پاورپوینت کامل علم بهتر است یا فرزند؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علم بهتر است یا فرزند؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علم بهتر است یا فرزند؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علم بهتر است یا فرزند؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint :
>
یاد دوران مدرسه می افتم. همه با این موضوع انشاء درگیر بودیم که «علم بهتر است یا ثروت؟» و همیشه اندر مزایای علم می نوشتیم و آرزوی آن را داشتیم که مقامات علمی بالا کسب کنیم غافل از این که علم را باید در راستای زندگی آموخت.
ظهر سه شنبه است. دیرم شده. کلاسم را رها کرده ام تا پسرم را ببرم دکتر. از سالن اجتماعات مدرسه که عبور می کنم صدای گفت وگو و خنده و شادی به گوشم می رسد.
قدری می ایستم و نگاه می کنم گروهی را که دور هم نشسته اند و با ورود افراد جدید به پامی خیزند و صدای همهمه شان بلند می شود. چه خبر است؟ نوشته ی روی دیوار مرا از نشست گروهی آگاه می سازد که تا سه سال قبل هم کلاس بوده اند و امروز را برای تجدید دیدار قرار داده اند.
دلم هوای دوستانم را کرده، امّا بیشتر از این نمی توانم بمانم، باید بروم.
از مطّب دکتر که برمی گردم یاد دوستانم می افتم: مریم و فائزه. چند سالی است از آن ها بی خبرم. چقدر دلم برایشان تنگ شده. به خانه که می رسم یک راست سراغ دفتر تلفن می روم.
یکی یکی شمار ه هایشان را می گیرم و دعوتشان می کنم. با خوشحالی می پذیرند. من هم خود را آماده ی پذیرایی از دوستان قدیمی ام می کنم.
مریم رأس ساعت وارد می شود. از وقتی می شناسمش همیشه دقیق و منظّم بوده. او را که با سنگینی خاصّی راه می رود در آغوش می گیرم و او فقط لبخند می زند.
هنوز احوال پرسی ما تمام نشده که زنگ به صدا در می آید. فائزه است. در را که باز می کنم قدری طول می کشد تا از پلّه ها بالا بیاید. وای خدای من! فائزه به همراه سه بچّه وارد می شود. یعنی بچّه های خودش هستند؟
باورم نمی شود. اوّل دختری وارد می شود با چادری زیبا می گوید اسمش مبینا است. او دختر بزرگ فائزه است و سال دوم راهنمایی. دومی دختری شیرین زبان و هشت ساله به نام نگار و پسری یک ونیم ساله که در آغوش فائزه است.
به آشپزخانه می روم تا نوشیدنی بیاورم. با خودم می گویم طفلکی چقدر خودش را گرفتار کرده است حتماً درسش را به خاطر بچّه ها رها کرده.
مریم که نگار را نزدیک خودش نشانده، فنجان چای را برمی دارد و می گوید: فائزه خوش به حالت! بچّه های خوب و سالمی داری.
فائزه می گوید: شما چی خانم دکتر؟ چندتا بچّه داری؟
من تازه اوّلی را باردار هستم.
بارک الله چه زرنگ! تا حالا فقط درس می خوندی؟
آره، آن قدر غرق درس شده بودم که می گفتم تا دکترا نگیرم ازدواج نمی کنم. ازدواج و بچّه منو از درس میندازه. حالا هم که ازدواج کرده ام و به خواست خدا باردار هستم خیلی نگرانم. به خاطر سنّ بالا، امکان هرگونه عوارضی برای جنین وجود داره.
وارد بحثشان می شوم و می گویم: مریم جان همه چیز را به خدا بسپار انشاالله که طوری نیست.
مریم: ان شاءالله! امّا علم پزشکی می گوید که من خیلی زودتر از این ها باید بچّه دار می شدم.
فائزه: مریم تو که خواستگارهای خوبی داشتی چرا این قدر دیر ازدواج کردی؟
مریم: خیلی دیر هم ازدواج نکردم فقط نخواستم بچّه دار شوم تا وقتی که درسم تمام شود. حالا هم که درسم تمام شده اضطراب زیادی برای سلامتی بچّه ام دارم. علاوه بر آن تفاوت سنّی ام با فرزندم هم زیاد است.
فائزه: خوب بچّه دار می شدی درس هم می خوندی.
مریم: همیشه بچّه را مانع درس و تحصیل می دانستم. فائزه جان پس شما که بچّه داری حتماً درست را ناتمام گذاشته ای؟
فائزه لبخندی حاکی از رضایت می زند و می گوید: دکترا نگرفتم ولی به تازگی پایان نامه ی کارشناسی ارشدم را دفاع کردم.
د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 