پاورپوینت کامل حُسنیه در دربار هارون ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حُسنیه در دربار هارون ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حُسنیه در دربار هارون ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حُسنیه در دربار هارون ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
>
همیشه در این فکر بودم که چرا مرا به اسم «حُسنیه» نام گذاری کردند. نام هایی مانند فاطمه، زهرا و زینب یا القاب دیگری از معصومین را همیشه شنیده بودم ولی نام حسنیه هیچ وقت در بین آن ها نبود، حتّی در میان نام های هیچ یک از مادران یا همسران امامان نیز با این نام برخورد نکرده بودم و از این موضوع ناراحت بودم که چرا والدینم این نام را برایم انتخاب کردند.
یک روز که با مادرم از نمایشگاه کتاب دیدن می کردیم ناگهان چشمم به کتابی افتاد که نام حسنیه با خط زیبایی بر آن نقش بسته بود. با اصرار از مادرم خواهش کردم که آن را برایم بخرد. وقتی به خانه رسیدیم ساعت ۱۱ بود و اصولاً وقت خواب. شام خوردیم و خوابیدم.
موقع خواب می خواستم کتابم را بخوانم. کتاب را دستم گرفتم. روی جلدش نوشته شده بود: «مناظره ی بانویی از شاگردان امام صادق (علیه السلام) در دربار هارون الرشید که با علمای اهل سنّت به بحث نشست و حقّانیت مکتب اهل بیت (علیهم السلام) را به اثبات رسانید».
وقتی این را خواندم خیلی از خانم «حسنیه» خوشم آمد و همین طور دعایش می کردم که خوابم برد. فردا صبح جلد تا شده ی کتاب روی صورتم اولین چیزی بود که دیدم. کتاب را که از روی صورتم برداشتم موقع نماز صبح بود.
بعد از نمازم به این فکر افتادم که در مورد حسنیه تحقیق کنم؛ پس دست به کار شدم و شروع به خواندن کتاب کردم. مفسّر کبیر ابوالفتح رازی روایت کرده است که در زمان خلافت هارون الرشید مردی بازرگان می زیست که مال و نعمت فراوانی داشت و از مشاهیر بغداد به شمار می رفت و در محبّت خاندان عترت و طهارت شهرتی تام داشت.
همیشه همراه امام صادق (علیه السلام) بود و به حضرت خدمت می کرد. با شهادت آن حضرت در اثر ظلم و ستم دشمنان اموال و دارایی هایش را از دست داد و به درویشی افتاد و از اموال دنیا چیزی به جز یک کنیز برایش باقی نمانده بود.
او حسنیه را وقتی که ۵ ساله بود خریده و به مکتب فرستاده بود. حسنیه مدت ۱۰ سال برای کسب علم و معرفت به محضر مبارک امام جعفر صادق (علیه السلام) شرفیاب می شود و قریب به بیست سال از عمرش را به مطالعه ی علوم دینی می گذراند.
زمانی که فقر و تنگ دستی خواجه شدّت گرفت از تنگی روزگار نزد کنیزش اظهار شکایت کرد و گفت: ای حسنیه! تو مانند فرزندم هستی و غیر از تو کسی را ندارم، زحمات زیادی برایت کشیده ام تا به این فضایل و کمالات آراسته شده ای اینک از تو می خواهم که چاره ای برایم بیندیشی تا از این تنگدستی نجات پیدا کنم.
حسنیه گفت: «ای خواجه به نظر من بهتر است که مرا برای فروش نزد هارون ببری و اگر او از بهای من پرسید بگو که صد هزار دینار زر رایج می ارزد. اگر گفت مگر او چه هنری دارد که چنین بهایی بر او گذارده ای بگو هنرش این است که اگر تمام علمای خود را جمع کنی تا در علوم و مسایل شرعی و دینی با او بحث کنند، بر همه پیروز می شود و به همه ی سؤالات پاسخ می دهد».
زمانی که خبر به هارون رسید کنیز را به حضور طلبید و از او مذهبش را پرسید. حسنیه گفت: دین مبین رسول خدا و مذهب اهل بیت او (علیهم السلام). هارون سخت آشفته شد و به وزیرش گفت: این کنیز بر مذهب ما نیست بگو او را بکشند. وزیر گفت: امّا او ادعای بزرگی کرده چنان چه علما مغلوب او شوند، در این صورت بر گردن شما حق دارد زیرا کشتن کنیزی که بتواند بر علما پیروز شود سزاوار نیست.
هارون از این سخن خوشش آمد و دستور داد علما و فقهای بغداد را که بزرگ آنان ابویوسف بود، حاضر کردند. چون علما از مذهب او سؤال کردند بدون هیچ ترسی اظهار کرد که بر مذهب اهل بیت (علیهم السلام) است، سپس با آنان، به مباحثه و مجادله پرداخت.
آیات قرآن و احادیث نبوی را به گونه ای تفسیر می کرد که کسی نمی توانست با او مقابله کند. هارون که اوضاع را این چنین دید، ناراحت شد و دستور داد ابراهیم بن خالد عونی، داناترینِ علمای بصره، که چهار صد تن از علمای روزگار در بصره در کلاس درس او حاضر می شدند را حاضر کردند. ولی حسنیه بی اعتنا به جلال و جبروت مجلس پیش رفت و مقابل وی نشست.
حسنیه در میان علمای بزرگ زمان با فصاحت تمام به سؤالات آن ها پاسخ می گفت و اشکالات آنان را بسیار زیبا و متین جواب می داد و قاطعانه رد می نمود به طوری که حاضرین از سخنان او حیران مانده بودند.
یکی از سخنرانی های بی بی حسنیه که خیلی مرا جذب کرد، روشنگری ایشان در مورد مصایب اهل بیت (علیهم السلام) و شهادت جان گداز اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بود.
حسنیه در قسمتی از صحبت هایش می گوید: «هر عاقلی می داند که شما دشمنان اهل بیت رسول خدا هستید و بزرگان شما قاتلان اهل بیتند و آن را آشکار نمی کردند ولی خدا به پیامبر آن را خبر داده بود و بعد از آن حضرت دشمنی خود را ظاهر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 