹: ۷) و بعضی یگر موضوع علم کلام را امور متعدد دانسته و جهت جامع آنها را انتساب آنها به مبدأ واحد (اعتقاد به خدا) برشمرده اند. (طوسی،۱۳۶۸: ۳۹۳)که طبق آن علم کلام اصاله شبهات اعتقادی را پاسخ میدهد و به تبع به تمام گزاره های دینی توجه دارد.

چگونگی ورود دیگر مباحث اسلامی به حوزه کلام بدین شرح است که گاهی به یکی از آموزه های دینی شبهه و نقدی وارد می شود نه از آن جهت که این آموزه در اسلام مطرح نیست بلکه از آن رو که با یکی از صفات خداوند تعارض دارد. آن آموزه دینی، گرچه گزاره اعتقادی به شمار نمی آید لیکن با یک عقیده دینی چالشی ایجاد می کند و مسأله کلامی را پدید می آورد.

برای نمونه، مسأله ارث زن به عنوان یک بحث فقهی در قرآن و سنت به صراحت بیان گشته است و همه فقها به آن اتفاق نظر دارند اما عدهای این مسأله فقهی را با مسأله عدل الهی -که یک بحث کلامی است- ربط می دهند و می گویند: اگر خداوند عادل است پس چرا ارث زن را نصف ارث مرد قرار داده است، نمونه دیگر این که، برخی از نویسندگان، به پاره ای از حوادث تاریخی قرآن خدشه وارد می سازند و حقانیت و صدق کلام الهی را که یک بحث کلامی است زیر سؤال می برند.

متکلمان اسلامی باید با روشی عقلانی به این گونه شبهات پاسخ گویند. پس کلام اسلامی از آن رو که با چالش و نزاع میان یک آموزه فقهی، اخلاقی، تاریخی، و غیره با آموزه اعتقادی روبرو می باشد ناچار است که برای دفاع از اسلام به همه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.