پاورپوینت کامل از طهران تا تهران ۴۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از طهران تا تهران ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از طهران تا تهران ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از طهران تا تهران ۴۰ اسلاید در PowerPoint :
این اواخر ظاهراً به دستور فرهنگستان، چنین معمول شده است که نام «طهران» پایتخت دولت شاهنشاهی را «تهران» با «تاء دو نقطه» بنویسند و چنین می نماید که غرض کسانی که این پیشنهاد را کرده و رأی خود را در این مورد به کرسی قبولی نشانده اند، تا حدی تبعیت از حس «وطن پرستی جغرافیایی» و رهایی از شرّ یکی از غلیظ ترین حروف الفبای مخصوص عربی، یعنی «طاء مؤلف» بوده که انصافاً تلفظ آن، اگر ایرانیان هم بخواهند آن را مانند قُرّاءِ حِجازی بر زبان بیاورند بسیار مشکل است.
در اینکه اصل نام این شهر «تهران» با تاء «دو نقطه» بوده و اصلاً «طاء مؤلف» در زبان فارسی وجود نداشته است، شکی نیست و یک عده از جغرافیون قدیم اسلامی نیز چنانکه عنقریب خواهیم گفت، نام آن را به همین وضع ضبط کرده اند. اعتماد السلطنه هم در جلد اول مرآت البلدان چون عجله داشته است که زودتر معلومات خود را در باب طهران به چاپ برساند و ظاهراً امیدی به انجام این کتاب خود نداشته (چنانکه مرآت البلدان نیز به جلد چهارم خاتمه پذیرفته) نام این شهر را برخلاف سیره همه مؤلفین معتبر از قرن پنجم به بعد با «تاء دو نقطه» آورده است.
نوشتن طهران با «تاء دو نقطه» در این اواخر تا آنجا که به خاطر دارم بیشتر بعد از انتشار روزنامه «ایران نو» شیوع یافت، چه این روزنامه که جمعی از مؤسسین و نگارندگان آن از همان حس وطن پرستی افراطی و نظایر آن خالی نبودند همه روزه در سرلوحه خود طهران را «تهران» می نوشت، کم کم جماعتی از مقلدین و تجددخواهان که به خیال خود هر خَرقِ اِجماع و مخالفت با سُنَنِ قدیمه را ممدوح و نوعی از تجدد و اصلاح می پندارند، در این شیوه از آن روزنامه پیروی کردند.
نگارنده هنوز هم طرفدار نوشتن طهران با «طاء مؤلف» هستم، ولی یقین داشته باشید که تعصب و اصرارم در حفظ این قاعده به اندازه تعصب و اصرار طرفداران «تهران» با «تاء دونقطه» نیست، چه می دانم که نوشتن نام این شهر چه به این املاء باشد چه به آن، نمی تواند نماینده هیچ حس مخالف یا موافق یا نفع و ضرری باشد، و این کیفیت در اصل مطلب، یعنی در محل جغرافیایی طهران و سابقه تاریخی و شماره جمعیت و سایر احوال آن به هیچ وجه اثری نخواهد داشت.
فقط جای این سئوال باقیست که علمای جغرافیا و انساب قدیم ما با اینکه نام این محل تا مدتی هم با «تاء دو نقطه» نوشته می شده، چه علت داشته است که آن را از حدود قرن پنجم به بعد با «طاء مؤلف» نوشته و به چه دلیل صورت آن را برگردانده اند؟ آیا محرک ایشان در اختیار این روش برخلاف جمعی از نویسندگان خو ش باور عصر ما «عربی مآبی» و بی علاقگی به فارسی و آداب ایرانی بوده، یا آنکه در این راه مقصودی معقول تر داشته اند؟
مسامحه در ضبط املای اعلام جغرافیایی و تاریخی به مراتب رواتر است تا در باب لغات معمولی یک زبان، آنجا که در کلمات فارسی امثال طپیدن و غلطیدن و صد و شصت و غیرها، که هیچ کدام از آنها نیز علم نیست، چنین عملی را روا دارند و صاد و طاء عربی را به جای سین و تاء فارسی به کار برند، دیگر در مورد طهران که از اعلام است امر سهل خواهد بود.
کثرت دندانه و نقطه در الفبای عربی، مخصوصاً در ایامی که هنوز اِعجام، یعنی نقطه گذاری، تعمیم نیافته بوده و کتاب و ناسخین هم یا به واسطه قلّت سواد یا به علت عجله ای که در انجام کار داشته اند، زیاد در کتابت و گذاشتن نقطه ها دقت به خرج نمی داده، برای خوانندگان ابتلای عظیمی است و اگر خواننده غیر اهل زبان باشد، دیگر اشکال کار او چندین برابر زیادتر می شود.
مقدار کثیری از تحریفات مضحکی که حتی در نوشته بزرگترین فضلای اسلامی دیده می شود، از همین کثرت دندانه در کلمات و کامل نبودن نقطه گذاری و سهل انگاری ناسخین در کتابت ناشی شده است. از این نوع هزاران مثال می توان جمع کرد و می شود از آنها رساله ای شیرین گرد آورد، ما در اینجا فقط به ذکر سه، چهار فقره از این تصحیفات به عنوان نمونه اکتفا می کنیم:
۱ـ یکی از مستشرقین در تصحیح جامع التواریخ رشیدی آنجا که از رباط سَنْگبَست از منازل نزدیک طوس و مشهد صحبت به میان می آید، در متن کتاب نام این رباط را «سنگپشت» تصحیح کرده، سپس گویا به علت آنکه خود نیز آن را نمی پسندیده، در حواشی کتاب در این باب چنین نوشته: «اگر چه سنگیشب» بخوانیم، یشب همان سنگی است که آن را یشیم (کذا؟) هم می گویند و آن سنگ سبز یا سیاهی است که معروف چینیان و مغول بوده، یشیم شکل دیگر یشیل است».
تمام این تحقیقات، بی پایه و بیجاست، چه یشب و یشف و یشم (نه یشیم چنانکه مستشرق مزبور فرض کرده) همه در فارسی و عربی معمول بوده و هیچ گونه ارتباطی هم مابین آنها و لغت یشیل ترکی نیست. به علاوه نام حقیقی آن رِباطِ سَنْگْبَست است نه سنگپشت یا سنگیشب.
اگر آن مستشرق یک نظر به معجم البلدان یاقوت یا کتب دیگر جغرافیایی اسلامی می انداخت، یا آنکه از جغرافیای حالیه ایران اطلاع داشت و می دانست که سنگبست هنوز هم در همان محل به همین اسم باقیست، محتاج به نوشتن این فرضیات بی اساس نمی شد.
۲ـ مستشرق دیگری در تصحیح یکی از متون مربوط به تاریخ زندیه هر جا در نسخه خطی «طابَ ثَراه» دیده آن را «طناب براه» خوانده و چاپ کرده است. مثلاً: «… مرحمت و غفران پناه عمویم میرمحمد اسحاق طناب براه، که ملتزم رکاب نادرشاه بود».
۳ـ شمس فخری اصفهانی مؤلف کتاب معیار جمالی در ترجمه لغت «آمار» دستخوش لغزش عجیبی شده، یعنی این کلمه را به معنی «استسقاء» که نام مرضی است گرفته و چنانکه شیوه ناخوش او بوده از خود نیز شعری به عنوان شاهد مثال برای آن ساخته است.
آمار را اسدی در فرهنگ خود به لغت عربی «استقصاء» ترجمه نموده، لابد در نسخه ای از این فرهنگ که شمس فخری آن را در دست داشته، کاتب به جای «استقصاء» «استسقاء» نوشته بوده و یا او خود به تحریف، کلمه اول را به شکل دوم خوانده و این شعر را هم جهت شاهد آن درست کرده است:
حسود جاه تو بی آب در تموز فتن مباد جز بیابان فتاده در آمار
و به تقلید او فرهنگ نویسان بعد نیز این معنی غلط را برای آمار در کتب خود ضبط نموده و شعر شمس فخری را هم شاهد آورده اند، در صورتی که «آمار» به مَدّ الف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 