پاورپوینت کامل روسها چگونه حرم امام رضا(ع) را به توپ بستند؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روسها چگونه حرم امام رضا(ع) را به توپ بستند؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روسها چگونه حرم امام رضا(ع) را به توپ بستند؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روسها چگونه حرم امام رضا(ع) را به توپ بستند؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

روز دهم فروردین ۱۲۹۱ هجری شمسی، آستان قدس رضوی یکی از جنایات نابخشودنی استعمار روس را شاهد بود. در این روز بارگاه حضرت ثامن الحجج توسط نظامیان اشغالگر روسیه که درکشاکش نهضت مشروطه برای مبارزه با قیام مردم و سرکوب نهضت به شهرهای ایران تعرض کرده بودند، گلوله باران شد. مقاله زیر گزارش لحظه به لحظه این حادثه است.

یکی از موجبات بمباران آستان قدس رضوی مخالفت روسها با استخدام مورگان شوستر (Morgan Shuster) امریکائی بود که از بدو ورود او به ایران هر روز به بهانه ای توسل جسته و مزاحمت و تکدری پدید می آوردند. رفته رفته دامنه این نارضایتی ها وسعت یافت و کار بدان جا کشید که دولت روس خود را ناگزیر دید اولتیماتومی به دولت ایران بدهد و برای این کار سفیر روس در تاریخ ۱۸ ذی القعده ۱۳۲۹ اولتیماتومی تقدیم حکومت وقت نمود و چون از این اتمام حجت نتیجه ای نگرفت به دادن اولتیماتوم ثانوی مبادرت جست. یکی از مواد این اولتیماتوم عزل شوستر امریکائی بود و سایر مواد آن طوری تنظیم شده بود که به استقلال ایران لطمه وارد می ساخت.

وقتی که توده مردم از این اولتیماتوم ثانوی اطلاع حاصل نمودند مضطرب گشته دست به اقدامات شدیدی زدند و تمام شهرستان های ایران به جنبش در آمدند. یکی از شهرهائی که در این راه پیشقدم گردید و به مخالفت با روسها پرداخت، شهر مشهد بودکه مردم آن به محض اطلاع بر مواد اولتیماتوم ثانی انقلاب برپا کردند. شاگردان، مدارس را تعطیل نموده با علم و بیرق در کوچه و بازار به راه افتادند و تظاهراتی علیه روسها نمودند و این دولت را با آهنگی هیجان انگیز می خواندند:

آنچه اندر پرده داری آسمان بنما عیان

تن نخواهند داد بر ظلم و ستم ایرانیان

سربکف، جان در قدم داریم ما ورد زبان

یا که استقلال ایران یا که مرگ ناگهان

مردم شهرکه این التهاب جوانان را دیدند بیتاب گشته وارد دسته آنان شدند، هر قدمی که این جمع به جانب حرم مطهر بر می داشتند بر تعداد ازدحام کنندگان افزوده می شد. سرانجام این گروه انبوه به مسجد گوهرشاد رفته در آنجا به هیاهو پرداختند. در این موقع حاج شیخ مهدی سلطان المتکلمین که از وعاظ معروف و خوش بیان شهر بود، نزدیک غروب به منبر رفته، مواد اولتیماتوم ثانوی را به جهت مردم قرائت نمود، آن روز تا پاسی از شب رفته مردم در مسجد گوهر شاد ماندند و به مواعظ حاج شیخ مهدی و برخی دیگر که با لحنی مؤثر ایراد خطابه می نمودند گوش فرا دادند، این زمزمه ها روز به روز در مشهد زیادتر می شد و موجب رنجش خطر «کنیاژدابیژا» قونسول روس در مشهد می گشت.

چون او وضع را چنین دید، از دولت تزاری در خواست نمود تا سپاهیانی به مشهد بفرستد و منافع آن دولت را در این خطه حفظ نماید. متعاقب این درخواست در اوائل محرم ۱۳۳۰ هجری قشون روس با توپخانه و تجهیزات کامل از دروازه بالا خیابان وارد مشهد شده از کوچه تلگرافخانه قدم (مقابل کوچه آب میرزا) بطرف ارک دولتی رفتند. در این هنگام رکن الدوله «علینقی میرزا» والی خراسان بود. او به محض آنکه از ورود سپاهیان روسی با خبر شد، دستور داد قزاق خانه و باغ خونی و گل خطمی و سایر عمارات زیبائی که در اطراف محل دژبانی و شهرداری واقع شده بود، برای روسها تخلیه نمایند در این اوقات اعیان شهر مضطرب شده به نزد قونسول روس رفتندو علت وقوع حادثه را از «کنیاژدا بیژا» جویا شدند.

«دابیژا» در جواب آنان گفت «چون خراسان بواسطه ی همهمه مشروطه و استبداد مانند سایر شهرها دچار آشوب و فتنه شده است، این سپاهیان را برای حفظ و حراست رعایای خودمان که در این خطه اند وارد نموده ایم و مقصود دیگری نداریم.»

در راپورتی که سایکس قنسول انگلیس در مشهد به سفارت خود مقیم طهران در این باره داده می نویسد:«ماژور جنرال روکو به فرماندهی عساکر روس در خراسان منصوب شده است. وی در ۱۲ ژانویه (۲۲ دی ۱۲۹۱) با چهارصد هزار پیاده نظام وارد مشهد گردید. در پنجم فوریه (۱۶ بهمن ۱۲۹۰) اوضاع بسیار سخت و هراس انگیز شده است. مردم در کوچه و بازار به ازدحام پرداخته و شهربانی را به مبارزه می طلبند. سرانجام این جمع متفرق گردیدند.»

روکو که فرماندهی سپاهی روس را در خراسان داشت در اوایل ورود خود به مشهد مجلسی در خانه خود ترتیب داد و به طوری که طلیعه «جریده طوس» در این باره اظهار نظر می کند «نماینده ایالت و نماینده ی کارگزاری در آن مجلس حاضر نشدند و ژنرال خطابه ای مبنی بر همراهی و اظهار رضایت از نجابت و اصالت ملت ایران عنوان کرده در پایان خطابه خود بیان نمود:«امیدواریم بین دولتین روس و ایران به زودی رفع مناقشات شده و ما هم به میهن خود باز گردیم.»

پس از این دسته بندی ها «کنیاژدابیژا» باز هم راحت ننشسته شروع به تحریکات کرد و برای اجرای نقشه شوم خود سید محمد یزدی طالب الحق را که به واسطه شرارت، از تهران به مشهد، تبعید شده بود و یوسف خان هراتی[۱] که او هم از اشرار بودف به وعده و وعید دلگرم ساخته آنان را بر آن داشت تا انقلابی در مشهد بپا کنند.

یوسف خان که در مدرسه میرزا جعفر متحصن بود، در این هنگام به تحریک روسها از مدرسه خارج شده با متنفذین مشهد ملاقات نموده، گفت:«اگر می خواهید قشون روس از خراسان برود همه جمع شده بگوئید ما اعلیحضرت محمدعلیشاه سلطان محبوب خودمان را می خواهیم و احمد شاه را به سلطنت نمی شناسیم!»

این مرد شرور برای پیشرفت منظور خویش ابتدا در مسجد جنب قبرستانی که امروز محل دبستان «میر» است جلسه ای تشکیل داد و مردم مشهد را به خواستاری شاه مخلوع دعوت کرد و کاغذی هم به امضاء عده ای از حضار مجلس برای ساکنین شهر و دهات مشهد فرستاد که آنها با خیالات او هم عقیده و مساعد باشند.

یوسف خان پس از اجرای این طرح چند روزی هم در مسجد «میرهوا» ماند و جمعی را به حیله و تزویر دور خود جمع کرد تا اینکه بر تعداد غوغائیان افزود. سه روز پس از توقف او در مسجد میرهوا نایب علی اکبر نوغانی و طالب الحق که از یاران صمیمی او بودند، در سراچه ی تکیه متصل بگنبد خشتی که در محله نوغان قرار گرفته است، چادر زدند و آنجا را محل کار خود قرار دادند.

طالب الحق در این اوقات به هر کجا که میرفت و هر که را که می دید می گفت:«مشروطه کفر است، مشروطه خواه کافر، دموکراتها بابی هستند!»با تولید نگرانی در میان مردم کا را بدان جا کشید که رفته رفته تجار و کسبه از بیم یوسف خان و طالب الحق و اتباع ایشان دکاکین خود را بسته و از خانه هم بیرون نمی آمدند.

در بیستم ماه صفر ۱۳۳۰ نایب علی اکبرو پسرش چادر پائین خیابان را جمع کرده مخالفین مشروطه و طرفداران محمد علی شاه همه در مسجد گوهرشاد و صحنین متحصن شدند و چون عده ی غوغائیان زیاد شد و همه دارای اسلحه بودند دو دسته شدند. دسته طالب الحق و نایب علی اکبرنوغانی در مسجد جامع و صحن کهنه گرد آمده و دسته یوسف خان هم صحن نو را با چند حجره متصرف شدند و تفنگ داران دو طرف هم میان صحن کهنه و نو و مسجد گوهرشاد و اطراف بست بالا خیابان وپائین خیابان و بازار بزرگ پراکنده شدند و به نا امنی شهر مشهد افزودند.

دردهم ربیع الثانی، قشون تزاری گنبد مطهر حضرت رضا علیه السلام را به توپ بستند و در صبح روز دهم ربیع الثانی سالداتهای روسی (نظامیان روسی) به دستور «روکو» رئیس خود، در سمت جنوبی خارج شهر گرد آمدند. «روکو» نقشه گنبد مطهر و عمارات آستان قدس را در دست داشت و بر روی یک سه پایه نصب کرده بود و توپچی های او هم به همان نشان توپ را میزان می گرفتند.

توپها زیاد بود و به وسیله مفتول برقی به هم اتصال داشت، آن قسمتی را که «روکو» از گنبد مطهر نشان گرفته بود یک ضلع از گنبد بود، و تصور می نمود که به وسیله گلوله ها آن ضلع خراب خواهدشد و باقی گنبد از تعادل خارج گشته در هم خواهد ریخت. دو ساعت به غروب مانده بودکه پس از نشانه گیری عملیات شروع شد و تمام توپ ها یک باره به طرف گنبد مطهر آتش شد ولی هیچ یک کارگر نیفتاده، در گنبد ننشست.توپچی ها که قبلاً از اهمیت این گنبد و بارگاه داستانها شنیده بودند رنگ از رویشان پرید و چون ذهنشان پریشان شده بود، شلیک های بعدی بی اثر ماند!

در این هنگام «روکو» جعبه های روغن خواست و گلوله ها را به روغن اندود تا قابل نشستن باشد، و سپس شلیک دوم را شروع نمودند.در این موقع گلوله ها به هدف اصابت نمود و فریاد هورای سالداتها شهر مشهد را فراگرفت.ولی گنبد مطهر با وجود آن که مورد هدف هفده گلوله قرار گرفته بود، مقاومت نمود و آنطور که نقشه کشیده بودند در هم نغلطید ولی منظره آن شبیه به زمین زراعتی که شیار نموده باشند، شد.

سرکشیک میرزا علیرضا خادم باشی ثقه الاسلام «میرزا عبدالحمید» درباره این سانحه چنین می گوید که از اول بامداد افراد قشون روس در میان شهر پراکنده شدند و نمی گذاشتند احدی از جای خود حرکت کند. اینان عبور و مرور را مانع گشتند ولی پس از سه ساعت بگیر و ببند تمام شد و روس ها به مرکز خودبازگشتند. در این هنگام «روکو» قشون خود را سان دید و امر کرد توپچی ها سر توپهای شرپنل حاضر باشند. بعد از ظهر مجدداً سالداتها در سراسرشهر مشهد متفرق شدند و سه ساعت به غروب مانده ناگهان صدای شلیک توپهای روس از خارج و داخل شهر بلند شد و در هر ثانیه تقریباً صد گلوله توپ و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.