پاورپوینت کامل ریشه یابی مواضع حزب توده در قیام ۱۵ خرداد ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ریشه یابی مواضع حزب توده در قیام ۱۵ خرداد ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ریشه یابی مواضع حزب توده در قیام ۱۵ خرداد ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ریشه یابی مواضع حزب توده در قیام ۱۵ خرداد ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

مواضع حزب توده نسبت به رویدادها و تحولات سیاسی داخل کشور بازتابی از مواضع اتحاد جماهیر شوروی بود. از این رو قبل از پرداختن به موضع حزب توده نسبت به قیام ۱۵ خرداد، البته نگاهی مختصر به دیدگاه اتحاد شوروی نسبت به این قیام خواهیم داشت.

روابط ایران و اتحاد شوروی در پایان دهه ۱۳۳۰ (۱۹۵۰) به دلیل انعقاد قرارداد نظامی دو جانبه ایران و آمریکا رو به تیرگی می رفت. شوروی از این دوران به یک جنگ شدید تبلیغاتی علیه ایران مبادرت ورزیده بود و رادیو «صدای ملی ایران» که برای تبلیغات گسترده علیه رژیم شاه به راه افتاده بود، در این راستا برنامه های وسیعی را تدارک می دید. روی کارآمدن دولت علی امینی و فضای باز سیاسی در ایران نیز به کاهش این تنش کمک نکرده بود. در رسانه های اتحاد شوروی امینی نیز به دلیل ارتباط نزدیک با کندی موردحمله قرار می گرفت و سیاست همراهی و همگامی ایران با آمریکا همچنان از سوی اتحاد شوروی محکوم می گردید.

اتحاد شوروی برنامه اصلاحات ارضی امینی را به شدت مورد حمله قرار می داد. مجله «آسیا و آفریقای امروز» در ژوئن ۱۹۶۲ در این مورد نوشت: «شکی نیست که [رفرم] معروف برای حفظ منافع محفلهای مالکین بزرگ و فئودالها و قشر کوچک کولاکها به اجرا گذارده شده است. هدف طراحان این قانون، منحرف کردن نظر توده ها از مبارزه برای حقوق خود و مهمتر از آن، تحکیم پایه های رژیم پوسیده سلطنتی بوده است.[۱] ولی با روی کار آمدن دولت علم و تعهد دولت ایران در ۲۴ شهریور ۱۳۴۱ (۱۵ سپتامبر ۱۹۶۲) مبنی بر ندادن پایگاه موشکی در ایران به هیچ کشوری، روابط دو کشور رو به بهبود گذاشت. [۲] این مسئله نیز ارتباط مستقیم با عدم نیاز ایالات متحده به خاک ایران برای حمله ی موشکی به اتحاد شوروی داشت.

در شرایطی که تظاهرات و اعتراضات مردم ایران به رهبری روحانیت و امام خمینی (ره) علیه برنامه های «انقلاب سفید» شاه اوج می گرفت، اتحاد شوروی، معاون وزیر امور خارجه ی خود سرگئی لاپین را در دیماه ۱۳۴۱ (دسامبر ۱۹۶۳) به تهران فرستاد تا در مورد نحوه توسعه ی همه جانبه ی روابط دو کشور در زمینه های فرهنگی، اقتصادی و فنی به بحث و بررسی بپردازد. مهمترین توافق در این سفر در مورد راه زمینی از ایران به سوی اروپای غربی بود که از مسیر اتحاد شوروی می گذشت. این توافق از آن رو که حدود ۶۵ درصد تجارت ایران با اروپای غربی به عمل می آمد، دارای اهمیت بود. در این زمینه استفاده از راههای زمینی از مطلوبیت بیشتری نسبت به راههای دریایی برخوردار بود. روزنامه ایزوستیا ضمن درج مقاله ای توافق یاد شده و اهمیت آن را برای ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. [۳]

برگزاری رفراندوم شاه برای تأیید«انقلاب سفید» خود، از سوی رسانه های اتحاد شوروی نیز با تأیید مواجه شد. به نظر آنها نیروهای ارتجاعی از جمله مالکان بزرگ که مورد حمایت روحانیون بودند، مانع این اصلاحات تلقی می شدند. از دیدگاه تحلیل گران روس، مخالفان برنامه های اصلاحات شاه تنها نیروهای واپسگرا بودند. اتحاد شوروی پیروزی شاه با برگزاری رفراندوم راموجب ناامیدی فئودالهای ایرانی و استثمارگران غربی حامیان آنها خواند. [۴]تحلیل گران شوروی در چارچوب بهبود روابط خود با شاه، اصلاحات او را گامی در مسیر انتقال از فئودالیسم به سوی سرمایه داری و در نتیجه، مترقی ارزیابی کردند. به نظر آنان این تحول سبب تقویت عنصر پرولتاریا در یک جامعه ی روستایی می گردید و به قطبی شدن فزاینده ی جامعه کمک می کرد. از این دیدگاه اصلاحات شاه نفوذ سیاسی مالکان بزرگ را کاهش می داد و لذا برای اتحاد شوروی، پدیده ای مثبت ارزیابی می شد. [۵]

به هر حال، تأکید اتحاد شوروی بر اجرای اصلاحات شاه و ابعاد مثبت آن باید در چارچوب روابط دو ابرقدرت و تنش زدایی دهه ی ۱۳۴۰ (۱۹۶۰)، مورد توجه قرار گیرد. در ملاقات سفیر شوروی در تهران با سفیر آمریکا در ۲۰ شهریور ۱۳۴۲ (۱۱ سپتامبر ۱۹۶۳)، سفیر آمریکا به سفیر شوروی اطمینان داد کشورش نگران بهبود روابط شوروی و ایران نیست و سفیر شوروی از «تداوم و افزایش کمکهای آمریکا به ایران» ابراز خوشحالی کرد. [۶] وی ضمن ابراز رضایت از کمک آمریکا به ایران، آن را سبب سبک شدن بار اتحاد شوروی و فراهم آوردن فرصت مناسب برای هزینه کردن کمکهای مربوط به ایران در کشورهای دیگر دانست. [۷]

سفر برژنف دبیر کل حزب کمونیست اتحاد شوروی به تهران در آذر ۱۳۴۲ (نوامبر ۱۹۶۳) توسعه ی روابط دو کشور را سرعت بخشید. طی این سفر، توافقهای دیگری در مورد مسایل مرزی و ترانزیتی به عمل آمد و قرارداد همکاری فنی و اقتصادی نیز به تصویب رسید. [۸] این نخستین بار بود که یکی از رهبران بلند پایه ی اتحاد شوروی به تهران سفر می کرد. این سفر، تأیید کاملی بر روند توسعه ی روابط دو کشور در چارچوب مناسبات در حال توسعه ی دو ابرقدرت بود. به این ترتیب، در اوج مبارزات مردم ایران علیه شاه و اقدامات او به دستور برنامه ریزان آمریکایی، همزمان با توسعه ی روابط ایران و شوروی، روند تحولات داخلی ایران نیز مورد تأیید کامل شوروی قرار گرفته بود. در این زمینه، ضروری است نگاهی کوتاه به نظریه های تحول اقتصادی ـ اجتماعی در این دوران از زاویه ی دید تحلیل گران اتحاد شوروی بیفکنیم.

مارکس اساساً انقلاب سوسیالیستی را در جوامع پیشرفته و تکامل یافته ی سرمایه داری پیش بینی کرده بود. وقوع انقلاب اکتبر در اتحاد شوروی در ۱۹۱۷ با تجدید نظر اساسی در اندیشه های مارکس همراه بود، زیرا او اساساً روسیه را آماده وقوع انقلاب سوسیالیستی نمی دانست. در حالی که مارکس و انگلس بر عنصر عینی انقلاب یعنی جنبش کارگری تأکید داشتند. لنین اتکای اصلی خود را بر نظریه حزب انقلابی نهاد. لنین برای حزب کمونیست در مسیر پیروزی انقلاب سوسیالیستی نقش اساسی قایل بود. تجربه ی انقلاب اکتبر راه رشد غیر سرمایه داری را برای انقلابیون تحت تأثیر لنین مطرح ساخت.

ولی تعارض میان ایدئولوژی و منافع ملی اتحاد شوروی سبب گردید، در طول دوران اتحاد شوروی، سیاستهای گوناگون در مورد کشورهای مورد توجه این کشور صورت گیرد. برای مثال، در ایران در چارچوب ملاحظات داخلی و خارجی بلشویکها، روابط با دولت رضاشاه پهلوی با توجیه نقش او در توسعه ی سرمایه داری و از طریق آن، توسعه ی اقتصادی و اجتماعی ایران مطرح گردید و همکاری با او بر حمایت از جنبش جنگل برتری داده شد. سفیر مختار شوروی در تهران، میرزا کوچک خان رهبری این جنبش را به تسلیم در برابر رضا شاه دعوت کرد، زیرا تندروی را مخل منافع دو کشور می دانست. [۹] آشکار است که منظور از منافع دو کشور تنها ملاحظات مورد توجه اتحاد شوروی است.

همین توجیه در مقاطع ضروری در زمینه توسعه روابط با رژیم شاه نیز به کار گرفته می شد. رهبران اتحاد شوروی در تبیین نزدیکی خود به شاه و توسعه ی روابط دو کشور بدون اشاره مستقیم به ملاحظات جهانی خود و منافع ناشی از این گسترش روابط، رژیم شاه را در مسیر توسعه و ترقی جامعه ی ایران معرفی نموده و در واقع، مخالفان او را از مرتجعان و نیروهای واپس گرا معرفی می کردند. البته این سیاست در مقاطع تیرگی روابط به شدت تغییر می یافت و رژیم شاه به عنوان رژیم کودتا مورد حمله شدید قرار می گرفت.

بنابراین، در طول تاریخ روابط دو کشور در دوران اتحاد شوروی، همواره توجیهات ایدئولوژیک برای تبیین چگونگی روابط دو کشور و تحلیل آن مورد استفاده قرار می گرفت، ولی آنچه همواره اصل و اساس قرار داشت، منافع اتحاد شوروی به عنوان یک واحد سیاسی در سطح نظام بین المللی بود. در این راستا اتحاد شوروی از ابزار مؤثر خود در همه کشورهای دور و نزدیک، حزب کمونیست وابسته در ایران (حزب توده ی ایران) را به نحو احسن به کار گرفت. [۱۰] حزب توده ی ایران کاملاً در راستای سیاستهای تجویزی اتحاد شوروی، فعالیت خود را سازمان می داد.

حزب توده و قیام ۱۵ خرداد

حزب توده که رهبران آن پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به آلمان شرقی گریخته بودند، در راستای سیاستهای اتحاد شوروی و در پاسخ به چگونگی روابط شاه با این کشور، مواضع خود را نسبت به رژیم شاه تعیین می ساخت. با تیره شدن روابط دو کشور پس از نزدیکی ایران به آمریکا و بسته شدن پیمان همکاری نظامی، حزب توده نیز رژیم شاه را مورد حمله ی شدید قرار داد و «سرنگونی رژیم کودتا» را شعار اصلی خود قرار داد.

با تحولات آغاز دهه ی ۱۳۴۰ (۱۹۶۰) در ایران که در راستای سیاستهای کندی و مشاوران اقتصادی او صورت گرفته بود و فضای باز سیاسی در کشور، حزب توده نیز در مواضع خود نسبت به رژیم شاه تعدیل به وجود آورد. با روی کار آمدن دولت امینی که وابستگی او به آمریکا محرز بود و روابط نزدیک با کندی داشت، مجدداً موج دیگری از حملات حزب توده علیه شاه آغاز شد.

روزنامه ی مردم، ارگان رسمی حزب پس از روی کار آمدن امینی او را به شدت مورد حمله قرار داد و با طرح وابستگی امینی به آمریکا و نقش اساسی او در انعقاد قرارداد کنسرسیوم، ضرورت ادامه مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه را مطرح ساخت. [۱۱]کمیته مرکزی حزب توده ایران، طی اعلامیه ای در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ (مه ۱۹۶۱) دولت امینی را از نوع دولتهای گذشته معرفی کرد که با سلسله ای از «مواعید فریبنده» کار خود را آغاز کرده است. کمیته ی مرکزی حزب توده با پیش بینی عدم توفیق برنامه های دولت امینی که همان سیاستهای تجویز شده از سوی آمریکا بود. [۱۲]

ضرورت مقابله با آن را مورد تأکید مجدد قرار داد. کمیته ی مرکزی حزب توده ی ایران در اعلامیه ی خود از همه ی احزاب، جمعیتها و شخصیتهای ملی دعوت کرد تا با حزب توده ایران متحد شوند و برای برچیدن «بساط حکومت کودتا» و «تشکیل حکومت ملی» تلاش کنند. [۱۳] در واقع پذیرفتن قرارداد عدم تعرض که از سوی شوروی پیشنهاد شده بود. [۱۴] و انعقاد قرارداد نظامی دو جانبه با آمریکا، حزب توده را در امتداد سیاستهای اتحاد شوروی به رویارویی شدی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.