پاورپوینت کامل ازدواج و طلاق هویدا ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ازدواج و طلاق هویدا ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ازدواج و طلاق هویدا ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ازدواج و طلاق هویدا ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

ازدواج امیرعباس هویدا مانند دیگر فصل های زندگی او، از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. پیچیدگی هایی که هم شامل انتخاب همسر و موقعیت زمانی آن است و هم نحوه زندگی و همسرداری.

از اولین روزهایی که امیرعباس هویدا در مدرسه فرانسوی های بیروت به بلوغ جنسی رسید و نخستین ارتباطات خود را با «رنه دومان » ـ که دختری زیبا روی بود ـ آغاز کرد، تا روزی که لیلا امامی خویی را به همسری برگزید، زن های زیادی در زندگی او رفت و آمد داشتند.

«رنه دومان» ـ که نویسنده کتاب معمای هویدا در سال ۱۳۷۷ ش، در بروکسل با او، گفتگو کرده است ـ اولین عشق دوران جوانی هویداست که تا پایان عمر هم در مکاتباتی که با او داشته، این ارتباط و علاقه را حفظ کرده است.

با توجه به حضور رنه دومان در بروکسل، می توان گفت: علی رغم دلایل مختلفی که برای تحصیل هویدا در بروکسل نقل شده شاید اصلی ترین علت آن، حضور این معشوقه جوان در بروکسل بوده است.

پس از او و بعد از بازگشت به ایران و استخدام در وزارت امورخارجه و سپس رفتن به خدمت سربازی در دایره مستشاری، ردپای زنی به نام پروین در زندگی اوست. حضور این زن در زندگی هویدا، گویا با اعزام او به اولین مأموریت اداری به فرانسه، پایان می پذیرد و پس از آن، ارتباطات گسترده او با زن های آلمانی در موقع حضور در اشتوتگارت که جزو زندگی بی بند و بار او و حسنعلی منصور در آن مقطع می باشد.

با بازگشت او به ایران و حضور در هیأت مدیره شرکت نفت نیز، زنانی در زندگی او حضور داشته اند.اما اولین و آخرین همسر رسمی او، لیلا امامی خویی است که به طور رسمی، ۵ سال و به طور غیررسمی نزدیک به دو دهه ـ از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۷ ـ با او بود.قبل از اینکه به تحلیل علت این انتخاب، اشاره شود، خوب است در خصوص، معرفی لیلا امامی، مطالبی برای ثبت در تاریخ، آورده شود.

لیلا امامی، نوه دختری میرزا حسن خان وثوق الدوله، عاقد قرارداد ننگین ۱۹۱۹ ـ بود. وثوق الدوله، که پدرش میرزا ابراهیم مستوفی (معتمد السلطنه) و مادرش، دختر میرزا علی خان امین الدوله بود، به علت حضور خانواده اش در دیوان سالاری قاجاریه، وقتی پدرش وزیر دربار اعظم شد، به جای او، مستوفی آذربایجان گردید و پس از آن به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید و بعدها هم نخست وزیر شد. او در همان هیأتی عضویت داشت که حکم اعدام شیخ فضل الله نوری را صادر کرد.

در کابینه دوم او ـ که به کابینه قرارداد مشهور شد ـ با امضای قرارداد ۱۹۱۹، در قبال این خدمت ۱۳۰ هزار لیره انگلیسی گرفت که از آن مقدار ۰۰۰/۴۰ لیره را به اکبرخان صارم الدوله و ۰۰۰/۳۰ لیره را هم به نصرت الدوله داد و بخشی از آنرا نیز به قلم به مزدان انگلیسی داد تا در نشریات، به دفاع از این قرارداد ننگین، مطلب بنویسند. در این موقع حبیب الله خان عین الملک ـ پدر هویدا ـ که با نشریات سید ضیاءالدین طباطبائی ـ نخست وزیر کودتای ۱۲۹۹ـ همکاری داشت، ۱۲ مقاله مسلسل در دفاع از قرارداد وثوق الدوله، در روزنامه رعد به رشته نگارش در آورد.

نقل است که در ایام بستن قرارداد، در ملاقاتی که بین وثوق الدوله و ادیب پیشاوری روی می دهد، وثوق الدوله از او می پرسد:«چطور شد که هندوستان به آن جمعیت زیاد را یک مشت انگلیسی آمدند و تمام آنجا را گرفتند و برای خود تصاحب کردند.»

و ادیب پاسخ می دهد:«در آنجا هم امثال شما زیاد بودند و انگلیس ها به توسط آنها تمام هندوستان را به تدریج اشغال نمودند. »[۱]، لیره های قرارداد ۱۹۱۹ که زمینه کودتای ۱۲۹۹ را فراهم کرد تا رضاخان بر کرسی شاهی ایران بنشیند، از سوی شرکت نفت انگلیس و ایران تأمین شد.

جالب این است که بدانیم که ـ داماد وثوق الدوله ـ نظام الدین امامی خوئی، پدر همسر هویدا ـ کمیسیر نفت در انگلیس بود و یک دهه ـ از حدود سال های ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۳ ـ در انگلستان حضور داشت.

البته پس از آنکه، رضاخان بر تخت سلطنت جای گرفت، رشو ه های دریافتی وثوق الدوله را پس گرفت و وثوق الدوله هم در شهریور ۱۳۲۰ که رضاخان رفت و برادر کوچکترش ـ احمد قوام ـ نخست وزیر شد، تلافی کرد. او از این فرصت در هم و بر هم استفاده گرفت و زمین های شرق تهران را که به میلیون ها متر می رسید، به نام خود ثبت کرد که سال های سال دودمان او، از این ثروت استفاده کنند.

وثوق الدوله، دارای هفت دختر و یک پسر بود و وقتی در سال ۱۳۲۹ مرد، اموال بسیار او، به فرزندانش رسید. یکی از این ها، ملکه وثوق، همسر نظام الدین امامی خویی، ـ مادر زن امیرعباس هویدا و حسنعلی منصور ـ بود و یکی هم، همسر علی امینی ـ نخست وزیر جنجالی دهه ۴۰ ـ که با فشار امریکائی ها، به صدارت رسید.

و اما نظام الدین امامی ـ پدر لیلی امامی ـ فرزند حاج میرزا یحیی امام جمعه خوئی بود که چند دوره نماینده مجلس بود و با شهید آیت الله سید حسن مدرس، در برخی از موضعگیری ها از جمله، مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله، همراهی داشت. او ۵ سال زودتر از وثوق الدوله از دنیا رفت، یعنی در سال ۱۳۲۴ شمسی.

لیلا امامی اولین فرزند ملکه وثوق و نظام الدین امامی در سال ۱۳۱۱ش، در شهر آبادان به دنیا آمد. از سن دوازده سالگی به انگلستان رفت و در آنجا تحصیل کرد.

قیافه ظاهری او از هیچ موهبتی برخوردار نبود و از طرف دیگر به لحاظ ژنتیک نیز، خصلت های مستبدانه و بی رحمی پدر بزرگش ـ وثوق الدوله ـ را به ارث برده بود و این هر دو، از او زنی با خصوصیاتی غیر قابل تحمل، ساخته بود.

امیرعباس هویدا ـ در رفتار و منش ـ فردی زیبا طلب بود و هر زنی که با او ارتباط داشت از زیبابی قابل توجهی برخوردار بود به همین دلیل انتخاب لیلا امامی با این خصلت ها نمی توانست تأمین کننده این روحیه او باشد. ولی چاره ای نبود. حسنعلی منصور قرار بود، نخست وزیر شود و قدرت را در دست بگیرد و او خواهر کوچکتر لیلا را ـ فریده امامی ـ که برخلاف لیلا، از چهر ه ای زیبا برخوردار بود، به همسری گرفته بود و برای تسلط بر او، لازم بود تا هویدا نیز، در نگاه اول، یک دل نه صد دل، عاشق لیلا شود! و با ابراز این عشق خود را به حسنعلی منصور نزدیکتر نماید. اصلاً در خانواده های حکومتگر در ایران، برقراری اینگونه ارتباطات برای رسیدن به قدرت، اصلی تغییر ناپذیر است و امیرعباس هویدا نیز، با این قاعده، آشنایی کافی داشت.

دکتر عباس میلانی که با ترس و لرز موفق به دیدار با لیلا امامی ـ در خانه یکی از خاله های او در پاریس، که به نظر می رسد، همسر دکتر علی امینی بوده ـ شده است، در معرفی او، به نکاتی به شرح زیر اشاره کرده است:

ـ زنی سرکش و مستقل!

ـ زنی بداخلاق

ـ زود از کوره در می رفت و به آسانی هم آرام نمی گرفت.

ـ اشراف زاده ای سرد و بی روح و متکبر بود.

ـ اغلب به هویدا فحش می داد.

ـ به کرات او را «نچس وزیر» خوانده بود.

ـ از مراسم رسمی بیزار بود و به ندرت در آنها شرکت می کرد.

ـ اغلب مشروب زیاد می خورد و مست می کرد و اسباب خجالت شوهرش می شد. [۲]

پس از مرگ حسن خان وثوق الدوله در سال ۱۳۲۹ ش، ماترک او ـ که از راه های مختلف در دوران حضورش در دیوانسالاری دوران قاجاریه و پهلوی به چنگ آورده بود ـ بین فرزندانش تقسیم شد و به هر یک از آنان، سهم چشمگیری رسید. لیلا امامی، که از این ثروت باد آورده بهره می برد، در سال ۱۳۳۴ به بهانه ادامه تحصیل به امریکا رفت و از دانشگاه کالیفرنیا در شهرهای برکلی و لوس آنجلس، در رشته هنر لیسانس گرفت. وی در سال ۱۳۳۸ به ایران بازگشت و در خدمت اصل ۴ ترومن قرار گرفت.

در همین موقع بود که مراسم ازدواج حسنعلی منصور و فریده امامی برگزار شد و در همین شب هم امیرعباس هویدا، به یک باره عاشق لیلا امامی شد.لیلا امامی در زمان حضور در امریکا، به جوانی که در همسایگی محل سکونتش بود، دل بست که بنابر نقل «جین بیکر» که دوست هم خانه لیلا بود و عباس میلانی موفق به گفتگو با او شد: «تنها عشق واقعی لیلا، همان جوان بود.»

امیرعباس هویدا که در این زمان در شرکت ملی نفت، با حمایت عبدالله انتظام و کنسرسیوم، یکه تاز بود، برای اثبات عشق خود به لیلا، با زیرکی، تزئین غرفه ایران در نمایشگاه بین المللی ازمیر را به او واگذار کرد که لیلا ضمن استقبال از این پیشنهاد، ممنون هم شد.

پس از این مرحله، یک روز لیلا امامی به دفتر مجلل امیرعباس هویدا در شرکت ملی نفت، دعوت شد. ماجرای این دعوت، از بیان عباس میلانی، به استناد صحبت هایش با لیلا امامی در هشتم مارس ۱۹۹۹ در پاریس، به شرح زیر است:

«لیلا گمان داشت هویدا برای او «کار دیگری پیدا کرده.» تا آن زمان روابطشان جدی و رسمی بود. لیلا می گفت: «اصرار داشتم او را آقای هویدا بخوانم.» اما آن روز در دفتر هویدا، به سرعت دریافت که دیدارش ربطی به تزئین داخلی ندارد. در عوض، هویدا از عشق خود به لیلا سخن گفت و از میلش به ازدواج. لیلا، پیشنهاد هویدا را رد کرد. می گفت: «آماده ازدواج نیستم، به علاوه تصور بچه دار شدن هم برایم دشوار است.» هویدا بلافاصله جواب داد که مسأله بچه برای او محلی از اعراب ندارد.

بی آنکه حالتی جدی بگیرد، توضیح داد که در گذشته، در نتیجه آزمایشات پزشکی، دریافته که هرگز پدر نمی تواند شد ـ لیلا سرانجام چاره ای جز اقرار به واقعیت نداشت. «من آماده ازدواج نیستم. به علاوه عاشق مردی در آمریکا هستم.» اما حتی به رغم این توضیحات، هویدا دست از طلب نکشید. نه تنها لیلا را در بسیاری از مهمانی ها می دید، بلکه کماکان سودایش را در سر داشت. ولی در عین حال، سیاست دیگر مشغله عمده ذهنش شده بود. ایران آبستن تحولاتی عظیم بود و هویدا هم عزم جزم کرده بود که در این تحولات نقشی مهم بازی کند.» [۳]

طبیعی بود که امیرعباس هویدا، می خواست از حسنعلی منصور جدایی ناپذیر باشد و حتی در زندگی خصوصی او با فریده امامی هم حضور داشته باشد و این امکان نداشت، مگر از طریق ارتباط با لیلا امامی و او این استعداد را داشت تا خود را عاشق دلباخته نشان دهد.

این عشق و عاشقی ادامه داشت تا اینکه برنامه ریزی ها و طرح های امریکایی به ثمر نشست و بالاخره حسنعلی منصور نخست وزیر و امیرعباس هویدا هم وزیر دارایی کابینه او شد.

در پایان پنجمین ماه نخست وزیری منصور ـ مرداد ماه ۱۳۴۳ـ او و همسرش، به همراه لیلا امامی و هویدا، برای استراحت راهی شمال کشور شدند و در کاخ تابستانی فاطمه پهلوی ـ چهارمین دختر رضاخان از آخرین همسرش عصمت الملوک ـ به تفریح پرداختند و در پایان هفته با ماشین اپل لیلا امامی که خودش رانندگی آن را به عهده داشت و امیرعباس نیز در صندلی جلو، کنار او نشسته بود و حسنعلی منصور و همسرش در صندلی عقب بودند، راهی تهران شدند. ساعت ۱۰ صبح بود که جمال امامی ـ عموی فریده و لیلا امامی ـ در منزلش جلسه داشت و اتفاقاً صحبت از هویدا هم شد که جمال امامی گفت:«مشارالیه مرد خوبی است ولیکن برای وزارت دارائی تجربه کافی ندارد.»

در این موقع، خبر تصادف حسنعلی منصور و همراهانش به او داده شد و او ضمن آنکه جلسه را ختم کرد، برای عیادت راهی بیمارستان پارس شد. [۴] اولین گزارش که پیرامون این حادثه تهیه شد، حکایت از حالت غیرعادی راننده اپل داشت:

«در بعضی از محافل مطلع شایع است که در موقع تصادف اتومبیل آقای نخست وزیر، خواهر خانم آقای منصور (دختر نظام الدین امامی) که رفیقه آقای هویدا، وزیر دارائی نیز می باشد، با حالت غیرعادی (مست) پشت فرمان اتومبیل قرار داشته و منجر به تصادف ماشین و مصدوم شدن سرنشینان اتومبیل گردیده است.» [۵]

با ترور حسنعلی منصور و نخست وزیری هویدا، حالات روحی فریده امامی به هم ریخت تا جایی که به همه کس و همه چیز، بد می گفت. حتی محمدرضا پهلوی را عامل کشته شدن شوهرش معرفی می کرد و بطور طبیعی نسبت به هویدایی که به جای همسرش، نخست وزیر شده بود هم، حساسیت داشت.

لیلا امامی که در این موقع، همواره همراه خواهرش فریده، بود، پس از چندی به همراه او راهی اروپا شد و امیرعباس هویدا هم علی رغم اینکه با او مکاتبه داشت، سرگرم فعالیت های نخست وزیری شد.

با گذشت دو سال از ماجرای قتل منصور و نخست وزیری هویدا، اواسط تیرماه ۱۳۴۵، لیلا امامی به ایران بازگشت و دو سه روز بعد از ورود به دیدار نخست وزیر رفت و بدون مقدمه گفت:«بیا عروسی کنیم»

ادامه این ماجرا، در نوشته دکتر عباس میلانی، به این شرح است:«هویدا حیرت زده شد، اما بلافاصله پذیرفت. لیلا اصرار داشت که هر چه زودتر ازدواج کنند. در عین حال تاکید داشت که «مراسم مجللی در کار نباشد.» قرار شد هفته بعد در ویلای هویدا در شمال ازدواج کنند. لیلا می گفت: «زمین این ویلا را من به او فروخته بودم. ..» درست یک هفته بعد از دیدار لیلا با هویدا، آن دو در مراسم ساده ای در ۲۹ تیرماه ۱۳۴۵ ازدواج کردند.

شاه و ملکه، پدر و مادر لیلا، مادر هویدا، دوست هویداـ دکتر منوچهر شاهقلی و همسرش ـ تنها میهمانان حاضر در مراسم بودند. .. روز بعد روزنامه ها و مجلات تهران مقالاتی همراه با عکس و تفصیلاتی در باب عروسی منتشر کردند. جملگی سادگی و بی تکلفی مراسم را می ستودند. اما منتقدان هویدا، ازدواجش را به انگیزه های پلید و مصلحت گرایانه تأویل می کردند. .. اما این زمزمه های گاه زهر آلود ظاهراً جوهر واقعی ازدواج را درک نمی کرد. انگیزه هویدا برای ازدواج بیش از هر چیز عشق و برای لیلا شکرگذاری بود.» [۶]

روایتی از شب ازدواج این دو ـ که حاکی از مصلحت اندیشی ظاهری این ازدواج است ـ به شرح زیر است:«حال و هوای لیلا را می توان در یکی از تصاویر آن شب سراغ کرد. کنار هویدا نشسته بود و او دستش را به دور بازوان لیلا گذاشته بود. اما لیلا انگار به حرکتی ظریف می خواست خود را از آغوش هویدا بیرون بکشد. لباس بی آستین زیبایی به تن و کفش های پاشنه بلند به پا داشت. سیگاری در یک دست و جام شرابی در دست دیگرش بود.» [۷]

ملکه وثوق به عنوان هدیه ازدواج از محل ارثی که از پدرش ـ وثوق الدوله ـ به او رسیده بود، خانه ای را به عروس و داماد بخشید.سه ماه بعد از این ازدواج، راننده نظام الدین امامی، که ملکه وثوق و لیلا امامی ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.